باروری و هنجارهای قومی، دو مفهوم مرتبط به همدیگر هستند که در شیوه های قومی و مناسک جمعی معنا می یابند. هر ساختار قومی، مناسک و آیین زایش متناسب با خود را دارد که امری جمعی فرهنگی و دارای کارکرد اجتماعی است. تلفیق باورهای باروری به منزله پدیده ای زیستی فرهنگی در گروه های چند قومیتی قابل بررسی است. بر این اساس، در پژوهش حاضر کوشش شده با تمرکز بر مفهوم «آستانگی» نزد ویکتور ترنر و نظریه «تشرف» ون جنپ به بررسی آیین ها و مناسک مرتبط با زایش در استان بوشهر پرداخته شود. همچنین سعی شد این مسئله در مباحث فرهنگ عامه، از منظر فرهنگی و اجتماعی مورد مقایسه و تحلیل قرار گیرد. روش پاسخ به این پرسش، مبتنی بر روش تاریخی (اسناد دست اول مردم شناسی) و مصاحبه گروه کانونی بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مطابق نظریه تشرف ون جنپ، ابعاد سه گانه زایش در فرهنگ بوشهری شامل مناسک الحاق (آش هف دنگرو، پا گرفتن، نون پوشی، توه ترسک، نذر گلال، ختنه سوران)، مناسک انتقال (مختک درآوردن، ناف بریدن، چله شورون، اُوسی و پریزگار) و مناسک جدایی (چله بر، گل مسه، کیزه انداختن، دریا مابر) هستند.