در یک دهه اخیر بازار و تجارت مرزی در شهرستان بانه پیامدهای مختلفی داشته که در طول تاریخ این شهرستان بی سایقه بوده است. هدف پژوهش حاضر، معنا کاوی دیدگاه و ذهنیات افراد وتفسیر آنان از تحولات ارزشی در جامعه بانه می باشد. از روش نظریه زمینه ای برای رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. به اقتضای روش تحقیق اطلاعات با استفاده از فن مصاحبه عمیق و اسناد و مدارک جمع آوری شده است و همچنین با روش نمونه گیری هدفمند، دو گروه متفاوت از افراد یعنی بازاریان (تعداد: 13 نفر) و فرهنگیان (تعداد: 14) انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفته اند. سه مرحله اصلی کدگذاری برای هر دو گروه به طور جداگانه اجرا و در اخر کلیه مقولات هر دو گروه در سطحی انتزاعی بالاتر و تحت 18 مقوله نهایی ادغام شدند. این مقولات عباتند از: فقر تاریخی و سختی معیشت- بهبود زندگی بازاریان- بازدهی بالای مشارکت اقتصادی- ضعف بخش صنعت- بازدهی نامناسب کشاورزی و باغبانی- رونق بازار و تجارت مرزی- ارزش زادیی از تحصیلات عالی- کنشگری اقتصادی- بازاری شدن- کنش فرادستی شدن- کنش ترک تحصیل- سیطره پول- راحت طلبی- خودانگارگی- ارزش یافتن هویت مادی- ارزش یافتن منزلت مادی- افت کیفی تحصیل و دلزدگی از آن- تضعیف منزلت روحانیون و فرهنگیان. مقولات مذکور در مدل پارادایمی/ نظریه زمینه ای درک تحولات ارزشی صورت بندی شدند.