نوشتار حاضر کنکاشی در تاثیر گذاری ها و تاثیرپذیری های متقابل ژئوپلیتیک و مذهب در نظام بین الملل است. در تحول دیدگاه های ژئوپلیتیک از کهنه به نو، آثار تاثیرگذاری مذهب را می توان دید. بررسی این تحولات در توضیح رهیافت های فکری و عملی سیاست گذاران بین المللی حایز اهمیت بسیاری است. در این عرصه حرکت احیاگرانه مذهب به شکل سریع و قدرتمندی شکل گرفته است و می توان آن را به عنوان روند سکولارزدایی نیز تعبیر نمود. نکته قابل بررسی این است که چگونه رهیافت های مذهبی می توانند مرز بندی های وستفالیایی را تحت تاثیر قرار دهند و به این ترتیب فضای ژئوپلیتیک جهانی را دستخوش تغییر سازند. بنابراین به نظر می رسد واکاوی تعامل متقابل مذهب و ژئوپلیتیک می تواند رهگشای فهم چالش ها و تهدیدهای جهانی و نحوه مدیریت بحران ها باشد.در این نوشتار به مذهب به عنوان متغیر موردی اما موثر در تحول نگرش ژئوپلتیک آمریکا نیز اشاره می شود. بر این اساس نو محافظه کاران آمریکایی سرانجام در عرصه سیاسی این کشور سلطه یافته و از طرف مسیحیان دست راستی نیز مورد حمایت و پشتیبانی قرار گرفتند. به علاوه دیدگاه مذهبی بوش رییس جمهور آمریکا نیز به عنوان متغیر موثر در این باره نقش آفرینی نموده است.