آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

به نظر می رسد به رغم پاره ای از توفیقات در عرصه ی مدیریت روستایی کشور، هنوز مدیریت روستایی در این کشور مهجور است. این مهجور بودن را می توان تا حدودی ناشی از گسست میان دانش مدیریت موجود در کشور با ارزش های بومی و فرهنگی در نظریه و اجرا دانست. مدیریت توسعه ی روستایی به سبک غیربومی و غیرمحلی نتوانسته موجب توسعه ی کشور شود و از سویی دیگر موجب کمرنگ شدن ارزش های ایرانی و اسلامی شده است. دلیل این امر را باید در اینجا جستجو کرد که مبانی، اقتضائات و مسائل و غایات توسعه با مبانی جامعه ی اسلامی و ایرانی فاصله ی معناداری دارد. الگوی اسلامی - ایرانی مدیریت روستایی رویکردی جامع جهت تعالی و پیشرفت مناطق روستایی کشور بر مبنای آموزه های اسلام و با توجه کامل به مقتضیات و شرایط مکانی و فضایی کشور است. بر اساس مفاهیم اسلامی و ایرانی، برای طراحی الگوی اسلامی - ایرانی مدیریت توسعه ی روستایی کشور لازم است سه رویکرد یکپارچه مورد توجه قرار گیرند. نخست مبانی ناظر به خاستگاه معرفتی و دینی است که ناظر بر وجه اسلامیت طراحی الگوست. دوم مبانی ناظر به خاستگاه بومی و محیط اجرای الگوست که توجه به ایرانیت الگوست، و سوم مبانی ناظر بر منطق طراحی الگو یا وجه روشمندی الگو و سازوکار علمی آن است که ناظر بر علمی بودن طراحی الگوست. در الگوی اسلامی و ایرانی پیشنهادی مدیریت توسعه ی روستایی، دین مداری، شایسته سالاری، مصلحت اندیشی، مشارکت طلبی و عدالت محوری به عنوان مهم ترین شاخص های مشترک جایگاه ویژه ای دارند. در این راستا دین مداری قوه ی محرکه ی سایر وجوه الگوی اسلامی و ایرانی به ویژه عدالت محوری به عنوان اصلی ترین شاکله ی هویت بخش الگوی اسلامی و ایرانی مدیریت روستایی کشور محسوب می شود. شاکله های پیشنهادی الگوی اسلامی و ایرانی مدیریت توسعه ی روستایی، علاوه بر بینش و جهان بینی الهی، دارای وجوه عینی و واقعی بر اساس مستندات، ساختمانی خاص با شاخص های معین، قلمرویی وسیع در ورای معیارهای مادی و قیاسی از رویدادهای واقعی در سطح مناطق روستایی کشور است.

تبلیغات