آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۸

چکیده

در این مقاله تلاش شد تا با توجه به اشتراکات و افتراقات روش شناسانه ای که در نظریات مختلف هنر و معماری اسلامی وجود دارد، امکان مقایسه و تحلیل نظریات مختلف را براساس روش های به کار رفته در آنها فراهم گردد. نظریات با روش «اسنادی» گردآوری و طبقه بندی و براساس «تحلیل نظری» از پایگاه آموزه های دینی، مبانی، توانایی ها و محدودیت های هر گروه روشی نقد و تحلیل شد. روش های تاریخ نگاری، سنت گرایی و معناگرایانه، توانایی انتساب نظریه به «اسلام» و شکل گیری هنر و معماری اسلامی را ندارند و به «منابع» معتبر مراجعه نمی کنند؛ روش های نص گرایانه رجوع به منابع را با «روش های نامعتبر» انجام داده و به انواع قیاس و تمثیل های ذوقی مبتلا هستند؛ روش فقه فردی، با وجود اینکه به منابع و روش های مناسب مجهز است، به ابزار کشف ارتباط بین احکام اجتماعی و کنترل شناخت موضوعات مجهز نیست؛ و روش فقه نظام که این نقیصه فقه فردی را برطرف کرده نیازمند منطقی است که هماهنگی بین روش های موضوع شناسی و حکم شناسی را برقرار نماید؛ منطقی که می تواند با استفاده از یافته های «فلسفه نظام ولایت»، به کارگیری شود

تبلیغات