رویکردهای تاریخی به فلسفه اسلامی در دهه های اخیر فزونی گرفته است. بررسی های روش شناختی مرتبط موجب بصیرت افزایی پژوهشگران این حوزه خواهد بود. در این مقاله، سه گونه «تذکره نگاری فلاسفه»، «جریان شناسی تفکر فلسفی» و «تاریخ نگاری مسائل فلسفه» متمایز شده و مشخصه یابی گردیده اند. ادبیات غنی گونه اول حاوی شرح حال رجالی است که به صورت سنتی فیلسوف دانسته می شده اند. واکاوی کیستی فیلسوفان و چیستی سوانح مهم حیات آنان پیش فرض های تعیین کننده این گونه تاریخ نگاری است که غالباً مغفول واقع می شود. گونه دوم معطوف به سیر تطور ادوار عرصه فلسفه است که متضمن ارزش گذاری های فراوانی بوده و معمولاً به نحو پیشرفت محور روایت می شود تا شرایط کنونی در نقطه اوج ماجرا قرار گیرد. جریان شناسی به صورت هایی گوناگون و گاه بنیاناً متفاوت امکان پذیر بوده و چون خودمؤید است، پذیرش آن وابسته به تمایلات مخاطب خواهد بود. ممیزه گونه سوم، بازسازی اندیشه های گذشتگان برای پاسخ به مسائل روز است. این گونه تاریخ نگاری از جهت انتخاب مسائل و همچنین گزینش فیلسوفان از جریان شناسی تفکر فلسفی تأثیر می پذیرد و البته معمولاً پس از مدتی متروک شده یا نیازمند بروزرسانی به نظر خواهد رسید.