کارآفرینی به عنوان یک رشته دانشگاهی در دنیا کمتر از چهل و در ایران کمتر از بیست سال عمر دارد؛ لذا به عنوان دانشی جدید بیش از سایر رشته های مشابه به دنبال توسعه نظریه و روش جهت افزایش مشروعیت خویش است. از این رهگذر معنابخشی و مفهوم دهی به مفاهیم اصلی آن، هدایتگر رشته به سمت آینده ای اثربخش و روشن خواهد بود. کارآفرینی به عنوان یک فرایند ویژگی ها و بنیان هایی دارد که عدم توجه به فلسفه، رویکردها و روش شناسی مناسب آن، این رشته را دچار کجروی ها و خسران خواهد کرد. این مقاله در یک نگرش جامع ابتدا به دنبال تبیین مفهوم فرآیند، فلسفه و تفکر فرآیندی و معرفی آن در کارآفرینی است. پس از آن سعی می شود تا به پژوهش های کارآفرینی دیدگاهی روش شناسانه اتخاذ کند و دیدگاه عمل گرا با تأکید پارادایمی بر روش های کیفی و در پیش گرفتن روش های آمیخته و کثرت گرا را به عنوان روش مناسب پیشنهاد می دهد