امروزه یکی از معیارهای مهم برای سنجش درجه ی توسعه یافتگی یک کشور، سطح اشتغال زنان است. بنابراین توجه بیشتر به اشتغال زنان منجر به استفاده ی بهتر از این ظرفیت بالقوه در جامعه می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر خود اشتغالی زنان روستایی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان روستایی استان زنجان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 200 نفر از آنان انتخاب شد (که تنها 188 پرسش نامه قابل استفاده بود). ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزارهای SPSS<sub>20</sub> و AMOS<sub>20</sub> انجام شد. داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری با روش برآورد بیزی نشان داد: شرایط اقتصادی، شرایط اجتماعی، دوره های آموزشی و ترویجی، دارای اثر مستقیم معنی داری بر خوداشتغالی زنان روستایی هستند. همچنین، بر اساس نتایج مدل ساختاری میانجی مشخص شد که متغیر عزت نفس و ریسک پذیری در رابطه ی بین متغیرهای شرایط اقتصادی و اجتماعی دارای نقش میانجی جزئی بوده و متغیر ریسک پذیری از نقش میانجی کلی در رابطه بین دوره های آموزشی ترویجی بر خوداشتغالی زنان روستایی برخوردار است. به طور کلی مهیا بودن شرایط اقتصادی، اجتماعی و برگزاری برنامه های آموزشی و ترویجی متناسب همراه با تقویت قابلیت های فردی مانند عزت نفس و ریسک پذیری می تواند زمینه ساز توسعه ی خوداشتغالی در میان زنان روستایی باشد.