در پژوهش حاضر، نحوه مواجهه جوانان با گفتمان هویتی حاکم و شیوه های مقاومت، مذاکره یا موافقت آنان با این گفتمان، درعین دسترسی به گفتمان های دیگر، مطالعه می شود. به این منظور، از حوزه های نظری مرتبط با مطالعات فرهنگی و برساخت گرایی در چارچوب نظریه تحلیل گفتمان استفاده شده است. چارچوب نظری پژوهش از ترکیب نظری رویکرد لکلائو و موفه درباب سلطه و گفتمان و الگوی رمزگذاری و رمزگشایی استوارت هال به دست آمده است. در این پژوهش، از روش شناسی تحلیل گفتمان استفاده شده است. در ابتدا، با ۳۸ نفر از جوانان شهر سنندج مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته به عمل آمد. سپس، متون فراهم آمده از مصاحبه درمقایسه با متون گفتمان هویت رسمی، که درقالب «منشور تربیتی نسل جوان» بازنمایی شده است، قرار گرفت و پیوندها و منازعه های گفتمانی آنها تحلیل شد. مطابق یافته های تحقیق، عرصه نظم هویتی جوانان کانون منازعه و رقابت فرادستیِ گفتمان های متنوعی است که هرکدام برطبق موقعیت گفتمانی خود برای فراخوانی جوانان و برساخت هویت آنها می کوشند. دراین میان، گفتمان های مخالف و معارض گفتمان هویتی مسلط (اصول گرایی در چارچوب انقلاب اسلامی)، بیشترین حضور و تأثیر را در تکوین هویت اجتماعی جوانان شهر سنندج در ابعاد سه گانه ملی، قومی و مذهبی داشته اند. سرانجام اینکه، ناسازگاری الگوی هویتی رسمی با خواسته ها و موقعیت جوانان بحران هویت و ناکارآمدی را به دنبال داشته است.