این مقاله با هدف مطالعه روستاهراسی در ادبیات داستانی ایران و ریشه های اجتماعی- سیاسی آن نوشته شده است که نمونه هایی از داستان های ایرانی در مورد روستا و روستائیان را انتخاب کرده و با نظریه گلدمن به تحلیل آنها می-پردازد. این مطالعه اسنادی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. نمونه ها شامل پنج داستان در بازه زمانی سال1343 تا 1377 می باشد. یافته های تحلیلی نشان می دهد؛ نوعی پیشداوری منفی نسبت به روستا و فرهنگ روستایی وجود دارد که در ادبیات داستانی ایران به شیوه های مختلف ازجمله برجسته نمودن باورهای خرافی روستائیان و خلق رویدادهای وهمناک و غیرطبیعی نمود پیدا کرده است. تصویر ارائه شده از روستا طی دوره مورد مطالعه، تصویری معوج و غیرطبیعی است که در خواننده ی اثر حس دافعه نسبت به روستا ایجاد می کند. این حس به ارزیابی از روستا و روستائیان سمت وسویی منفی می-بخشد.