پژوهش حاضر به منظور تعیین مدل رابطه ی بین خوردن ذهن آگاهانه با کیفیت زندگی با میانجی گری تصویر بدنی و رفتارهای خوردن در زنان دارای اضافه وزن و چاقی در شهر اهواز انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل دارای اضافه وزن و چاقی شهر اهواز در سال 1396 است. نمونه ی پژوهش حاضر به وسیله ی دعوت از طریق آگهی از میان 625 زن داوطلب شهرستان اهواز، 400 نفر با کسب رضایت و با توجه به ملاک های ورود و خروج به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند، برگزیده شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی - فرم کوتاه (1996)، پرسشنامه ی خوردن ذهن آگاهانه فرامسون، کریستال، شنک، لیتمن، زلیاد و بنیتز (2009)، پرسشنامه ی نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون، اکسوم و پری (2005) و پرسشنامه ی رفتار خوردن داچ ون استرین، فریجترز، برگرز و دفارس (1986) بهره برده شد. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از برنامه های آماری 25-SPSS و 24-AMOS استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد بین خوردن ذهن آگاهانه با کیفیت زندگی، رابطه ی مثبت و معنادار و بین تصویر بدنی و رفتارهای خوردن با کیفیت زندگی، رابطه ی منفی و معناداری وجود داشت (01/0 > p). همچنین، نتایج شاخص های برازندگی مدل، از برازش مدل پیشنهادی با یک شاخص اصلاح حمایت کردند. پژوهش حاضر نشان داد که عوامل شناختی (مانند خوردن ذهن آگاهانه و تصویر بدنی) و عوامل رفتاری (مانند رفتارهای خوردن) موجب بهبود کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن و چاقی نیز می شود.