آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

ژئوپلیتیک شامل سه عنصر جغرافیا، سیاست و قدرت است. اقتصاد از طرفی یکی از ابعاد فضای جغرافیایی و از طرف دیگر یکی از ابعاد قدرت است. ژئوپلیتیک به​طور ذاتی در دو عنصر از سه عنصر تشکیل​دهنده خود یعنی جغرافیا و قدرت با اقتصاد پیوند ​خورده و به آن توجه می نماید. بنابراین چنانچه اقتصاد با قدرت و سیاست پیوند بخورد و با جغرافیا نیز عجین شود، در حوزه ژئوپلیتیک قرار می​گیرد که در این صورت ژئواکونومی به عنوان بُعد اقتصادی ژئوپلیتیک شکل می​گیرد که در زیر مجموعه جغرافیای سیاسی قرار دارد. اگرچه از قدیم استفاده از ابزارهای اقتصادی در سیاست وجود داشته ولی پس از جنگ سرد و جهانی​شدن که رویکردهای اقتصادی مورد توجه بیشتر قرار گرفتند، بحث ژئواکونومی نیز روزبه روز در سیاست​های داخلی و خارجی و به​عنوان یک روش نوین کشورداری مطرح شد. با وجود اینکه از نظر نسبت، ژئواکونومی شاخه​ای از ژئوپلیتیک است، ولی تفاوت هایی با آن دارد و بازیگران متعددی در آن درگیر می​شوند که بر پیچیدگی این رویکرد می افزاید. ابزارهای مورد استفاده در ژئواکونومی نیز علاوه بر تعدد و تنوع زیاد، عمدتاً از نوع ابزارهای قدرت نرم بوده بر پیچیدگی نظام بین​الملل می​افزایند. در سیاست داخلی و امور کشورداری نیز توجه به این رویکرد موجب تقویت زیربناها و زیرساخت های قدرت ملی شده و به افزایش وزن ژئوپلیتیکی کشور کمک می​کند که این امر موجب تغییر رفتار و جایگاه کشور در نظام ژئوپلیتیک در راستای تحصیل منافع ملی می​شود. در خصوص ایران به​نظر می​رسد تحلیل مسائل کشور از دیدگاه ژئواکونومیک می​تواند موجب باز شدن زاویه جدید و واقع​بینانه​ای به فهم مسائل شده و راهکارها و راهبردهای تجویزی را بیش از پیش دقیق​تر و مفیدتر می نماید.

تبلیغات