ماهیت انسانی علوم انسانی و اجتماعی، گواه بی بدیلی در ایجاد تمایز اساسی میان این علوم با علوم طبیعی به شمار می رود. از این رو، برون رفت از سیطره غالب پارادایم اثبات گرایی و رویکردهای کمّی به عنوان قلمرو و قالب های ویژه علوم طبیعی و ورود به عرصه پارادایم های رقیب و رویکردهای کیفی، ضرورتی انکارناپذیر قلمداد می شود. در این راستا، شناسایی و معرفی روش ها و ابزارهای پژوهشِ کیفی می تواند، راهگشای مناسبی برای پیمودن مسیر باشد. از این رو، مقاله حاضر در تلاش است، ابتدا با بیان خاستگاه و مبانی نظری روش نقشه شناختی و تمایزات و تشابهات آن با نقشه ذهنی و نقشه مفهومی به ایجاد درکی مشترک از این روش بپردازد، سپس با تشریح فرایند ترسیم نقشه شناختی و نحوه تحلیل آن، شیوه کاربست روش را ارائه کند و در نهایت، با بیان مزایا و معایب روش، پژوهشگران را از نقاط قوت و ضعف این روش آگاه سازد