آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

شرایط توفیق و دلایل عدم توفیق استراتژی ها و برنامه های توسعه، از دغدغه ها و موضوعات مهم در قلمرو «مطالعات توسعه» بوده است. این مسئله به صورت های مختلفی تبیین شده است، از جمله از این منظر که میان کارآمدی استراتژی ها و برنامه های توسعه و نوع نظریه های توسعه که مبنای برنامه ریزی بوده اند ارتباط وثیقی وجود دارد. بنا به نظریه دلالتی-پارادایمی، که رابطه بین «نظریه های توسعه» و «اندیشه سیاسی» را تبیین کرده است، و نظریه توسعه را یکی از دلالت های کاربردی اندیشه سیاسی محسوب می نماید، یکی از شرایط توفیق استراتژی ها و برنامه های توسعه می تواند به بنیاد اندیشگانی سیاسی نظریه های توسعه بازگردد. از این رو، بررسی بنیاد اندیشگانی نظریه ها و برنامه های توسعه ضروری به نظر می رسد. در این مقاله، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی، نشان داده خواهد شد که بنیاد اندیشگانی سیاسی «الگوی تعدیل ساختاری» که مهمترین الگوی و سیاست توسعه در دهه 1980 میلادی، بوده است، بر اساس اصل «آزادسازی از طریق صیانت از حقوق افراد» متناسب با اندیشه سیاسی «استحقاق» رابرت نوزیکمی باشد.

تبلیغات