مقاله حاضر قصد دارد که با جستجوی ریشه های هستی شناختی نظریه اخلاق اطلاعات فلوریدی، فهم عمیق تری را در باب پیش فرض های آن در باب خدا، انسان و جهان به دست دهد. روش این مقاله، سندی (Documentary Research) و رویکرد آن تحلیل مفهومی (Conceptual Analysis) است. برای باز کردن یک مفهوم یا ارائه تحلیل های بدیل درباره آن، با استفاده از روش سندی مستندات اصلی که پایه استدلال هستند، جمع آوری کرده و با تکیه بر آنها، مفاهیم موجود تحلیل و نقد، و مفاهیم جدید بسط داده می شوند. بنیادهای هستی شناسانه نظریه اخلاق اطلاعات فلوریدی در کنار اینکه بر پایه ارزش ذاتی موجودات بنا شده است، ابژه محور و هستی محور می باشد و نگاه حداقلی به حق «بودن» به مثابه حق پایه هر موجود دارد و این نگاه هستی شناسانه بر پایه نظریه معرفت شناختی رئالیسم ساختاری اطلاعات و نیز برداشت وی از مفهوم «شرور» به مثابه آنتروپی بنا شده است. او کنشگر اخلاقی در عصر اطلاعات را همانند خدا دارای شأن صانعیت می داند که مسئول حراست از محیط اطلاعاتی ساخته خویش است. مفهوم «مسئولیت» کنشگر اخلاقی در نظریه اخلاق اطلاعات فلوریدی با برداشته شدن تأکید از «انسان» به مفهوم «پاسخگویی» نقل مکان می کند. این برابری هستی شناختی میان انسان ها و سایر موجودات ناشی از غفلت از هستی در نظر هایدگر است که با از دست رفتن ابعاد موقعیت و مکان در تعریف ریاضیاتی از جهان و هم سطح دیده شدن همه موجودات در بُعد زمان در ریاضیات جبری ناشی شده است