روسیه و ایران یکی از تباری اروپایی و نژادی اسلاو و دیگری از تباری آسیایی و نژادی غیراسلاو هستند. متناسب با نوع برداشت از ظرفیت ها و توانایی های خود، به ایفای نقش در نظم سازی های منطقه ای و بین المللی می پردازند. تغییرهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک و تفاوت رویکردهای اعلامی و اعمالی، تغییرهای تاریخ سازی را در عرصه های تقابل یا تعامل میان دو کشور ایجاد کرده، به گونه ای که چگونگی و چرایی ناپایداری این رابطه را، در مقام پرسش این پژوهش نشانده است. در بیان چگونگی شکنندگی رابطه بین ایران و روسیه، باید به تفاوت سطح و تقابل ادراک دو کشور اشاره کرد؛ بدین معنا که نگاه روسیه به ایران، تاکتیکی و ابزاری و در سطح مسایل منطقه ای و دوجانبه است، درحالی که نگاه ایران به روسیه، آرمانی و مبتنی بر عقلانیت ایدئولوژیک و در سطح مسایل کلان است. اما در پاسخ به چرایی موضوع، باید به برتری نگاه ژئوپلیتیک بر ژئواکونومیک اشاره کرد. بدین ترتیب که، ماهیت سیاسی روابط ایران و روسیه، بر ماهیت اقتصادی آن سایه افکنده است.