این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی موارد نقض تمامیت ارضی ایران در دوره زمانی 1324-1329ه .ق/1906-1912م. چگونگی، ابعاد و زمینه های آن، کنش های مقاومت آمیز مردمی علیه نقض تمامیت ارضی را بر اساس آرای نظری مطرح در علوم اجتماعی مورد مطالعه قرار داده و ویژگی های آن را بر شمرد.
بر این اساس مقاله حاضر بعنوان پژوهشی نظری تحلیل، واقعیت های تاریخی معتبر را با ارجاع به یافته های احصاء شده سنت مطالعات علوم اجتماعی مقاومت مورد تحلیل قرار داده است. نتیجه آن که تمامیت ارضی ایران در دوره زمانی مذکور توسط دولت های روسیه، بریتانیا و عثمانی بطور کوتاه و میان مدت مورد نقض قرار گرفته و کنش های مقاومت آمیز مردمی را به دنبال داشته است. کنشگران با درک تهدید امنیت ملی و وجود حس تحقیر اجتماعی در برابر قوای متجاوز، نقض تمامیت ارضی را به مثابه نوعی اِعمال قدرت دانسته و در شرایط فقدان نیروی دفاعی قوی، مجلس با ثبات، ضعف ساز و کارهای حکومتی و نابسامانی های سیاسی اقتصادی، کنش های خود را در قالب تحریم کالاهای کشورهای متجاوز، ترک جشن نوروز، تشکیل اجتماعات اعتراضی، تدوین و ارسال اعتراض نامه و ابراز همدردی با ساکنان مناطق مورد تهاجم در تضاد با وضع موجود به منصه ظهور رساندند. استفاده از اشکال روزمره مقاومت، بروز خلاقیت و نیز کنش گری در زمان مقتضی از دیگر ویژگی های این کنش های مقاومت آمیز است.