این مقاله در پی تبیین پارادایم حاکم بر فلسفه ذهن در دوران معاصر است. نویسنده با روش تحلیلی، پس از
ذکر کلیّاتی در باب نگرش پارادایمی توماس کوهن، در پی توضیح این مطلب برآمده که پاردایم حاکم بر
فلسفه ذهن معاصر، شدیدًا متأّثر از علوم تجربی – اعمّ از فیزیک، روانشناسی تجربی، زیستشناسی، علوم
اعصاب، علوم کامپیوتر – بوده است . حکومت پارادایم مذکور را میتوان در برخی مسائل و مباحث محوری در
اصل سادگی (تیغ اکام) و حذف » ،« تبیینناپذیری کیفیتهای پدیداری » فلسفه ذهن معاصر، مانند
و ... مشاهده « اصل بستار علل فیزیکی و انکار علیّت ذهن به فیزیک » ،« ویژگیهای ذهنیِ غیرفیزیکی
نمود. این مقاله با پرداخت مفصّل به نمونههای مذکور، نشان میدهد تعهّدات پارادایمی فیلسوفان ذهن در
دوران معاصر، چه تبعاتی در اولویتیابی معضلها، نحوه پردازش مسائل، و گزینش رویکرد پاسخگویی به آنها،
به دنبال داشته است