اساس این تحقیق در بیان نظریة هم آغوشی حوزه های عرفی و قدسی، دین و دنیا و امور لاهوتی و ناسوتی و نقد تصور رایج حقیقی دانستن دوگانه بینی در این عرصه است. این تحقیق در ادامة نوشته های دیگر نگارنده و مطالعات تجربی برای نشان دادن اعتباری بودن این تفکیک بوده و این بار موضوع سوگواری ها را برای اثبات تجربی نظریة خویش برگزیده است. بخشی از تحقیق در زمینة وسایل سوگواری است و می خواهد نشان دهد که ناب انگاری دربارة کنش های مذهبی و برچسب قدسی زدن صِرف به آن با واقعیت اجتماعی هم خوانی ندارد و در واقعیت اجتماعی امور قدسی کاملاً از امور دنیوی منتزع نیستند، چنان که سوگواری ها با وجود جلوة مذهبی و معنوی خود به شیوه های گوناگونی با زندگی مردم پیوند دارند. از جمله اینکه گردش مالی عظیمی در پشت سوگواری ها نهفته است که در دوام این کنش مؤثر است.