در این مقاله با طرح مفهوم «انگاره اجتماعی» و «نظریه اجتماعی» و بیان نسبت میان آن ها تلاش میشود تاریخ اندیشه اجتماعی معاصر ایران مورد بازخوانی انتقادی قرار گیرد. آنچه اندیشه اجتماعی دوران معاصر ایران را از پیش از آن متمایز میسازد، واردشدن تأملاتی نظاممند درباره «امر اجتماعی» است که بسیار متفاوت با اندیشههای اجتماعی پیشین در تاریخ اندیشه ایران بوده و به همین اعتبار از آن با عنوان «نظریه اجتماعی» نام برده میشود. نظریه اجتماعی حدود یک سده پیش، از غرب و توسط اندیشهورزان ایرانی و از راه ترجمه وارد فضای بیناذهنی ایرانیان شده است؛ فضایی که مختصات آن با کمک مفهوم «انگاره اجتماعی» ترسیم خواهد شد. در این مقاله تلاش میشود تا به نسبت میان نظریه اجتماعی و انگاره اجتماعی معاصر ایران پرداخته شود.
نظریه اجتماعی محصول لحظهای است که امر اجتماعی موضوع تفکر واقع شد و از این رو است که در توضیح نظریه اجتماعی توجه به این لحظه ضروری است؛ لحظهای که امری به عنوان امر اجتماعی متمایز میشود و در استقلال خود مورد تأمل نظاممند قرار میگیرد. هر نظریه اجتماعی درباب یک امر اجتماعی زمانمند و مکانمند است و بدین ترتیب میکوشد آن امر اجتماعی را به روشی معلوم و مشخص بفهمد. انگاره اجتماعی شیوه اى است که توسط آن افراد جامعه خود را در تاریخ جاى مى دهند تا انتظارات معطوف به آینده، میراث سنتهاى گذشته و ابتکاراتشان را در زمان حال به یکدیگر پیوند بزنند. انگاره اجتماعی تنها مجموعهای از ایدهها نیست، اما از ایدهها برساخته شده است و در فضای بیناذهنی افراد جامعه جریان دارد و افراد به کمک آن به معنابخشی اعمال خود و جامعه در کلیت آن دست میزنند.
دوران معاصر تاریخ ایران، دوران مواجهه انگاره اجتماعی ایرانیان با انواع نظریههای اجتماعی سنتهای مختلف غربی است. نظریههایی که در کوشش برای توضیح دادن امر اجتماعی زمانمند غرب تدوین شدهاند توسط اندیشهورزان ایرانی وام گرفته میشوند تا امر اجتماعی اکنون ایران را به فهم درآورند. این وامگیری با قطع ارتباط میان حیات ذهنی و حیات اجتماعی، توهم توضیح و تبیین حیات اجتماعی را ایجاد کرده و در این مقاله به پیامد این وامگیری که در قالب اندیشه اجتماعی معاصر ایران قابل پیگیری است، برای انگاره اجتماعی معاصر ایران پرداخته میشود. بازخوانی انتقادی این اندیشه میتواند با به دست دادن توضیحی از وضعِ حالِ اندیشه اجتماعی به طور خاص و انگاره اجتماعی به طور عام، راه را برای گذار به تدوین نظریه اجتماعی ناظر بر امر اجتماعی اکنون ایران هموار گرداند.