آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

این مقاله تلاشی است برای فهم ذهنیت سوژه­های اجتماعی (دانش­آموزان) در میانة گفتمان­های مختلف مؤثر (خانواده و مدرسه). پیش­فرض مقاله این است که این دو نهاد همسو نیستند، بلکه در سطح اهداف و عملکرد با هم متفاوت­اند. در این تحقیق، با روشی تجربی تقاطع این گفتمان­ها در مدرسه بررسی می­شود. به این منظور با 30 دانش­آموز، 5 نفر از اولیای مدرسه و 15 نفر از والدین مصاحبة کیفی انجام شده است. می­توان دید که دو گفتمان خانواده و مدرسه در 4 مؤلفة تحصیل، مذهب، پرورش سیاسی و انضباط در مقابل یکدیگر قرار می­گیرند. هر کدام دانش­آموز را در تملک خود می­داند و سعی می­کند در زمان و مکان تحت سیطرة خودش، به ذهنیت دانش آموزان مطابق با آرمان­های خویش شکل دهد. بدین ترتیب گاه در سطح اهداف و گاه در سطح عملکرد بین آنها تنش وجود دارد. این تنش موجب می­شود هویت دانش­آموز به مواضع گوناگونی فراخوانده شود. مهمترین علت تفاوت مدرسه و خانواده در درجة استقلال آنها از گفتمان دولت است.

تبلیغات