مردم، از نظر مفهومی و وابستگی به ارزش ها و نظام ارزشی، برداشت های مختلفی از عدالت دارند. بر این اساس، برای آنکه نظریه عدالت بتواند سرمشق و راهنمای نظام سیاسی قرار گیرد و در عمل با توفیق همراه شود، علاوه بر راهبردهای اساسی اعتقادی و تدوین آن ها در قالب نظریه راهبردی، نیازمند توافق ذهنی مردم یا همراهی بدنه اجتماع در درک از عدالت نیز هست. بنابراین، برای فراهم آوردن نظریه ای درباره عدالت که مورد توافق عموم باشذ، در تحقیقی تجربی در سطح شهر مشهد کوشیدیم تا به دیدگاه های مردم دست یابیم. یافته های این تحقیق نشان می دهد که مردم عدالت تک محوری مبتنی بر یکی از اصول استحقاق یا نیاز را تصدیق نمی کنند، بلکه معتقدند نظریه عدالت باید ترکیبی از هر دو اصل باشد. این یافته در سطح شهر مشهد به دست آمده، ولی با درنظرگرفتن ملاحظاتی، می تواند قابل تعمیم به جامعه ایرانی باشد.