پژوهش حاضر مطالعه ی تطبیقی است و به منظور مقایسه ی اهداف درسی، پرسش ها و تکالیف درسی و محتوای توصیفی برنامه های درسی علوم دوره ی ابتدایی ایران با کتاب های درسی «علم در هر زمان »، صورت گرفته است. برای مقایسه ی میزان عمق اهداف درسی، از طبقه بندی حیطه شناختی بلوم؛ برای مقایسه ی پرسش ها و تکالیف درسی، از بعد اعمال فکری در ساختار هوشی گیلفورد و برای مقایسه ی محتوای توصیفی از طبقه بندی هدف های آموزشی مریل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که عمق اهداف درسی کتاب های «علم در هر زمان» بیش تر از کتاب های درسی ایران بوده است. در حالی که پرسش ها، خودآزمایی ها و تکالیف درسی در کتاب های «علم در هر زمان» هم زمان بر پرورش تفکر هم گرا و واگرا تاکید می کنند، پرسش ها و تکالیف درسی در کتاب های درسی علوم دوره ی ابتدایی ایران بیش تر به سطح هم گرا توجه دارند و تعداد تکالیف عملیاتی در آن ها به مراتب کمتر است و در حالی که در کتاب های «علم در هر زمان» بیش تر بر ارائه ی روش کار تاکید شده است، محتوای توصیفی کتاب های ایران بیش تر به ارائه حقایق و مفاهیم می پردازند. به طور کلی، کتاب های درسی «علم در هر زمان» سطوح عمیق تر شناختی و زمینه های کاربردی تر و تجربی تر یادگیری توجه می کنند.