آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۱

چکیده

مقاله حاضر هفت بخش دارد. در بخش اول، مقدمه ای در مورد رویکرد معناشناختی ارایه می شود. بخش دوم به تفاوت های رویکردهای سنتی و معناشناختی اشاره می کند. در رویکرد معناشناختی، مدل ها نقشی اساسی دارند. جوهر اصلی این دیدگاه این است که نظریه ها چیزی بیشتر از مجموعه ای از مدل ها نیستند و بنا بر این، شاخصه نظریه ها و فهم اینکه آنها چگونه جهان را بازنمایی می کنند، در صورتی که چنین کنند، به مفهوم مدل وابسته است. در بخش سوم، به نقش مدل ها در این رویکرد اشاره شده و در بخش چهارم، به معرفی دو شاخه معروف تر رویکرد معناشناختی یعنی ساختارگرایی و حالت - فضا پرداخته می شود. بخش پنجم به این موضوع می پردازد که بر خلاف تصور رایج در مورد غیر واقع گرایانه بودن دیدگاه معنایی می توان همانند فیلسوفانی نظیر ساپی و گی یر تعبیری واقع گرایانه از این رویکرد داشت. بخش ششم به نقدهایی که به رویکرد معناشناختی وارد آمده، و بخش آخر به برخی رویکردهای جایگزین اشاره می کنند.

تبلیغات