این تحقیق کوشیده است تا کارایی رویکرد وظیفه محور بر گسترش مهارت مکالمه را مورد مطالعه قرار دهد. هدف اول تحقیق حاضر، بررسی تاثیر جنسیت بر توانایی مکالمه تحت تاثیر رویکرد وظیفه محور بوده است. به بیان دیگر، این تحقیق کوشیده است تا توفیق زبان آموزان یک جنسیت را نسبت به زبان آموزان جنس مخالف مورد مطالعه قرار دهد. هدف دوم این مطالعه آن بوده است تا تاثیر سطوح مختلف زبان آموزان را بر میزان پیشرفت آنها تحت تاثیر رویکرد وظیفه محور بررسی نماید. بدین منظور محقق دو گروه را به عنوان گروه های کنترل و تجربی به صورت تصادفی مشخص کرد، سپس هر کدام از این گروه ها به دو گروه زن و مرد و سپس هر گروه از زبان آموزان زن و مرد به دو گروه زبان آموزان متوسط و پیشرفته تقسیم شدند. برای زبان آموزان گروه تجربی تکنیک ها و اصول رویکرد وظیفه محور اعمال شد و تمرینات مکالمه مناسبی متناسب با ماهیت گفتگوهای کتاب درسی که توسط محقق طراحی شده بود در طول نیم سال انجام شد، حال آنکه زبان آموزان گروه کنترل از روش های سنتی پیشرفت توانایی مکالمه مانند حفظ و تکرار گفتگوها بهره بردند. به منظور بررسی آماری کارایی رویکرد وظیفه محور و میزان تاثیر جنسیت و سطوح مختلف زبان آموزان بر گسترش توانایی مکالمه آنها، از تکنیک آماری t-test استفاده شد. همین طور برای آنکه بتوان راجع به برهم کنش احتمالی این دو عامل بر میزان پیشرفت زبان آموزان در مهارت مکالمه تحت تاثیر رویکرد وظیفه محور نظر داد، محقق از روش آماری ANOVA دوطرفه (MANOVA) بهره جست. با در نظر گرفتن نتایجی که از اعمال روش های آماری حاصل شد، به نظر می رسد که جنسیت نقش چندانی بر موفقیت زبان آموزان نداشت حال آنکه کارایی رویکرد وظیفه محور به وضوح روشن گشت. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده سطوح مختلف زبان آموزان به عنوان عاملی مؤثر بر گسترش مهارت مکالمه معرفی شد به طوری که زبان آموزان پیشرفته از میزان پیشرفت بیشتری نسبت به زبان آموزان متوسط برخوردار بودند