فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۵٬۳۰۷ مورد.
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۱۱۱-۷۹
حوزههای تخصصی:
فساد پدیده ای فراگیر و مسئله ای جهانی است که با درجات متفاوتی از نوع، شدت و عمومیت در تمامی کشورهای جهان دیده می شود. موضوع فساد به دلیل هزینه های اقتصادی و اثرات ویرانگر آن بر روندهای توسعه و کیفیت حکمرانی، بسیار موردتحقیق قرار گرفته است. باوجوداین به دلیل دشواری های «واقعیت سنجی فساد»، روش رایج در مطالعه این پدیده اندازه گیری «ادراک فساد» است. در این راستا مقاله حاضر با هدف سنجش ادراک فساد در ایران و تحلیل علل و پیامدهای آن به اجرا درآمد. ازنظر روشی این مطالعه به شیوه اسنادی و با تحلیل ثانویه داده های موج هفتم (2022-2017) پیمایش ارزش های جهانی به انجام رسید که آمارهای آن در 64 کشور جهان ازجمله ایران در سال 2020 گردآوری شد. یافته های تحقیق برحسب شاخص ادراک فساد، بیانگر رواج زیاد فساد مالی و اداری در کشور بود. یافته های تبیینی نشان داد که ادراک ایرانیان از فساد برحسب متغیرهای «تحصیلات»، «اندازه جمعیت»، «میزان پس انداز» و شاخص های «فقر معیشتی»، «عضویت در نهادهای مذهبی»، «دین باوری» و «گرایش رسانه ای» متفاوت است. نتایج همچنین گویای این بود که پیامدهای ادراک فساد علاوه بر آسیب های اجتماعی مانند «نارضایتی اجتماعی» و «احساس ناامنی»، عمدتاً معطوف به پیامدهایی است که نظام سیاسی را هدف قرار می دهد.
نقش تعدیل کنندگی ذهنی سازی در رابطه پذیرش - طرد والدین با گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
106 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش پذیرش یا طرد والدین(به عنوان متغیر میان فردی) در کنار ذهنی سازی (به عنوان متغیر درون فردی) در بروز رفتار های پرخطر پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان 15 تا 18 سال ساکن شهر تهران بودند که با والدین خود زندگی می کردند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 310 نفر تعیین و به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات فرم کوتاه پرسش نامه طرد و پذیرش والدین PARQ)) مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) و پرسش نامه کنش تأملی نوجوانان (RFQ) بوده است.داده ها پس از گرد آوری با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته های این پژوهش از نقش تعدیل گر قطعیت ذهنی سازی با طرد پدر و مادر در بروز رفتار های پرخطر حمایت کرد و نشان داد که در سطوح بالای طرد والدینی (پدر یا مادر) افزایش قطعیت ذهنی سازی با بروز بیشتر رفتار های پرخطر همراه است؛ در حالی که در سطح پایین طرد والدینی این رابطه معکوس بوده و سطح پایین قطعیت ذهنی سازی منجر به سطح بالای رفتارپرخطر می شود.
روایت پژوهی یک پلیس زن مؤفق در نظام جمهوری اسلامی ایران پیرامون برنامه درسی اجرا شده مهارت های عمومی در دانشگاه امام حسن مجتبی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
125 - 156
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روایت پژوهی پلیس زنان، حلقه مفقوده ای است که به شدت در مطالعات پلیسی و فرماندهی انتظامی کشور ایران احساس می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر روایت پژوهی یک پلیس زن مؤفق در نظام جمهوری اسلامی ایران است.
روش: روش پژوهش از نوع پارادایم تفسیرگرایانه، رویکرد کیفی و روش روایت پژوهی بود. میدان پژوهش، استادان مجتمع آموزش عالی زنان پلیس (کوثر) دانشگاه پلیس و تربیت افسری امام حسن مجتبی (ع) بود که مشارکت کننده براساس نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته به شکل فردی استفاده شد و با رسیدن به اصل اشباع نظری داده ها به پایان رسید. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار اطلس تی آی استفاده شد. جهت بررسی شیوه اعتباربخشی به یافته ها که معادل روایی و پایایی در پژوهش های کمّی است، در پژوهش حاضر از سه معیار بازنگری ناظران و استفاده از نظرهای تکمیلی همکاران و مصاحبه ی مداوم و ارتباط مستمر با مشارکت کننده در طول زمان حاصل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که جلسات دروس مهارتی، از عقب دستبند زدن، سیر صعودی مهارت ها در دانشگاه، تأمین نظم و امنیت مردم، خشت اول، مهارت انتظامی، مهارت صف جمع کمک به افزایش نظم و انضباط گروهی، کار فرهنگی صیانتی در صف جمع، توسّل به ائمه در صف جمع، مهارت بازرسی بدنی، خودرو، اماکن و دستگیری و بازداشت و بدرقه متهم، نحوه بدرقه افراد مجنون و کودکان و سرعت، احتیاط و غافل گیری در دستگیری متهم از تجربه های خدمتی احصا شده پلیس زن مؤفق بود.
نتیجه گیری: با توجه به مأموریت های گسترده پلیسی، فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران باید به اهمیت مرجعیت علمی در دانشگاه ها، پژوهشگران باید در پژوهش های علوم تربیتی و علوم انتظامی به سمت روایت های مأموران پلیس حرکت کنیم.
مطالعه پدیدارشناسانه جستجوی نظریه دوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه دوم پزشکی نظریه ای است که توسط پزشک دوم درباره نظر پزشک اول و تشخیص و درمانی که به بیمار پیشنهاد داده صادر می شود. گرچه کسب نظریه دوم ممکن است برای بیمار فوایدی داشته باشد، دلالت هایی همچون ناکارآمدی پزشکی مدرن و مشکلات نظام سلامت و پیامدهایی مانند سردرگمی بیماران، استفاده بیش ازحد از منابع و امکانات و تحمیل هزینه های اقتصادی به بیمار و نظام سلامت دارد. بررسی این پدیده از منظری جامعه شناسانه می تواند در شناسایی ابعاد خرد و کلان و مدیریت آن کمک کننده باشد. از این رو هدف این مطالعه، شناسایی پدیده نظریه دوم پزشکی و عوامل مؤثر بر آن براساس تجربیات بیماران است.
این مطالعه پدیدارشناسانه، با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با 40 نفر از کسانی که برای یک بیماری اقدام به گرفتن نظریه دوم پزشکی کرده بودند، انجام شد.
شش عامل بر جست وجوی نظریه دوم پزشکی مؤثر هستند: ماهیت بیماری، ویژگی های دانش و پراتیک پزشکی، رابطه پزشک-بیمار، اتونومی بیمار، عوامل ساختاری (شامل پزشکی تجاری و کالایی شدن سلامت، تفاوت سطح توسعه، فقدان نظام ارجاع و بیمه های درمانی) و هدایت پزشک اول.
پدیده نظریه دوم در ایران موضوعی است که تاکنون نادیده گرفته شده و بیماران در نبود هر نوع راهنمایی و پروتکل رسمی براساس ادراکات و منابع خود به پزشکان مختلف مراجعه می کنند. برنامه ریزی برای هدفمندکردن نظریه دوم می تواند هم به کاهش سرگردانی بیماران و کاهش هزینه های درمانی آن ها کمک کند و هم از استفاده بیش ازحد از منابع و امکانات سلامت پیشگیری نماید.
Designing an Ethically-Oriented Management Model for Employee Education Development in Higher Education Using Grounded Theory (Case Study: Free Universities of Mazandaran Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
114 - 123
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the modern management approaches that has received significant attention and has addressed the weaknesses and problems of traditional management models is ethically-oriented management. Therefore, the purpose of this research is to design an ethically-oriented management model to enhance employee education in higher education, utilizing grounded theory in the free universities of Mazandaran province.
Methodology: The nature of this study is exploratory and utilizes qualitative data. The research population consists of management experts and professors with management experience in the free universities of Mazandaran province. The researcher employed the snowball method to achieve theoretical saturation after conducting interviews with 13 experts and opinion leaders. Qualitative data were collected through structured interviews and analyzed using the qualitative method of grounded theory.
Findings: Causal factors influencing ethically-oriented management for the development of employee education include personal characteristics, psychological capability, job identity, and organizational communications. Contextual factors include organizational ethics, organizational foundations, organizational justice, and leadership roles. Influential intervening factors include political, executive, infrastructural, and cultural factors. Additionally, three core phenomenon components have been identified and reported: ethical educational leadership skills, ethical literacy, and instructional design. Resulting strategies include external and internal university strategies, formal and informal strategies. Lastly, outcomes include structural development, educational development, communicational development, and performance development.
Conclusion: This research began with the aim of achieving an ethically-oriented management model for the development of employee education in higher education using grounded theory and has completed its evolutionary journey through qualitative methods, resulting in a model. Finally, recommendations derived from the researcher's experiences are presented.
ابعاد تربیتی فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
444 - 454
حوزههای تخصصی:
روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه این پژوهش پژوهشگران و اساتید دانشگاهی خبره در حوزه آموزش وپرورش و حوزه علمیه آشنا به حیطه پژوهش بودند. نمونه پژوهش 17 نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری و بر اساس روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت و داده های حاصل از اجرای آن با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه مشخص شد که برای فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع) تعداد 67 مضمون پایه، 41 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی شد. در مطالعه حاضر، پنج مضمون فراگیر شامل خودسازی (با 5 مضمون سازمان دهنده و 12 مضمون پایه)، توانایی تصمیم گیری و حل مسئله (با 4 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون پایه)، رشد روابط اجتماعی (با 9 مضمون سازمان دهنده و 18 مضمون پایه)، رشد شخصیتی (با 12 مضمون سازمان دهنده و 17 مضمون پایه) و ارتباطات بین فردی (با 11 مضمون سازمان دهنده و 13 مضمون پایه) بودند.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش و در چارچوب مضمون های مذکور با استفاده از مطالعه سیره امام رضا (ع) می توان تعالیم مربوط به اخلاق فردی و اجتماعی و مهارت های زندگی را در فعالیت های فوق برنامه مدارس مورد توجه قرار داد.
تحلیل مبانی و ابعاد اقتصاد کاشان دردوره قاجار با تأکید بر نظریات عبدالرسول مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالرسول مدنی (1280-1366ق) یکی از روحانیون کاشان است که در دوره مشروطه، رساله انصافیه را در انطباق مشروطه با اسلام نوشته است. فریدون آدمیت، قدر و ارزش این رساله را در مباحث روشن فکری، بالاتر از تنبیه الائمه و تنزیه المله نائینی می داند. مدنی در این رساله به مباحث اقتصادی دوره قاجار توجه ویژه داشته است. وی با تکیه بر آیات و احادیث، کسب ثروت را مورد تأیید اسلام و آن را باعث ایجاد آزادی و امنیت در جامعه می داند. این مقاله با روش تاریخی و شیوه توصیفی تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی به تحلیل نظرات عبدالرسول مدنی در باب اقتصاد کاشان در دوره قاجار می پردازد و در پی آزمون این فرضیه این است که نظرات عبدالرسول مدنی در مورد وضعیت اقتصادی کاشان در دوره قاجار با واقعیت منطبق است و اسناد و مدارک و منابع اصلی آن را تأیید می کنند. یافته های این مقاله نشان می دهد نظرات عبدالرسول مدنی را اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی تأیید می کنند و نظرات وی با امر واقع در گذشته انطباق دارد. مدنی تغییر رویه اقتصاد کشور در دوره قاجار از صادرکننده کالای ساخته شده به واردکننده این کالا و درعوض صادرات مواد اولیه را تشخیص داد. دریافت مالیات های خودسرانه مورد اعتراض مدنی است و اینکه چرا دولت از کالاهای خارجی گمرکی چندانی نمی گیرد تا آن ها گران تر وارد شوند و بازار کمتری پیدا کنند. بیکاری گسترده و پرداختن مردم به کارهای غیرمولد و چندشغله بودن کارگزاران حکومتی نیز همواره مد نظر این روحانی نواندیش بود. مدنی به مقوله کوچک سازی دولت و چابک سازی آن پرداخته است که شاید کمتر نواندیشی در آن دوره بدان فکر می کرد. وی فرزند زمانه خود بود و با درک مسائل اساسی آن دوره، ریشه حل مشکلات را در واکاوی درونی خود مردم و خودآگاهی شان به وضعیت اقتصادی و نیز کار و کوشش و ایجاد ثروت ازطریق ایجاد صنایع جدید و تقویت آن و گمرکی بستن بر کالاهای خارجی می داند.
بررسی رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران شبکه های اجتماعی در فضای مجازی در زمان شکل گیری نارضایتی های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
157 - 186
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در این مطالعه، تأثیر رفتارهای مصرف رسانه ای، ارتباطات اجتماعی، کنش متقابل، اعتماد، قصد مندی مشترک و استفاده الزام آور از شبکه های اجتماعی در زمان نارضایتی های اجتماعی بررسی شده است. هدف این پژوهش بررسی رفتار مصرف رسانه ای کاربران شبکه اجتماعی در زمان شکل گیری نارضایتی های اجتماعی است.
روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع، توصیفی و پیمایشی است که به روش کمی داده های لازم جمع آوری گردید. همچنین، جامعه آماری پژوهش حاضر؛ کاربران جوان و فعال شبکه اجتماعی اینستاگرام در رده سنی 18-28 ساله بوده، که در یک نمونه آماری 286 نفری با استفاده از ابزار پرسشنامه استاندارد که به روش آلفای کرونباخ پایایی و به روش تحلیل عامل اکتشافی روایی آن نیز تایید شد، استفاده گردید. بدین گونه که با روش نمونه گیری هدفمند این تعداد کاربر فعال در صفحات علمی و اجتماعی شبکه اجتماعی اینستاگرام در سطح کشور انتخاب و سپس تجزیه و تحلیل داده ها بصورت توصیفی و استنباطی و با استفاده از معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی در نرم افزار pls-smart مدل سازی و انجام گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقولاتی نظیر؛ ارتباطات اجتماعی، کنش متقابل، اعتماد و قصد مندی مشترک در کاربران شبکه های اجتماعی در زمان نارضایتی های اجتماعی بر رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران مرتبط و تاثیر گذار هستند. همچنین، استفاده از شبکه های اجتماعی در زمان شکل گیری نارضایتی های اجتماعی با عادات و رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران نیز رابطه مثبت و مستقیم دارد، به گونه ای که در زمان بروز نارضایتی های اجتماعی، میزان مصرف و استفاده از شبکه های اجتماعی نیز بیشتر می شود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که؛ استفاده الزام آور از شبکه های اجتماعی در زمان نارضایتی های اجتماعی نقش مهمی در تقویت عادات و رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران دارد. بنابراین می توان گفت که، آن چیزی که بیشترین تاثیر را بر تقویت عادات مصرف رسانه کاربران شبکه های اجتماعی در هنگام شکل گیری نارضایتی های اجتماعی دارد، قیود و الزامات خود ساخته ای است که میل به مصرف رسانه ای را تقویت می نماید همچنین ارتباطات اجتماعی نیز به عنوان یک عامل تاثیر گذار بر رفتارهای مصرف رسانه ای و کنش های عادتی استفاده از رسانه ها تلقی گردید، چرا که، ارتباطات و کنش متقا بل، باعث تقویت رفتارهای مصرف رسانه ای در بین کاربران گردید.
الگوی جرم یابی جرایم اقتصادی با رویکرد پیش نگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
31 - 55
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جرائم اقتصادی متناسب با دگرگونی علمی، فناوری و همچنین سبک زندگی با شیوه ها و شگردهای گوناگون انجام می شود و در آینده نیز این شیوه و شگردها پیچیده تر خواهد شد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر شناسایی الگوی جرم یابی جرایم اقتصادی با رویکرد پیش نگری است.روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر ماهیت اکتشافی است که داده های آن با رویکرد کیفی با ابزار مصاحبه عمیق جمع آوری و به روش تحلیل مضمونی، تحلیل شد. جامعه مشارکت کننده شامل نخبگان دانشگاهی و خبرگان اجرایی حوزه امنیت اقتصادی بودند و محقق در نفر 22 به اشباع نظری و مضمونی رسید. اطلاعات دریافت شده در نرم افزار MAXQDA کدگذاری شد. متن پیاده شده مصاحبه ها به سه نفر متخصص کدگذار دیگر نیز داده و کدهای مشترک یا دارای حداکثر اشتراک یا تشابه استفاده شد. پس از اتمام کدگذاری، نتایج با سه نفر متخصص دیگر به اشتراک گذاشته و نظرات اصلاحی دریافت شد. به این ترتیب، اعتبار، انتقال پذیری، تأییدپذیری و اطمینان پذیری یافته ها بر پژوهش گران محرز شد.یافته ها: با توجه به اهداف پژوهش، 100 مضمونِ پایه استخراج و سپس مضامینِ دارای مفاهیم یکسان در یکدیگر ادغام شدند و 6 مضمون سازمان دهنده شامل: «پیشران ها»، «رویدادها»، «روندها»، «ظرفیت ها» (قضایی و قانونی، سازمان ها و نهادهای دولتی، فناوری)، راهبردهای «اطلاعاتی»، «عملیاتی» شناسایی و در الگو جایابی شد. نتیجه گیری: جرائم اقتصادی در آینده با پیچیدگی های بیشتری همراه خواهد بود. بنابراین، لازم است نهادهای مقابله با جرایم اقتصادی متناسب با محیط آینده نسبت به پیاده سازی الگوی شناسایی شده در این پژوهش با تقویت راهبردهای اطلاعاتی، عملیاتی در فرایند جرم یابی اقدام نمایند.
رابطه منابع خانوار با مشکلات رفتاری فرزندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
45 - 77
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات رفتاری در میان کودکان به عنوان تغییرات جدّی منفی در نحوه رفتار و کنترل احساسات کودکان توصیف می شود و باعث پریشانی اطرافیان می شود. این امر، منجر به عدم سازش و انطباق با محیط و بروز انحرافات گوناگون در ابعاد مختلف برای کودک می شود. لذا هدف پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل مشکلات رفتاری فرزندان با تاکید بر آثار منابع خانواده به ویژه عوامل اقتصادی است.
روش: روش پژوهش میدانی بوده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل خانوارهایی است که حداقل یک فرزند در سن مدرسه داشته و محدودیت جغرافیایی ندارند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش رگرسیون دو وجهی و مدل رگرسیونی پروبیت استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر این است که با فرض ثبات سایر شرایط، ناتنی بودن پدر یا عدم در دسترس بودن پدر بیولوژیکی در 4 سالگی کودک، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 165/0 واحد افزایش می دهد. همچنین اشتغال به کار تمام وقت مادر در 8 سالگی کودک احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 003/0واحد افزایش می دهد.
بحث: مهیا نمودن شرایط به منظور احساس نشدن عدم وجود پدر بیولوژیک از سوی فرزند، عدم اشتغال به کار مادر، فراهم نمودن خانه شخصی برای فرزندان تا 8 سالگی آنان در صورت امکان، رعایت تعادل در خواسته های کودک و برآورده کردن آن ها تا حد امکان، صرف زمان بیشتر پدر و مادر با فرزندان در قالب بازی، سفر تفریحی و پیگیری وضعیت تحصیلی فرزندان از موارد مهمی هستند که می توانند احتمال بروز مشکلات رفتاری در کودکان را کاهش دهند.
تحلیل جامعه شناختی سرمایه فرهنگی و سبک زندگی: مطالعه ای پیرامون مصرف موسیقی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
247 - 270
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نتیجه یک تحقیق پیمایشی کمّی می باشد که در رابطه با مصرف موسیقی و سبک زندگی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق؛ دانشجویان دانشگاه مازندران بوده اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 372 نفر بوده که برای اطمینان بیشتر به 385 نفر افزایش یافت. براساس نتایج پژوهش انجام شده، مصرف موسیقی پاپ بیشترین درصد را از بین انواع سبک موسیقی به خود اختصاص داده است. نتیجه آزمون تفاوت معناداری نشان می دهد که بین ساکنین شهر و روستا از حیث میزان مصرف موسیقی تفاوت معناداری وجود دارد امّا تفاوت معناداری بین زن و مرد از این حیث وجود ندارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون گویای آن است که متغیرهای مصرف موسیقی و درآمد خانواده با یکدیگر رابطه معنادار دارند و ضریب همبستگی آنان مثبت است. همچنین متغیرهای مصرف موسیقی و تحصیلات با یکدیگر رابطه معنادار دارند و ضریب همبستگی منفی آنها نشان میدهد که با افزایش هریک از متغیرها، متغیر دیگر کاهش پیدا می کند و بالعکس. مصرف موسیقی با متغیرهای الگوی پوشش و مدیریت بدن که از اجزای سبک زندگی هستند رابطه معنادار دارند امّا این رابطه با متغیر اوقات فراغت معنادار نمی باشد.در نهایت نتایج نشان می دهد که با افزایش میزان تحصیلات والدین، میزان مصرف موسیقی در بین افراد نیز افزایش پیدا می کند و همچنین با کاهش تحصیلات والدین، میزان مصرف موسیقی در بین افراد نیز سیر نزولی دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که36 درصد از واریانس سبک زندگی(متغیر وابسته) توسط متغیرهای مستقل این تحقیق تبیین می شوند.
تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر امید به آینده در جوانان شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امید به آینده یک مفهوم چند وجهی است که نقش مهمی در جنبه های مختلف زندگی انسان ایفا می کند. پرورش امید و تصاویر مثبت از آینده برای ارتقای رفاه، پیشرفت و بهزیستی افراد و جامعه در مواجهه با چالش ها ضروری است. این پژوهش به بررسی عوامل موثر در امید به آینده جوانان شهر زاهدان با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه می پردازد. بر این اساس 405 نفر از جوانان شهر زاهدان با روش نمونه گیری طبقه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد بین سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی، ارزش های فرهنگی، سواد مالی، اعتماد به نفس و انگیزه پیشرفت با امید به آینده در جوانان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای مستقل تحقیق 56 درصد از تغییرات متغیر وابسته امید به آینده را تبیین می کند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از آن است که به ترتیب سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی، انگیزه پیشرفت مهمترین عوامل تأثیرگذار در امید به آینده جوانان شهر زاهدان است. در این تحقیق، منابع خارجی امید(یعنی سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و ارزش های فرهنگی) در تعامل با منابع درونی امید(یعنی سواد مالی، انگیزه پیشرفت و اعتماد به نفس) به عنوان پیش بینی کننده های امید به آینده جوانان شناخته شد. این یافته ها بر نقش مهم سرمایه-های اجتماعی، اقتصادی، روانی و فرهنگی در جلوگیری از ایجاد ناامیدی و تصویر منفی نسبت به آینده تأکید می کند. بنابراین، عوامل ساختاری بخصوص سرمایه اجتماعی در امید به آینده جوانان شهر زاهدان تأثیرگذار است.
تحلیل ساختاری راهبردهای مقابله با سرقت های خشن در استان خوزستان با کاربرد نرم افزار MICMAC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، جرم و جنایت یکی از چالش های مهم توسعه است. نرخ زیاد جرائم به خصوص سرقت های خشن در هر جامعه ای تأثیر مستقیم بر احساس امنیت و رفاه انسان دارد و توسعه همه جانبه را با چالش های جدی مواجه می سازد؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی راهکارهای مقابله با سرقت های خشن در استان خوزستان است. در این پژوهش باتوجه به اهداف و ماهیت تحقیق از روش کیفی و رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 33 نفر از مطلعین کلیدی استان خوزستان اعم از اساتید گروه اقتصاد، جامعه شناسی و روان شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز و کارشناسان ارشد انتظامی استان خوزستان است که براساس روش نمونه گیری هدفمند با لحاظ قاعده اشباع نظری انتخاب شده است. در تحقیق حاضر برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و یافته های تحقیق با استفاده از نرم افزار میک مک رتبه بندی شده است. نتایج پژوهش حاضر مهم ترین راهکارهای مقابله با سرقت های خشن را در استان خوزستان نشان داد؛ ازجمله: 1. پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر (رتبه اول)؛ 2. توانمندسازی اقتصادی و روانی نیروی انسانی (رتبه دوم)؛ 3. تقویت نظارت های محسوس و نامحسوس در مناطق جرم خیز (رتبه سوم)؛ 4. برخورد قاطعانه قوه قضائیه با مجرمان (رتبه چهارم)؛ 5. پیشگیری و مقابله با ورود سلاح به کشور (رتبه پنجم)؛ 6. آموزش و آگاه سازی شهروندان (رتبه ششم).
تبیین جامعه شناختی تأثیر کنش های اقتصادی بر رفتار مصرفی (میدان مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
132 - 151
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر و با بیشتر صنعتی شدن جوامع و رشد شهرنشینی، تغییرات گسترده ای در کیفیت زندگی و الگوهای مصرف در جوامع ایجادشده است و به نظر می رسد که مصرف به یک ابزار مهم تمایز اجتماعی تبدیل شده است. در نتیجه مصرف از پدیده ای صرفاً اقتصادی به پدیده ای چندبعدی در زندگی بشر تبدیل شده است. نظریه پردازان همچنین در کنار کنش های اقتصادی، از تقویت خود به عنوان ارزشی که همواره بر شکل گیری الگوی رفتار مصرفی موثر بوده، یاد کرده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین مصرف در شهر اصفهان با تاکید ابعاد اقتصادی و اجتماعی کنش های اقتصادی است. ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده مورد استفاده قرار گرفته است،که از طریق نمونه گیری خوشه ای توسط 370 نفر از شهروندان اصفهان پاسخ داده شد. تحلیل داده ها نشان داد که شاخص کنش اقتصادی 33درصد بر شکل گیری الگوی رفتار مصرفی موثر است این در حالی است که بعد اقتصادی با ضریب همبستگی و بعد اجتماعی باضریب همبستگی رابطه مستقیم و متوسطی با متغییر وابسته مصرف دارد. همچنین بر اساس نتایج مقایسه میانگین ها متغیر سن نیز بر رفتار مصرفی اثر داشته است و گروه های سنی جوان تمایل بیشتری به مصرف ،نسبت به سایر گروه های سنی مختلف دارند. در پایان پیشنهادهایی برای سیاست گذاری در این زمینه، در سطح خرد و کلان ارائه شده است.
بررسی تأثیر عوامل جمعیت شناختی بر میزان رضایت از فاکتورهای ارزیابی پس از بهره برداری (مورد پژوهی: کارکنان ادارات دولتی شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظرسنجی از استفاده کنندگان درطول عمر ساختمان ها روشی است که با دریافت بازخورد استفاده کنندگان به بهبود تعاملات اجتماعی و ارتقاء کیفیت مهرازی کمک می کند. شیوه ارزیابی پس از بهره برداری(POE)، سال هاست در دنیا استفاده می شود، اما در ایران باوجود مزایای فراوان، کمتر به عنوان عاملی برای ایجاد تحولات اجتماعی درراستای توسعه جامعه موردتوجه قرار گرفته است. افراد یک سوم روز و نیمی از ساعات بیداری خودرا در فضاهای کاری سپری می کنند و تحت تأثیر فضاها قرار می گیرند به همین منظور دریافت بازخورد آن ها از اهمیت بالایی برخوردار است. به طورخاص، تاکنون در ایران مطالعه ای بر تأثیر عوامل جمعیت شناختی بر فاکتورهای ارزیابی پس از بهره برداری به این گستردگی صورت نگرفته است. برمبنای پرسش-چگونه عواملی به مانند جنسیت، سن، تحصیلات، رده شغلی، سابقه کار، ساعات حضور، نوع فضای کار و نوع جداکننده ها بر تعاملات اجتماعی و رضایت از فاکتورهای ارزیابی پس از بهره برداری تأثیر می گذارند؟-این تحقیق شکل گرفت. فاکتورهای ارزیابی به مثابه نور، صدا، دما و تهویه، چیدمان، بیوفیلیا، مکان و امکانات، دید و منظر و عوامل رفتاری هستند. پژوهش باتمرکزبر ادارات دولتی شهر بندرعباس تبیین شده و از نوع توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق کمی است. داده ها ازطریق پرسش نامه برپایه طیف لیکرت جمع آوری شدند. نتایج حاکی ازآن است که متغیرهای جمعیت شناختی، نوع فضای کار و جداکننده ها بر فاکتورهای ارزیابی تأثیرگذار هستند. طوری که افزایش رضایت از یکی، بر رضایت از دیگر فاکتورها موثر است.
طراحی الگوی ویژگی ها و عامل های موثر در طراحی و تدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
274 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه درسی محیط کار مبتنی بر یادگیری می تواند نقش ها و وظایف مختلفی را در سازمان های مختلف ایفا نماید. در نتیجه، هدف این مطالعه طراحی الگوی ویژگی ها و عامل های موثر در طراحی و تدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری بود.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش حاضر مدیران و کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی و اعضای هیئت علمی در رشته برنامه درسی در سال 1400 بودند که تعداد 20 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده که روایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 71/0 به دست آمد و داده های حاصل از اجرای مصاحبه با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که ویژگی های موثر در طراحی و تدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری دارای 14 مضمون فرعی در 3 مضمون اصلی ویژگی های ماهیتی (با 5 مضمون)، ویژگی های یادگیری (با 5 مضمون) و ویژگی های محیطی (با 4 مضمون) و عامل های موثر در طراحی و تدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری دارای 26 مضمون فرعی در 4 مضمون اصلی عامل های مدیریتی (با 5 مضمون)، عامل های سازمانی (با 4 مضمون)، عامل های فردی (با 7 مضمون) و عامل های آموزشی (با 10 مضمون) بود.
نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، جهت طراحی و تدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری باید ویژگی های آن را شناخت و زمینه را برای تحقق عامل های موثر بر آن فراهم ساخت.
تحلیل بی اعتمادی سیاسی به عنوان عامل محرک کنش سیاسی اعتراضی در بستر تهدیدات امنیتی و فساد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش سیاسی اعتراضی به عنوان یکی از ویژگی های برجسته جوامع بشری، نقش بسزایی در شکل دهی به تحولات اجتماعی و سیاسی ایفا می کند. در ایران معاصر نیز به نظر می رسد باتوجه به اعتراضات و فعالیت های مدنی در دهه های اخیر، پژوهش در این حوزه دارای اهمیت ویژه ای است؛ در این راستا، هدف پژوهش حاضر تبیین کنش سیاسی شهروندان ایرانی است. روش تحقیق این پژوهش از نوع کمی و تحلیل داده های ثانویه بوده و داده ها از موج هفتم پیمایش ارزش های جهانی جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل 1499 شهروند ایرانی است که نمونه گیری آن به روش طبقه ای انجام شده بود. شیوه تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی و با استفاده از روش حداقل مربعات جزیی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس انجام گرفته است، تا نقش بی اعتمادی سیاسی به عنوان متغیر میانجی در رابطه میان احساس فساد و تهدیدات امنیتی با کنش های سیاسی اعتراضی سنجیده شود. نتایج نشان می دهد که فساد و تهدیدات امنیتی، به عنوان دو عامل کلیدی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر رفتارهای سیاسی اعتراضی تأثیرگذار هستند. در حالی که ادراک فساد به تنهایی تأثیر معناداری بر کنش های سیاسی ندارد، اما این تأثیر درصورت وجود متغیر واسطه ای بی اعتمادی سیاسی تشدید و معنی دار می شود. همچنین، تهدیدات امنیتی به طور مستقیم و نیز از طریق بی اعتمادی سیاسی، بر افزایش کنش های سیاسی در میان شهروندان تأثیر معنی دار دارد
رویکرد قانون گذار و سازمانهای متولی زنان سرپرست خانوار در توانمندسازی آنان (بهزیستی، کمیته امداد، شهرداری تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
۴۱۳-۳۶۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: به واسطه تغییرات اجتماعی و جمعیتی گسترده در ایران در سالهای اخیر اعم از بالارفتن سن ازدواج، طلاق، اعتیاد، مهاجرت، ازکارافتادگی، ترک زندگی و زنانه شدن سالمندی، تعداد زنان سرپرست خانوار افزایش یافته است. بیشتر این زنان از اقشار آسیب پذیر جامعه و بیش از مردان، در معرض فقر هستند. این مسئله به این دلیل است که زنان از قابلیتها و امکانات لازم برای کاهش فقر برخوردار نیستند. با توجه به اینکه کیفیت زندگی گروههای مختلف اجتماعی تابعی از قوانین و سیاستهای متولیان امر است؛ بنابراین چگونگی پرداختن قانون گذار و سازمانهای متولی توانمندسازی زنان سرپرست خانوار از مهم ترین عوامل مؤثر در توانمندی این زنان است. روش: این پژوهش به صورت کیفی و با بررسی اسناد و مدارک انجام شد. در این پژوهش بررسی شد که در قوانین و مقررات، مفهوم زن سرپرست خانوار و توانمندسازی مبتنی بر چیست و برای هر یک از سازمانهای متولی چه نقشی تعریف شده است و قوانین و نهادها کدامیک از قابلیتها (رفاهی، دسترسی، آگاهی، مشارکت، کنترل) و دستاوردها (مادی، روانی و اجتماعی)را هدف گذاری کرده اند. یافته ها: این پژوهش نشان داد که گرچه تعریف دقیق توانمندی، قدرتمندسازی زنان در مناسبات و ساختارهای اجتماعی است، ولی چنین تعریفی سرلوحه قرار نگرفته است و نگرش قانون گذار به نقش سازمانهای متولی، مبتنی بر رویکرد حمایتی است، نه توانمندسازی. از نظر قانون گذار زن سرپرستی یک آسیب محسوب شده است؛ درصورتی که این مسئله به تنهایی آسیب نیست اما می تواند منجر به آسیب شود. قانون گذار ضمن بی توجهی به حق انتخاب زنان، گرایش به تشویق به خروج زنان از این وضعیت و ازدواج مجدد آنها دارد. تأکید قانون گذار تنها بر قابلیتهای رفاهی و دستاوردهای مادی است و دیگر قابلیتها و دستاوردها مغفول مانده اند. بحث: عمده برنامه های توانمندسازی بر محور اشتغال و کارآفرینی تعریف شده است و جنبه های دیگر توانمندی تنها به صورت تبعی ملاحظه و یا کلاً فراموش شده اند. به جای هدف گیری جامع و اقدام برای تغییر فضا و محیط زیست این زنان، کلیشه ها و روابط اجتماعی باعث ناتوانمندی این زنان، به صورت منفرد هدف قرار گرفته است. ۰
تبیین جامعه شناختی تأثیر احساس نابرابری اجتماعی بر بی تفاوتی اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
277 - 312
حوزههای تخصصی:
از یک سو شاخص های آماری گزارش شده و نیز تجربیات روزمره مردم ایران نشان از وجود سطح بالای نابرابری اجتماعی دارند و از سوی دیگر مشاهده می شود که بی تفاوتی اجتماعی نیز از پدیده های رو به افزایش در چند دهه گذشته ایران هست. با توجه به تغییرات همسوی این دو پدیده سوال این تحقیق این هست که نابرابری اجتماعی می تواند چه اثری بر این پدیده داشته باشد؟ این پژوهش به روش کمی و شیوه پیمایشی با ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان بالای 15 سال شهر اهواز هستند که به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، تعداد 384 نفر از آنان مورد مطالعه قرار گرفته اند. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و Smart PLS تحلیل شده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد میزان احساس نابرابری اجتماعی و نیز بی تفاوتی اجتماعی در بین جامعه آماری بیشتر از سطح متوسط هست. میزان بی تفاوتی افراد بر حسب سن، جنسیت و قومیت تفاوت معنی دار دارد و احساس نابرابری اجتماعی با اثر استانداردی برابر با 0.4 می تواند 16 درصد از واریانس بی تفاوتی اجتماعی افراد را تبیین کند. با توجه به نتایج بدست آمده هر اندازه افراد در جامعه احساس نمایند که به آنها تبعیض می شود و از فرصت یکسانی با سایر افراد جامعه برخوردار نیستند دچار دلزدگی و سرخوردگی می شوند و انزوا و بی تفاوتی نسبت به جامعه را در پیش گرفته و این رفتار را به عنوان حقی مسلم و رفتاری شایسته تلقی خواهند کرد. شیوع چنین ذهنیت و رفتاری می تواند پیامدهای منفی در ابعاد مختلف برای نظام اجتماعی داشته باشد.
مطالعه جامعه شناختی ویژگی های شهر ترومازده از منظر شهروندان (مورد مطالعه: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شروع روند شهرنشینی در جهان، کشورهای توسعه یافته شهر و شهرگرایی را با توجه به سطح کیفی زندگی مردم، به پدیده ای پویا و متعادل تبدیل کردند، ولی در کشورهای درحال توسعه، به دلیل ساختارهای غلط و معیوب و ناکارآمدی نهادی و ساختاری، شهرنشینی و شهرگرایی به پدیده ای ناهنجار تبدیل شده و مسائل و آسیب های شهری متعددی به بار آورده است. این ناهنجاری و رشد تصاعدی مسائل، وضعیت شهرهای چنین جوامعی را به وضعیت ترومایی تبدیل کرده است. در پژوهش حاضر، با هدف فهم نحوه درک و تصور شهروندان از شهر ترومازده از روش کیفی و شیوه گراندد تئوری استفاده شد. داده ها به روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته از 30 نفر از شهروندان شهر تبریز در سال 1402 جمع آوری شد و به روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی، مقوله ها شناسایی و تحلیل شدند. مقوله های اصلی به دست آمده حول مقوله مرکزی (شهر ترومازده) عبارت اند از: شهر بدمنظر با غده های بدخیم، میدان های ترومایی و ناامن، رشد و تکثیر انواع آسیب ها، مدیریت بی توجه به پروژه های انسان محور و بحران آلودگی های صوتی، بصری و زیست محیطی. ناسازی های موجود در شهر، زندگی در شهر را مملو از اضطراب و آشفتگی های روحی و روانی می کند. ثمره زندگی در این شهر ترومازده، هراس و ترس، احساس ناامیدی و پریشانی و سرگردانی است. این وضعیت، لزوم توجه برنامه ریزان و مسئولان شهری به این امر مهم و انجام اقدامات اساسی در جهت برون رفت از این وضعیت و تلاش در جهت سوق دادن شرایط زیست شهری به شهر مطلوب برای زیست آحاد شهروندان را دوچندان می سازد.