مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
هوش هیجانی
حوزه های تخصصی:
"به منظور بررسی رابطه هوش هیجانی و منبع کنترل با سلامت روانشناختی، پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن ( 1997 ) ( EQ-I ) ، پرسشنامه منبع کنترل راتر ( 1996 ) ( I-E ) و پرسشنامه سلامت روانشناختی ریف، ( 1989 )، توسط 314 دانشجوی دختر و پسر با روش تحقیق همبستگی و نمونه گیری خوشه ای انجام و تبیین رابطه بین متغیرها موردتجزیه و تحلیل قرارگرفت .
نتایج تحقیق نشان می دهد که ارتباط بین مولفه های هوش هیجانی و منبع کنترل، بین هوش هیجانی کلی و مولفه های آن با سلامت روانشناختی، با استفاده از ماتریس ضریب همبستگی، در سطح 01/0> p معنی دار است. یعنی افراد با سطح هوش هیجانی بالا و منبع کنترل درونی از سلامت روانشناختی بهتری برخوردارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که 9/58 درصد از کل واریانس سلامت روانشناختی توسط هوش هیجانی فرد پیش بینی می شود. همچنین 5/67 درصد از مولفه های درون فردی و خلق عمومی هوش هیجانی با منبع کنترل، سلامت روانشناختی را تبیین می کنند .
"
" مولفه های هوش هیجانی - اجتماعی به عنوان پیش بینی کننده های سلامت روان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش به منظور بررسی رابطه هوش هیجانی- اجتماعی با سلامت روان و نیز تعیین مؤلفه های هوش هیجانی- اجتماعی پیش بینی کننده ابعاد مختلف سلامت روان در افراد بزرگسال انجام شد. به این منظور 410 نفر از کارکنان وزارت بهداشت در 14 استان کشور به دو پرسشنامه هوش بهر هیجانی بار-اون (EQi) و سلامت عمومی (GHQ) پاسخ دادند. پرسشنامه هوش بهر هیجانی مشتمل بر پنج عامل و 15 مؤلفه است که عبارت هستند از عوامل درون فردی (شامل مؤلفه های خودآگاهی هیجانی، ابراز وجود، احترام به خود، خودشکوفایی و استقلال)، بین فردی (شامل مؤلفه های همدلی، مسئولیت پذیری، روابط بین فردی)، سازگاری (شامل مؤلفه های حل مسئله، واقعیت سنجی و انعطاف پذیری)، مدیریت استرس (شامل مؤلفه های تحمل استرس و کنترل تکانه) و خلق عمومی (شامل مؤلفه های شادکامی و خوش بینی). پرسشنامه سلامت عمومی نیز در چهار مقیاس جسمانی، اضطراب، عملکرد اجتماعی و افسردگی، سلامت روانی عمومی را اندازه می گیرد. داده های حاصل از پرسشنامه هوش هیجانی به تفکیک برای کسانی که نمره بالاتر و پایین تر از نقطه برش 23 در پرسشنامه سلامت عمومی داشتند (94 نفر بالاتر از نقطه برش و 298 نفر پایینتر از نقطه برش) با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری گام به گام نشان داد که در افرادی که در پرسشنامه سلامت عمومی نمره بالاتر از نقطه برش داشتند، مولفه تحمل استرس پیش بینی کننده سلامت روانی عمومی، مؤلفه های کنترل تکانه و مسئولیت پذیری پیش بینی کننده نشانه های جسمی، مؤلفه های خوش بینی و واقعیت سنجی پیش بینی کننده کارکرد اجتماعی و مؤلفه شادکامی پیش بینی کننده علائم اضطراب، افسردگی و سلامت روان به طور کلی بودند. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد در افرادی که سلامت روانی عمومی بیشتری دارند مؤلفه تحمل استرس پیش بینی کننده کلیه ابعاد بهداشت روان است و علاوه براین، مؤلفه کنترل تکانه پیش بینی کننده علائم اضطراب، مؤلفه شادکامی پیش بینی کننده علائم افسردگی، واقعیت سنجی پیش بینی کننده نشانه های جسمی و سلامت روان به طور کلی بودند. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که هوش هیجانی – اجتماعی، پیش بینی کننده معنادار سلامت روان عمومی است. این نتایج حاکی از این بودند که ارتقاء هوش هیجانی به ویژه مهارتهای مدیریت استرس، مدیریت خلق، و مهارتهای سازگاری باعث افزایش سلامت روانی می شود. همچنین پیش بینی کننده های سلامت روانی عمومی در افراد با سلامت روان بیشتر نسبت به افراد با سلامت روان کمتر متفاوت است. به این ترتیب به نظر می رسد به منظور دستیابی به حداکثر اثربخشی ممکن، باید برنامه های ارتقاء هوش هیجانی متفاوتی برای افراد با سطوح مختلف سلامت روان طراحی شود.
"
نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین هوش هیجانی و هوش عمومی با رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین هوش هیجانی و هوش عمومی با رضایت از زندگی مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 577 دانش آموز (284 دختر، 293 پسر) دبیرستانهای شهر شیراز بودند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، مقیاس های تاب آوری کانر و دیویدسن (2003)، هوش هیجانی شاته و همکاران (1998)، رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) و همچنین مقیاس 3 آزمونی هوشی فرهنگ نابسته کتل، مورد استفاده قرار گرفتند. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب پایایی آلفای کرونباخ و تحلیل عوامل احراز گردید. با استفاده از رگرسیون به شیوه متوالی همزمان و با به کارگیری مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986)، مدل فرضی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که اولا، هوش عمومی و هیجانی به صورت مستقیم پیش بینی ضعیفی از رضایت از زندگی دارند. ثانیا، هوش هیجانی نسبت به هوش عمومی، پیش بینی کننده قوی تر تاب آوری است. ثالثا تاب آوری نقش واسطه ای بین انواع هوش و رضایت از زندگی دارد، ضمن اینکه این نقش در مورد هوش هیجانی قوی تر بود. نتایج مقایسه دیاگرام مسیر دختران و پسران نشان داد که در مورد دختران مسیرها و ضرایب آنها با نتایج به دست آمده از کل گروه همخوانی ندارد.
بررسی رابطه هوش هیجانی وپیشرفت تحصیلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بررسی هوش هیجانی در دانشجویان دانشگاه اراک و رابطه آن با اضطراب رایانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
رابطه هوش هیجانی و سبک های دلبستگی با احساس غربت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی، سبک های دلبستگی و احساس غربت طراحی شد.
روش: در یک روش مقطعی 280 نفر از دانشجویان غیر بومی دانشگاه رازی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس دلبستگی هازن و شیور، مقیاس هوش هیجانی سیبریا شرینک و پرسشنامه احساس غربت آرچر و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری، آزمون t برای گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که دانشجویان دلبسته ایمن در مقایسه با دانشجویان دلبسته ناایمن احساس غربت کمتری تجربه می کنند. بین هوش هیجانی و احساس غربت رابطه منفی وجود داشت و دانشجویان دلبسته ایمن از هوش هیجانی بالاتری برخوردار بودند. بین سن و احساس غربت رابطه ای مشاهده نشد.
نتیجه گیری: سبک های دلبستگی و هوش هیجانی از طریق مختلفی ممکن است بر میزان احساس غربت تجربه شده توسط افراد تاثیر بگذارند.
مقایسه ناگویی هیجانی و هوش هیجانی در دانش آموزان تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه ناگویی هیجانی و هوش هیجانی دانش آموزان دبیرستانی مدارس تیزهوشان و عادی بود. روش: در این تحقیق 175 دانش آموز دبیرستانی (86 نفر از مدارس تیزهوشان و 89 نفر از مدارس عادی) شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو و مقیاس هوش هیجانی را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری (شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و ضرایب همبستگی پیرسون) استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی هیجانی دانش آموزان مدارس تیزهوشان کمتر از دانش آموزان مدارس عادی است، اما تفاوت هوش هیجانی آنها معنادار نیست. رابطه ناگویی هیجانی و هوش هیجانی دو گروه دانش آموزان تیزهوش و عادی منفی و معنادار بود. تیزهوشان به دلیل فهم و درک بیشتر و سریع تر موقعیت های هیجانی، پردازش و سازمان دهی بهتر این موقعیت ها و توانایی بیشتر در تبدیل هیجان ادراک شده به کلام، کمتر به ناگویی هیجانی دچار می شوند. بالا بودن هوش شناختی، ضامن هوش هیجانی زیاد نیست، زیرا هوش شناختی با هوش هیجانی تفاوت ماهوی دارد. نتیجه گیری: ناگویی هیجانی نوعی نقص در پردازش و تنظیم هیجان هاست و به همین دلیل با هوش هیجانی رابطه منفی دارد.
رابطه هوش هیجانی با خودکارآمدی و سلامت روان و مقایسه آنها در دانشآموزان ممتاز و عادی
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی با خودکارآمدی و سلامت روان و مقایسه آن در دانشآموزان ممتاز و عادی پسر دوره متوسطه شهرستان اشنویه است. بدین منظور 249 دانشآموز به عنوان نمونه (115 دانشآموز ممتاز و 134 دانشآموز عادی) به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای هوش هیجانی شاته و همکاران، خودکارآمدی شرر و همکاران و سلامت عمومی گلدنبرگ استفاده شد. نتایج نشان داد که هوش هیجانی با خودکارآمدی و سلامت روان در هر دو گروه از دانشآموزان رابطه معناداری دارد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی، باورهای خودکارآمدی و سلامت روان دانشآموزان ممتاز و عادی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P).
"
رابطه هوش هیجانی با پدیده سرریز شدن مثبت و منفی کار ـ خانواده و خانواده ـ کار در کارخانجات و صنایع کوچک شهرستان نائین
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی با پدیده سرریز شدن کار ـ خانواده و خانواده ـ کار در کارخانجات و صنایع کوچک شهرستان نائین می باشد. سرریز شدن از کار به خانواده و خانواده به کار به این موضوع اشاره داردکه عوامل مربوط به کار تا چه اندازه بر محیط خانواده و نیز عوامل مربوط به محیط خانواده تا چه اندازه بر محیط کار تاثیر می گذارند. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. در این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مجموع 1568 نفر، 310 نفر براساس جدول کوهن به نقل از حسن زاده (1387)، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق دو پرسشنامه است. پرسشنامه سرریز شدن کارـ خانواده و خانواده ـ کار گرزیواکز و همچنین مارکز (2000) و پرسشنامه هوش هیجانی بارـ اون (1997). برای تجزیه و تحلیل داده ها از سه روش ضریب همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون همزمان و ضریب رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که بین هوش هیجانی با پدیده سرریز شدن منفی کارـ خانواده و خانواده ـ کار رابطه منفی و معناداری وجود دارد (01/0P<). یعنی هر چه هوش هیجانی بالاتر باشد، سرریز شدن (تعارض) منفی کارـ خانواده و خانواده ـ کار کمتر و تعارض مثبت کارـ خانواده (05/0P<) و خانواده ـ کار (01/0P<) بیشتر خواهد بود.
"
توان پیش بینی هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی توان پیش بینی تعامل هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش انجام گرفته است. فرض اساسی این پژوهش مبتنی بر تاثیرگذاری تعامل مولفه های هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی (رتبه تولد، حجم خانواده، تحصیلات والدین و پایگاه اقتصادی - اجتماعی) بر چگونگی پیشرفت تحصیلی است. نمونه پژوهش عبارتند از 60 دانش آموز تیزهوش دختر شهر مشهد که به شیوه تصادفی انتخاب گردیدند. پرسشنامه هوش هیجانی بار - ان (1997) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، ابزار مورد استفاده در این پژوهش را تشکیل می دادند. روش پژوهش از نوع همبستگی است. نتایج بدست آمده حاکی از عدم رابطه بین هوش هیجانی کل و پیشرفت تحصیلی، و وجود رابطه معنی دار مثبت طبقه سازگاری (از بین پنج طبقه هوش هیجانی)، مولفه های حل مساله، و واقعیت آزمایی (از بین پانزده مولفه هوش هیجانی)، با پیشرفت تحصیلی (p<0.05) است. همچنین تحلیل رگرسیون پسرونده (Backward) تعامل 15 مولفه هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی، نشان دهنده توان پیش بینی (r=0.735، r2=0.541، P<0.05) در پیشرفت تحصیلی است. تحلیل نهایی رگرسیون، توان پیش بینی کنندگی متغیرهای رتبه تولد، حل مساله، واقعیت آزمایی و تحمل فشار را معنی دار (r=0.591، r2=0.35، P<0.01) می داند. بررسی رابطه رتبه تولد (p<0.01) و حجم خانواده (p<0.05) با پیشرفت تحصیلی نیز رابطه معنی دار مستقیم را نشان می دهد. نتایج در ارتباط با یافته های پیشین به بحث گذاشته شده است.
رابطه بین هوش هیجانی و شوخ طبعی در دانشجویان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین هوش هیجانی و مولفه های آن (خودآگاهی هیجانی، خودابرازی، حرمت نفس، خودشکوفایی، استقلال، همدلی، مسولیت پذیری اجتماعی، روابط بین فردی، واقع گرایی، انعطاف پذیری، حل مساله، تحمل فشار روانی، کنترل تکانش، خوش بینی و شادمانی) با شوخ طبعی در بین دانشجویان دانشگاه بود. برای دست یابی به اهـداف پژوهش 320 دانشجو با روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. پرسش نامه های هوش هیجانی بار-آن و شوخ طبعی در مورد آن ها اجرا گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین هوش هیجانی و کلیه مولفه های آن با شوخ طبعی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین، از بین مولفه های هوش هیجانی، سه مولفه خوش بینی، خودشکوفایی و شادمانی قادر به پیش بینی شوخ طبعی هستند.
بررسی ارتباط هوش هیجانی، سبک اسناد و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین ارتباط هوش هیجانی، سبک های اسنادات و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در زنان شاغل شهرستان بجنورد بود. جامعه این پژوهش کلیه زنان شاغل 30 تا 40 ساله ای بود که به طور تمام وقت در بخش دولتی شهرستان بجنورد در سال 1384 مشغول به کار بودند که از میان آنان، نمونه ای به حجم 120 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های هوش هیجانی، خودکارآمدی، سبک های اسنادات و رضایت از زندگی استفاده شد. یافته ها نشان داد: بین هوش هیجانی و خودکارآمدی با رضایت از زندگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین سبک های اسنادات و رضایت از زندگی رابطه معنی داری دیده نشد. نتایج رگرسیون نشان داد که خودکارآمدی توان پیش بینی رضایت از زندگی را دارد.
آموزش هوش هیجانی ، ناگویی خلقی ، سلامت عمومی و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"روابـط بین آمـوزش هوش هیجانی، ناگویی خلـقی، سلامت عمومـی و پیشـرفت تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی در این پژوهش نیمه تجربی بررسی شدند. به منظور ارزشیابی ماهیت تغییر هوش هیجانی براسـاس اکتساب خودآگاهی و تحقق توان بالقوه هوش هیجانی، 40 دانش آموز دختر دبیرستانی به طور مساوی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند و آزمونهای اندازه خودسنجی هوش هیجانی (شات و دیگران، 1998)، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (تیلور و باگبی، 2000)، پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ، 1972) و فهرست تجدید نظر شده نشانه های مرضی (فرم کوتاه؛ نجـاریان و داودی، 1380) را تکمیل کردند. گروه آزمایشی در 10 جلسه آموزش هوش هیجانی مبتنی بر الگوی نظری سالوی و مه یر (1990)، در خـلال 5 هفته شرکت کردند. در پایان آموزش، آزمونهای پیشین برای دومین بار اجرا شدند. نتایج تحلیل واریانس و کوواریانس داده ها نشان دادند که آموزش هوش هیجانی فقط افزایش مهارتهای اجتماعی (زیرمقیاس هوش هیجانی) و کاهش دشواری در توصیف احساسها (زیرمقیاس ناگویی خلقی) را به دنبال داشت. تفاوت معناداری در پیشرفت تحصیلی و سلامت عمومی گروههای آزمایشی و گواه مشاهده نشد.
"
هوش هیجانی در ورزشکاران معلول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"نمونـه ای از 163 معلول (53 ورزشکار پارالمپیکی، 50 ورزشکار ملی و 60 غیرورزشکار) پرسشنامه هوش هیجانی بار ـ ان (1997) را تکمیـل کـردند. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان دادند که هر دو گـروه ورزشکـار نسبت به گروه غیرورزشکار دارای هوش هیجانی بالاتـری بودنـد. نتایج تحلیل واریانـس چند متغیری حـاکی از نمره های بـالاتر ورزشکـاران پارالمپیـکی در دو زیر مقیاس خودتحقق دهی و استقـلال نسبت به ورزشکاران ملی بود. ورزشکاران در زیرمقیاسهای خودآگاهی، مسئولیت پذیری اجتماعی، روابـط بین فردی، حل مسئله، تحمل تنیدگـی و شادکامی نسبت به غیرورزشکاران نمره های بالاتری کسب کردند.
"
رابطة هوش هیجانى با عملکرد مدیران بیمارستان هاى آموزشى کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
روانشناسان معتقدند بیست درصداز موفقیت هاى شخص به بهره هوشى (IQ) و هشتاد درصد به هوش هیجانى(EQ) بستگى دارد. رابطه ى هوش هیجانى با عملکرد مدیران بیمارستان ها مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف این مطالعه تعیین رابطه ى هوش هیجانى وابعاد پنج گانه ى آن با عملکرد مدیران بیمارستانهاى آموزشى کرمانشاه بود. روش بررسی: این یک مطالعه ى همبستگى کاربردى ست.جامعه ى پژوهش 60 نفر مدیران سطوح مختلف مدیریتى بیمارستان هاى آموزشى کرمانشاه است. ابزار گردآورى داده ها پرسشنامه ى 33 سئوالى شرینگ است که با مقیاس پنج درجه اى لیکرت درجه بندى شده است. پرسشنامه ها به روش خودپاسخگویى تکمیل شد. ابزار اندازه گیرى عملکرد مدیران، فرم هاى ارزشیابى عملکرد سالانه ،ابلاغى وزارت بهداشت بود که توسط مافوقان خود مورد ارزشیابى قرارگرفته بودند.داده ها باشاخص هاى آمارتوصیفى وآزمون پیرسون ارایه مى شود. یافته ها: مدیران مورد بررسى از لحاظ هوش هیجانى با میانگین نمره98/117و کسب 50/71 درصد کل نمرات ، داراى وضعیَت قوى متمایل به متوسط بودند. در رابطه با ابعاد هوش هیجانى، مهارتِ مدیران بر روى مؤلفه هاى «مدیریت روابط» و «خودمدیریتی» به ترتیب قوى ترین و ضعیف ترین بود. میزان مهارت مدیران بر روى مؤلفه هاى خودآگاهى، آگاهى اجتماعى و خودانگیزى به ترتیب در رتبه هاى دوم، سوم و چهارم قرار داشت. در رابطه با عملکرد شغلى مدیران مورد بررسى با میانگین امتیاز 22/88 و کسب 20/80 درصد امتیازات مربوط به عملکرد داراى وضعیت قوى مى باشند. بین هوش هیجانى مدیران با عملکرد شغلى آنان همبستگى مثبت معنى دار(777/.=r) وجود داشت. همچنین، هریک ازابعاد پنج گانه ى هوش هیجانى با عملکرد همبستگى مثبت معنى دار داشت. نتیجه گیری: با بهبود روند انتخاب و گزینش مدیران بیمارستان ها بر اساس مهارت هاى هوش هیجانى و همچنین آموزش و ارتقاى قابلیت هاى هوش هیجانى مى توان عملکرد آنان را بهبود بخشید.
تعیین همبستگی هوش هیجانی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران بیمارستان های آموزشی قزوین، 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
امروزه تعارض در سازمانها به صورت یک مساله ی جدی وجود دارد، باید به خاطر داشت که این وجود تعارض نیست که باعث اختلال و از هم پاشیدگی در سازمانها می شود، بلکه مدیریَت ناکارساز تعارض سبب نتایج نامطلوب می شود. این مطالعه به منظور تعیین همبستگی هوش هیجانی با راهبردهای مدیریَت تعارض بین مدیران بیمارستانهای آموزشی قزوین انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع همبستگی ست ؛ و به صورت مقطعی انجام شد. نمونه ی مورد پژوهش 78 نفر از مدیران بیمارستانهای آموزشی قزوین بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی هوش هیجانی شرینگ و پرسشنامه راهبردهای مدیریَت تعارض رابینز؛ و پرسشنامه ی ویژگیهای دموگرافیک به شیوه ی لیکرت جمع آوری ؛و با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی، آزمون هبستگی پیرسون، آزمون تی و آنالیز واریانس تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بین میزان هوش هیجانی مدیران مورد مطالعه با راهبرد عدم مقابله در مدیریَت تعارض همبستگی ازلحاظ آماری معنی دار معکوس وجود دارد(γ = - 0/370). بین میزان هوش هیجانی مدیران با دو راهبرد راه حل گرایی و راهبرد کنترل همبستگی ازلحاظ آماری معنی دار مشاهده نشد (P>0/05 ). همچنین همبستگی هوش هیجانی با هیچ یک از ویژگیهای فردی مدیران (سن، جنس، سابقه خدمت، سابقه مدیریَت و میزان تحصیلات) از نظر آماری معنی دار نیست.
نتیجه گیری: میزان هوش هیجانی مدیران می تواند عامل مهمی در شناسایی تعارضها و اتخاذ راهبرد مناسب برای مدیریَت تعارض در سازمان باشد. "
بررسی رابطه ی میان هوش هیجانی ، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان کارخانه بخش خصوصی در شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
هوش هیجانی : ابزاری برای مدیران
حوزه های تخصصی:
هوش هیجانی و مدیران تحول آفرین در شرکت های بیمه ایرانی
حوزه های تخصصی:
ورود شرکت های خصوصی در صنعت بیمه ایران، لزوم استفاده از مدیران شایسته و کارآمد را بیش ازپیش نمایان کرده است. هوش هیجانی یکی از مفاهیم تازه در روان شناسی و رفتار سازمانی به شمار می رود. رهبری تحول آفرین نیز از رویکردهای تازه در هدایت سازمان ها به سوی تعالی است. در دو دهه اخیر، تحقیقات زیادی در مورد هوش هیجانی و رهبری تحول آفرین و رابطه این دو با هم، در کشورهای مختلف انجام شده است. رابطه این دو مفهوم به ویژه در مدیران بخش های مختلف اقتصادی در ایران، نیازمند بررسی های بیشتر است. این مقاله با توجه به یافته های به دست آمده از پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی، به بررسی رهبری تحول آفرین در مدیران ارشد شرکت های بیمه ایرانی پرداخته است. در این تحقیق، پرسش نامه های هوش هیجانی توسط مدیران فنی - رشته های بیمه ای - در 11 شرکت بیمه دولتی و خصوصی تکمیل شد. نمونه 195 نفری که از بین 600 زیردست مستقیم مدیران ارشد، انتخاب شده بودند، در تکمیل پرسش نامه های رهبری تحول آفرین مشارکت داشتند. پس از آزمون همبستگی جهت تعیین رابطه هوش هیجانی کلی با شاخص های رهبری تحول آفرین، شرکت های دارای میانگین بالاتر در هوش هیجانی و در شاخص های رهبری تحول آفرین، مشخص شدند. نتایج تحقیق نشان داد که هوش هیجانی با چهار شاخص رهبری تحول آفرین رابطه دارد. همچنین شرکت های بیمه خصوصی در بیشتر شاخص ها از میانگین بالاتری برخوردار بودند.
شناسایی و مقایسه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زنان شاغل شهر اهواز و همسران آنان از لحاظ سلامت روانی، رضایت زناشویی و هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و مقایسه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زنان شاغل و همسران آنان از لحاظ سلامت روانی، رضایت زناشویی و هوش هیجانی بود. جهت دستیابی به این هدف، از کلیه سازمانها، ادارات و شرکتهای دولتی شهر اهواز به روش تصادفی طبقه ای 824 زن شاغل و همسران آنان (در مجموع 1648 نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری عبارت بودند از، مقیاس نقش جنسی بم، فرم کوتاه مقیاس سلامت عمومی، مقیاس سنجش خانواده و مقیاس هوش هیجانی پترایدز و فارنهام. نتایج این پژوهش نشان دادند که سنخ جنسیتی آندروژن در زنان شاغل و سنخ جنسیتی آندروژن در همسران زنان شاغل به طور معنی داری از سنخهای جنسیتی دیگر بیشتر بود و نیز گروه ترکیبی زوجین، زن آندروژن – همسر آندروژن به طور معنی داری از گروههای ترکیبی دیگر بیشتر بود. زنان شاغل و همسران آنان در همه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین از سلامت روانی خوبی برخوردار بودند و بین سلامت روانی این گروهها تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین رضایت زناشویی گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین (زنان شاغل و همسران آنها) تفاوت معنی داری وجود داشت. رضایت زناشویی گروه ترکیبی مردانه – مردانه به طور معنی داری از گروههای ترکیبی دیگر بود. بین هوش هیجانی گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین (زنان شاغل و همسران آنان) تفاوت معنی دار مشاهده شد. در این ارتباط، هوش هیجانی گروههای ترکیبی زوجین آندروژن – زنان و زنانه – آندروژن به طور معنی داری از گروه ترکیبی زوجین مردانه – مردانه بیشتر بود.