مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
شفقت خود
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
184 - 204
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مدل یابی اختلال شخصیت مرزی بر اساس ارتباط با والدین و حمایت اجتماعی ادراک شده با توجه به نقش واسطه ای شفقت خود، بخشودگی و عزت نفس زنان انجام شد. روش پژوهش از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل زنان 20 تا 50 ساله شهر اصفهان و حجم نمونه شامل 270 نفر از زنان بودند که با روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های رابطه ی والد-فرزند (فاین، مورلد و شویل، 1983)، حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی (زیمت و همکاران،1988)، شفقت خود (نف، 2003)، انگیزه های بین شخصی (مک کالو و همکاران، 1998)، عزت نفس (روزنبرگ، 1989) و پرسشنامه شخصیت مرزی (جکسون و کلاریج، 1991) بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه ی 23 و ایموس نسخه 23 استفاده شد. یافته ها بیانگر رابطه منفی و معنی دار حمایت اجتماعی، عزت نفس، شفقت به خود و بخشودگی با علائم شخصیت مرزی بود. در بررسی اثرات غیرمستقیم در مدل نهایی، رابطه با پدر از طریق شفقت خود، رابطه با مادر از طریق بخشودگی و حمایت اجتماعی ادراک شده از طریق عزت نفس با اختلال شخصیت مرزی رابطه داشت. یافته های پژوهش علاوه بر تلویحات کاربردی و نظری می تواند به عنوان الگویی مفید در سیر پیش بینی و آسیب شناسی اختلال شخصیت مرزی در کنار سایر الگوهای موجود به کار گرفته شود.
پیش بینی نارسیسیزم آسیب شناختی بر اساس آسیب های دوران کودکی و به واسطه نقص در شفقت خود و احساس شرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: به رغم پیشینه طولانی مطالعات بالینی و همچنین مطالعات اخیر تجربی در زمینه نارسیسیزم آسیب شناختی، این پدیده همچنان یک وضعیت گیج کننده و متناقض باقی مانده است، لذا پژوهش در زمینه عوامل پیش بینی کننده آن می تواند تا حدودی به شناخت ما از این پدیده روانشناختی کمک کند. آسیب های دوران کودکی یک عامل خطر مهم برای شکل گیری نارسیسیزم آسیب شناختی در بزرگسالی هستند، اما مطالعات اندکی در زمینه چگونگی این ارتباط وجود دارد. هدف: هدف مطالعه حاضر پیش بینی نارسیسیزم آسیب شناختی بر اساس آسیب های دوران کودکی و به واسطه نقص در شفقت خود و احساس شرم بود. روش: این مطالعه توصیفی بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری بود، جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه های شهید بهشتی، تهران و خوارزمی در سال 98-1397 بود که تعداد 340 نفر بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های خودشیفتگی مرضی پینکاس و همکاران (2009)، ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003)، شفقت خود نف (2003) و عاطفه خودآگاه-3 تانگنی (1998) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آسیب های دوران کودکی به صورت منفی بر شفقت خود، شفقت خود به صورت منفی بر احساس شرم و احساس شرم به صورت مثبت بر نارسیسیزم آسیب شناختی اثر دارند که این روابط همگی معنی دار بودند (0/001 p< )، از سوی دیگر نتایج آزمون مدل نشان داد که شفقت خود و احساس شرم در روابط بین آسیب های دوران کودکی و نارسیسیزم آسیب شناختی نقش واسطه را دارند و در نهایت مدل پیشنهادی این مطالعه با مدل آزمون شده دارای برازش مناسب بود. نتیجه گیری: نقص در شفقت خود و احساس شرم نقش کلیدی در رابطه بین آسیب های دوران کودکی و نارسیسیزم آسیب شناختی دارند، لذا توجه به این متغیرها هم در حیطه پیش گیری و هم در حیطه درمان حائز اهمیت است.
بررسی ویژگی های روان سنجی (روایی و پایایی) مقیاس شفقت خود: یافتن شواهد تجربی برای استفاده از نمره کل و تعریف مفهومی شفقت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر افزون بر بررسی ویژگی های روان سنجی (پایایی و روایی) مقیاس شفقت خود، پاسخ به دو انتقاد وارد شده به این مقیاس بود. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع اعتبارسنجی بود. نمونه این مطالعه شامل ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس شفقت خود نف (2016 الف) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی وجود شش عامل را نشان دادند که در مجموع ۲۴/۶۸ درصد از از واریانس کل مقیاس را تبیین کردند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی افزون بر تأیید نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی، تعریف مفهومی و استفاده از نمره کل را مجاز برشمردند. ضریب پایایی کل پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ ۷۷/۰ و به روش بازآزمایی ۷۵/۰ به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مقیاس شفقت خود افزون بر داشتن ویژگی های روان سنجی مناسب در گروه های غیربالینی، از نظر تعریف مفهومی سازه شفقت خود و استفاده از نمره کل نیز معتبر است.
اثربخشی معنا درمانی بر شفقت بر خود و امید به زندگی در زنان مبتلا به افسردگی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی معنا درمانی بر شفقت بر خود و امید به زندگی در زنان مبتلا به افسردگی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. جامعه این پژوهش زنان افسرده مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 5 تهران در سال 1393 بود که پس از انجام مصاحبه بالینی و اجرای آزمون افسردگی بک و بر اساس روش نمونه گیری هدفمند از بین جامعه مورد نظر 36 زن انتخاب و به صورت گزینش تصادفی در دو گروه آزمایش (16 زن) و گواه (16 زن) قرار گرفتند. زنان گروه آزمایش به مدت 10 جلسه، به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای وارد این درمان شدند؛ پس از اتمام 10 جلسه درمان، بار دیگر هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه های افسردگی بک، شفقت بر خود (نف،2003) و امید اسنایدر (1991) آزمون شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله معنا درمانی در زنان افسرده میزان امید به زندگی (71/8= F ، 006/0= P ) و شفقت به خود (07/5= F ، 031/0= P ) را افزایش و میزان افسردگی (44/21= F ، 001/0= P ) را کاهش داده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که برنامه معنا درمانی می تواند میزان امید به زندگی و شفقت به خود را در زنان افسرده خانه دار افزایش دهد.
مقایسه شفقت خود، انعطاف پذیری کنشی و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان طیف اوتیسم با مادران کودکان عادی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی مقایسه شفقت خود، بهزیستی روان شناختی و انعطاف پذیری کنشی در مادران کودکان طیف اوتیسم با مادران کودکان عادی شهر اهواز بود. به این منظور 160 مادر به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند (80 مادر کودک اوتیسم و 80 مادر کودک عادی). برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شفقت خود نف، انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون و بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) و تحلیل واریانس تک متغیره انجام شد . یافته ها نشان داد بین دو گروه مادران کودکان طیف اوتیسم با مادران کودکان عادی از لحاظ شفقت خود، بهزیستی روان شناختی و انعطاف پذیری کنشی تفاوت معنادار وجود داشت . با توجه به نتایج به دست آمده اهمیت توجه به شفقت خود، بهزیستی روان شناختی و انعطاف پذیری کنشی در مادران بیش از پیش احساس می شود.
بررسی ارتباط بین سبک های دلبستگی و بهزیستی روانشناختی در میان نوجوانان بی -سرپرست و بد سرپرست: نقش میانجی شفقت به خود و تمایز یافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۶۳)
151-160
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای شفقت خود و تمایز خود در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهزیستی روانشناختی در نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست بود. این پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. در این پژوهش 200 نفر از نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست تحت پوشش سازمان بهزیستی به روش دردسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با پرسشنامه دلبستگی بزرگسال (کولینز، 1990) ، مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989)، مقیاس شفقت خود ریس (ریس، 2011) و پرسشنامه تمایز خود (دریک، 2011) انجام شد. برای بررسی پیش فرض های آماری و آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های تحلیل واریانس، ضریب همبستگی و شاخص های برازش تحلیل مسیر و برای سنجش معنادار بودن اثر متغیر واسطه ای از آزمون سوبل استفاده شده است. شفقت خود و تمایز خود اثر منفی دلبستگی اضطرابی بر روی بهزیستی روانشناختی را کاهش داد (05/0> P ) . همچنین شفقت خود نیز اثر منفی دلبستگی اجتنابی بر روی بهزیستی روانشناختی را کاهش داد (05/0> P ) . اما اثر تمایز خود در رابطه بین دلبستگی اجتنابی و بهزیستی روانشناختی معنادار نبود (064/0> P ) .. نتایج نشان داد با افزایش دلبستگی اضطرابی و اجتنابی، بهزیستی روانشناختی کاهش یافت. شفقت خود و تمایز خود با کاهش اثر منفی دلبستگی اضطرابی بر بهزیستی روانشناختی یک نقش میانجی معنادار دارند. شفقت خود با کاهش اثر منفی دلبستگی اجتنابی، بهزیستی روانشناختی را افزایش می دهد. همچنین با اینکه تمایز خود نیز با کاهش اثر منفی دلبستگی اجتنابی، بهزیستی روانشناختی را افزایش می دهد اما این اثر معنادار نیست.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر افزایش شفقت خود و بهزیستی ذهنی و کاهش فشارخون افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۲۸۸-۲۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر افزایش شفقت خود و بهزیستی ذهنی و کاهش فشارخون افراد وابسته به مواد مبتلا به اختلال پرفشاری خون بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی افراد وابسته به مواد مبتلا به پرفشاری خون مراجعه کننده به شبکه بهداشت و درمان شهرستان جم در سال 1399 تشکیل دادند. فشارخون سرخرگی شرکت کنندگان بیشتر و مساوی 140 بر 90 میلی متر جیوه بود و بیماری آن ها توسط پزشک تائید شده بود. از میان آن ها 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک بار در هفته آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی را دریافت نمودند. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس شفقت خود، مقیاس بهزیستی ذهنی و دستگاه فشارسنج جیوه ای بود. داده ها پس از مرحله پیگیری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی موجب افزایش معنی دار شفقت خود و بهزیستی ذهنی و کاهش فشارخون سیستولیک و دیاستولیک افراد وابسته به مواد می شود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی نقش مهمی در افزایش شفقت خود و بهزیستی ذهنی و کاهش فشارخون افراد وابسته به مواد دارد و متغیر یادشده می تواند میزان بالایی از تغییرپذیری شفقت خود، بهزیستی ذهنی و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک آنان را در شرایط ناسازگاری تبیین نماید.
رابطه بین ذهن آگاهی و تفکر مثبت: نقش میانجی تنظیم هیجانی و شفقت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
183 - 204
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی برازش رابطه بین ذهن آگاهی و تفکر مثبت با میانجی گری تنظیم هیجانی و شفقت خود در دانشجویان انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه های شهر قزوین بود که از میان آن ها 200 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این مطالعه به چهار مقیاس پنج وجهی ذهن آگاهی بایر و همکاران، افکار خود آیند مثبت اینگرام و ویسنیکی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و شفقت خود نف پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج شاخص های برازندگی حاکی از برازش مدل پیشنهادی بود. ضرایب مسیرهای مدل پیشنهادی نشان داد که بین ذهن آگاهی و تنظیم شناختی هیجان، بین ذهن آگاهی و تفکر مثبت، بین ذهن آگاهی و شفقت خود رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بین دو متغیر ذهن آگاهی و تفکر مثبت با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان و شفقت خود نیز رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. یافته های پژوهش نشانگر اهمیت ذهن آگاهی به عنوان یکی از ویژگی ها و مهارت های روان شناختی بر تفکر مثبت دانشجویان با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان و شفقت خود بود.
ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس تنظیم هیجان و شفقت خود با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان و مردان مبتلا به ملال ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
421 - 441
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تعیین ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس تنظیم هیجان و شفقت خود با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مبتلا به ملال ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ بود. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به ملال ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ شهر تهران در سال 1400-1399 به تعداد تقریبی 150000 نفر بودند. حجم نمونه 300 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین (2016) و به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس (شیوه آنلاین) انتخاب و به مقیاس گرایش به ایده پردازی خودکشی بک و همکاران (1979)، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان (2003)، مقیاس مهربانی با خود یا شفقت خود نف (2003) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی زیمت<sup> </sup>و همکاران (1988) پاسخ دادند. سپس الگوی پیشنهادی از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضرایب مسیر مستقیم ارزیابی مجدد شناختی (0.172- =β و 0.001=P)، فرونشانی هیجانی (0.568=β و 0.001=P)، شفقت خود (0.600- =β و 0.001=P) و حمایت اجتماعی ادراک شده (0.361- =β و 0.001=P) بر ایده پردازی خودکشی معنادار بود. همچنین اثرات غیرمستقیم تنظیم هیجان و شفقت خود از طریق نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده بر ایده پردازی خودکشی معنادار بود (0.001=P). نتیجه گیری: مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشت و این گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر ایده پردازی خودکشی در افراد مبتلا به ملال جنسیتی است.
پیش بینی استرس والدگری بر اساس فرا والدگری ، شفقت خود و سرزندگی ذهنی در مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۳۰-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی استرس والدگری بر اساس فرا والدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی در مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی بود. روش پژوهش کمّی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 150 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استرس والدگری (آبدین، 1995)، پرسشنامه فراوالدگری (هاوک و هولدن، 2006)، مقیاس شفقت خود (نف، 2003) و مقیاس سرزندگی ذهنی (رایان و فردریک، 1997) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین فراوالدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی با استرس والدگری رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 4/66 درصد واریانس استرس والدگری به وسیله فرا والدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که می توان با ارتقاء فرا والدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی، استرس والدگری مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی را کاهش داد.
مدل ساختاری گرایش به سیگار کشیدن و نگرانی درباره وزن و رژیم غذایی بر اساس شفقت خود در دانش آموزان دختر: نقش واسطه ای فشار فرهنگی- اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
۱۲۳-۱۰۸
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروز مصرف سیگار و مشکلات چاقی یا لاغری یکی از نگرانی های عمده سازمان سلامت جهانی به ویژه در کودکان و نوجوانان است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به استعمال سیگار و نگرانی درباره وزن و رژیم غذایی مبتنی بر شفقت خود با نقش میانجی فشار فرهنگی- اجتماعی ادراک شده در دانش آموزان دختر بود. روش: مطالعه حاضر، همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. نمونه مورد مطالعه شامل 300 دانش آموز دختر دوره متوسطه استان البرز در سال تحصیلی 98-97 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده شامل پرسشنامه نگرش به سیگار کشیدن (شور و همکاران، 2000)، پرسشنامه نگرانی درباره وزن و رژیم غذایی (کاگان و اسکوایرز، 1984)، پرسشنامه شفقت خود (نف، 2003) و پرسشنامه فشار فرهنگی- اجتماعی ادراک شده (استیس و بیرمن، 2001) بود. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS24 و AMOS24 انجام شد. یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است. بر اساس نتایج، فشار فرهنگی- اجتماعی ادراک شده نقش میانجی در ارتباط بین شفقت خود با گرایش به سیگار کشیدن و نگرانی درباره وزن و رژیم غذایی دارد. شفقت خود با گرایش به سیگار کشیدن (0/05P< و 0/083-=β) و نگرانی درباره وزن و رژیم غذایی (0/05P< و 0/002=β) رابطه مستقیم ندارد، اما با فشار فرهنگی- اجتماعی ادراک شده (0/05P< و 0/222=β) رابطه مستقیم دارد. فشار فرهنگی- اجتماعی ادراک شده با گرایش به سیگار کشیدن (0/05P< و 0/074=β) رابطه ندارد و با نگرانی درباره وزن و رژیم غذایی (0/05P< و 0/139=β) رابطه مستقیم دارد. همچنین اثر غیرمستقیم شفقت خود (0/05P<) به واسطه فشار فرهنگی- اجتماعی ادراک شده بر نگرانی درباره وزن و رژیم غذایی تأیید شد، اما بین شفقت خود و فشار فرهنگی- اجتماعی ادراک شده با گرایش به سیگار، ارتباط غیرمستقیم معنادار وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند دانش آموزان دختر دارای شفقت خود بالا، نگرانی کم تری نسبت به وزن و رژیم غذایی خود داشته و فشار فرهنگی- اجتماعی ادراک شده کمتری را ادراک می کنند. در نتیجه پیشنهاد می شود برنامه های درمانی پیش گیرانه مبتنی بر شفقت خود برای جلوگیری از مشکلات مربوط به نگرانی درباره وزن و رژیم غذایی برای دانش آموزان تدوین شود.
نقش واسطه ای شفقت خود در رابطه بین اختلالات خوردن و رفتارهای خود آسیب رسان در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
117 - 128
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه اختلالات خوردن یکی از مورد توجه ترین اختلالات روانی به شمار می روند و شیوع آن در دهه های اخیر افزایش یافته است. این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای شفقت خود در رابطه بین اختلالات خوردن و رفتارهای خود آسیب رسان در دانشجویان دختر صورت گرفت.
مواد و روش ها: روش این پژوهش توصیفی_همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری رگرسیونی بود. جامعه آماری 250 نفر از دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در سال 1400-1399 در دانشگاههای شهر گرگان بودند. که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های شفقت به خود نف (2003)، آسیب به خود سانسون (1998) و پرسش نامه بازخورد خوردن گارنر (1979) پاسخ دادند. برای ارزیابی مدل های مفروض از روش معادلات ساختاری نرم افزار SPSS و Liserl_8.80 استفاده گردید.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری نشان داد مدل مورد نظر از برازش مطلوبی برخوردار است. در مجموع، یافته ها موید این بود که شفقت به خود در دانشجویان می تواند تاثیر اختلالات خوردن و رفتارهای خودآسیب رسان را واسطه گری کند.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس مدل ذکر شده در پژوهش، با تدوین برنامه هایی به منظور افزایش شفقت به خود دانشجویان، می توان اختلالات خوردن و رفتارهای خودآسیب رسان را کاهش داد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شفقت خود بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مرد شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
51 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی گروه درمانی به شیوه درمان متمرکز برشفقت، بر شفقت خود بیماران مرد مولتیپل اسکلروزیس شهراصفهان بود. روش: در این مطالعه که یک کار نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس و از مردان مراجعه کننده به انجمن ام اس انتحاب شد که از میان آنها تعداد 30 نفر به طور تصادفی، به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله ی پیش آزمون به منظور سنجش میزان شفقت خود، از پرسشنامه شفقت خود استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان متمرکز بر شفقت طی 8 جلسه ی 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه کنترل، هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. در مرحله پس از آزمون پرسشنامه فوق روی هر دو گروه مجددا اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج پژوهش به خوبی نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمره شفقت خود گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری افزایش یافت. بنا براین گروه درمانی، درمان متمرکز بر شفقت در افزایش شفقت خود در مردان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس موثر بوده است. نتیجه گیری : نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در شفقت خود افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی بیماران تاکید دارد.
بررسی رابطه عامل های همدلی خود با شفقت خود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
41 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی روابط بین سازه های روانشناختی می تواند درک ما را از آنها کاملتر کند تا به کارگیری آنها را با در نظر گرفتن نقاط مشترک و متمایز کننده آنها تسهیل نماید. این پژوهش با هدف بررسی رابطه عامل های همدلی خود با شفقت خود انجام شد. روش : این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران و گرمسار در سال تحصیلی 98-99 بود. ابزار پژوهش آزمون همدلی خود (شهابی، معنوی پور، پیرخایفی، 1399) بود. یافته ها : تحلیل رگرسیون بین عامل های همدلی خود با شفقت خود نشان داد که مدل رگرسیون در حالت کلی معنی دار نیست و علی رغم شباهت های سازه های همدلی خود و شفقت خود، رابطه معنی دار آماری بین آنها وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از میان عامل ها، توجه به بدن با شفقت خود رابطه منفی و معنی دار دارد و عامل درون نگری با شفقت خود رابطه مثبت و معنی دار دارد و سایر عامل ها رابطه معنی داری با شفقت خود ندارند.
بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شفقت خود، ناگویی هیجانی و تحریف شناختی دانشجویان با نشانگان ضربه عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شفقت خود، ناگویی هیجانی و تحریف شناختی دانشجویان دارای نشانگان ضربه عشق بود. جامعه آم اری این پ ژوه ش شامل تمامی دانشجویان دختر دارای نشانگان ضربه عشق شهر قزوین است که در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر ازطریق فراخوان و به شکل داوطلبانه از بین دانشجویان دختری انتخاب شد که در زندگی خود شکست عشقی را تجربه کردند. سپس این دانشجویان پرسشنامه نشانگان ضربه عشقی را تکمیل کردند و ۳۰ نفر که نمره بالای برش 20 را کسب کردند، به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. در این پژوهش، به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه شکست عشقی راس (1999)، شفقت خود نف (2003)، پرسشنامه تحریف شناختی الیس (1998) و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (1994) استفاده شد. همچنین، در پژوهش حاضر برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی، شفقت خود و تحریف شناختی دانشجویان دختر دارای نشانگان ضربه عشق تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). باتوجه به نتایج پژوهش، مشاوران و روان شناسان به منظور افزایش شفقت خود، کاهش ناگویی هیجانی و تحریف شناختی دانشجویان دارای نشانگان ضربه عشقی، می توانند از درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده کنند.
نقش شفقت خود، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خودمراقبتی اعضای خانواده مبتلایان به کوید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
121 - 136
مقدمه: در شرایط شیوع گسترده ویروس کرونا، رفتارهای خودمراقبتی نقش مهمی در سلامت فردی و عمومی دارد در نتیجه شناسایی پیشایندهای آن مهم است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش شفقت خود، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خودمراقبتی اعضای خانواده مبتلا به کوید-19 انجام گرفت . روش: در پژوهش مقطعی حاضر از طرح همبستگی استفاده شد. جامعه پژوهش، اعضای خانواده افراد مبتلا به کوید-19 بودند، و 235 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از یک خودگزارشی 10 سوالی رفتارهای خودمراقبتی، مقیاس اضطراب کرونا، مقیاس تنظیم هیجان و مقیاس شفقت خود استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مهربانی به خود (مولفه اول شفقت خود) و علائم روانی اضطراب کرونا با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد، و بین راهبرد تنظیم هیجان فرونشانی و رفتارهای خودمراقبتی رابطه منفی و معناداری است. اما دو مولفه شفقت خود شامل تجارب مشترک انسانی و ذهن آگاهی، و راهبرد تنظیم هیجانی ارزیابی مجدد و علائم جسمی اضطراب کرونا با رفتارهای خودمراقبتی رابطه معناداری نداشتند. همچنین، مهربانی با خود، علائم روانی اضطراب کرونا و راهبرد فرونشانی هیجان پیش بینی کننده رفتارهای خودمراقبتی کرونا بودند . نتیجه گیری: بنابراین، در توضیح رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با شیوع ویروس کرونا توجه داشتن به مهربانی با خود، علائم روانی اضطراب کرونا و راهبرد فرونشانی هیجان کمک کننده خواهد بود.
نقش واسطه ای شفقت خود و بهشیاری در رابطه بین استرس ادراک شده و سلامت روانی- جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای شفقت خود و بهشیاری در رابطه بین استرس ادراک شده و سلامت روانی-جسمانی بود. این پژوهش از نظر هدف، بنیادین و از منظر روش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان سال آخر مقطع کارشناسی 1398-99 دانشگاه تهران بود که تعداد 249 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های استرس ادراک شده ( PSS ، کوهن و همکاران، 1997)، اضطراب و افسردگی ( CCAS ، کستلو و کمری، 1967)، فهرست علائم بدنی بارتون و همکاران (1989)، مقیاس پنج وجهی بهشیاری ( FFMQ ، بائر و همکاران، 2006) و مقیاس شفقت خود نف (2003) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و نرم افزار Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد استرس ادراک شده به صورت منفی بهشیاری و شفقت خود را پیش بینی می کند و این دو نیز به صورت منفی پیش بینی کننده علائم جسمانی و افسردگی و اضطراب هستند (01/0 p< ). همچنین مدل های جداگانه نشان داد که بهشیاری و شفقت خود، در رابطه بین استرس و علائم جسمانی و افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند (01/0 p< ). با این حال هنگام ورود همزمان متغیرهای بهشیاری و شفقت خود بعنوان واسطه، مدل تحلیل مسیر نشان داد که شفقت خود نقش واسطه ای خود را بر هر سه متغیر علائم جسمانی و افسردگی و اضطراب حفظ کرده، درحالی که نقش واسطه ای بهشیاری تنها بر اضطراب باقی ماند. می توان نتیجه گرفت به منظور کاهش تاثیر استرس ادراک شده بر سلامت روانی-جسمانی دانشجویان می توان بر تقویت شفقت خود متمرکز شد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر تغییر ادراک از ساختار قدرت در خانواده بر نگرش به مردسالاری و شفقت خود در زنان قربانی خشونت خانگی: یک مطالعه موردی خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
عوامل زیادی بر بروز خشونت خانگی و پذیرش آن در زنان تأثیر دارند. یکی از این عوامل، ادراک نادرست زنان از ساختار قدرت در خانواده هست. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر مداخله مبتنی بر تغییر ادراک از ساختار قدرت خانواده بر نگرش به مردسالاری و شفقت خود در زنان قربانی خشونت خانگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی زنان قربانی خشونت خانگی شهر یزد در سال 1399 بودند. براساس طرح پژوهش مطالعه تک موردی، 2 نفر از زنان قربانی خشونت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و برنامه مداخله ای مبتنی بر تغییر ادراک زنان قربانی خشونت از ساختار خانواده به شرکت کنندگان در 8 جلسه ارائه شد. در این پژوهش از مقیاس خشونت خانگی محسنی تبریزی(1391) و شفقت خود نف(b2003) در طی مراحل خط پایه، درمان و پیگیری، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده ها با کمک روش تحلیل نموداری، شاخص تغییر پایا ودرصد بهبودی انجام شد. شاخص تغییرپایا و روند تغییر نمرات نشان داد که با ادامه یافتن جلسات مداخله، نگرش به مردسالاری و شفقت خود در زنان به ترتیب کاهش و افزایش یافته بود و این تغییر نمرات بعد از پیگیری یک ماهه نیز حفظ شده بود (05/0>p). باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت برنامه مداخله ای مبتنی بر تغییر ادراک زنان قربانی خشونت از ساختار قدرت در خانواده می تواند منجر به تغییر باورهای سنتی و غلط مردسالارانه زنان قربانی خشونت شود و شفقت خود در آن ها را تقویت کند.
مقایسه شفقت خود و رشد پس از سانحه مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم و اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اُتیسم و اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی جزیی از اختلالات رشد عصبی هستند که ناشی از تحول نابهنجار مغز بوده، بر توانایی های خاص شناختی و اجتماعی تأثیر می گذارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه شفقت خود و رشد پس از سانحه مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم و اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی_مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک پسر 7 تا 9 سال با اختلال طیف اُتیسم و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مراجعه کننده به مرا کز توان بخشی و مشاوره استان گلستان، در سال 1400 بود. نمونه آماری پژوهش شامل 50 نفر ) 25 نفر برای گروه مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم و 25 نفر برای گروه مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی( بود که به صورت هدفمند از بین مادران انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شفقت خود نف ) 2003 ( و پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون ) 1996 ( استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS-24 و با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها در پژوهش حاضر، بین شفقت خود و رشد پس از سانحه در مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم و اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تفاوت معنادار وجود دارد ) 05 / .)P>0 مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم، شفقت خود و رشد پس از سانحه کمتری نسبت به مادران کودک با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی داشتند ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر، مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم به دلیل درگیری درمانی و زمانی با کودک آسیب پذیر خود، دارای شفقت خود و رشد پس از سانحه پایینی نسبت به مادران دارای کودک با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی هستند.
رابطه شفقت خود با تنظیم هیجان به واسطه اجتناب از تجربه و عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
412 - 427
حوزه های تخصصی:
براساس رویکرد فراتشخیصی متغیرهای گوناگونی معرفی و یافته شده اند که ارتباط و اثر آنها بریکدیگر هنوز مورد سئوال است. چهار متغیر مهم و مؤثر فراتشخیصیِ معرفی شده در پژوهش ها عبارتند از تنظیم هیجان، اجتناب از تجربه، عدم-تحمل بلاتکلیفی و شفقت خود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اجتناب از تجربه و عدم تحمل بلاتکلیفی در ارتباط بین شفقت خود و مشکلات تنظیم هیجان در دانشجویان بود. این پژوهش در قالب مدل یابی از انواع روش های همبستگی بود. به این منظور 405 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز در نیمسال دوم 98-97 به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس شرکت کنندگان مقیاس شفقت خود (فرم کوتاه)، پرسشنامه پذیرش و عمل(II)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان را تکمیل کردند. تحلیل داه ها به وسیله مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. مدل تحلیل مسیر نشان داد که شفقت خود هم به صورت مستقیم و هم با واسطه عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب از تجربه قادر به پیش بینی تنظیم هیجان بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت شفقت خود، این توانمندی را در افراد ایجاد می کند که با توسل به متغیرهای رویارویی با تجربه و افزایش تحمل بلاتکلیفی به مدیریت هیجان های خود بپردازند. براین اساس توجه به تغییرات این دو متغیر در مداخلات مبتنی بر شفقت خود برای تنظیم ومدیریت هیجانات حائز اهمیت است.