بررسی بازتاب عقل و عشق در رَباب نامۀ سلطان ولد و طلسم حیرت بیدل دهلوی بر پایۀ نظریۀ بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
رباب نامه سلطان ولد، یک متن عارفانه است که با بهره گیری از مثنوی مولانا به نظم درآمده و بسیاری از مبانی اندیشه مولوی را تبیین کرده است. در نی نامه مولانا، «ساز نی» نماد عاشق کامل و دور از معشوق است که یک زاری دارد، اما «ساز رَباب»، ناله های بسیار دارد؛ زیرا نماد عاشقانی هجران کشیده است. بیدل دهلوی از شاعران بنام در هند و سند است که در ایران و آسیای مرکزی نیز جایگاهی بلند داشته و دارد. همان گونه که مولانا در اثر ملاقات با شمس تبریزی متحوّل شد، بیدل نیز در نخستین دیدار با شاه کابلی، به نوعی جنونِ عاشقانه دچار شد. این پژوهش به روش تحلیل محتوا و بر پایه نظریه بینامتنیت، با مراجعه به اسناد و منابع کتابخانه ای، عقل و عشق را در «رباب نامه» سلطان ولد و «طلسم حیرت» بیدل دهلوی مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که در دو منظومه، عقل مانند نردبان است که سالک را پله پله برای ملاقات معشوق بالا می بَرَد؛ اما آنچه عاشق را به وصال محبوب می رساند، همانا عشق است که طبعاً از عقل برتر است