بازخوانی انتقادی رهیافت جامعه پذیری سیاسی با نگاهی به چشم انداز پژوهش های آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه پذیری سیاسی به عنوان رهیافتی که تلاش دارد تا فراگرد اجتماعی شدن سیاسی و انتقال فرهنگ سیاسی به نسل های جدید را توضیح دهد همیشه واجد اهمیت بوده و از دیرباز با عناوین گوناگون مورد توجه متفکرین سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است. اما میراث پارادایم نوسازی و روش شناسی رفتارگرا در این رهیافت موجب گردیده تا در دهه های اخیر از میزان اقبال به آن کاسته و ضرورت بازاندیشی در آن جدی تر شود. پژوهش حاضر با بهره جستن از روش مطالعه اسنادی در بخش جمع آوری اطلاعات و الگوی تحلیل محتوای کیفی در بخش تحلیل داده ها، ضمن مرور برخی نظریه های سنتی در این رهیافت تلاش دارد تا ضمن طرح جدی ضرورت بازاندیشی به نقد و بررسی رویکرد سنتی پژوهش در این حوزه و ارائه ی پیشنهادات و الزاماتی جهت پژوهش های آتی در آن بپردازد و در این رهگذر از دیدگاه های متأخر برخی صاحب نظران که در پژوهش های جدید انعکاس یافته است یاری جسته است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی چون غلبه ی کمی گرایی، ارزش زدگی، غفلت از عوامل زمینه ای و کلان، انفعال سوژه در تحقیقات، نادیده گرفتن خرده فرهنگ ها، ساده سازی مفهوم کنش سیاسی، عدم اجماع مفهومی، محدود کردن عوامل، غفلت از تأثر پدیده های نوین اجتماعی چون شبکه های اجتماعی مجازی و فقر نظری تعدادی از نقدهای جدی بر این رهیافت نظری است که نیاز به توجه و بازاندیشی دارد. در نهایت پیشنهاداتی نیز به شکل دسته بندی شده در این رهگذر ارائه شده است.