آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

در عصر حاضر تکنولوژی بیش از هر زمان دیگری بر ارزش های فرهنگی و هنری در جوامع تأثیرگذار است. گسترش آن نیز بستگی به انطباقش با شرایط فرهنگی و اجتماعی دارد. امکان انتشار آثار فرهنگی و هنری بر روی شبکه های الکترونیکی به صورت بی حد و مرز ضمن ایجاد نگرشِ خاص، هویت اجتماعی انسان ها را تغییر داده و فضای فرهنگی جدیدی به وجود آورده است؛ تا جایی که در تمام جوامع، اعم از اسلامی و غیراسلامی، برقراری پیوند بین فرهنگ، هنر و تکنولوژی مدرن با کمک رسانه های نوین برای مفاهیمی چون آزادی، حقیقت و واقعیت معانی تازه آفریده است. مسئله ای که اینجا مطرح است تبیین تأثیر اجتماعی تکنولوژی بر هنر اسلامی و ماهیت آن در عصر جدید است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، تأثیرات اجتماعی تکنولوژی بر فرهنگ و خصوصاً هنر اسلامی را در عصر حاضر از منظر دیدگاه انتقادی مکتب فرانکفورت بررسی می کند. یافته های پژوهش حاکی از این است گرچه همواره به نظر می رسد که فرهنگ و هنر اسلامی باید از منظر عالم معنوی اسلام مورد توجه قرار گیرد؛ اما در دهکده جهانیِ دوران معاصر که راه یابی تکنولوژی به ساحت تغییرات اجتماعی در همه جوامع به محرکی در نوآوری های فرهنگی بدل شده؛ به نگرش تازه ای در قلمرو هنر اسلامی نیاز است. گرچه اساساً در فرهنگ اسلامی نگاه عارفانه و شهودی هنرمند به پدیده های عالم، باعث شکل گیری هنری شده است که روایتگر زیباییِ نقش بسته از تجلیات ذات اقدس الهی در دنیای زمینی با ماهیتی متفاوت از تعریف هنر در جهان مدرن است. از این رو تکنولوژی به عنوان نیروی اصلی برای ایجاد سازمان اجتماعی در تمامی جوامع و دگرگونی روابط اجتماعی و فرهنگی، یکی از دغدغه های اساسیِ پیروان نظریه انتقادی است. اهداف پژوهش: 1.واکاوی رویکرد اندیشه انتقادی مکتب فرانکفورت به تعامل تکنولوژی مدرن با فرهنگ و هنر در عصر حاضر. 2.بررسی تأثیر تکنولوژی به عنوان یک پدیده اجتماعی و موضوع فلسفی بر روی هنر اسلامی در جهان مدرن از دیدگاه نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت. سؤالات پژوهش: 1.با توجه به رویکرد مکتب فرانکفورت، چگونه می توان میان هنر اسلامی و تکنولوژی ارتباط برقرار کرد؟ 2. تکنولوژی در عصر جدید چه تأثیری بر هنر اسلامی داشته است؟

تبلیغات