مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
آیه فطرت
حوزه های تخصصی:
آیه فطرت به لحاظ تفسیر مفهوم فطرت از آیات بحث انگیز در تاریخ اندیشه اسلامی است. یکی از نظریه های عمده در تفسیر فطرتی که خداوند، مردم را بر آن سرشته است، ارجاع آن به توحید یا اسلام است. گرایش مفسران به این تفسیر به سبب عواملی همچون روایات وارده در منابع شیعه و سنی، مبین بودن عقیده توحید از لحاظ عقلانی و همچنین برخی احتمالات نحوی در بیان نقش ترکیبی واژه فطرت در آیه است. بسیاری از مفسران از ارائه تحلیلی از رابطه میان توحید یا اسلام از یک سو و فطرت انسانی از سوی دیگر، قصور ورزیده اند. برخی این رابطه را بر اساس عقلانیت آموزه های اسلام تفسیر کرده اندو برخی دیگر بیان های پیچیده عرفانی و فلسفی از این رابطه ارائه کرده اند. در این مقاله به بررسی ومقایسه تحلیلی تفاسیر ارائه شده از آیه فطرت پرداخته شده است.
شناخت فطری انسان در آیه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آیه 30 از سوره روم که به آیه «فطرت» معروف است به فطری بودن چیزی برای انسان اشاره شده است. اما از آنجا که درباره معنای مفردات و نیز ترکیب آیه اختلافات زیادی به وجود آمده، معنای کلی آیه و برداشت از آن متفاوت شده است. ادعای این نوشتار این است که می توان معنا و ترکیبی از آیه ارائه داد که هم سرراست و روشن باشد و هم نیاز به دست برداشتن از ظاهر آیه و در تقدیر گرفتن کلمه ای نباشد. مطابق این ترکیب، این آیه بر مطلب روشنی که در آیات و روایات دیگر به صورت های متفاوت بیان شده، تأکید می کند. انسان ها وظیفه دارند که حق پرستانه، که همان فطرت الاهی و ثابت است که انسان ها به آن سرشته شده اند، به این دین روی کنند و اگر چنین کنند حقانیت آن را درمی یابند. این آیه، اگر این گونه ترکیب و معنا شود، دو تکلیف مهم و اساسی انسان را، که نجات و رستگاری او در گرو انجام آنهاست، بیان می کند: یکی اینکه به اصل حقیقت گردن نهد؛ و دوم اینکه به اندازه توان خود برای شناخت مصادیق حق تلاش کند.
جایگاه نظریه فقر وجودی معلول در تبیین خداشناسی فطری ملاصدرا در آیه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
3 - 22
حوزه های تخصصی:
در میان براهین اثبات خدا، دلیل فطرت از مهم ترین دلایل خداشناسی است که بر فطری بودن معرفت به خداوند در جمیع مخلوقات (به خصوص انسان) دلالت دارد. یکی از صریح ترین آیات قرآن در دلالت بر خداشناسی فطری، آیه 30 سوره روم است. این آیه از عجین بودن ساختار وجود انسان با شناخت خداوند خبر می دهد. ملاصدرا با الهام از قرآن و حدیث و با بهره گیری از مبانی عقلی و فلسفی خود، این گزاره دینی را مستدل کرده است. در این پژوهش سعی شده است به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آراء ملاصدرا، تبیین فلسفی او از خداشناسی فطری تحلیل گردد تا جایگاه نظریه فقر وجودی معلول در بیان وی معلوم شود. ملاصدرا با تکیه بر اصل اضافه اشراقی ممکنات به واجب، تحلیلی وجودشناختی از این آموزه قرآنی ارائه داده است که بر اساس آن، حضور مخلوقات نزد خداوند و حضور خداوند نزد جمیع مخلوقات اثبات می شود. بر اساس تبیین وجودشناختی خداشناسی فطری نیز تلازم بین فقر وجودی و علم حضوری مخلوقات به خداوند و چگونگی دلالت آیه فطرت بر سیر خودشناسی به خداشناسی به دست می آید.
بازتأملی در دلالت آیه 30 سوره روم بر تغییرناپذیری فطرت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مفسران و برخی نویسندگان در آثار مرتبط با انسا ن شناسی، آیه 30 سوره روم را دلیل بر تغییرناپذیری فطرت انگاشته اند؛ اما مشاهده انکارناپذیر تغییر در فطرت از جهت «شدت و ضعف» و «فعلیت و قوه» و نیز دلالت آیاتی متعدد بر تغییر و حتی زوال فطرت، تفسیر یادشده را به چالش می کشد. پژوهش حاضر درصدد است به روش تفسیر موضوعی، دیدگاه یادشده در دلالت آیه بر تغییرناپذیری فطرت را نقد کند و تفسیر صحیح آیه را ارائه دهد. حاصل پژوهش این است که آیه یادشده، اساساً ناظر به مسئله «ثبات یا تغییرپذیری فطرت» نیست؛ بلکه مراد آیه، نفی هرگونه «تبدیل» در «آفرینشگری» خداست؛ بدین معنا که آفرینش خداوند، قانون هایی دارد که هیچ گاه دستخوش تبدیل نمی شود؛ معنایی که در آیات دیگر، با عنوان «تبدیل ناپذیری و تحول ناپذیری سنت خداوند» بیان شده است.
نقد مقاله «بازتأملی در دلالت آیه 30 سوره روم بر تغییرناپذیری فطرت»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقاله «بازتأملی در دلالت آیه 30 سوره روم بر تغییرناپذیری فطرت»، دیدگاه رایج در تفسیر این آیه را به چالش می کشد و به این نتیجه می رسد که اساساً این آیه ناظر به مسئله «ثبات یا تغییرپذیری فطرت» نیست؛ بلکه مراد آیه، نفی هرگونه «تبدیل» در «آفرینشگری» خداست و معنای آیه فطرت آن است که آفرینش خداوند، قانون هایی دارد که هیچ گاه دستخوش تبدیل نمی شود. این نوشته از دیدگاه رایج در تفسیر آیه 30 سوره روم که این آیه را دال بر تبدیل ناپذیری فطرت می داند، دفاع می کند و نشان می دهد که این دیدگاه منافاتی با اثرپذیری فطرت از عواملی چون تعلیم، تربیت و رفتار ندارد و از تحقق تغییر در مقتَضَیات ذات فطری انسان نمی توان بر تبدیل پذیری هویت ذاتی فطری انسان استدلال نمود و آیات مسخ، دلالتی بر زوال فطرت در انسان های مسخ شده ندارد و اگر آیه فطرت را دال بر نفی هرگونه تبدیل از «آفریدن خدا» فرض کنیم، باز هم این آیه دلالت بر آن دارد که فطرت تبدیل ناپذیر است.
رابطه دین و فطرت (مطالعه موردی آیه فطرت با نگاهی بر آرای تفسیری علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی)
منبع:
کلام اهل بیت سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
103 - 119
حوزه های تخصصی:
انسان و کمال غایی او، اصلی ترین موضوع قرآن است و فلسفه بعثت انبیا و تشریع ادیان و شرایع، راهبری او به سوی سعادت ابدی است. خالق و رب انسان برای طی طریق و سیر در مسیر سعادت، او را به جهازی مجهز کرده است که بتواند مطلوب را حاصل نماید. شاید بتوان گفت که اصلی ترین این تجهیزات، سرشتن انسان بر فطرت باشد. از سوی دیگر، خداوند با ارسال رُسُل و تشریع دین، هدف غایی دین را رسیدن به کمال مطلوب معرفی می کند. آیه 30 سوره مبارکه روم که به «آیه فطرت» نامیده شده است، تنها آیه از قرآن کریم می باشد که در آن، کلمه دین و فطرت باهم آمده است؛ ازاین رو، لازم است رابطه بین آنها را با یکدیگر بررسی کرد. در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، رابطه بین دین و فطرت در آیه 30 سوره روم از دیدگاه دو مفسر بزرگ، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی بررسی و تحلیل شد. نتیجه آنکه فطرت نوع خاصی از خلقت بوده و دین مجموعه قوانینی است که انسان را بر سرشت مفطور خود راهنمایی می نماید و در واقع، فطرت چیزی فراتر از دین است. در واقع هدایت فطری بستری برای هدایت وحیانی، و هدایت نبوی و وحیانی بوده و مدخلی است برای بازگشت به هدایت فطری که هدایتی درونی و شهودی است و بالاتر از آن تصور نمی شود. بدیهی است که نقطه کانونی هدایت انبیا، بیداری فطرت انسان برای رسیدن به کمال و اصل خویش است.