مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مولوی
حوزه های تخصصی:
واژه ((تخلص)) یکی از واژگانی است که در ادب فارسی به معانی مختلفی به کار می رود. در این مقاله کاربرد آن در معنی اسم ‘ یعنی : نام شعری شاعر:مورد توجه می باشد . مولوی واژه ((خاموش)) را به عنوان تخلص برگزیده است و به دو صورت ((خامش و خمش )) نیز به کار برده است . اما از آثار او به ویژه غزلیات شمی برمی آید که برخلاف حافظ و سعدی که در بیت های پایانی تمامی و یا اکثر غزلها تخلص آورده اند ‘ ایشان در بسیاری غزلها تخلص نیاورده است و به جای واژه ((خاموش )) یا ((خمش و خامش )) ‘ واژه یا ترکیب یا عبارتی که بیان کننده مفهوم آن است ‘ می آورد ‘ مانند : بستن لب و دهان ‘ بس کردن از سخن ‘ رها کردن گفت و ... که در این مقاله از آن به ((تخلص پنهان )) تعبیر شده است . دهان ببند و ایمن باش در سخن داری که شد کلید خزینه بر ایمن کشدا (47-61 گ) بس کنم ‘ گرچه رمز است بیانش نکنم خود بیان را چه کنی ‘ جان بیان می آید (140-170 گ)
موسیقی در غزلیات مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
برخی از وجوه پیروی ملای نراق از ملای روم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
انسان کامل و انسان شناسی مولانا
حوزه های تخصصی:
" این مقاله به بررسی سیمای انسان کامل از دیدگاه عرفان پرداخته و جنبه های گوناگون وجودی انسان را مورد بررسی قرار می دهد.
در عرفان اسلامی انسان از جایگاه ویژه ای برخوردا است، به گونه ای که انسان کامل و واصل به حق در مرتبه خلیفه اللهی و جانشینی خدداوند قرار می گیرد.
مولانان در اثر بی بدیل خود – مثنوی – این مقام را به تصویر شیده است.
از سوی دیگر چون محی الدین عربی بنیانگذار عرفان علمی است و اساس عرفان این عارف بزرگ «انسان کامل» است، تفاوت دیدگاه مولانا جلال الدین با دیگاه محی الدین عربی مورد بررسی و بحث قرار گرفته و ارتباط آن با بحث ولی و ولایت بیان گردیده است.
مسایل دیگر از قبیل هدایت از نظر عرفان، علم و تفکر از دیگاه عرفان، ایمان به خداوند و فایده آن در این مقاله گنجانده شده است."
سبب و مسبب از دیدگاه جبر عارفانه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
جبر و اختیار یکی از موضوعات مهم کلامی است که از دیرزمان بادیدگاه های گوناگون مورد توجه بوده است و هر یک از پیروان عقاید مختلف با دیدگاه خاص خود به این موضوع پرداختهاند. یکی از دیدگاه های معروف در این مسأله دیدگاه عرفا است که در میراث ادبی – عرفانی بازتاب گسترده ای دارد. مولوی به عنوان یکی از نظریهپردازان این موضوع در مثنوی معنوی با شیوة خاص خود، داستان و ضرب المثل که شیوة قرآنی است، به طرح آن پرداخته است. در این مقاله با اشاره به پیشینه مباحث کلامی و تأثیر آن در فرهنگ و اندیشة ایرانیان، به بررسی دیدگاه عارفانة مولانا پرداخته شده است. وی با طرح مسائلی همچون سبب و مسبب، سبب سازی و سبب سوزی، رابطة جبر و توکل، جبر خاصه و حدود اختیار انسان، افکار و اندیشه هایش را بیان کرده است. او در عین اینکه قدرت فائقه و جباریت حق را نشانة عجز وزاری انسان و نهایتاً جبر میداند، با بیان پشیمانی و شرم آدمی از اعمالش او را دارای اختیار و انجام عمل آگاهانه معرفی میکند.
عقل در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای خواننده مثنوی در بادی امر دریافت موضوع عقل مبهم و دشوار جلوه می کند؛ آیا عقل، در این کتاب دریاگونه مطابق اندیشه کدام یک از نحله ها تعریف شده است؟ آیا همان است که متکلمان، فلاسفه، علمای اخلاق، صوفیه - که عقل نزد هر یک از آنان تعریف جداگانه ای دارد.....
مبحث ارتباط در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات فارسی کمتر متنی را می توان یافت که همچون مثنوی نسبت به موضوع ارتباط و مسائل آن این همه حساس باشد . در واقع بخشهایی از مثنوی نقش فرا ارتباطی دارد . عوامل تشکیل دهنده هر کنش ارتباطی زبانی عبارتند از : فرستنده ، پیام ، گیرنده ، زمینه ، تماس ، و رمز . هر کدام ازاین عناصر شش گانه کارکرد متفاوتی دارد که به ترتیب از این قرارند : عاطفی ، ادبی ، انگیزشی ، ارجاعی ، همدلانه و فرازبانی . در هر کنش ارتباط زبانی یکی از این کارکردها بر بقیه برتری و چیرگی دارد . در مثنوی مولوی ، که متنی از نوع ادبیات تعلیمی است ، بیش از همه کارکرد ارجاعی و انگیزشی برجستگی دارد .
نیمه لطیف آفرینش در اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجودی که در طول تاریخ بشریت چهره زن در آیینه اساطیر و ادبیات چندان شفاف ، زیبا و قابل تقدیس نبوده است ، ولی بزرگ مردان و اندیشمندانی از ارکان اساسی فرهنگ و ادب پارسی ، دید واقع بینانه خود را نسبت به زن در آثار خود به تصویر کشیده اند . زن در ادب پارسی درخشانترین چهره را در نقش مادر ( محور دوراندیشی ، خردمندی ، دین باوری و شفقت ) و سپس به عنوان یک محبوبه (عروه الوثقایی برای عروج به عالم معنا ) به خود اختصاص داده است. مولوی بر مبنای شیوه بیانی خود یعنی اتکا به مثلها ، اصطلاحات و احادیث رایج برای اظهار دانه معنی با کمال بی غرضی و به دور از هرگونه تعصب ، زن را در اشعار خود گاه به اوج برده ، پرتوی از لطف حق دانسته و گاه به حضیض آورده ، مصداق و تمثیلی برای نفس اماره به شمار می آورد ...
ای حیات عاشقان در مردگی
حوزه های تخصصی:
مولانا و تکلف آشتی ناپذیرند
حوزه های تخصصی:
باد و باده (تحلیل ساختاری غزلی از مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی در غزلی که بررسی ساختاری آن موضوع این مقاله است، برخی از دیدگاه های عرفانی خود را نه به صورت بیان صریح، بلکه از طریق ساختار غزل بیان می کند. این غزل دارای فرمی اندام وار است و در آن، نشانه یا دالی که بر "باد" دلالت می کند؛ اما در شعر حضور ظاهری ندارد، بلکه تبدیل به نماد شده است. غزل مورد بحث به دلیل ساختار ویژه ای که دارد می تواند بخشی از تشخص سبکی مولوی را در شعر نشان دهد.
جایگاه دل در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر، به دلیل اهمیت دل در ادبیات عرفانی به ویژه در مثنوی معنوی، جایگاه و منزلت آن در مثنوی مولوی تبیین شده و برای یافتن پاسخ به این پرسش که از نظر مولانا، کدام دل شایستگی گنجایی مقام حضرت حق را دارد، ابتدا از لحاظ لغوی و اصطلاحی قلب تعریف و وجه تسمیه آن مشخص شده، پس از آن اوصاف دل و اهمیت دل های عرشی و ویژگی های چنین دل هایی مورد بحث قرار گرفته و در پایان از موانع و حایل های دل و ملکوت سخن رفته است.
انسان کامل از دیدگاه مولوی
حوزه های تخصصی:
رابطه انسان و خدا در جهان بینی و عرفان عاشقانه مولوی
حوزه های تخصصی:
نیکلسون، نسخه خطی قونیه و تصحیح مثنوی (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چاپ عسکی نسخه خطی مثنوی مولانا جلال الدین محمّد بلخی، محفوظ در موزه قونیه (667 هـ) که به خط محمّد بن عبدالله قرنوی و زیر نظر حسام الدین چلبی و سلطان ولد، کتابت شده است، فرصت تازه ای برای مثنوی شناسان، پدید آورد. این نسخه هنگامی به دست نیکلسون رسید که دفترهای سوّم و چهارم را به مطبعه سپرده بود. با این حال وی در تصحیح مثنوی از بیت 2835 دفتر سوّم تا پایان دفتر ششم از این نسخه به عنوان اساس، استفاده کرد. برخورد دوگانه نیکلسون با نسخه قونیه متضمن نکات آموزنده ای برای مصححان متون است. در این مقاله، پس از نقد آراء او دربارة اعتبار نسخه قونیه و مقایسه و بررسی خطاهای او - که احتمال آن برای هر مصححی وجود دارد - در دفترهای اول،دوّم تا نیمه دوّم دفتر سوّم مثنوی، در غیبت نسخه معتبر، با نسخه قونیه، پرداخته شده و پس از آن، موارد عدول نیکلسون از ضبط نسخه قوانیه در بقیه دفتر سوّم تا آخر دفتر ششم بررسی شده است. اختلافات چاپ نیکلسون با نسخه قونیه در تمام موارد با متن مصحح آقای دکتر محمّد علی استعلامی، سنجیده شده است.
وحدت قوا در اشعار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح بیتی از مثنوی معنوی که در آن به وحدت قوا یا یکسانی ادراکات نفسانی اشاره شد موضوع این پژوهش است که ضمن بحث مفصلی در باب اینکه چگونه و در چه مرحله ای از معرفت این ادراکات - شنیدن، گفتن و دیدن - یکی می شوند و اینکه ماهیت روح چیست و چگونه و در چه مرحله ای از تجرد همه اندام های آدمی یکسان عمل می کنند، بیت مورد نظر را از سه دیدگاه ادبی، فلسفی و عرفانی مورد بررسی قرار میدهد. از میان این سه دیدگاه، دیدگاه عرفانی بیش تر مطمح نظر است. نیز برای تفسیر و تبیین هر چه بیشتر این موضوع شواهدی از تجارب مربوط به وحدت قوا از ابن فارض مصری، میرداماد، فلوطین و نیز شواهدی از آربری ذکر شده و در پایان این جستار ادبیاتی از مثنوی و دیوان شمس تبریزی که در آنها به تلویح یا به تصریح به این موضوع اشاره شده، برای تأکید بیشتر یادآوری شده است.
دریای غرق در نهنگ تاویل و کشف رمزهای غزل - داستانی از مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاویل و کشف رمز و رازهای اشعار عرفانی مستلزم دقت نظر در ساختار صورت و معنی آنهاست. یکی از غزل- داستان های مولوی در این مقاله بررسی می شود. نگارنده کوشش نموده که این غزل را نخست با بررسی آثار خود مولوی و سپس در مقایسه با دیگر آثار عرفانی رمز گشایی نماید. این غزل در قالب زبان رمزی گزارش فنا و نابودی است و واژگان دلالتی فراتر از محدوده قاموسی خود دارند. نه تنها ضرباهنگ صامت ها و مصوت های این شعر محتوا را برجسته می کند، بلکه با رمزهایی چون سیلاب، دریا و نهنگ، فضایی سور رئالیستی که حاصل دیدار با عوالم ناخود آگاه است، ترسیم می شود. تبیین و تاویل این رویدادها تجربیات عرفانی را ملموس می کند و راهی به سوی تجربیات مشترک و تفسیر آن در آثار عرفانی می گشاید.
پری در شعر مولانا (دیدار با آنیما)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه پری از جمله واژه های پر بسامد مجموعه غزلیات مولانا جلال الدین مولوی است. این واژه در لغت فارسی به معنای فرشته، جن، همزاد و زیبا رو بکار می رود. غیر از آن در ادب فارسی پری رمز جان و روح آدمی است، که فرشته خوست و ویژگی آن نیکوکاری و خوبی است. در این موارد پری در مقابل دیو قرار می گیرد.مولانا با تمثیل های متعدد در مثنوی حال شخص فانی را به حال مجنون با پری گرفته ای تشبیه می کند که از خود اختیاری ندارد و آنچه می کند و می گوید به ظاهر فعل و گفت اوست و در حقیقت فعل و گفت آن پری است که بر وجود او غلبه کرده است.بخشی از مقاله حاضر بحثی موجز درباره معنای اصلی واژه پری و سپس بررسی کاربرد آن در شعر پارسی تا روزگار مولوی است. پس از آن واژه پری و انواع آن در مثنوی و مجموعه غزلیات مورد مطالعه قرار می گیرد، تا نشان داده شود که چگونه مولانا با آن ذهنیت نمادپرداز خود می تواند از آنچه جان او را بی قرار می کند به صورتی نمادین سخن گوید.از آنیما، زن سوفیایی درون که شاعر را وا می دارد تا از زبان او و از او سخن گوید و خود را پری زاده و پری دار بداند.در مجموعه غزلیات شمس پری نمادی از جان و دل مولاناست که آینه وار مستعد شنیدن وحی های الهی می شود و فرشتگان در خانه دل وی فرود می آیند و وی از زبان ایشان و با ایشان سخن می گوید.
فراتر از معنای متن ، نگره ای تازه در تحلیل رابطه صورت و معنا در دیدگاه ادبی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب مولوی پژوهان، دیدگاه ادبی مولوی را مبتنی بر اصالت معنا می دانند و بر آن باورند که لفظ یا صورت، چندان ارج و ارزشی در جایگاه مولانا ندارد. این مدعا، دیدگاه حاکم بر تفسیر نظریات و آرا مولوی از آغاز تا امروز بوده است و هست.در روزگار ما و با پیدایش و گسترش معانی فرم و معنای معنا، نگاه تازه تری به فرآیند تولید اثر ادبی در دیدگاه مولانا به وجود آمده است که مدعی آن است که علیرغم همه شواهد ظاهری و ظاهر گرفته ها، مولوی شاعری است که به صورتی جدی، شکل و لفظ را در نظر دارد و حتی در مرتبه نخست شاعری است صورت گرا.کوشش این مقاله بر آن است که به صورتی مستدل و مستند - و با ذکر مهم ترین دلایل هر دو گروه - ضمن اثبات نادرستی دیدگاه های هر دو گروه این نکته را روشن نماید که مولوی در هیچ کدام از این دو دیدگاه نمی گنجد و او به یک اندازه از معنا و فرم در فرایند خلق اثر بهره می برد. این مقاله با تکیه بر سنت عرفانی ادب فارسی بر این باور است که اثر ادبی، از حیث ساخت درونی، سه ساحت دارد: مرتبه اول یا «کودکی/ غافلی» که توجه به صرف صورت است. مرتبه دوم یا «بلوغ/ عاقلی» که گذر از لفظ و توجه به معناست و مرتبه سوم «هشیار/ مستی» است که مرتبه محو صورت و معنا و سپس امتزاج و اتحاد مطلق آن دو با «صوت/ صورتی» از سراینده و معشوق است که در عین صورت مداری، صورت نیست و در عین معانا داری، معنا نیست. البته این ساحت، صرفا مرتبط و ناظر بر اشعار رمزی و نابهشیار است و شامل منظومه های اعتقادی/ اخلاقی/ تاریخی و نظایر آن نمی گردد. مولوی در سیر تحول خلاقیت ادبی خود در بسیاری از اشعار از مرتبه اول و دوم می گذرد و در مرتبه سوم است که به خلق بهترین اشعار می رسد. در واقع از همین دیدگاه است که مولوی با رهیافتی بدیع و خلاقانه، گسسته نمایی ها و هنجار گریزی های صوری و معنوی شعرش را ابزار تکامل ساخت آن می سازد. در این ساختار خلاق است که هیچ خط فاصلی میان ظاهر و باطن یا صورت و معنا باقی نمی ماند و هر دو رکن، همزمان و دقیقا همسان، حقیقت معنای درونی سراینده/ متن را بیان می کنند به صورتی که در فرآیند خلق اثر ادبی نه لفظ تقدم و اصالت می یابد نه صورت، اصل و مبنا قرار می گیرد. در این تعامل خلاق، صورت، عین معنا می گردد و معنا، عین صورت.
کلام پروردگار در غزلیات خداوندگار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار به شیوه استفاده مولوی از قرآن و نحوه انعکاس لفظ و معنای آن در غزلیات شمس می پردازیم. تلاش ما در این مقاله پاسخگویی به این سوال است که قرآن چگونه انعکاسی در لفظ و معنی غزلیات شمس داشته است؟ یا به عبارتی الفاظ و معانی و اشارات قرآنی به چه شیوه هایی در غزل مولوی مجال بروز یافته است؟آیه های وحی به صورت عین لفظ و نیز به صورت معنا و مفهوم و به عبارتی به دو شیوه اقتباس و تلمیح در غزلیات شمس منعکس شده است. مولوی به اقتضای تربیت خانوادگی و لزوم استناد معارف صوفیه به قرآن، با این کتاب آشنایی عمیق داشته است. بیش از 850 بیت در دیوان شمس به طور مشخص، متاثر از آیات است. از حیث بسامد آیه های مربوط به صفات و افعال خداوند در درجه نخست و آیه های مربوط به حالات و معجزات انبیای الهی در درجه دوم قرار می گیرند. آیات الهی در غزل مولوی در موارد بسیاری با تغییر و تصرف به کار رفته است، غیر از موارد معدودی که تمام آیه بدون تصرف به کار رفته، در ابیات بسیاری، تغییر و تصرف شامل لفظ بر معنی آیات است، گاهی کلمات آیه جابجا شده و گاه یک کلمه و گاه قسمتی از آیه آمده و باقی آن حذف شده است. تصرف و تغییر شامل معانی آیات نیز شده است، مولوی احوال روحی خود را با توجه به احوال انبیا در قرآن باز می گوید و حتی به آنها تشبه می کند. در مواردی مانند توصیف اجزای طبیعت آن را با استفاده از مفهوم و مضمون و نیز کلمات آیات تصویر می کند. وی رسم باده ستایی را که از سنت شعر فارسی گرفته به رحیق قرآنی پیوند می زند. در مواردی نیز از در آمیختن کلمات قرآنی با واژه های فارسی ترکیب های اضافی و وصفی نو می سازد و بدین ترتیب ترکیبی از شعر و عرش و شرع را به وجود می آورد.