مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تجربه برند
حوزه های تخصصی:
مبحث برند از جمله مباحثی است که امروزه در کانون توجه شرکت ها و فعالان بازار قرار گرفته است. عوامل مختلفی بر نام تجاری و در نتیجه افزایش فروش و سود اثر دارند، از جمله وفاداری مشتری نسبت به نام تجاری. هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی تأثیر تجربه، اعتماد و رضایت از برند بر وفاداری برند لاستیک بارز در شهر کرمان و ارائه الگویی در این زمینه می باشد. جامعه آماری در این تحقیق تمام مصرف کنندگان لاستیک بارز در کرمان می باشد و برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است و حجم نمونه پس از انجام محاسبات آماری برابر با 171 می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه استاندارد بوده که برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. تحقیق حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزار LISREL استفاده شده است. یافته-ها نشان می دهد که تجربه، اعتماد و رضایت از برند بر وفاداری برند لاستیک بارز در شهر کرمان تأثیر معناداری دارد. این در حالی است که تأثیر عوامل فوق با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر ارزش درک شده بیشتر می باشد.
واکاوی نقش تجربه برند، انگیزش و رفتار شهروندی مشتری بر نگرش هم آفرینی و هنجارهای ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
10.22051/bmr.2019.24510.1695
حوزه های تخصصی:
منطق چیرگی کالا در بازاریابی، جای خود را به منطق چیرگی خدمات داده است؛ که در این میان، مشتری را کانون توجه قرار داده و در بسیاری از فرایندهای شرکت از طراحی ایده تا تولید ایده مشتری را درگیر کرده است. این به نوبه خود؛ اهمیت مشارکت مشتری در فرایند هم آفرینی ارزش را برجسته می کند. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر نگرش مشتریان را نسبت به فرایند هم آفرینی ارزش موردمطالعه قرار می دهد. این مطالعه ازلحاظ هدف کاربردی، از نوع تحقیقات توصیفی و با روش پیمایشی است. برای این منظور، نمونه ای 400 نفری از مصرف کنندگان هایپرمارکت در شهر سمنان به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مبتنی بر طیف لیکرت استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد، تجربه برند شرکت، انگیزش مشتریان و رفتار شهروندی مشتری اثر مثبتی بر هنجارهای ذهنی و نگرش هم آفرینی ارزش مشتری دارد. همچنین؛ اثر هنجار ذهنی بر نگرش هم آفرینی ارزش مورد تأیید قرار گرفت.
تأثیر تلاش های بازاریابی در رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه مشتری در برندهای لوکس(مورد مطالعه: برند درسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه جهانی رسانه های اجتماعی در کنار مقبولیت کالاهای لوکس نزد مشتریان ایرانی بر فعالیت های بازاریابی برندهای لوکس و ارزش ویژه مشتریان آن ها تأثیر قابل توجهی داشته است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر تلاش های بازاریابی در رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه مشتری در برندهای لوکس می باشد. این پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق ، مشتریان برند درسا با حجم نمونه 384 نفر بوده اند. برای آزمون فرضیات پژوهش، روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که تلاش های بازاریابی رسانه اجتماعی بر ارزش های ویژه برآوردی، رابطه، برند و نگرش تأثیر مثبت دارد. همچنین ارزش ویژه رابطه و برند بر ارزش ویژه مشتری تأثیر مثبت می گذارند و قصدخرید مستقیما توسط ارزش ویژه برآوردی و رابطه به طور مثبت متأثر می شود. در نهایت قصد خرید و تجربه برند بر ارزش ویژه مشتری تأثیر مثبت دارند.
تاثیر تجربه مشتری بر اعتماد و عشق به برند و تحلیل پیامدهای آن با نقش تعدیل گری هویت نام تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
61 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تجربه برند بر عشق و اعتماد به برند و تحلیل پیامدهای آن با نقش تعدیل گری هویت نام تجاری در مشتریان محصولات آرایشی و بهداشتی سینره است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی وازنوع پیمایشی- علی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مشتریان محصولات آرایشی و بهداشتی سینره که حداقل سه بار طی دوره جمع آوری اطلاعات استفاده کرده اند، تشکیل می دهند که تعداد 384 نفر به طور غیر تصادفی در دسترس برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد بومی سازی شده برگرفته از پژوهش های براکس و همکاران (2009)، کارول و آهویا (2006)، دلگادو-بالستر و همکاران (2003)، چاودری و هلبروک (2001) و لام و همکاران (2011) است. روایی پرسشنامه به روش روایی سازه و از طریق تحلیل عاملی تائیدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و اسمارت پی.ال.اس بهره برده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده این است که تجربه برند بر عشق به برند، اعتماد به برند و وفاداری به برند تأثیر دارد. همچنین متغیرهای عشق به برند و اعتماد به برند بر وفاداری به برند مؤثر است. درنهایت هویت نام تجاری رابطه بین «تجربه برند و عشق به برند» و «تجربه برند و اعتماد به برند» را تعدیل کرده، همان طور که رابطه بین «عشق به برند و وفاداری برند» و «اعتماد برند و وفاداری به برند» را هم تعدیل گری می کند. در پایان هم پیشنهادهای کاربردی برگرفته از یافته های پژوهش ارائه می گردد.
بررسی تاثیر تجربه برند بر نگرش برند، اعتبار برند و ارزش ویژه برند
حوزه های تخصصی:
مصرف کنندگان دنبال تجربه های منحصربه فرد و ماندنی هستند و انتخاب کالا توسط افراد بیشتر بر پایه تجربیاتی است که از آن کالاها دارند. لذا هدف اصلی این پژوهش بررسی نحوه تاثیرگذاری تجربه برند بر نگرش مصرف کننده و ادراک مربوط به اعتبار برند، نگرش برند و درگیری ذهنی مصرف کننده با پوشاک مد و ارزش ویژه برند در مدلی جامع برای پوشاک با برندهای مختلف در شهر تهران است. نمونه آماری پژوهش 400 نفر از استفاده کنندگان پوشاک برند در شهر تهران می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیات مدل، از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که تجربه برند بر متغیرهای اعتبار برند و نگرش برند و ارزش ویژه برند تاثیر مستقیم دارد. ازطرف دیگر، تجربه برند می تواند بر ارزش ویژه برند از طریق اعتبار برند تاثیر مثبت و معناداری بگذارد اما از طریق متغیر میانجی نگرش برند نمی تواند تاثیر معناداری بگذارد. همچنین، متغیر تعدیلگر درگیری ذهنی با پوشاک مد تاثیر مثبتی بر نقش تجربه برند بر نگرش برند مصرف کننده دارد و اعتبار برند به ترتیب بیشترین تاثیر را بر ارزش ویژه برند و نگرش برند دارد. به علاوه، رابطه بین نگرش برند و ارزش ویژه برند مستقیم و معنادار است. اعتبار برند می تواند از طریق نگرش برند بر ارزش ویژه برند اثر معناداری بگذارد ولی متغیر تعدیلگر درگیری با پوشاک مد نمی تواند تاثیر معناداری بر نقش اعتبار برند بر نگرش برند مصرف کننده داشته باشد. همچنین، نگرش برند قوی ترین پیش بینی کننده ارزش ویژه برند در مقایسه با تجربه برند و اعتبار برند است .
تأثیر تجربه برند هتل در ارزش ادراک شده میهمانان و قوت برند هتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
102 - 119
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تجربه برند هتل بر ارزش ادراک شده میهمانان و قوت برند هتل صورت گرفته است. این پژوهش کاربردی، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه میهمانان ایرانی هتل های 4 ستاره شهر شیراز در تابستان سال 1397 هستند. روش های نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری خوشه ای و نمونه گیری در دسترس است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری مدل سازی معادلات ساختاری (5q≤n≤15q) استفاده شد که با توجه به 26 سوال پرسشنامه بر این اساس حجم نمونه حداقل 130 و حداکثر 390 نفر از میهمانان تعیین شد و در نهایت تعداد 310 پرسشنامه جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تجربه برند هتل بر ارزش ادراک شده مالی، ارزش ادراک شده کارکردی و ارزش ادراک شده اجتماعی تأثیر دارد. اما، تجربه برند هتل بر ارزش ادراک شده فردی تأثیر ندارد. ارزش ادراک شده مالی، ارزش ادراک شده کارکردی و ارزش ادراک شده اجتماعی بر ارزش ادراک شده فردی تأثیر دارند. در نهایت ارزش ادراک شده فردی بر قوت برند هتل تأثیر دارد.
اثر مؤلفه های حسی بر تبلیغات دهان به دهان مثبت با میانجی گری عواطف نسبت به هتل مقصد و تجربه برند در صنعت گردشگری (موردمطالعه: گردشگران خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
66 - 82
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان بزرگ ترین صنعت خدماتی ازلحاظ درآمدزایی، عامل مهمی برای توسعه ی اقتصادی به شمار می آید. مهم ترین اقداماتی که می تواند موجب رشد صنعت گردشگری شود، توسعه ی اقامتگاه ها و هتل ها جهت اقامت مسافرین می باشد. استفاده از بازاریابی حسی ازجمله عوامل مؤثر بر پیشرفت صنعت هتلداری است. در این پژوهش تأثیر بازاریابی حسی و مؤلفه های آن بر تبلیغات دهان به دهان مثبت در صنعت گردشگری از طریق تجربه ی برند و عواطف نسبت به مقصد را بررسی می کنیم. نوع پژوهش حاضر از لحاظ هدف و ماهیت مسئله موردبررسی، پژوهشی کاربردی، از لحاظ روش جمع آوری داده ها، پژوهشی پیمایشی و از لحاظ روش پژوهش نیز، پژوهشی توصیفی است. هم چنین پژوهش حاضر ازنظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات، از نوع همبستگی است. برای جمع آوری داده از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. باتوجه به محدود بودن جامعه ی آماری این تحقیق که شامل گردشگران خارجی هتل های پنج ستاره ی شهر تهران است، حجم نمونه از طریق جدول مورگان تعداد ۲۸۰ نفر در نظر گرفته شد. جهت آزمون فرضیه ها، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرضیه ی تأثیر مؤلفه ی لامسه و شنوایی بر عواطف نسبت به مقصد و همچنین اثر مؤلفه لامسه بر تجربه برند از دیدگاه گردشگران مورد تأیید قرار نگرفته است اما سایر فرضیه های پژوهش تأیید گردیده است.
بررسی نقش آمیخته بازاریابی در قدرت و تجربه برند پوشاک ورزشی ایران
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
217-234
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی نقش آمیخته بازاریابی در قدرت و تجربه برند پوشاک ورزشی ایران بود. روش این تحقیق توصیفی- همبستگی بود. 391 نفر از مشتریان فروشگاه ها یا نمایندگی های مجاز برندهای داخلی و خارجی فروشگاه های ورزشی کلان شهر تهران 3 ابزار این پژوهش را تکمیل کردند: پرسشنامه آمیخته بازاریابی (78/0=α)، پرسشنامه قدرت برند (82/0=α) و پرسشنامه تجربه برند (85/0=α) به ترتیب آمیخته بازاریابی، قدرت برند و تجربه برند را در پوشاک ورزشی ارزیابی کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. کلیه داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS24 و PLS2 در سطح معناداری 05/0p< تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین قدرت برند پوشاک خارجی و داخلی تفاوت معنی داری وجود دارد و برند خارجی دارای میانگین بالاتری است. همچنین نتایج نشان داد آمیخته بازاریابی و قدرت برند تاثیر معناداری بر تجربه برند دارند علاوه بر این تأثیر آمیخته بازاریابی برند مثبت گزارش شد. لذا با توجه به نتایج تحقیق توصیه می گردد صنعت پوشاک داخلی با سرمایه گذاری روی ابعاد قدرت برند به ویژه هویت برندشان در جهت رشد بیشتر این صنعت و تجربه خوشایندتر برای مشتری گام بر دارند.
تاثیر تجربه برند بر تمایل به پرداخت و طرفداری مشتری از برند
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
145 - 130
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر تجربه برند برتمایل به پرداخت و طرفداری مشتری از برند پرداخته شده است، پژوهش از لحاظ هدف جزو پژوهش های کاربردی است و از لحاظ روش پیمایشی و به لحاظ ماهیت نیز پژوهش توصیفی است، در این پژوهش که در بین مصرف کنندگان محصولات رشته ای و ماکارونی پرداخته شده است، با توجه به نامعلوم و نامتناهی بودن این مشتریان، بر اساس فرمول کوکران خطای 5% تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، برای این پژوهش از چند پرسشنامه استفاده شده است که برای بررسی تجربه برند و تمایل به پرداخت از پرسشنامه ویویدی و نایم و مرششد(2018) استفاده شده است و همچنین برای بررسی طرفداری مشتری از برند نیز از پرسشنامه شیمول و فا(2018) استفاده شده است. در ادامه با استفاده از نرم افزار smartpls و با استفاده از آزمون آماری معادلات ساختاری به بررسی این روابط پرداخته شد که نتایج نشان دهنده این بود که تجربه برند دارای یک رابطه مثبت معنادار با تمایل به پرداخت و طرفداری مشتری از برند است.
نظریه پردازی داده بنیاد و رویکرد پارادایم رابطه گرایی در طراحی مدل ارزش ویژه برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
184 - 217
هدف: این مطالعه با هدف طراحی مدل ارزش ویژه برند، با استفاده از فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر درگیری مشتریان به انجام رسید و با فلسفه فکری رابطه گرایی و دو تئوری ارزش انتظار و تئوری شبکه های اجتماعی تبیین شد. روش شناسی: پژوهش حاضر بر اساس جهت گیری، کاربردی می باشد که با روش آمیخته اکتشافی متوالی اجرا شد. در فاز کیفی پژوهش، با استفاده از استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری، به مصاحبه عمیق با خبرگان دانشگاهی پرداخته شد. در فاز کمّی نیز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، پرسشنامه ای در میان 389 نفر از مخاطبان صفحه اینستاگرام یک شرکت توزیع شد و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. یافته ها: فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی به عنوان شرایط علی، مدیریت دانش مشتری به عنوان شرایط زمینه ای، تجربه برند به عنوان شرایط مداخله گر، توسعه بازاریابی دیجیتال به عنوان راهبرد و درگیری مشتری به عنوان پیامد حاصل از پدیده محوری به نام ارزش ویژه برند درک می-شوند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از بخش کمی نتایج بخش کیفی را تائید کرد و نشان داد که فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی با رویکرد پارادایم رابطه گرایی در درگیری مشتریان متاثر از شرایط علّی(فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی)، عوامل زمینه ای(مدیریت دانش مشتری) و عوامل مداخله گر(تجربه برند) است که از طریق سیاست گذاری مناسب و اقدامات اجرایی درخور شرکت ها، منجر به درگیری مشتری می شود.
تعیین ارتباط بین تجربه برند و وفاداری به برند و نقش تعدیل کننده متغیرهای جمعیت شناختی (مورد مطالعه: مشتریان مجموعه پارک های آبی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بازاریابی ورزشی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
156 - 139
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین تجربه برند و وفاداری به برند مشتریان پارک های آبی مشهد بود.روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مشتریان پارک های آبی بودند(2500نفر) که از این بین 384 نفر با فرمول کوکران به عنوان نمونه مورد بررسی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جمعیت هر طبقه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد وفاداری به برند هالبورک و همکاران (2001) (755 =α)و تجربه برند بارکوس و همکاران (2009) (781 =α) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد بین وفاداری به برند و تجربه برند(801/0r=)، وفاداری نگرشی و تجربه برند(799/0r=) و وفاداری رفتاری و تجربه برند(670/0r=) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. یافته دیگر این بود که بین متغیرهای تعدیل کننده(سن و جنس و سابقه اشتغال) با تجربه برند، رابطه معنی داری وجود ندارد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که پارک های آبی مشهد با فراهم آوردن تجربه خوب و مفرح در بین مشتریان خود می توانند در جهت ارتقای وفاداری به مجموعه آبی خود گام بردارند.
بررسی تأثیر بازاریابی حسی در ارزش ویژه برند در صنعت گردشگری (مورد مطالعه: هتل های چهارستاره و پنج ستاره استان تهران)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
133 - 150
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه بزرگ ترین صنعت خدماتی از لحاظ درآمدزایی و عامل مهمی برای توسعه ی اقتصادی به شمار می آید. یکی از مهم ترین اقداماتی که می تواند با کاهش وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی موجب رشد صنعت گردشگری شود توسعه ی اقامتگاه ها و هتل ها به منظور اقامت مسافران است. استفاده از بازاریابی حسی ازجمله عوامل مؤثر در پیشرفت صنعت هتل داری است. ازاین رو، در این پژوهش، اثر بازاریابی حسی در ارزش ویژه ی برند در صنعت گردشگری را با میانجیگری متغیرهای تجربه ی برند، نگرش به برند و دلبستگی به برند بررسی می کنیم. جامعه ی آماری این پژوهش گردشگران خارجی هستند که در بهار و تابستان امسال به شهر تهران سفر کرده اند و در هتل های چهارستاره و پنج ستاره اقامت داشتند. شیوه ی نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس و پرسش نامه به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. برای بررسی روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و همچنین برای بررسی پایایی پرسش نامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تحلیل داده های گرد آوری شده، شیوه ی مدل سازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، مؤلفه ی لامسه در تجربه ی برند اثر معناداری ندارد، اما هر چهار مؤلفه ی بینایی، بویایی، چشایی و شنوایی تأثیر مثبت و معناداری در تجربه ی برند دارند. سایر فرضیه های پژوهش نیز تأیید شده اند.
بررسی پیشران ها و ستاده های اصالت برند مقصد: مطالعه ایران به منزله مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
1 - 24
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، پیشران ها و ستاده های اصالت برند مقصد بررسی می شوند. پیشران ها از زاویه روان شناختی و هویت برند و ستاده ها، هم از زاویه احساسی و هم رفتاری، در صنعت گردشگری بررسی شده اند. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف، کاربردی و، به لحاظ روش شناسی پژوهش، تحقیقی توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد خارجی ای را دربر می گیرد که تاکنون به ایران سفر کرده اند. بدین منظور، 253 نفر به منزله نمونه بررسی می شوند. به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS 3.0 و SPSS تحلیل و بررسی می شوند و تحلیل ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری انجام می شوند. یافته ها نشان داد میراث برند مقصد، تجربه برند مقصد و خودتجانسی برند مقصد به منزله عوامل پیشران در اصالت برند مؤثر هستند که خودتجانسی برند بیشترین تأثیر را در اصالت برند مقصد دارد. همچنین، اصالت برند مقصد در درگیری برند مقصد و عشق برند مقصد تأثیر معنادار و مثبتی دارد و بیشترین تأثیر را در عشق برند داشته است.
تبیین نقش بازاریابی رسانه های اجتماعی شرکتی بر درگیرسازی مشتریان: بررسی تجربه برند و نسل سنی مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
337 - 365
حوزه های تخصصی:
هدف: با ظهور شبکه های اجتماعی، درگیرسازی مشتریان به یکی از اهداف اصلی شرکت ها از طریق بازاریابی رسانه های اجتماعی تبدیل شده است. این پژوهش به بررسی نقش میانجی تجربه برند و نقش تعدیلگر سن مشتریان در اثرگذاری اقدامات بازاریابی در صفحه اینستاگرام یک شرکت بر درگیرسازی مشتریان می پردازد.
روش: روش شناسی این پژوهش با استراتژی پیمایش، در دسته پژوهش های اثبات گرا قرار دارد و با استفاده از داده های جمع آوری شده از مشتریان (یا کاربران) یک شرکت نمونه به اجرا درآمده که شامل ۳۸۹ نفر مشتری است. داده ها توسط پژوهشگران از طریق پرسش نامه آنلاین جمع آوری و برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که اقدامات بازاریابی در شبکه اجتماعی اینستاگرام، از طریق نقش میانجی تجربه برند بر درگیرسازی مشتریان معنادار است. همچنین نتایج این پژوهش مؤید آن است که مدیران بازاریابی با طراحی اقدامات خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام، به عنوان یکی از پلتفرم های ارتباطی رسانه های اجتماعی با مشتریان، می توانند هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم و از طریق نقش میانجی تجربه برند، درگیرسازی مشتریان را با برند و صفحه اینستاگرام برند افزایش دهند.
نتیجه گیری: نتایج و پیشنهادهای این پژوهش می تواند برای مدیران بازاریابی، در راستای اولویت بندی اقدامات خود در رسانه های اجتماعی مفید و اثربخش باشد.
بررسی تاثیر ترویج فعالیت های خیرخواهانه در شبکه های اجتماعی بر ارزش ویژه موسسات خیریه (نیکوکاری)؛ تحلیل نقش تعدیلگری منحصر به فرد بودن ادراک شده و میانجی گری تجربه برند (مورد مطالعه: خیریه گلستان علی (ع))
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر ترویج فعالیت های خیرخواهانه در شبکه های اجتماعی بر ارزش ویژه مؤسسات خیریه گلستان علی(ع) ازطریق نقش میانجی تجربه برند و تعدیل گری منحصربه فرد بودن ادراک شده بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، کلیه نیکوکارانی است که سابقه همکاری با مؤسسه گلستان علی(ع) را داشته اند که تعداد آنها نامشخص بوده است. تعداد اعضای 280 نفر براساس روش سرانگشتی کلاین (5 تا 10 برابر تعداد گویه ها) و به روش غیرتصادفی دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد برگرفته از پژوهش های پیشین با 28 گویه بوده که برای آزمودن روایی از روایی محتوا و تأیید خبرگان و برای روایی سازه از روایی سازه، همگرا و واگرا بهره گرفته شده است. پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ و پایایی مرکب (بیش از 7/0) انجام شده است. تجزیه وتحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری با نرم افزار پی ال اس 4 انجام شده است. نتایج نشان دادند تأثیر فعالیت های خیرخواهانه در شبکه های اجتماعی بر ارزش برند مؤسسه خیریه و تجربه برند معنادار بوده است. به علاوه، فعالیت های خیرخواهانه در شبکه های اجتماعی ازطریق نقش میانجی تجربه برند و تعدیل گری منحصربه فرد بودن ادراک شده بر ارزش برند مؤسسه خیریه نیز معنادار گزارش شده است. همچنین، نقش میانجی تعدیل شده در مدل نیز تأیید شد
تأثیر خونسردی برند بر تعامل مشتری با برند و پاسخ های رفتاری گردشگران، مطالعه موردی: گردشگران شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 13
حوزه های تخصصی:
با توجه به بحران های اخیر از جمله بیماری کرونا و تحریم ها و اثرات و خسارات آن ها بر صنعت گردشگری احیای این صنعت امری ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر خونسردی برند بر تعامل مشتری با برند و تأثیر تعامل مشتری با برند بر پاسخ های رفتاری گردشگران (نیت بازدید مجدد و نیت توصیه به دیگران) با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی تجربه برند است. جامعه این پژوهش گردشگران در اصفهان است که با استفاده از فرمول کوکران، 400 نفری انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که به روش در دسترس توزیع و گردآوری شد. در این پژوهش، روایی محتوا و روایی همگرا سنجش و بررسی شده و پایایی از طریق محاسبه ضرایب بارهای عاملی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری عامل تأییدی و از نرم افزار Spss25 و Smart Pls2.0 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد خونسردی بر تعامل برند تأثیر مثبت و معنادار دارد و تعامل برند بر نیت بازدید مجدد و نیت توصیه به دیگران تأثیر مثبت و معنادار دارد. تجربه برند قادر است اثرگذاری خونسردی برند بر تعامل برند را تعدیل کند. مدیران و بازاریابان گردشگری می تواند با در نظر گرفتن نقش خونسردی برند و تأثیر آن بر تعامل مشتری با برند با فراهم کردن تجربه برند مطلوب میزان بازدید مجدد گردشگران از مقاصد گردشگری را افزایش داده و همچنین گردشگران را تشویق کنند تا این مکان های گردشگری را به دیگران توصیه کنند.
تأثیر بازاریابی رسانه اجتماعی بر ارزش ویژه برند با نقش میانجی تجربه برند و مزایای رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
13 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، گسترش دانش در ارتباط با فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی و ارائه راهکارهایی برای افزایش ارزش ویژه برند از طریق فعالیت های بازاریابی در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. پارادایم اصلی این پژوهش؛ اثبات گرا، هدف؛ توصیفی، جهت گیری پژوهش؛ کاربردی و رویکرد قیاسی است. نمونه آماری تحقیق مخاطبان شبکه اینستاگرام یک شرکت فعال در صنعت مواد غذایی است که از جدول مورگان 389 نفر به به عنوان حجم نمونه تعیین شد. در این مقاله برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بازاریابی رسانه های اجتماعی با تجربه ی برند، ارزش ویژه ی برند و مزایای رسانه های اجتماعی؛ هم چنین تجربه برند با مزایای رسانه های اجتماعی و ارزش ویژه ی برند و در نهایت مزایای رسانه های اجتماعی با ارزش ویژه ی برند ارتباط مستقیم و معنی دار دارد. نتایج حاکی از آن است که فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه ی برند تاثیرگذار است و توجه به ابعاد سرگرمی، بروز بودن، تعامل مشتری با رسانه ها و شخصی سازی سفارش ها در بهبود ارزش ویژه ی برند موثر است. مدیران می توانند از این یافته ها برای بهبود استراتژی های بازاریابی خود در رسانه های اجتماعی استفاده کنند
بررسی تاثیر تجربه برند، اعتماد و رضایت، بر وفاداری به برند در بنگاه های اقتصادی شهرها؛ مطالعه موردی: محصولات لبنی کاله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
۳۶۸-۳۵۵
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تاثیرتجربه برند بر رضایت، اعتماد و وفاداری بنگاه های اقتصادی در شهر و در اینجا محصولات لبنی کاله بوده است. برای این منظور از جامعه آماری مصرف کنندگانی که در فروشگاه های هایپراستار و شهروند در معرض نمونه های محصولات لبنی کاله قرار داشته، نمونه ای به حجم 384 نفر به روش تصادفی و در دسترس انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که تجربه برند، اعتماد و رضایت تاثیر مثبتی بر وفاداری به برند دارد.
بررسی تأثیر ابعاد تجربه برند بر رضایت برند و وفاداری برند با نقش میانجی نگرش برند و دلبستگی برند (مطالعه موردی: مشتریان بیمه پاسارگاد)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
173 - 192
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیرابعاد تجربه برند بر رضایت برند و وفاداری برند با نقش میانجی نگرش برند و دلبستگی برند می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش در زمره پژوهش های توصیفی – پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتریان بیمه پاسارگاد درسطح شهرستان ساری می باشد. برای محاسبه تعداد نمونه در جامعه نامعین از فرمول کوکران استفاده شده است که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 384 تعیین شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش، غیر احتمالی در دسترس می باشد. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد می باشد و پرسشنامه ها به صورت حضوری در اختیار مشتریان قرار گرفته است و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 0.7 تایید شد. برای تجزیه وتحلیل آماری یافته ها، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در بخش نخست، تجزیه وتحلیل توصیفی یافته ها به صورت ترسیم جداول و نمودارهای فراوانی ارائه شده است. در بخش دوم برای استنباط آماری و آزمون فرضیات از نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و مدل سازی معادلات ساختاریSmart Pls استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که تمام فرضیات تایید شده اند و همچنین نتایج نشان داده است که نگرش برند و دلبستگی به برند بر رابطه میان رضایت برند و وفاداری برند نقش میانجی ایفا می کند.
بررسی رابطه بین تجربه برند، بازخوانی برند و وفاداری برند در بازاریابی تجربی (مورد مطالعه: مارال چرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
369 - 386
حوزه های تخصصی:
هدف: در دهه های اخیر، تحقیق در خصوص برند مشتری، جایگاه ویژه ای را در حوزه های مختلف اعم از دانشگاهی و بازار کسب وکار به خود اختصاص داده است. بسیاری از محققین و مدیران شرکت به این نتیجه رسیده اند که یکی از دلایل اهمیت مفهوم ارزش ویژه برند، نام و نشان تجاری مشتری است که موجب ایجاد ارزش برای مشتریان و هم برای شرکت می نماید و درنتیجه بازاریابان می توانند با استفاده از ارزش ویژه نام و نشان تجاری بالاتر به مزیت رقابتی دست یابند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تجربه برند، بازخوانی برند و وفاداری برند در بازاریابی تجربی در شرکت مارال چرم می باشد.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مشتریان فروشگاه چرم مارال بود که با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه، بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر، پرسشنامه با 7 مولفه و 24 گویه بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری و نرم افزار Amos انجام شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که تجارب حسی از رویدادها از دیدگاه مشتریان فروشگاه چرم مارال نقش مثبتی در ایجاد تجربه برند دارد. تجارب عاطفی از رویدادها از دیدگاه مشتریان فروشگاه چرم مارال نقش مثبتی در ایجاد تجربه برند دارد. تجارب شناختی خلاق از رویدادها از دیدگاه مشتریان فروشگاه چرم مارال نقش مثبتی در ایجاد تجربه برند دارد. تجارب فیزیکی از رویدادها از دیدگاه مشتریان فروشگاه چرم مارال مثبتی در ایجاد تجربه برند دارد. تجارب هویت اجتماعی از رویداد از دیدگاه مشتریان فروشگاه چرم مارال نقش مثبتی در ایجاد تجربه برند دارد. تجربه برند از دیدگاه مشتریان فروشگاه چرم مارال تاثیری مثبت و معنادار بر بازخوانی برند دارد. بازخوانی برند از دیدگاه مشتریان فروشگاه چرم مارال تاثیری مثبت و معنادار بر وفاداری به برند دارد.اصالت/ارزش افزوده علمی: داشتن استراتژی های نوین، توجه به نکات مهم در برقراری، حفظ و گسترش روابط با مشتری و تلاش برای جلب رضایت وی تحقق اهداف مشتری محور را گسترش می دهد و در بلندمدت پایگاهی از مشتریان وفادار به ارمغان می آورد.