مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
CPTED
حوزه های تخصصی:
CPTED تئوری است که در دهه شصت میلادی، توسط جرم شناسی به نام سی. ری. جفری و در قالب کتابی با همین نام ارائه شده است (اگرچه این تئوری در گذشته توسط افرادی چون جین جاکوبز و اسکار نیومن ارائه شده بود). این تئوری بر این عقیده است که با کاربری و طراحی درست از محیط، علاوه بر کاهش فرصت های مجرمانه، می توان بر کیفیت زندگی نیز افزود. این تئوری از شش جزء تشکیل شده است: تعیین قلمرو، نظارت، کنترل دسترس، سخت سازی آماج، تصویر محله و فعالیت پشتیبانی. به عبارت دیگر، طراحی فضا باید به گونه ای باشد که میان فضاهای عمومی و خصوصی تفکیک ایجاد کند و میزان نظارت ساکنان را بر فضای اطراف خود افزایش دهد و در مجموع، تصویری مثبت از محیط به دیگران القاء کند. در این مقاله تلاش می شود تا با تکیه بر مبانی نظری این تئوری، راهبردهای کاربردی این تئوری، برای پیشگیری از جرم در مناطق مسکونی توضیح داده شود.
ارزیابی مؤلفه های نسل اول CPTED در پیشگیری از جرم (مورد مطالعه: محله دستغیب تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه باتوجه به بحران شهرنشینی در بسیاری از نقاط جهان ازجمله ایران توجه به مفهوم امنیت و ایجاد شهرهای امن به عنوان یکی از اولویتهای اساسی نظریه پردازان برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. جرم معلول عوامل متعددی است که یکی از آنها عوامل کالبدی اشت. لذا، پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیطی به کارگیری بهینه محیط مصنوع در راستای کاهش جرایم شهری است. هدف از این پژوهش بررسی نقش طراحی محیطی در پیشگیری از جرم(CPTED) در محله دستغیب شهر تهران و همچنین ارایه راهکارهایی به منظور بهبود شرایط این محله میباشد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی نگارش شده است بدین ترتیب که ابتدا با استفاده از فرمول کوکران نمونهای با حجم 377نفر در بین ساکنان محله به صورت تصادفی انتخاب شده و وضعیت شاخصهای(CPTED) در محله به وسیله پرسشنامه، مشاهده های میدانی و اسناد رسمی گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه وتحلیل شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اصول طراحی محیطی برای پیشگیری از جرم در محله دستغیب چندان رعایت نشده و این محله از امنیت نسبتاً پایینی برخوردار است به طوری که میانگین شاخصهای طراحی محیطی برای پیشگیری از جرم در محله دستغیب برابر با 2.71 در طیف لیکرت (5 1) است که حتی از حد متوسط نیز پایین تر میباشد. بنابراین، مهمترین راهکار به منظور افزایش امنیت و کاهش جرایم در سطح این محله را می توان اختلاط زمانی و مکانی فعالیتها و کاربریها و همچنین حذف یا اصلاح فضاهای فاقد نظارت بیان کرد.
تبیین نقش شاخص های کالبدی در راستای ارتقای امنیت شهروندان با رویکرد C.P.T.E.D (مطالعه موردی: بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت یکی از مهم ترین عوامل سازنده کیفیت مطلوب در طراحی شهری است که در حضور شهروندان مؤثر است. محله های شهری به مثابه یکی از اجزای اساسی ساخت کالبدی شهر از اهمیت زیادی برخوردارند. جرم معلول عوامل متعددی است که یکی از آن ها عوامل کالبدی است CPTED، طراحی مناسب و به کارگیری بهینه محیط مصنوع در راستای کاهش جرایم شهری است. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، ارتقای امنیت محیطی در محله های شهری با بهره گیری از رویکرد CPTED است. به این منظور به ارزیابی شاخص های کالبدی که در وقوع جرم در محله های شهری تأثیر می گذارند، می پردازد. مورد مطالعه این پژوهش، بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و نوع آن از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای است. با توجه به حجم نمونه تعداد ۲۵۶ پرسش نامه جمع آوری شد و با استفاده از آزمون های «هم بستگی»، «خی دو»، «نسبت» و «فریدمن» در نرم افزار آماری SPSS تجزیه وتحلیل شد. بنابر نتایج حاصل، بین تمامی شاخص های کالبدی که از طریق پرسش نامه تجزیه وتحلیل شدند به جز پوشش گیاهی، به عنوان متغیر مستقل و امنیت (متغیر وابسته)، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، با توجه به نتایج آزمون هم بستگی، کاربری اراضی و مبلمان شهری بیشترین هم بستگی را با امنیت محیطی محدوده زینبیه داشته اند. از نظر شهروندان مبلمان شهری و کاربری اراضی و دانه بندی بافت بیشترین تأثیر را بر امنیت خواهند داشت. به منظور تحقق اهداف پژوهش راهبردهایی به صورت مجزا در مورد هر شاخص ارائه شده است.
تبیین نقش شاخص های کالبدی در راستای ارتقای امنیت شهروندان با رویکرد C.P.T.E.D (مطالعه موردی: بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت یکی از مهم ترین عوامل سازنده کیفیت مطلوب در طراحی شهری است که در حضور شهروندان مؤثر است. محله های شهری به مثابه یکی از اجزای اساسی ساخت کالبدی شهر از اهمیت زیادی برخوردارند. جرم معلول عوامل متعددی است که یکی از آن ها عوامل کالبدی است CPTED، طراحی مناسب و به کارگیری بهینه محیط مصنوع در راستای کاهش جرایم شهری است. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، ارتقای امنیت محیطی در محله های شهری با بهره گیری از رویکرد CPTED است. به این منظور به ارزیابی شاخص های کالبدی که در وقوع جرم در محله های شهری تأثیر می گذارند، می پردازد. مورد مطالعه این پژوهش، بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و نوع آن از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای است. با توجه به حجم نمونه تعداد ۲۵۶ پرسش نامه جمع آوری شد و با استفاده از آزمون های «هم بستگی»، «خی دو»، «نسبت» و «فریدمن» در نرم افزار آماری SPSS تجزیه وتحلیل شد. بنابر نتایج حاصل، بین تمامی شاخص های کالبدی که از طریق پرسش نامه تجزیه وتحلیل شدند به جز پوشش گیاهی، به عنوان متغیر مستقل و امنیت (متغیر وابسته)، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، با توجه به نتایج آزمون هم بستگی، کاربری اراضی و مبلمان شهری بیشترین هم بستگی را با امنیت محیطی محدوده زینبیه داشته اند. از نظر شهروندان مبلمان شهری و کاربری اراضی و دانه بندی بافت بیشترین تأثیر را بر امنیت خواهند داشت. به منظور تحقق اهداف پژوهش راهبردهایی به صورت مجزا در مورد هر شاخص ارائه شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر کاهش جرائم فردی و افزایش امنیت در فضاهای شهری با استفاده از نظریه CPTED
حوزه های تخصصی:
امروزه امنیت در فضاهای شهری یکی از مهم ترین شاخص های کیفیت زندگی و کیفیت فضا محسوب می شود و به رغم اینکه مسأله امنیت در هر جامعه یک مقوله پیچیده و دارای ابعاد متنوع و متعدد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است، در تأمین این نیاز نمی بایست از نقش و تأثیر شهرسازی و عوامل محیطی غافل شد. تبیین نقش کالبدی شهر بر کاهش جرائم، موضوع با اهمیتی است که در قالب نظریه های نوین شهرسازی مورد بحث قرار گرفته است. این امر از آن جهت دارای اهمیت است که فرآیندهای طراحی فضاهای شهری کمتر به پتانسیل های بالقوه مناطق شهر و ساختمان ها در کاهش یا جلوگیری از جرائم توجه می شود. رویکرد CPTED در طراحی و برنامه ریزی محیط و منظرشهری، در تلاش است تا با رعایت استانداردهای ویژه ای در ساخت سیمای محیط کالبدی، به ارتقاء ایمنی در شهر دست یافته و از این راه به احساس امنیت ساکنین شهر کمک نماید. استراتژی CPTED در ارتباط با طراحی محیطی و با هدف کاهش جرم شامل اصول بنیادین است که عبارتند از: تعیین قلمرو، افزایش امکان نظارت طبیعی و مراقبت طبیعی، روشنایی، منظرسازی، امنیت فیزیکی، کنترل دسترسی، فعالیت پشتیبانی و نگهداری که بدون دانستن آنها نمی توان از این تکنیک استفاده نمود. این پژوهش با تکیه ی بر روش تحلیلی-منطقی و با توجه به اطلاعات موجود به تعریف واژه امنیت و تعریف مفهوم امنیت و نظریه های مربوط به کانون های جرم خیز در فضای شهری پرداخته است و در ادامه به رویکرد CPTED می پردازد و در نهایت راه کارهایی را در راستای بهبودی و ارتقاء امنیت برای کاهش جرائم فردی و اجتماعی در محیط شهری و محیط معماری ارائه شده است.
تأثیر کیفیت های محیط بر امنیت ادراک شده ساکنان، با تأکید بر مؤلفه های نسل اول و دوم CPTED نمونه موردی: محلات بافت فرسوده شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داشتن حس امنیت در فضای شهری از عوامل متعددی سرچشمه می گیرد که مهم ترین آنها، عوامل محیطی است. هدف از این پژوهش، بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر امنیت ادراک شده در محلات بافت فرسوده شهر سنندج، مطابق با اصول نسل اول و دوم نظریه CPTED و ارائه راهکارهای بهینه محیط مصنوع برای کاهش جرائم شهری است. برای بررسی تفاوت امنیت محلات از آزمون واریانس یک طرفه، برای سنجش سطح اثرگذاری متغیرهای مستقل از تحلیل رگرسیون و برای مقایسه تعقیبی میانگین کیفیت های تأثیرگذار بر امنیت از آزمون Tukey در نرم افزار SPSS استفاده شده است. در پایان، در نرم افزار GIS اقدام به پهنه بندی امنیت محلات شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند اگرچه محلات هدف، همه در بافتی همگن قرار دارند، تفاوت در کیفیت های محیطی موجب بروز سطوح متفاوتی از امنیت ادراک شده شده است. به گونه ای که محله قطارچیان با آماره واریانس 82/2 و سطح معنی داری 000/0 بیشترین و محله قلاچوارلان با آماره واریانس 27/2 و سطح معنی داری 000/0 کمترین امنیت ادراک شده را دارند. نتایج همچنین نشان داده اند حمایت از فعالیت ها و نظارت طبیعی با ضرایب بتای 265/0 و 167/0 و سطح معنی داری 000/0 از فاکتورهای نسل اول و آستانه ظرفیت و فرهنگ جمعی با ضرایب بتای 280/0 و 246/0و سطح معنی داری 000/0 از فاکتورهای نسل دوم، بیشترین میزان اثرگذاری را داشته اند که لازم است برای برقراری امنیت لازم در این محلات به آنها توجه بیشتری شود.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های پیشگیری از جرم در طراحی محیط بر احساس امنیت ساکنان مطالعه موردی: روستاهای دهستان طوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیاز به امنیت همواره یکی از شاخص های کلیدی کیفیت زندگی و تأمین نیازهای اساسی بوده و مسئله وقوع جرم از مهم ترین مسائل جامعه بشری به شمار رفته است. با وجود ضرورت داشتن بررسی موضوع جرایم و امنیت در جوامع شهری نسبت به جوامع روستایی، پیشرفت تمرکز مطالعات اخیر بر مباحث جرم شناسی روستایی، نشان دهنده بازگشت اهمیت این موضوع در متن جوامع روستایی است؛ به طوری که علاوه بر رویکردهای اجتماعی پیشگیری از جرم، کاربرد رویکرد پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیطی (CPTED) در مناطق روستایی توصیه شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و با توجه به هدف، از نوع کاربردی است و در آن سعی شده است با شناخت جایگاه مقوله امنیت در برنامه ریزی کالبدی روستایی، رویکرد CPTED در مناطق روستایی آزمون و میزان تأثیر آن بر میزان احساس امنیت ساکنان روستاهای دهستان طوس شناخته شود. در این پژوهش از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. بر مبنای فرمول کوکران با میزان خطای 05/0، از مجموع 6195 خانوار، تعداد 362 نمونه در سطح سرپرست خانوار به دست آمد که برمبنای قاعده تسهیم به نسبت تعداد نمونه ها به تفکیک هر روستا مشخص شد؛ سپس با ارتقای نمونه های زیر 10 خانوار در هر روستا، تعداد نهایی نمونه ها به 386 رسید. در این پژوهش در مجموع 5 مؤلفه CPTED با 41 گویه انتخاب شدند و پایایی آنها با آزمون کرونباخ تأیید شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل آماری SPSS و آزمون همبستگی اسپیرمن و الگوی رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از پرسش نامه و معناداری الگوی رگرسیون، اثرگذاری اصول این رویکرد تأیید شد. با توجه به منفی بودن ضریب مؤلفه حمایت از فعالیت های اجتماعی که بر میزان احساس امنیت هم افزا نیست و با نتیجه موردانتظار نیز هم راستا نیست، می توان بیان کرد ترتیب اثرگذاری مثبت اصول CPTED تنها به تعمیر و نگهداری، کنترل حرکت و دسترسی، قلمروگرایی و نظارت و مراقبت محدود می شود و نیاز به نقش هرچه بیشتر نهادهای دیده بانی در روستا احساس می شود تا مؤلفه حمایت را با تأثیری مثبت در تأمین حس امنیت دخالت دهند.
ارزیابی و پایش تأثیر طراحی محیطی در پیشگیری از جرم و اثر آن در احساس امنیت شهروندان با رویکرد CPTED (نمونه موردی؛ محله نعمت آباد، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۶
86 - 114
حوزه های تخصصی:
جرم معلول عوامل متعددی است که یکی از آن ها عوامل کالبدی است. در این راستا هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش طراحی محیطی در پیشگیری از جرم در محله نعمت آباد شهر تهران و همچنین ارائه راهکارهایی به منظور بهبود شرایط این محله است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش میدانی انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اصول طراحی محیطی برای پیشگیری از جرم در محله نعمت آباد به صورت مناسبی رعایت نشده است، به طوری که میانگین شاخص های طراحی محیطی برای پیشگیری از جرم در محله نعمت آباد برابر با (۹۰/۲) در طیف لیکرت است که حتی از حد متوسط نیز پایین تر می باشد. در سطح جزئی تر و در میان معیارهای CPTED، به ترتیب شاخص های مدیریت و نگهداری (۱۰/۳)، قلمروگرایی (۹۵/۲)، نظارت طبیعی (۹۰/۲)، کنترل و دسترسی (۸۹/۲)، حمایت از فعالیت های اجتماعی (۶۳/۲) دارای بیشترین میانگین بودند. نتایج بیانگر آن است که طراحی محیطی می تواند در افزایش احساس امنیت و کاهش فرصت برای وقوع اعمال مجرمانه در محله نعمت آباد تأثیرگذار باشد؛ بنابراین موفقیت در این زمینه نیازمند توجه به طراحی محیطی بافت شهری محله نعمت آباد در پیشگیری از جرم می باشد.
The Role of Social Security Spaces of Traditional Iranian Cities in Urban Crimes Reduction: With Emphasis on CPTED* Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
Importance of security and sense of peace is a one of the most important factors of urban environment. Therefore, the necessity of security in urban spaces has caused the emergence of authentic theories like Defensible Spaces and Crime Prevention through Environment Design (CPTED)*. In this paper, various literatures related to defensible space theories have been reviewed and the related keywords have been defined. Then, the role of defensible urban spaces as a social capital in the reduction of urban crimes is examined. Further, condition of defensible spaces in traditional Iranian cities has been studied with reference to the city of Isfahan. The research method is based on data and documents collected through field survey.The conclusion justifies the precedent of defensible space, in design and planning, as well as shaping historical cities. Safe and secure spaces which support social capital concept, under public surveillance and collective responsibility, works as an important aspect in reducing crimes hence; bringing about a state of stable urban security.
بررسی تأثیر شاخص های طراحی محیطی بر میزان وقوع جرائم شاخص در مناطق حاشیه نشین شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
81 - 102
حوزه های تخصصی:
رویکرد امنیت از طریق طراحی[1] یکی از مؤثرترین و کارآترین رویکردها در زمینه ارتقاء امنیت شهری است که می تواند نقش بسزایی در ایمن سازی فضاهای شهری ایفا کند. پژوهش حاضر به بررسی مناطق حاشیه نشین شهر ارومیه می پردازد و در پی یافتن شیوه های اثربخش پیشگیری از جرائم و ارائه راهکارهای مناسب برای ارتقاء امنیت و پیشگیری از جرم است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است، برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان مناطق شش گانه حاشیه نشین شهر ارومیه (دیگاله، کشتارگاه، اسلام آباد، حاجی پیرلو، وکیل آباد و چلوچاپان) بوده و حجم نمونه آماری طبق فرمول کوکران (۳۷۹) نفر می باشد. اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها در نرم افزار[2] و با استفاده از آزمون های رگرسیون چندمتغیره برای تشخیص وجود رابطه بین متغیرهای وابسته و مستقل و از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز برای تبیین شدت رابطه بین متغیرهای پژوهش استفاده شد و نهایتاً فرضیات مورد آزمون تحلیل و بررسی شدند. نتایج پژوهش حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین متغیرهای مستقل و وابسته آن می باشد. هرچقدر مؤلفه های طراحی محیطی (نظارت، قلمروگرایی، تصویر و نگهداری از فضا، فعالیت پشتیبانی و سخت کردن هدف جرم) در بین ساکنین فضاهای شهری تقویت یابد، به همان اندازه، میزان جرائم شاخص نیز در مناطق حاشیه نشین کاهش خواهد یافت. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده تصویر و نگهداری از فضا بیشترین سهم و متغیر فعالیت پشتیبانی کمترین سهم را در پیش بینی میزان جرائم شاخص در مناطق حاشیه نشین شهر ارومیه دارد.
بررسی پارامترهای تاثیرگذار بر ارتباط بین معنای فضا، جرم و امنیت فضای شهری معاصر مبتنی بر تئوری زبان الگو و CPTED (مطالعه موردی: منطقه ی یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
125 - 148
حوزه های تخصصی:
در منطقه (۱) تهران کمی گرایی و مبانی مدرنیستی باعث بروز پدیده هایی مانند عدم احساس تعلق خاطر محیطی و بی توجهی به فضای شهری شده است که این موضوع عاملی بر شکل گیری جرم در محیط شهری می باشد. پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن تصاویر ذهنی مردمی و بررسی نقشه های سیستم اطلاعات جغرافیایی شهری به دنبال یافتن پارامترهای ذهنی مردم منطقه (۱) تهران می باشد که با تکیه بر این تصاویر و تجزیه وتحلیل آن، بتواند الگوهایی زنده برای این منطقه تبیین کند. هدف اصلی این پژوهش یافتن پارامترهایی در راستای تقویت معنا و امنیت فضای شهری مبتنی بر نظریه زبان الگو می باشد که با بررسی های میدانی صورت پذیرفته و نشانه های به دست آمده از طریق استفاده از روش پژوهش پیمایشی، گردآوری اطلاعات به روش نقشه شناختی، جامعه آماری نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انجام شد. حجم نمونه (۳۲۴) نفر در (۲۷) محله با بهره گیری از فن مقایسه دوبه دو AHP و تحلیل چیدمان فضایی در تجزیه وتحلیل اطلاعات، این الگوها متناسب با روش گفته شده توسط کریستوفر الکساندر و نظریه پردازان حوزه CPTED برای منطقه (۱) به دست آمد. الگوهای به دست آمده، مختص منطقه (۱) تهران بوده و از طریق روش به کاربرده شده در این پژوهش می توان این الگوها را برای سایر مناطق شهری در ایران نیز مورد بهره برداری قرار داد.
سنجش میزان موفقیت طرح مرکز محله آخوند شهر قزوین در ارتقای سطح امنیت محله، با استناد به رویکرد CPTED(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
29 - 38
حوزه های تخصصی:
امنیت، از اساسی ترین نیازهای جامعه بشری برای زندگی اجتماعی در عرصه های همگانی می باشد. نیاز به امنیت، در دومین پله از سلسله مراتب هرم مازلو قرار گرفته است و پس از نیازهای فیزیولوژیکی، مهم ترین نیاز انسان برای دست یابی به مراتب بالای انسانی یا همان خودشکوفایی می باشد. حضور موثر و مداوم انسان در فضا نیازمند وجود امنیت است؛ بدون امنیت فضاهای شهری به فضاهایی سرد و بی روح و رعب آور تبدیل خواهند شد. رویکرد CPTED یکی از رویکردهای متاخر در افزایش امینت در فضاست. این رویکرد، روشی برای افزایش امنیت در فضاهای شهری از طریق طراحی مناسب محیطی پیشنهاد می دهد که در نتیجه آن مردم می توانند به شکلی موثر و با آسایش خاطر در فضاهای شهری حضور پیدا کنند. مرکز محله آخوند یکی از مهم ترین فضاهای شهری بافت قدیم قزوین و نماد هویت اجتماعی و فرهنگی و همچنین عرصه ای برای بروز تعاملات اجتماعی ساکنین این محله با محله های مجاور بوده است که در سال 1384 طرحی برای باززنده سازی آن ارائه شد و در سال 1387 مورد بهره برداری قرار گرفت. پژوهش حاضر تلاش می کند تا میزان امنیت مرکز محله آخوند را از طریق اصول رویکرد CPTED، مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. برای سنجش میزان امنیت فضای مذکور، روش تحقیق تطبیقی-توصیفی، به کار گرفته شده که با استناد به اصول رویکرد CPTED و همچنین از طریق مشاهدات میدانی انجام می گیرد تا بدین طریق مشخص گردد طراحی مرکز محله آخوند تا چه حد به راهبردهای CPTED در برقراری امنیت نزدیک است. نتایج پژوهش انجام شده نشان می دهد که طرح احیا مرکز محله آخوند به لحاظ تامین امنیت بسیار ضعیف بوده و در اکثر موارد در تغایر با اصول CPTED قرار دارد. بررسی های انجام شده حاکی از آن است که اصل نظارت طبیعی که یکی از اصول رویکرد مذکور در برقراری امنیت است، به هیچ طریقی در بازطراحی محله در نظر گرفته نشده است. در انتهای مقاله راهکارهایی برای افزایش امنیت مرکزمحله ارائه شده است؛ که از میان آن ها می توان به قرارگیری کاربری های متناسب با فضای مرکزمحله، جاذب جمعیت، فعال در شب و مختلط در مرکزمحله و ... اشاره کرد.
طراحی مجموعه مسکونی با رویکرد ارتقاء امنیت (نمونه موردی: شهرک مسکونی نفت اهواز)
حوزه های تخصصی:
امروزه با بحران شهرنشینی در بسیاری از نقاط جهان روبرو هستیم. تامین امنیت و ایجاد شهرهای امن در اولویت برنامه های توسعه قرار گرفته است. از نیازهای مهم در جامعه، می توان امنیت را نام برد که به دلیل افزایش جمعیت و نیاز به مجموعه های مسکونی در شهرها، ایجاد امنیت نقش مهمی را در رضایتمندی و آسایش افراد در زندگی شان ایفا خواهد نمود. با توجه به روند توسعه کشور و نیاز روزافزون به مسکن، طراحی و ساخت مسکن پایدار از ضروریات اجتناب ناپذیر می باشد. یکی از عامل های داشتن مسکن پایدار، وجود سطح امنیت مطلوب در فضای مسکونی است. در طراحی، رویکرد CPTED یکی از کارآمدترین رویکردها در مبحث افزایش امنیت است. از این رو، هدف این پژوهش، طراحی مجموعه مسکونی با رویکرد ارتقاء امنیت فضای مسکونی به وسیله بندهایی که منتج به ارتقاء امنیت فضای مسکونی می شود، می پردازد که در نظرگرفتن آن ها در طراحی می تواند به افزایش امنیت مجتمع های مسکونی منتهی شود.پژوهش حاضر دارای ماهیت کاربردی به روش توصیفی-تحلیلی،از نظر رویکرد کمی-کیفی،روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است و از ابزار پژوهش به وسیله پرسشنامه انجام گرفته و برای تحلیل دستاوردهای پرسشنامه از نرم افزار spss بهره نموده و در فرجام با استفاده از آزمون t-test در spss فرضیه های پژوهش را مورد کاوش قرار داده و درستی و نادرستی آن ها را تفحص می نمایم.از پژوهش انجام شده این برآیند حاصل گشته است که با رعایت راهکارهایی همچون تقویت احساس تعلق به محله،همبستگی میان ساکنان،از بین بردن بستر رفتارهای مجرمانه،نورپردازی و تامین روشنایی محله در شب، فراهم بودن شرایط ایمنی و... می توان باعث فزونی امنیت شهروندان و میزان رضایتمندی سکونتی آنان شد.
ارزیابی نقش فضای باز مجتمع های مسکونی بر ایجاد حس امنیت ساکنین با تاکید بر رویکرد CPTED (نمونه موردی: مسکن مهر رشت)
حوزه های تخصصی:
امنیت به عنوان یکی از شاخص های مهم کیفیت زندگی شهری و به عنوان عاملی روانی موثر بر کشش و جذابیت فضای عمومی مورد توجه می باشد. مسکن به عنوان یک عنصر تعیین کننده در سازمان اجتماعی، در شکل گیری هویت فردی، امنیت، روابط اجتماعی و اهداف جمعی افراد نقش مؤثّری دارد. با توجه به تحولات اقتصادی و فرهنگی - اجتماعی معاصر و هم چنین افزایش سرعت شهرنشینی، ایجاد مسکن در قالب مجتمع های مسکونی در راستای پاسخ گویی به نیاز طبقات مختلف مردم از مهم ترین چالش های کشورهای کمتر توسعه یافته از جمله ایران است. در همین راستا و به دلیل کمبود مسکن و گرانی آن جهت تامین مسکن اقشار آسیب پذیر مجتمع هایی در قالب مسکن مهر شکل گرفتند. نادیده گرفتن ابعاد اجتماعی و توجه به جنبه های اقتصادی در مسکن مهر موجب شکل گیری توده های از ساختمان های بی روح و عاری از سرزندگی شده است. یکی از اهداف این تحقیق بررسی مولفه های ادراکی و کالبدی موثر بر امنیت ساکنین در فضاهای باز مجتمع های مسکونی با تاکید بر رویکرد CPTED می باشد. این پژوهش از نوع تحقیق کمی و به روش توصیفی - تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و پرسشنامه صورت گرفته و تحلیل ها به کمک نرم افزار SPSS انجام شده است. مولفه های موثر بر ایجاد امنیت به 2 عامل کالبدی و روانشناختی- ادراکی دسته بندی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به طور میانگین ساکنان از امنیت مجموعه مسکن مهر رشت با توجه به مولفه های ادراکی- روانشناختی رضایت متوسط و از مولفه های کالبدی (روشنایی شبانه-رویت پذیری-کنترل ورودی ها-تفکیک مسیرها-کیفیت بصری-خدمات رسانی و...) رضایت کمی داشته اند. در نتیجه میان شاخص های فضای باز و امنیت رابطه مستقیمی وجود دارد. بنابراین، نیاز به بازنگری و توجه ویژه به امنیت فضای باز مجتمع های مسکونی امروزی به عنوان حیاط مشترک و جمعی، در راستای افزایش کیفیت زندگی و ایجاد حس سرزندگی ضروری می باشد. در همین راستا پیشنهاداتی جهت ارتقا امنیت مجموعه نیز طی جدولی ارائه شده است.
امکان سنجی کاربست رویکرد CPTED در شهرهای اسلامی (نمونه مورد مطالعه: مناطق ده گانه شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای امروز با تمام امکانات جدید، همانند گذشته قادر به تأمین آرامش و امنیت شهروندان نیستند؛ از این رو توجه به مفهوم امنیت شهروندان و روش های ارتقاء آن، به عنوان یکی از اولویت های مهم و اساسی حرفه مندان و تئوری پردازان شهری تبدیل شده است. رویکردهای جدید طراحی محیطی بر این نکته تأکید دارند که با توجه به ساختار کالبدی فضاهای شهری و تدوین و اعمال ضوابط ویژه در آن ها، می توان به میزان گسترده ای از ارتکاب جرائم شهری جلوگیری نمود. رویکرد CPTED (پیشگیری از جرایم با استفاده از طراحی محیطی) را می توان نوعی رویکرد هدفمند در جهت طراحی کارآمد و هوشمندانه مؤلفه های محیطی در کاهش جرائم دانست؛ که بطور مؤثری در افزایش سرمایه اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی، افزایش میزان رضایت مندی شهروندی و در نتیجه بهبود رفاه اجتماعی جامعه تأثیر بسزایی دارد. این پژوهش در پی آن است تا امکان اجرا نمودن رویکرد CPTED را در شهرهای اسلامی بسنجد. از این رو شاخص های شهر اسلامی و رویکرد CPTED با استفاده از آزمون های پیرسون و رگرسیون در مناطق شهرداری تبریز مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که نظارت و مراقبت از فضاهای جمعی، حمایت و بسترسازی جهت بروز فعالیت های اجتماعی، کنترل دسترسی بصری و فیزیکی به فضاهای شهری، توجه به سلسله مراتب و قلمرو فضاهای شهری، استفاده از روش های منسجم جهت حفظ و نگهداری فضاهای یاد شده به ترتیب بیشترین اهمیت را در کاربست رویکرد CPTED در مناطق ده گانه شهرداری تبریز به خود اختصاص داده اند.
بررسی نقش جنسیت در ارزیابی امنیت فضای محلهای با تأکید بر رویکرد CPTED؛ بررسی موردی: بخش میانی محله صابونپزخانه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۴
59 - 78
حوزه های تخصصی:
بدون شک امروزه یکی از معیارهای رضایت مندی افراد از فضاهای محله ای، داشتن محیطی امن و به دور از جرم محسوب می شود. بررسی ها نشان می دهد که با توجه به تفاوت هایی که میان مردان و زنان از نظر فیزیک و ابعاد جسمی از یک سو و حساسیت و خصوصیات ادراکی از سوی دیگر وجود دارد، میزان توجه به مسئله امنیت نیز در میان آنان متفاوت است. لذا این پژوهش بر پایه رویکرد CPTED، به دنبال بررسی و تعیین شاخص های تأمین امنیت از طریق طراحی محیطی با توجه به ترجیحات زنان و مردان است. روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان بخش میانی محله صابونپزخانه واقع در منطقه 12 شهر تهران تشکیل می دهند. 200 پرسش نامه در خصوص میزان تأثیر هر یک از شاخص ها در امنیت محله به شیوه تصادفی در محله تکمیل شده است. یافته ها نشان می دهد که زنان نقش تمامی شاخص ها شامل نظارت، مدیریت و نگهداری، کنترل دسترسی، قلمروگرایی و حمایت از فعالیت را در ادراک احساس ناامنی تأیید کردند؛ در حالی که در میان مردان دو شاخص نظارت و کنترل دسترسی مورد توجه بوده است. بنابراین لازم است توجه به این تفاوت در تدوین راهکارهای اجرایی دقیق تر به منظور تأمین امنیت فضاهای محله ای مد نظر قرار گیرد.
مقایسه احساس امنیت از دیدگاه کارشناسان و شهروندان، با بهره گیری از رویکرد CPTED (بررسی تطبیقی گذر تاریخی سنگ سیاه شیراز و گذر تاریخی جویباره اصفهان)
حوزه های تخصصی:
امنیت از مهم ترین و ابتدایی ترین نیازهای جوامع و ایجاد سکونتگاه های انسانی است. از نخستین سکونتگاه های غارگونه تا شهرهای پیچیده و نیز هوشمند امروزی، انسان به دنبال تأمین امنیت برای خود بوده است. امنیت سرچشمه ظهور و درخشش سایر کیفیت های شهری، همچون سرزندگی می باشد. با ظهور جریانات شهری و درهم تنیده شدن مسائل شهری، از مسائلی که به طور محسوسی از جانب طراحان شهری احساس گردید، اهمیت عاملی اساسی در پویایی و سرزندگی فضاهای شهری، یعنی احساس امنیت بود. نخستین تفکرات طراحانه پیرامون امنیت، برخوردی جبرگرایانه با محیط های شهری بوده است که چنین برخوردهایی نتایج مطلوبی را در پی نداشت. با شروع جریانات مشارکتی و دخالت دادن هر چه بیشتر شهروندان در تصمیمات شهری، ضمن توجه بیشتر به نظرات شهروندان، کارایی شهرهای امروزی دوچندان گردید. پژوهش حاضر، به دنبال بررسی امنیت از دو دیدگاه متفاوت تخصصی (کارشناسانه) و عامیانه (مردمی)، می باشد. با توجه به ضرورت دخالت دادن نظرات و آراء شهروندان به عنوان کاربران اصلی فضاهای شهری، در این پژوهش احساس امنیت در دو گذر تاریخی سنگ سیاه شیراز و گذر تاریخی جویبارهِ اصفهان، به دو صورت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، با بهره گیری از رویکرد CPTED شاخص هایی تدوین و به روزترین دستورالعمل های اجراشده جهت تأمین امنیت، بررسی شد. مقاله حاضر، نیز به دنبال ارائه راهکارهای طراحانه به منظور بهبود امنیت فضاهای شهری از طریق مقایسه تطبیقی می باشد. شاخص های استخراج شده با استفاده از تکنیک AHP و نرم افزار Expert Choice، بر مبنای نظر کارشناسان اولویت بندی و در انتها وزن هر یک مشخص گردید. جهت گردآوری داده ها و بررسی امنیت محدوده مورد مطالعه، هر یک از دو نمونه موردی انتخاب شده، به سه سکانس فضایی تقسیم و با برداشت های میدانی امتیاز هر معیار و در پایان امتیاز وزنی هر سکانس محاسبه گردید. همچنین، از شیوه های پژوهشی افرادی همچون "جک ال نسر"، جهت بررسی نظرات شهروندان استفاده شد. روش تحقیق در پژوهش پیش رو به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. نظرات شهروندان نیز از طریق پرسشنامه تدوین شده، بررسی گردید. در پایان، نظرات کارشناسان و شهروندان از طریق روش های کمی سازی به نقشه تبدیل شد. با مقایسه نقشه های تولیدشده و بر اساس امتیازات وزنی هر سکانس، علل ضعف هر یک شناسایی و راهکار مناسب در قالب راهبرد و سیاست ارائه گردید. نتایج حاصل، حاکی از آن است که امنیت ادراک شده بر اساس نظرات شهروندان و کارشناسان متفاوت می باشد، بدین معنا که امن ترین بخش گذر، از دیدگاه کارشناسان، نا امن ترین بخش از دیدگاه شهروندان می باشد. چنین نتایجی تفاوت دیدگاه کارشناسان و کاربران فضا را نمایان می کند و مهر تأییدی بر اهمیت توجه به آراء و نظرات شهروندان و دخیل ساختن آنان در فرآیندهای طراحی فضاهای شهری کارآمد و سرزنده است
کاربرد نظریه CPTED در کاهش جرایم شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۸
27 - 46
حوزه های تخصصی:
نظریه (CPTED)که مخفف crime prevention through environmental design به معنای "پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی" است که با استفاده از آن می توان با طراحی مناسب محل سکونت، کار و زندگی افراد جامعه را از ارتکاب جرائم در محیط های انسان ساخت عمومی و خصوصی آن ها در شهر مورد پیشگیری قرار داد .این نظریه، بر این باور است که "ارتکاب جرائم معلول فرصت های جرم خیزی است". در نتیجه راه حل مناسب را کم کردن فرصت های مجرمانه از طریق طراحی تخصصی مقابله با جرم می داند مقاله حاضر به بیان ویژگی های نظریه ی مذکور و روش های اجرای آن پرداخته و تلاش می کند تا با استفاده از روش های طراحی مناسب فضا ها ی زندگی شهروندان را در ابعاد خرد تا کلان از واحد های مسکونی و تجاری تا ملاحظات طراحی فضاهای عمومی باز و بسته ی شهری ایمن سازی نموده و احتمال بروز ناامنی و ارتکاب یه جرایم را به حدافل برساند با استفاده از این نظریه می توان به جای کاربرد تکنیک های صلبی مقابله با نا امنی در فضاهای شهری همچون استفاده از سیستم های پلیسی به روش های ایجابی مبتنی بر طراحی تخصصی پرداخته و میزان ارتکاب به جرایم را به طور نامحسوس به حداقل ممکنه رساند.
نگرشی کاربردی به احساس امنیت زنان در پارک های درون شهری مورد مطالعه: شهر بجنورد
حوزه های تخصصی:
نگاشت حاضر، با هدف پایش میزان احساس امنیت زنان در پارک های درون شهری در وهله ی اول و سپس شناسایی پارامترهای مؤثر بر احساس امنیت زنان و اولویت های آن در وهله ی بعدی، انجام شده است. روش شناسی تحقیق، کمی و روش آن پیمایش از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی با کاربرد خاص رویکرد طراحی محیطی (CPTED)، بوده است که بین 400 نفر از زنان 15 تا 65 ساله ی شهر بجنورد براساس شیوه ی نمونه گیری خوشه ای، طبقه بندی متناسب و تصادفی نظام مند انجام شده است. نتایج پژوهش با تأیید و اعتبارسنجی نهایی 360 پرسشنامه، نشان داد که از میان تمامی شاخص های مطرح شده برای رویکرد CPTED، تنها شاخص حمایت از فعالیت های اجتماعی است که هیچ نقشی در احساس امنیت زنان در پارک های مورد مطالعه در شهر بجنورد ندارد. اما خوانایی، نظارت و ادراک عمومی از فضا در میان سایر شاخص های روشنایی، مدیریت نگهداری، انزوا و تراکم جمعیت، نشانه ها و طراحی کلی فضا که وجود رابطه معنادار آنها با احساس امنیت زنان مورد تأیید قرار گرفت، از بالاترین میزان اثرگذاری بر احساس امنیت زنان برخوردار هستند. انزوا و تراکم جمعیت نیز دارای رابطه معکوس با احساس امنیت است. از این رو، احساس امنیت زنان را می توان نتیجه ی مدیریت و طراحی کلی فضا دانست که در سیاست ها و روند توسعه ی شهر نبایستی مورد غفلت قرار بگیرد؛ به دیگر سخن، حضورپذیری زنان در برخی فضاهای های عمومی شهر اگر پایین است، این امر نتیجه ی ساختارهای مدیریتی و نظام های معنایی آن در ارتباط خاص با نقش زنان در روند توسعه ی شهر و شکل دهی کالبدی به آن و در نتیجه القای احساس امنیت پایین به آنها در این فضاها، است.
مطالعه تطبیقی نظریه های طراحی کالبدی محیطی امن و ارائه راهنمای طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۱
99 - 115
حوزه های تخصصی:
مسئله امنیت و دفاع از قلمروها، به عنوان یکی از عوامل موثر در پایداری اجتماعی، از دغدغه های بشر نخستین تا امروز می باشد. اهمیت تاثیر ویژگی های کالبدی بر امنیت یک محیط دغدغه بسیاری از پژوهشگران معاصر بوده و نظریه هایی چون فضای قابل دفاع، CPTED، رشد ایمن و مطالعات روانشناسی هر یک از دریچه ای به موضع نگریسته اند. در این پژوهش تلاش شده ضمن نگرش جامع، با مطالعه تطبیقی مطالعات کیفی موجود و ارائه راهنمای طراحی در چارچوب یک دسته بندی جدید متفاوت، مسئله طراحی محیط کالبدی امن را تسهیل نماییم. فرض پژوهش این است که تمامی موارد پراکنده مطروحه در سه عامل اولیه رفتار قلمروپایی، نظارت طبیعی و نمود قابل تقسیم بندی بوده و می توان مرور پیشینه موضوع و تحلیل کیفی آن، با استدلال منطقی به روش تطبیقی، به دسته بندی الزامات طراحی کالبدی محیطی امن بپردازیم. به این منظور مابقی مولفه های پراکنده را زیر مجموعه ی یکی از این سه عامل کلی فرض نموده و با دسته بندی و نام گذاری این موارد، به مولفه های ثانویه زیرمجموعه مولفه های اولیه دست یافتیم. در نهایت مولفه های ثانویه ساختار فضایی و مرزبندی برای رفتار قلمروپایی، پشتیبانی از فعالیت و دید برای نظارت طبیعی، کنترل دسترسی برای هر دو و کیفیت، نگهداری و دشواری هدف برای نمود در نظر گرفته شد. در مطالعات تکمیلی می توان به میزان همبستگی و اثرگذاری هریک از این عوامل در نتیجه نهایی طراحی یک محیط امن پرداخت. این راهنمای طراحی می تواند به عنوان الزامات طراحی با هدف اعمال مولفه های غیر عامل یک محیط امن در طراحی شهری و محیط های همسایگی و محله ها مبنای عمل قرار بگیرد.