مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
جوان
منبع:
دانش انتظامی همدان سال سوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۱۰)
101 - 134
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با عنوان «شناخت تأثیر بیکاری در گرایش جوانان به اعتیاد با تأکید بر عوامل جمعیت شناختی» انجام شده است. روش تحقیق حاضر، روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه را کلیه جوانان دختر و پسر معتاد شهر همدان در محدوده سنی 15-40 ساله شهرستان همدان در سال 1394 تشکیل داده که بر اساس اطلاعات موجود تعداد کل این افراد 2680 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 336 نفر برآورد شده و واحدهای تحلیل با شیوه طبقه بندی ساده انتخاب گردیدند. برای گردآوری اطلاعات، از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی پرسشنامه ها به شیوه صوری و محتوایی و سنجش پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ انجام گردید که میزان پایایی حاصله در تمامی متغیرها بالاتر از 7/0 به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات، از آمار توصیفی جهت توصیف اطلاعات و در بخش آمار استنباطی و جهت آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های رگرسیون خطی ساده، t گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چند متغیری استفاده گردید. کلیه اطلاعات پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 تجزیه وتحلیل و توسط نرم افزار AMOS آزمون مدل شد. نتایج این بررسی نشان داد که بین عوامل سه گانه مورد مطالعه در راستای بیکاری و اعتیاد به مواد مخدر یعنی نابرابری در فرصت های شغلی، فقر فرهنگی ناشی از بیکاری، فقر مادی ناشی از بیکاری، و عوامل جمعیت شناختی یعنی جنسیت، سن و میزان تحصیلات هر سه مؤلفه اقتصادی بر روی گرایش به اعتیاد جوانان شهرستان همدان اثر داشته اما از بین مؤلفه های جمعیت شناختی تنها سن اثر معنادار داشته و میزان تحصیلات و جنسیت عوامل اثرگذار بر گرایش به اعتیاد مواد مخدر شناسایی نشدند..
مطالعه جامعه شناختی نقش فرایند اجتماعی در تبیین رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، بروز رفتارهای پرخطر در بین قشر جوان از مسائل و آسیب های اجتماعی است که به یکی از مهم ترین و گسترده ترین دل نگرانی های جوامع بشری تبدیل شده است. با وجود کوشش های بسیاری که در دهه های اخیر برای افزایش آگاهی کنشگران درباره پیامدها و کاهش این رفتارها انجام شده، همچنان بروز رفتارهای پرخطر، سیر صعودی داشته است. بر این اساس، پژوهش حاضر نیز با هدف مطالعه جامعه شناختی نقش فرایند اجتماعی (نظریه های یادگیری اجتماعی و کنترل اجتماعی) در تبیین رفتارهای پرخطر در بین جوانان کلان شهر تبریز انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است و جامعه آماری، شامل کلیّه افراد 15-34 سال شهر تبریز به تعداد 579694 نفر است که از این تعداد، 630 نفر با استفاده از فرمول آماری کوکران و به شیوه خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسش نامه محقق ساخت است. همچنین برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهایSPSS و Smart-PLS استفاده شده است. یافته ها نشان داد همبستگی بین متغیرهای کنترل اجتماعی، جامعه پذیری، شکاف نسلی و همنشینی افتراقی با رفتارهای مخاطره آمیز به لحاظ آماری معنادار بوده است. همچنین، نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری پژوهش نشان داد متغیرهای حاضر در مدل مسیر، 9/29 درصد از تغییرات متغیر وابسته رفتارهای پرخطر را تبیین کرده اند.
آموزه های تعلیمی بر مبنای حضور نسل های متفاوت در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
76 - 98
حوزه های تخصصی:
شاهنامه شاهکاری ادبی از فردوسی است. او در این اثر ارزشمند، با آگاهی از تفاوت های طبیعی کودک و جوان و پیر به بررسی ابعاد مختلف ادبیات تعلیمی می پردازد تا بتواند مفاهیم و مقاصد منظور خود را که سرشار از نکات تعلیمی ناب است، به بهترین شکل ممکن برای خوانندگان بیان کند. شناخت ویژگی های نسل های مختلف می تواند نقش مهم و کاربردی ادبیات تعلیمی را نشان دهد. درواقع تفاوت مضامین تعلیمی، برخاسته از تفاوت در دوره های زندگی، فکری، قدرت بدنی و آگاهی های ناشی از تجربه آموزی آنان در جامعه است. در این جستار، پژوهشگر می کوشد جلوه ادبیات تعلیمی و شاخصه های آن را ازنظر تفاوت نسل ها در شاهنامه واکاود. با بررسی موضوعاتی مانند نام خواهی، نیک نامی، نیکوکاری، شجاعت، آینده نگری، فضیلت علم و دانش، پند و اندرز و... مشخص شد که فردوسی مضامین تعلیمی را در رابطه با هر نسل چگونه به کار برده است. فردوسی باتکیه بر آموزه های تعلیمی کودکان را به هنرآموزی، جوانان را به آگاهی آموزی و نصیحت پذیری و پیران را به کیاست، تدبیر، نصیحت گری و راهنمایی دعوت می کند.
عوامل تأثیرگذار بر هویت دینی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام شهریور ۱۴۰۰ شماره ۲۸۵
41-54
حوزه های تخصصی:
مسئله هویت دینی جوانان با توجه به نقش کلیدی و سازنده جوانان در جامعه و آینده کشور، اهمیتی بس ویژه و قابل تأمل دارد. از سوی دیگر، هویت دینی در منابع دینی ما پایه و اساس دیگر هویت هاست و می توان گفت که قوام این هویت باعث قوام سایر هویت ها و زوال آن موجب چالش در دیگر هویت ها خواهد شد. ازاین رو، هدف این پژوهش تبیین عوامل تأثیرگذار بر هویت دینی جوانان است. روش تحقیق تحلیل اسناد و توصیف آیات و روایاتی است که به اهمیت دوران جوانی در میان ادوار مختلف زندگی اشاره کرده اند و همچنین به مسئله هویت دینی و عوامل مؤثر بر شکل گیری آن پرداخته اند. یافته ها حاکی از آن هستند که نه تنها عوامل فردی و خودشناسی، بلکه عوامل اجتماعی نظیر خانواده، گروه همسالان و رسانه ها نیز در تکوین هویت دینی سهمی بسزا و چشم گیر دارند.
بررسی اثربخشی روش الگویی در تربیت دینی جوانان از از منظر قرآن و حدیث
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم آذر ۱۴۰۰ شماره ۲۹
83 - 72
حوزه های تخصصی:
نگرش اسلام به جوان و جوانی مبتنی بر واقعیت است. جوانان یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین اقشار جامعه می باشند، لذا توجه به امر تربیت دینی آنها بسیار حیاتی و ضروری است؛ و از طرفی شناخت و بکارگیری روش های صحیح و تأثیرگذار در تربیت دینی جوانان از مهم ترین مباحث تربیتی است. تربیت به وسیله الگو یکی از کارآمدترین روش های تربیت است که می توان آن را «روش الگویی» نامید. از آنجا که این روش محتوای تربیت را به صورت عینی و عملی ارائه می دهد؛ در سرتاسر زندگی و ابعاد مختلف آن مؤثر است. به همین دلیل است که در قرآن کریم و احادیث معصومین علیهم السلام به معرفی الگوها و پیروی از الگوهای حسنه تأکید شده است. نوشتار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی و کنکاش در متون دینی پرداخته و تأثیر و نقشِ بکارگیری روش الگویی در تربیت دینی جوانان را بیان می نماید. برای دستیابی به این هدف پس از مفهوم شناسی واژه هایِ روش، الگو، تربیت و جوان، به تبیین مبانی انسان شناسی روش الگویی از جمله: فطرت مستعد و الگوپذیر، خودشناسی، کمال خواهی، زیبایی جویی و آزادی و استقلال طلبی پرداخته شده است و در پایان گونه های اجرایی این روش در سه دسته «الگودهی»، «الگوپردازی» و «الگوزدایی» به تفکیک تبیین شده است.
ارزیابی کارکرد مکان سومی کافه ها برای جوانان در خیابان انقلاب و ولیعصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۲
37 - 52
حوزه های تخصصی:
مکان های سوم، مکان های عمومی و جذابی هستند که زندگی غیررسمی شهروندان در آنها شکل می گیرد و از این رو به پویایی فضای شهری که بستر حضور این مکان ها هستند، کمک می کنند. با توجه به ویژگی مکان های سوم و نیازهای گروه سنی جوان که برقراری روابط اجتماعی با گروه همسالان و پر کردن اوقات فراغت است، در این پژوهش از میان انواع مکان های سوم، کافه ها که نماینده مبادله اجتماعی و مطابق با نظر الدنبرگ بارزترین نمونه مکان سوم هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر در حیطه پژوهش های کیفی قرار دارد که با استفاده از روش تحلیل موضوعی به بررسی کافه ها و کافی شاپ های دو خیابان انقلاب و ولیعصر شهر تهران می پردازد. هدف این پژوهش تطابق دادن مکان های مذکور با ویژگی های مکان سوم و جاذب جوانان و تأثیر آنها بر تولید فضا بر اساس تفاوت کارکردی کافه و کافی شاپ و نقش متفاوتشان در شکل دهی به زندگی روزمره است. نتایج حاصل نشانگر آن هستند که اگرچه این مکان ها کارکرد اولیه یکسانی دارند، اما فرم و کارکردهای ثانویه آنها تحت تأثیر ویژگی های بستر قرارگیری شان به گونه ای متفاوت شکل می گیرد. همین امر سبب بازتولید تمایز ماهیت کافه ها و کافی شاپ ها به عنوان مکان های سوم و بازخورد آنها بر بستر قرارگیری شان می گردد.
بررسی جایگاه پیر و جوان در مقامات حمیدی
حوزه های تخصصی:
«مقامات حمیدی» یکی از آثار ارجمند نثر فارسی و حاکی از مطالب خواندنی گوناگون با اشخاص متفاوت است که قاضی حمید الدین در مقامه های خود بدان پرداخته است، یکی از این مولفه های مهم این دو کتاب، جایگاه دو شخصیت پیر و جوان است در صحنه های گوناگون این کتاب است که البته در مقامات بسامد واژه «پیر» و نقش آن نسبت به« جوان » بیشتر است و در واقع نگارنده به این دو مقوله توجه ویژه داشته است، از نظر قاضی حمید الدین موی سفید مایه اعتبار نیست و بلکه جایگاه خرد است که پیر را کرامت و بزرگی می بخشد و این بزرگی و حشمت می تواند نصیب یک جوان خردمند و باهوش و فراست نیز باشد تا در جوانی در مرتبه پیری بنشیند، در این متن پیر و جوان علاوه بر جنبه های ظاهری در نقش های استعاری و کنایی نیز ظاهر شده اند؛ اما آنچه مورد نظر قاضی بلخ است پیر خردمند است که این پیر می تواند جوان دارای هوش و رای نیز باشد؛ از این رو این مقاله با روش تحلیل محتوا و به وسیله ابزار کتابخانه نقش این دو شخصیت را در این متن بررسی می کند.
از خود بیگانگی: مقایسه ای از دیدگاه هگلیان جوان و برخی مفسران قرآن
حوزه های تخصصی:
از خود بیگانگى »alienation« یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختى است که در رشته هاى گوناگون علوم انسانى ازجمله جامعه شناسى، روان شناسى، فلسفه و حتى روان پزشکی مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه این موضوع در جهان با نام تئوری انتقادی شناخته شده ولی در تعالیم اسلامی نیز از ابعاد مختلفی به آن پرداخته شده است. این واژه با نظریات مارکس در توصیف طبقه کارگر وارد سازمانها شد و اگر چه از آن زمان تا کنون شکلهای متعددی از «از خود بیگانگی » مورد نظر اندیشمندان چپ گرا بوده است ولی اصل موضوع همیشه بوده و به آن توجه ویژه ای شده است. در مقاله حاضر علاوه بر بیان مقدمه ای بر «از خود بیگانگی » به مقایسه بین قرآن و اندیشمندان پیشرو تئوری انتقادی از جمله هگل، مارکس و... پرداخته شده است. در این پژوهش ابتدا با توجه به شباهت این موضوع در اندیشه صاحب نظران مسلمان و اندیشمندان پیرو مکتب هگلیان جوان پرداخته شده است. سپس ضمن بررسی این موضوع از دیدگاه قرآن نگرشهای مختلف با همدیگر مقایسه شده اند. این مقایسه در قسمت نتیجه گیری ارائه شده است.
نقش فضای سایبری بر تغییرات سبک زندگی (با تأکید بر جوانان شهر یزد)
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹
81 - 100
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی مجموعه ای از ارزش ها، طرز تلقّی ها، شیوه های رفتاری و سلیقه هاست که متأثّر از نوع باورها (جهان بینی) و ایدئولوژی حاکم بر فرد و جامعه است. در دنیای مدرن امروز، رشد بی رَویه رسانه ها و فنّاوری های نوین اطّلاعاتی باعث شده تا فضای مجازی بر همه ابعاد زندگی انسان سایه افکند. فضای مجازی دنیایی جدید و موازی است که با خطوط ارتباطی جهان خلق و نگهداری می شود و جزئی از زندگی اجتماعی و آمیخته با آن است. این پژوهش با هدف بررسی نقش فضای سایبری بر تغییرات سبک زندگی (با تأکید بر جوانان) انجام شده است. روش تحقیق حاضر کاربردی، توصیفی و پیمایشی بوده است. جامعه آماری، جوانان شهر یزد (182094 نفر) بودند که تعداد 384 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور سنجش سبک زندگی از مقیاس شیردل و همکاران (1400) و برای سنجش استفاده از فضای مجازی از مقیاس محقّق ساخته استفاده شده است. داده های به دست آمده با نرم افزار spss نسخه 24 پردازش و تحلیل شد. یافته های حاصل از ضرایب رگرسیون نشان داد فضای مجازی بر مؤلّفه های سبک زندگی «استفاده از سبک های فراغتی نوین، استفاده از سبک زندگی دینی، مدیریت بدن، استفاده از رسانه های خارجی، استفاده از سبک زندگی ورزشی و استفاده از رسانه های نوین»، به ترتیب تأثیر 6/42، 9/38، 4/21، 2/33، 4/18 و 7/46درصد دارد (0.05P < )؛ بنابراین آموزش، آگاه سازی و تقویت رسانه های داخلی برای مقابله با اثرات منفی فضای مجازی بر جوانان، بسیار ضروری است.
تأثیر دو گانه رسانه ها بر نگرش جوانان به آسیب های اجتماعی در استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۷
21 - 46
این تحقیق با هدف تعیین تأثیر دو گانه ی رسانه ها (رسانه های چاپی، الکترونیکی و دیجیتال) بر نگرش جوانان به آسیب های اجتماعی در استان بوشهر انجام گرفت. روش تحقیق، پیمایشی از نوع مقطعی توأم با روش همبستگی است. نمونه ای به حجم 1030 نفر با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای از بین جوانان دختر و پسر 18 تا 35 ساله استان بوشهر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه نگرش به آسیب های اجتماعی، پرسشنامه نگرش به رسانه و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی استفاده شد. یافته ها نشان داد بیشترین رسانه مورد استفاده، تلویزیون داخلی (2/92 درصد) و شبکه های ماهواره (9/77 درصد) بود. تحلیل واریانس مختلط بیانگر این بود که بین میزان ساعات استفاده از رسانه های داخلی و خارجی تفاوت معنی داری وجود دارد. بین دو گروه دختران و پسران از نظر میزان استفاده از رسانه ها تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین، بین نگرش جوانان به رسانه داخلی و خارجی در زمینه ترویج و پیشگیری از آسیب های اجتماعی تفاوت معنی داری وجود داشت. یافته بعدی این بود که از نظر جوانان، نقش رسانه ها در ترویج آسیب های اجتماعی بالاتر از نقش پیشگیرانه آنهاست. تحلیل رگرسیون نشان داد ماهواره، تلویزیون داخلی، سایت های اینترنت خارجی و مجلات و روزنامه های داخلی، بهترین پیش بینی کننده های نگرش جوانان دختر به آسیب های اجتماعی هستند. در گروه پسران نیز ماهواره، تلویزیون داخلی، بازی های رایانه ای داخلی، سایت های اینترنت خارجی و رادیوهای داخلی بهترین پیش بینی کننده های نگرش آنان به آسیب های اجتماعی است. این تحقیق نشان داد 22 درصد واریانس نگرش جوانان دختر و 18 واریانس نگرش پسران به آسیب های اجتماعی توسط رسانه ها قابل تبیین است.