مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۸۱.
۶۸۲.
۶۸۳.
۶۸۴.
۶۸۵.
۶۸۶.
۶۸۷.
۶۸۸.
۶۸۹.
۶۹۰.
۶۹۱.
۶۹۲.
۶۹۳.
۶۹۴.
۶۹۵.
۶۹۶.
۶۹۷.
۶۹۸.
۶۹۹.
۷۰۰.
اضطراب
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
45-56
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: اعتقادات مذهبی یکی از عوامل بسیار مهم در زندگی انسان است و می تواند بر سلامت روانی او تأثیرگذار باشد. ازاین رو، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی نگرش مذهبی با علائم روان شناختی در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهر ارومیه در سال 1395 صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی - مقطعی و از نوع همبستگی است. در این مطالعه تعداد 350 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی روستایی شهر ارومیه در سه ماهه ی چهارم سال 1395 با روش نمونه گیری خوشه یی تصادفی دو مرحله یی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده ی پژوهش پرسش نامه یی دارای سه قسمت بود که بخش اول در مورد اطلاعات جمعیت شناختی با 8 سؤال، بخش دوم نگرش مذهبی دارای 25 سؤال و بخش سوم مربوط به سنجش افسردگی، اضطراب و استرس، دارای 21 سؤال بود. زنان باردار پس از توضیح اهداف پژوهش و رضایت نمونه ها پرسش نامه ها را تکمیل کردند. داده ها با آزمون های تی، کای دو، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در پژوهش حاضر همبستگی معکوس و معناداری بین نگرش مذهبی با افسردگی، اضطراب و استرس مشاهد شد. بدین معنی که هر چه نگرش مذهبی افزایش یابد افسردگی، اضطراب و استرس زنان باردار کاهش پیدا می کند (001/0P<). همچنین بین سازه های افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی مثبت و معنادار مشاهده شد؛ بدین صورت که با افزایش افسردگی، اضطراب و استرس نیز افزایش می یابد (001/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، نگرش های مذهبیِ قوی تر می تواند موجب ارتقای سلامت روان زنان باردار شود.
اثر تعدیل کننده ی دین داری بر رابطه ی تعداد فرزند و اضطراب مادران تک فرزند و مادران دارای دو فرزند و بیشتر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با وجود تحقیقات مختلف همچنان تصویر ناهماهنگ و مبهمی از آثار تک فرزندی یا تعدد فرزندی بر والدین به ویژه مادران وجود دارد و هنوز مشکل ساز بودن تک فرزندی در تولید اضطراب مادران در مقایسه با مادرانی که بیش از یک فرزند دارند کاملاً ثابت نشده است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف اثر تعدیل کننده ی دین داری بر رابطه ی تعداد فرزند با اضطراب مادران تک فرزند و مادران دارای دو فرزند و بیشتر انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است که به روش همبستگی صورت گرفته است. جامعه ی مورد مطالعه مادران استان البرز و تهران در سال تحصیلی 93-94 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس 384 نفر بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. در پاسخ به پرسش ها دو گروه از مادران (جامعه ی مورد مطالعه) بررسی شدند. گروه اول مادران تک فرزند (192 نفر) و گروه دوم مادران دارای دو فرزند و بیشتر (192 نفر) را تشکیل می دادند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه ی دین داری خدایاری فرد و همکاران و پرسش نامه ی اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر بود. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که دین داری نمی تواند متغیّر تعدیل کننده در رابطه ی بین تعداد فرزند و اضطراب مادر باشد. علاوه براین، بین تعداد فرزند و اضطراب مادران رابطه ی معناداری وجود داشت (118/0 = R)، اما بین تعداد فرزند و دین داری مادران رابطه ی معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده ی توجه بیشتر مسئولان و متصدیان عرصه ی تعلیم و تربیت و سلامت کشور در زمینه ی دین داری و تعداد فرزندان و همچنین نقش دین داری در کاهش اضطراب خانواده های ایرانی است.
بررسی تأثیر نوای اذان در میزان اضطراب و درد بیماران بعد از عمل سزارین با روش بیهوشی اسپاینال: مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
د.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و تصویرسازی ذهنی بر سطوح کورتیزول، اضطراب و اعتمادبه نفس دانشجویان افسری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اضطراب و اعتمادبه نفس عواملی اند که عملکرد فرد را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تمرینات ذهن آگاهی و تصویرسازی ذهنی بر سطوح کورتیزول، اضطراب و اعتمادبه نفس دانشجویان افسری بود. روش پژوهش نیمه تجربی بود. 45 دانشجوی افسری مرد در این پژوهش به طور داوطلبانه شرکت کردند و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. در پیش آزمون اضطراب، اعتمادبه نفس و همچنین سطح کورتیزول بزاقی در هر سه گروه اندازه گیری شد. دو گروه آزمایش، پروتکل مربوط را انجام دادند و سپس پس آزمون با توجه به پیش آزمون انجام گرفت. نتایج نشان داد که تمرینات ذهن آگاهی و تصویرسازی تأثیر معناداری بر اعتمادبه نفس، اضطراب و سطح کورتیزول بزاقی داشته است. همچنین بین گروه ها از لحاظ تأثیرپذیری تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P<) .به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تمرینات ذهن آگاهی و تصویرسازی می تواند راهبردی برای کاهش سطح کورتیزول بزاقی، اضطراب و بهبود اعتمادبه نفس در دانشجویان افسری باشد. ازاین رو به مسئولان و مدرسان در ارگان های نظامی پیشنهاد می شود که با برگزاری کارگاه ها و بهره گیری از این راهبردها به منظور بهبود اضطراب و اعتمادبه نفس و به تبع آن ارتقای عملکرد دانشجویان استفاده کنند.
ترس از حرکت و اضطراب ناشی از درد در ورزشکاران با سابقه آسیب عضلانی-اسکلتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب های ورزشی، از تجربه های بسیار سخت و خطرناکی است که ورزشکاران در طول فعالیت ورزشی خود با آن روبه رو می شوند. حتی پس از بهبود، عوامل روان شناختی مثل ترس از حرکت و اضطراب می توانند بر بازگشت به ورزش تأثیر بگذارند. هدف پژوهش مقایسه ترس از حرکت یا آسیب مجدد و اضطراب ناشی از درد در ورزشکاران با و بدون سابقه آسیب دیدگی عضلانی اسکلتی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش پژوهش علّی-مقایسه ای بود. در این تحقیق 60 ورزشکار مرد حرفه ای و نیمه حرفه ای رشته های مختلف ورزشی کشور شرکت داشتند که 30 نفر از آنها سابقه آسیب دیدگی عضلانی-اسکلتی داشتند و حداقل دو ماه از حضور در میادین و فعالیت ورزشی دور بودند. نمونه گیری به صورت در دسترس و هدفمند بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از پرسشنامه های ترس از حرکت و اضطراب ناشی از درد استفاده شد. داده ها با آزمون تی مستقل تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین دو گروه ورزشکاران با و بدون سابقه آسیب دیدگی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥p). بدین معنی که ترس از آسیب مجدد و اضطراب ناشی از درد گروه با سابقه آسیب دیدگی نمرات بالاتری نسبت به گروه بدون سابقه آسیب کسب کردند. بنابراین شناسایی عوامل شناختی مهم درگیر در ادراک درد و وجود برنامه های توانبخشی برای بهبود روانی و درگیری ذهنی پس از آسیب دیدگی ورزشکاران حائز اهمیت است.
رابطه افسردگی، اضطراب، استرس و نگرانی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان جویبار
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین افسردگی، اضطراب، استرس و نگرانی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و از نظر روش، همبستگی بود. کلیه دانش آموزان پایه ششم آموزش و پرورش شهرستان جویبار در سال تحصیلی 00-1399 به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند که تعداد آن ها برابر ۱۱۴۰ نفر (دختر: 540 نفر و پسر: 600 نفر) بود. مطابق با جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان (1970)، تعداد 291 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت (دختر: 138 نفر و پسر: 153 نفر) انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های استاندارد افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند (1995)، نگرانی دهشیری و همکاران (1388) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. با بهره گیری از نرم افزار SPSS23 و در سطح معنی داری 0/05=a، یافته ها نشان داد که بین افسردگی، اضطراب، استرس و نگرانی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم رابطه منفی معنی داری وجود دارد. بنابراین، از جمله روش های ارتقاء عملکرد تحصیلی در دانش آموزان توجه به شیوع و کنترل متغیرهای روان شناختی و ارتقاء سلامت روان دانش آموزان از جمله کاهش افسردگی، اضطراب، استرس و نگرانی است که باید در خانواده، مدرسه و جامعه به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
رابطه اضطراب ناشی از کرونا با بروز اختلال وسواس فکری عملی در زنان خانه دار شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه شیوع کرونا ویروس تبدیل به یک بحران بزرگ جهانی شده و کشورهای زیادی از جمله ایران را درگیر کرده است. از عواقب شیوع کرونا ویروس ایجاد اضطراب و اختلال وسواس فکری عملی (OCD) است. هدف این پژوهش رابطه اضطراب ناشی از کرونا با بروز اختلال وسواس فکری عملی در زنان خانه دار شهر اصفهان بود. روش: روش تحقیق حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه وسواس فکری عملی مادزلی و پرسشنامه مقیاس اضطراب کرونا ویروس بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان خانه دار شهر اصفهان بود. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و حجم نمونه 100 نفر بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی پیرسون، انحراف معیار و میانگین استفاده گردید. با استفاده از نرم افزار SPSS-21 انجام گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بین اضطراب کرونا (علائم روانی)، با اختلال وسواس فکری عملی ، رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (0/001 p<، 0/41 =r). همچنین بین اضطراب کرونا (علائم جسمانی)، با اختلال وسواس فکری عملی در سطح رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (0/001 p<، 0/31 =r)، نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، اضطراب کرونا می تواند در بروز اختلال وسواس فکری عملی زنان خانه دار شهر اصفهان مؤثر باشد.
پیش بینی اضطراب کووید- ۱۹ براساس سبک های تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رفتار، تفکر و واکنش های عاطفی افراد در بحران ها کمک شایانی به کاهش و پیشگیری از آسیب ها در جنبه های مختلف زندگی، به ویژه بُعد روانی خواهد کرد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب کرونا بود. به منظور دست یابی به هدف پژوهش، 305 نفر با میانگین سنی 6/34 (انحراف معیار 04/9) از استان مرکزی ازطریق فراخوان برخط در این مطالعه شرکت کردند. شرکت کنندگان به پرسشنامه سبک های تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرج، 2006) و مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علی پور و همکاران، 2020) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری در این پژوهش نشان داد ابعاد سازش یافته (پذی رش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاه) و سازش نایافته (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نش خوار فکری، فاجع ه آمیزپنداری) تنظیم هیجانی به طور معناداری بُعد جسمانی و روانی اضطراب کرونا را پیش بینی می کنند (05/0p<). همچنین، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سطح تحصیلات و سن می تواند 25درصد از علائم روان شناختی و ۳۴درصد از علائم جسمی تغییرات اضطراب کرونا را تبیین کند. به طورکلی، می توان گفت که بحران هایی مانند شیوع ویروس کووید ۱۹ بر سلامت روان افراد جامعه تأثیر می گذارد. میزان آسیب در ابعاد هیجانی مانند اضطراب تحت تأثیر سبک تنظیم شناختی هیجان، سن و سطح تحصیلات افراد قرار می گیرد.
نقش میانجی پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) در رابطه بین اجتناب تجربی با علائم وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
11 - 31
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) در رابطه بین اجتناب تجربی با علائم وسواس فکری-عملی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری، تحلیل مسیر) و جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه سمنان در سال تحصیلی 99-1398 بود که با روش نمونه گیری دردسترس، 311 دانشجو از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجدید نظر شده وسواس فکری عملی (فوا، هاپرت، لیبرگ، لانگر، کیچی، هجکاک سالکوسیکس)، نسخه دوم پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند، هیز، بائر،کارپنتر و زاتل) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لوی باند و لوی باند) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان دادند اجتناب تجربی با علائم وسواس فکری-عملی رابطه مستقیم و معناداری دارند و پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) در رابطه اجتناب تجربی و علائم وسواس فکری-عملی نقش واسطه ای دارد و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. باتوجه به نتایج پژوهش و نقش واسطه ای پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) در ارتباط نشانگان وسواس فکری-عملی، برنامه ریزی جهت ارتقای انعطاف پذیری روانی می تواند نقش مهمی در کاهش نشانگان وسواس فکری-عملی به واسطه پریشانی روان شناختی(استرس، اضطراب و افسردگی) داشته باشد.
مقایسه تداعی های ضمنی و آشکار پرخاشگری و اضطراب در نوجوانان پسر دارای رفتار قلدری و بدون رفتار قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
166 - 193
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه تداعی های ضمنی و آشکار مربوط به پرخاشگری و اضطراب در نوجوانان پسر دارای رفتار قلدری و بدون رفتار قلدری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل دانش آموزان پسر ۱۲ تا ۱۹ ساله شهر تهران در مقطع متوسطه اول و دوم بود که تعداد 113 دانش آموز از چهار دبیرستان پسرانه به روش نمونه گیری خوشه ای در سال تحصیلی 1398-99 انتخاب شدند. به منظور شناسایی دانش آموزان با و بدون قلدری، از فرم نامگذاری قلدری همسالان (پکاریک و همکاران، ۱۹۷۶) استفاده شد. برای جمع آوری داده های پژوهش نیز با استفاده از پرسشنامه قلدری ایلی نویز (اسپلیج و هالت، ۲۰۰۱)، چک لیست علاِئم بالینی Scl-90 (دراگوتیس، لیپمن و کوی، ۱۹۷۳) و آزمون تداعی ضمنی ( (IATبر اساس مدل گرینوالد و همکاران (۱۹۹۸) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از آزمون مقایسه میانگین، و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که تفاوت نمرات تداعی ضمنی پرخاشگری و اضطراب در دو گروه با و بدون قلدری معنادار است؛ اما تنها نمرات تداعی آشکار پرخاشگری دو گروه معنادار بود و تداعی اشکار اضطراب در دو گروه تفاوتی نداشت. یافته ها همچنین نشان داد که تداعی آشکار و ضمنی پرخاشگری، و تداعی ضمنی اضطراب می توانند رفتار قلدری را با اطمینان پیش بینی نمایند (0001/0p≥ ). این نتایج تایید کننده نقش تداعی های ضمنی و آشکار در عرصه بالینی است؛ و در شناخت بهتر رفتار قلدری کمک می نماید، تا در تدوین برنامه های آموزشی و مداخله های روانشناختی مورد ملاحظه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و تلفیق طرحواره درمانی با مصاحبه انگیزشی بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و طرحواره درمانی تلفیقی با مصاحبه انگیزشی و بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روش: روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مراجعه کننده به بخش دیالیز بیمارستان بعثت همدان در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 45 بیمار بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. بیماران گروه های آزمایش مداخلات مربوطه را به مدت 10 جلسه، به صورت فردی دریافت نمودند. داده های به دست آمده از مقیاس (HADS)، با آزمون های آماری تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده می شود (01/0 P< ). نتایج آزمون بن فرونی نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده می شود (01/0 < P )؛ اما بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش تفاوت معنی داری مشاهده نمی شود (01/0 P> ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، پیشنهاد می گردد روانشناسان و متخصصان سلامت از این دو روش درمانی برای کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه استفاده نمایند.
تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
111 - 130
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوع فیبرومیالژیا در زنان و اختالالات روانشناختی همبود مانند اختلالات اضطرابی و خواب منجر به خلل در درمان جسمانی و کاهش کارکرد زندگی سالم بیماران می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه تعداد 34 نفر از مراجعه کنندگان مبتلا به فیبرومیالژیا بیمارستان بوعلی شهر تهران در سال 1397 از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل (لیست انتظار) منتسب شدند. از طریق 8 جلسه، آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش انجام شد. همزمان گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه های اضطراب بک، درد مک گیل و اختلال خواب کولین اسپایت پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم اضطراب، خواب و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تأثیر معناداری دارد (001/0>p-value). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق ایجاد و توسعه پذیرش و انعطاف پذیری روانشناختی، می تواند از آسیب های روانشناختی بیماران بکاهد و منجر به کاهش شدت درد، اختلال خواب و اضطراب گردد.
اثربخشی درمان فراشناختی بر نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
151 - 164
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن است که اثر زیادی بر سلامت روان بیماران دارد. ازاین رو، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس بود. روش: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بر روی 30 نفر از افراد مبتلا به پسوریازیس شهر مشهد انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت مداخله 8 جلسه ای درمان فراشناختی قرار گرفتند، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. پرسشنامه نگرانی تصویر بدنی (BICI)، مقیاس درجه بندی اضطراب همیلتون (HAM - A) و پرسشنامه افسردگی بک-II (BDI - II) در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در نمره های نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>p). نتیجه گیری: روش درمان فراشناختی تأثیر بسزایی بر کاهش نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس دارد و درمانگران می توانند از این روش در جهت کاهش نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی این بیماران استفاده نمایند.
مدلسازی معادله ساختاری اختلال شخصیت مرزی و ناگویی هیجانی: نقش واسطه ای افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت مرزی با الگویی از بی ثباتی خلق، روابط بین فردی، هویت و نیز تکانشگری مشخص می شود که هزینه زیای را بر سیستم بهداشتی کشورها وارد می کند. هسته اصلی اختلال شخصیت مرزی دشواری در تنظیم هیجان است که یکی از مولفه های دشواری در تنظیم هیجان ناگویی هیجانی است. از جمله متغیرهای دیگر مرتبط با اختلال شخصیت مرزی، افسردگی و اضطراب هستند که با ناگویی هیجانی نیز رابطه دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اضطراب و افسرگی در ارتباط با ناگویی هیجانی و اختلال شخصیت مرزی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی توصیفی و روش پژوهش حاضر از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهیدبهشتی و علم و فرهنگ بودند که از این میان 429 نفر از دانشکده های برق، روانشناسی، ادبیات و حقوق به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های افسردگی بک، اضطراب بک، مقیاس اختلال شخصیت مرزی و ناگویی هیجانی پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای لیزرل و SPSS استفاده شد. شاخص های برازش مدل (GFI=0.94، CFI=0.97، 0.06 RMSEA=) نشان داد که مدل مذکور از برازش خوبی برخوردار است. نتایج تحلیل آماری نشان دادند که ناگویی هیجانی با میانجی گری افسردگی و اضطراب قادرند اختلال شخصیت مرزی را پیش بینی کنند، به نحوی که افسردگی و نیز اضطراب به صورت مثبت و مستقیم و نیز ناگویی هیجانی به طور مثبت و غیر مستقیم قادر به تبیین ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بودند. این یافته ها تلویحات عملی در مداخلات بالینی دارند که در شناسایی و درمان اختلال شخصیت مرزی می توان از آن استفاده کرد.
تعیین نقش پیش بین انعطاف پذیری روانشناختی در اضطراب (کووید19) کارمندان زن معاونت بهداشت کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
128 - 133
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی اضطراب (بیماری کووید19) بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی کارمندان زن معاونت بهداشت کرج بود. بی شک یکی از مهمترین این عوامل ، اضطراب مربوط به بیماری کرونا است. پژوهش ها نشان می دهند که بروز بیماریهایی مانند بیماریهای تنفسی به علت مشکلات جدی جسمانی وکاهش کیفیت زندگی بیماران باعث بروز اضطراب ناشی از بیماری خواهند شد. این عوامل می توانند مجموعه ای از نشانه ها تا اختلالات بالینی جدی را به وجود آورند. افزایش احساس تنهایی ، کاهش حمایت اجتماع ، کاهش امید به زندگی و از احساس ترس و نگران تا استرس و اضطراب بالینی ، وسواس فکری و عمل مرتبط با بیماری و حتی نشانه های از استرس پس از سانحه در شرایط مشابه دیده شده است.روش نمونه گیری این پژوهش، نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد شامل پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس، پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی صفرزایی و همکاران بود. از آمار توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که انعطاف پذیری روان شناختی می تواند حدود 3.5 درصد از تغییرات اضطراب کووید 19 را تبیین کند. بنابراین فرضیه تحقیق مبنی بر اینکه اضطراب کووید 19 بر اساس انعطاف پذیری روان شناختی پیش بینی می شود تایید شد. نتیجه گیری: کارمندان زن معاونت بهداشت کرج که دارای انعطاف پذیری شناختی بالایی بودند در مواجهه با اضطراب کرونا توانایی سازگاری داشتند.
کاهش اضطراب ریاضی با استفاده از روش های کاربردی و تعاملی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، کاهش اضطراب ریاضی در دانش آموزان با استفاده از روش های کاربردی و تعاملی بود. این مطالعه با استفاده از روش اقدام پژوهی روی جامعه دانش آموزان پایه نهم مدرسه شاهد افشار یزد در سال تحصیلی 1399-1400 انجام گرفت. برای این منظور یکی از دانش آموزان پایه نهم که دچار اضطراب در کلاس؛ به خصوص در درس ریاضی بود، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. روش گردآوری داده ها در این پژوهش، استفاده از پرسش نامه، مشاهده تأملی، مصاحبه و ارتباط تعاملی بود. از ابتدای سال تحصیلی 1399-1400 پس از موافقت مدیر و معلم مدرسه، به بررسی مشکل اضطراب در دانش آموز و راه های برطرف کردن آن از طریق ارتباط تعاملی پرداخته شد. طبق نتایج حاصله، رفتارهای دانش آموز مورد مطالعه در کلاس درس تا حد زیادی بهبود یافت. در واقع اطرافیان دانش آموز با مشاهده کاهش اضطراب و دلهره او و مشارکت فعال وی در کلاس، شاهد تغییر رفتارهایش در جهت مثبت بودند. هم چنین بالا رفتن نمره دانش آموز در امتحانات کلاسی، به خوبی گویای کاهش اضطراب و پیشرفت او در درس ریاضی بود. بطور کلی نتایج این پژوهش حاکی از تاثیر توجه به تفاوت های فردی و علاقه دانش آموزان و نیز توجه به کاربرد ریاضیات در زندگی روی کاهش اضطراب دانش آموزان در درس ریاضی است.
اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان بین نسلی بوون و مدل مک مستر بر اضطراب، خودکارآمدی و خودکنترلی مردان و زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان بین نسلی بوئن و مقایسه آن با مدل مک مستر بر اضطراب، خودکارآمدی و خودکنترلی مردان و زنان در آستانه طلاق بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش حاضر زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 6 تهران در سال 1399 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه اضطراب زانک (1971) 45 زن و مرد به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایشی بین نسلی بوئن (15 نفر)، گروه آزمایشی مدل مک مستر (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله بین نسلی بوئن (1981) و مدل مک مستر (2007) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس (1982) و خودکنترلی تانجی، بامستر و بونه (2004) بود و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله بین نسلی بوئن بر نمره اضطراب (73/5=F، 024/0 =P)، خودکارآمدی (16/6=F، 019/0 =P) و خودکنترلی (24/9=F، 005/0 =P) و مداخله مدل مک مستر بر نمره اضطراب (25/5=F، 030/0 =P)، خودکارآمدی (96/7=F، 009/0 =P) و خودکنترلی (56/8=F، 007/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله بین نسلی بوئن و مدل مک مستر برای افزایش خودکارآمدی و خودکنترلی و همچنین کاهش اضطراب در زنان و مردان دچار تعارض زناشویی و در آستانه طلاق روش مناسبی است.
اثربخشی سبک فرزند پروری ذهن آگاهانه برکاهش استرس، اضطراب و افسردگی درزنان تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
332 - 350
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی سبک فرزندپروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی در زنان تک والد بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون- پس آزمون با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری 1730 نفر از زنان تک والد شهر اصفهان در سال 1396 بودند. نمونه های تحقیق به صورت تصادفی ساده و پس از رعایت ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به طور تصادفی 30 نفر از آنان در گروه گواه و گروه آزمایش جایگزین شدند؛ گروه آزمایش، مطابق برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بوگلز و رستیو (2014) در هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. سپس پرسشنامه داس-42 لویباند و لویباند (1995) در هر دو گروه و در سه مرحله، اجرا شد و نتایج از طریق واریانس اندازه های تکراری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس (0.010= F=7.60، P)، اضطراب (0004=F=9.72، P) و افسردگی (0.015=F=6.75,P) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: از آنجا که آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانانه استرس، اضطراب و افسردگی زنان تک والد را کاهش می دهد استفاده از نتایج این تحقیق برای مدرسان فرزندپروری، محققین و نیز برای استفاده مربیان و زنان تک والد پیشنهاد می شود.
مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی مفاهیم روانشناسی مثبت گرا و فراشناخت بر میزان اضطراب و تاب آوری نوجوان دختر در قرنطینه پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
309 - 327
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه آموزش گروهی مداخله روانشناسی مثبت گرا و آموزش فراشناخت بر میزان اضطراب و تاب آوری نوجوانان دختر در قرنطینه پاندمی کرونا انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود که مجموعاً 90 نفر دختر نوجوان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه مساوی (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه هر گروه 30 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی آموزش فراشناخت به شکل ترکیبی بسته آموزشی ولز و رابینیا را در هشت جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی و گروه آزمایش روانشناسی مثبت گرا بسته ترکیبی چراغیان (1393) و بسته آموزشی (AFMAS) در 9 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی دریافت کردند. هر سه گروه در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با استفاده از پرسشنامه های میزان اضطراب بک (1990) و تاب آوری کونور- دیویدسون (2003) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که آموزش گروهی روانشناسی مثبت گرا (91/10=F، 002/0=P) و فراشناخت (92/11=F، 001/0=P) بر میزان اضطراب و آموزش گروهی روانشناسی مثبت گرا (50/16=F، 001/0=P) و فراشناخت (77/12=F، 001/0=P) بر میزان تاب آوری موثر بود و در میزان تاثیر بین دو آموزش تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بنابراین نتیجه گیری شد که هر دو روش آموزش مثبت گرا و فراشناخت بر کاهش میزان اضطراب و افزایش تاب آوری نوجوانان دختر موثر بوده اند
بررسی اثربخشی مداخلات روان شناختی بر روی اضطراب و افسردگی در زمان پاندمی کووید 19: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سطوح افسردگی و اضطراب هم در بازماندگان بیماری و هم در جمعیت عمومی در طول همه گیری ویروس کووید-19 به طور قابل توجهی افزایش پیداکرده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی و جمع بندی روش های درمانی مؤثر بود تا بتواند عاملی جهت تصمیم گیری های آگاهانه از طرف دولت و سازمان های مربوطه با بیماری و راهنمایی برای کاربرد بالینی درمان اضطراب و افسردگی شود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و روش کتابخانه ای (از نوع مروری) بود. به منظور بررسی منابع متعددی در حوزه اضطراب و افسردگی و با استفاده از کلیدواژه های: (درمان، اضطراب، افسردگی، کووید 19) تعدادی مقاله و پایان نامه داخلی و خارجی از سال های (2019 تا ۲۰۲۱) به وسیله موتورهای جستجوگر (پایگاه جهاد دانشگاهی، مگیران، نورمگز، اسپرینگر ، ساینس دایرکت و گوگل اسکولار ) یافت شد. درنهایت از تعداد 124 مورد مقاله بدست آمده، 35 مقاله مورد تحلیل و بررسی نهایی قرار گرفتند. درمانگران در سراسر دنیا برای درمان آسیب های روانی ذکرشده مداخلات روان شناختی مختلفی مانند درمان شناختی رفتاری به ویژه به صورت آنلاین، تکنیک های رهایی هیجانی، ذهن آگاهی، تکنیک های تنظیم هیجان و نوروفیدبک استفاده کردند. یافته های دیگر در این بررسی نشان دادند که ویژگی های روان شناختی مثبت مانند سلامت معنوی و مقابله مذهبی بالا، انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری بالا، هوش معنوی بالا، خود مراقبتی و وظیفه شناسی می توانند در مقابله با بیماری کرونا و مشکلات آن به افراد کمک کنند. بر طبق مرور مطالعات انجام شده، مشخص شد که به طورکلی در زمان پاندمی کووید-19 با افزایش شیوع اضطراب و افسردگی لازم است مداخلات روان شناختی به خصوص خدمات تلفنی و آنلاین صورت گیرد و ویژگی های روان شناختی مثبت برای مقابله با بیماری کرونا تقویت گردد.