مطالب مرتبط با کلیدواژه

آزمون نقاشی


۱.

هنجاریابی آزمون نقاشی مقیاس مردان آدمک گودیناف - هریس بر روی کودکان 6 تا 11 ساله بوشهر

کلیدواژه‌ها: اعتبار آزمون نقاشی دانش آموز تحول روایی مقیاس مردان گودیناف هریس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۶۳ تعداد دانلود : ۳۰۷۹
این پژوهش به بررسی هنجاریابی آزمون نقاشی مقیاس مردان آدمک گودیناف - هریس به عنوان یک آزمون تحولی در مدارس ابتدایی بوشهر پرداخته است.در این مطالعه 365 آزمودنی پسر در شش گروه 6 ،7 ،8 ،9 ،10 ،11 سال به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. اجرا ونمره گذاری این آزمون بر طبق روش نمره گذاری مردان (73 ماده) گودیناف - هریس (1963) انجام گرفت.تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که آزمودنیهای 6 تا 11 ساله پسر در مقیاس مردان در سطح آماری p = 0.01 با یکدیگر تفاوت دارند.مقایسه آماری بین مطالعه هنجاری حاضر با مطالعات هنجاری انجام شده در ایران و در کشور آمریکا بیانگر این است که دانش آموزان بوشهری درآزمون نقاشی آدمک گودیناف - هریس در مقایسه با مطالعه هنجاری آمریکا دچار تاخیر تحولی هستند لیکن با مطالعه هنجاری شیراز فقط در یک سطح سنی تفاوت دارد. همچنین بین نمره های آزمون نقاشی کل نمونه با نمره های پیشرفت تحصیلی (فارسی،ریاضیات،علوم و دیکته) کودکان به استثنای درس ریاضیات رابطه وجود دارد.در نهایت ضریب پایانی مقیاس نمره گذاری مردان با استفاده از روش بازآزمایی به فاصله یک ماه 0.70 و ضریب توافق نمره گذاری در دو گروه 7 و 10 ساله به ترتیب 0.76 و 0.63 بود.روایی آزمون نقاشی آدمک گودیناف - هریس با استفاده از مقیاس نمره گذاری مردان با آزمون ریون رنگی کودکان 0.24 و با آزمون خطاهای بندر گشتالت Koppitz) ( قابل تامل است. یافته های فوق همگی فرضیات تحقیق را تایید می کنند
۲.

تفسیر تطبیقی آزمون نقاشی خانواده کودکان عادی و کودکان طلاق، بی سرپرست و بدسرپرست (9 تا 14 ساله) با تأکید بر بررسی اضطراب، افسردگی و پرخاشگری

کلیدواژه‌ها: اضطراب افسردگی پرخاشگری آزمون نقاشی طلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۳۳۴
مقدمه: سطوح مختلف بد کارکردی خانواده به عنوان عوامل خطر سلامت روان فرزندان مطرح است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تفسیر تطبیقی آزمون نقاشی خانواده کودکان عادی و طلاق و نیز کودکان بی سرپرست و بدسرپرست (۹ تا ۱۴ ساله) با تأکید بر بررسی اضطراب، افسردگی و پرخاشگری بود. روش: این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کودکان ۹ تا ۱۴ ساله خانواده های عادی، کودکان طلاق، بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود. حجم نمونه شامل ۵۰ کودک عادی و ۵۰ کودک از سه گروه دیگر بود که براساس روش انتساب هدفمند و نمونه گیری در دسترس تعیین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، آزمون اضطراب آشکار کودکان، مقیاس افسردگی و آزمون نقاشی خانواده کورمن استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ و از طریق آزمون تحلیل واریانس و مقایسه چندگانه شفه مورد ارزیابی قرارگرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میان نمرات شاخص اضطراب، افسردگی و پرخاشگری کودکان و نمرات این متغیرها در آزمون نقاشی کودکان همبستگی بالایی وجود دارد (۰/۰۰۰= P ) از سوی دیگر، نتایج آزمون تحلیل واریانس و شفه نشان داد که تفاوت معناداری میان کودکان عادی و کودکان طلاق، بدسرپرست و بی سرپرست وجود دارد (۵۸۱/۸۷۰= F و ۰/۰۰۰= P ) و به ترتیب میزان اضطراب، افسردگی و پرخاشگری کودکان بدسرپرست (۱۹۶/۱۵)، کودکان بی سرپرست (۱۸۶/۶۹) و کودکان طلاق (۱۷۴/۵۵) بیشتر از کودکان عادی (۱۱۱/۹۴) بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که کودکان خانواده های بدسرپرست، بی سرپرست و طلاق نسبت به کودکان عادی، افسرده تر، مضطرب تر و پرخاشگرتر هستند و در این میان کودکان بدسرپرست وضعیت بدتری از کودکان بی سرپرست و کودکان طلاق داشتند.