مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
نفس
منبع:
تأملات فلسفی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
43 - 64
حوزه های تخصصی:
ارائه و تحلیل سنت اندیشه اسلامی به زبان فلسفه معاصر می تواند ثمربخش باشد. در این پژوهش پس از ارائه نظریه رایل از مبحث «خود»، به سراغ اندیشه ملاصدرا رفته ام، و در این سپهر مقایسه ای جنبه هایی از علم النفس ملاصدرا را کاویده ام. به مقتضی تحلیل زبانی رایل، «من» هیچ گونه نامی نیست که بخواهد دلالتی خاص داشته باشد بلکه «من»، «واژه فهرستی» است که معادل «قید» در زبان فارسی است و دلالت آن بر گوینده ای است که آن را اظهار می دارد. رایل براساس تحلیل زبان این نتیجه را گرفته است که در استعمالاتی که «من» قابل جانشینی با «بدن من» نیست، فیلسوفان و غیرفیلسوفان را مجاب ساخته که باید بر «غیربدن» دلالت کند؛ حال آن که این پندار اساساً خطاست. نیز پدیده خودآگاهی به عنوان مصداقی از عمل «خود» بر «خود» تبیین زبانی می شود؛ حال آن که در اندیشه ملاصدرا، «من» دلالت دارد بر وجودی که دارای جلوه های گوناگون است و در عین بساطت می تواند محسوس یا متخیل یا معقول باشد، لذا «من» در هر استعمال خود معنای یگانه ای دارد که پرده از هستی برمی دارد که در آن مقام محقق شده است و ظهور کرده است بدون این که هیچ گونه دلالت مجازی در میان باشد. لذا هویدا می شود نگاه وجودی ملاصدرا لوازم جالبی به لحاظ تحلیل زبان دارد.
تبیین ارتباط نفس و بدن بر اساس منابع اسلامی (با تأکید بر نظر ملاصدرا)؛ بیان رویکردها و تحلیل روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تبیین ارتباط نفس و بدن بر اساس منابع اسلامی، با تأکید بر نظر ملاصدرا به همراه تحلیلی روان شناختی انجام شد. بدین منظور، به منابع روان شناسی و اسلامی، به ویژه نظر ملاصدرا مراجعه گردید. یافته ها به روش توصیفی تحلیلی تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان داد که رابطه از طرف نفس با بدن، از سنخ رابطه سببی مسببی می باشد. اما تغییرات در بدن، به نحو سببیت، صرفاً نظام منسجم بدن را تغییر می دهد، ولی سبب برای تغییرات روانی، ماهیت تعلقی نفس به بدن است، نه خود دگرگون سازی های بدنی. دو سنخ رابطه وجود دارد: 1. رابطه سببی مسببی که از طرف نفس به بدن اعمال می شود؛ 2. رابطه از نوع همراهی و همبستگی که از طرف بدن با نفس بر قرار است. بنابراین، رابطه نفس و بدن بر اساس منابع اسلامی، به ویژه از نظر ملاصدرا، تعاملی نیست، بلکه سببی مسببی از طرف نفس به بدن و همبستگی از طرف بدن با نفس می باشد.
چیستی تجربه عرفانی و چگونگی تحقق آن از منظر آندرهیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
229 - 251
حوزه های تخصصی:
عرفا در برخورد با واقعیات فرامادی به تجربه هایی دست می یابند که شایسته نامگذاری به تجربه عرفانی است. خانم اولین آندرهیل (1875 1941م) عرفان پژوه انگلیسی معاصر، در تحقیقات و تألیفات گسترده خود پیرامون عرفان مسیحی، به بررسی تجربه عرفانی همت گماشته است. ایشان پس از تحول بزرگ درونی، از بی دینی به سمت باورهای عمیقاً دینی و عرفانی گروید و با تدوین کتب و مقالات متعدد، در زمره مؤثرترین پژوهشگران عرفان قرن بیست عالم مسیحیت قرار گرفت. این مقاله درصدد است تا به تبیین تجربه عرفانی و بررسی چگونگی تحقق آن از نگاه آندرهیل بپردازد و در همین راستا تلاش می کند با بیان انواع، نشانه ها و خصایص تجربه عرفانی، تصویر روشنی از چیستی آن ارائه دهد. آندرهیل با لحاظ کردن آموزه های عرفانی روان شناختی و با توجه به نقش ضمیر ناخودآگاه و حواس باطنی، همچنین با قبول تقدم ساحت احساس بر ساحت اندیشه، تحقق تجربه عرفانی را از طریق سیر آفاقی و انفسی میسر می داند. در سیر انفسی که بر محور درون گرایی در حرکت است، عارف به مهارتی دست می یابد که به واسطه آن از قیودی همچون «برای من، از من، مرا و ...» رها می گردد و با وسعت بخشی به شخصیت خود، به مکاشفه انفسی دست می یابد. در سیر آفاقی نیز سالک با آموزه «کشف خدا در مخلوقات»، حوزه آگاهی خود را از سمت کثرت به سوی وحدت سوق می دهد تا جایی که به فهم حضور واقعی و روشن وحدت در کثرت نائل شود. مشخصه های اصلی تجربه عرفانی رازآلودگی، تناقض پذیری، احساس عینیت، احساس انفعال و مقاومت ناپذیری است و آگاهی از سازوکار لایه های معرفتی عالم، به تحقق تجربه عرفانی کمک شایانی می کند.
تبیین رابطه اتحادی نفس و بدن از نگاه حکیم مدرس زنوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه مشائیان مسلمان، کندی و فارابی نگاهی نوافلاطونی به نحوه ارتباط نفس با بدن دارند و نحوه ارتباط مزبور را از سنخ رابطه صورت با ماده می پندارند ولی ابن سینا اگرچه در برخی مواضع این نوع نگاه به رابطه یاد شده را تأیید نموده است ولی با توجه به اینکه نفس ناطقه انسانی را محل دریافت معقولات کلی مجرّد می داند، از همین رو نفس را ذاتاً جوهری مجرد می پندارد و بر همین اساس نگاهش به نحوه ارتباط نفس با بدن آنستکه بدن نمی توان محل برای نفس باشد و نفس در تشخصش وابسته به بدن بشود (آنچنانکه در خصوص صورت و ماده گفته می شود) بلکه بدن حداکثر میتواند ابزار و آلت برای تحقق برخی افعال نفس باشد. این دو نوع نگاه به نحوه تعامل نفس با بدن تا قبل از ملاصدرا پیرامون رابطه نفس با بدن در مشائیان مسلمان وجود دارد و البته غلبه با نگاه سینوی است. اما در حکمت متعالیه، مبتنی بر اتحادی دانستن رابطه ماده با صورت این انگاره شکل می گیرد که رابطه نفس با بدن از سنخ روابط اتحادی است و نه انضمامی. اما اینکه دقیقاً توضیح داده شود نفس با بدن به چه نحو رابطه اتحادی دارد در لسان ملاصدرا مغفول می ماند و این حکیم زنوزی است که به این مهم پرداخته و توضیح می دهد مقصود از رابطه اتحادی نفس با بدن آنستکه بدن تجّلی مادی نفس است و نفس تجلی روحانی بدن و ایندو دو سر یک طیف هستند. زیرا انسانیت یک حقیقت ذوامراتب و مشکک است که جلوه مادی آن بدن و جلوه مجرد آن نفس است پس بدن همان نفس بصورت لابشرط است و نفس همان بدن بشرط لا (از نواقص و کاستیهای مادّی)است.
اسارت عقل و امارت نفس در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عقل و خرد در فلسفه و حکمت به معنای ادراک کلیّات و در نقل و شریعت به معنای ابزاری برای عبادت و تحصیل و کسب جنّت آمده است. اگر این ابزار به هر نحوی نادیده انگاشته شود، تحت اسارت هوای نفس قرار خواهد گرفت.در نوشتار پیشرو، مفهوم عقل و جهل، معناشناسی هوی و نفس، اقسام عقل و مراتب آن و درجات انسان بر مبنای آن، حیات عالمانه و جاهلانه داشتن، ویژگیهای عقل، ابعاد هوای نفس، معنای حجیّت داشتن عقل انسانی، آسیبشناسی عقل، علائم و نشانههای عقل اسیر، آثار و پیامدهای آن، از جمله مباحثی است که در حد گنجایش مقال بدان پرداخته شده است.
راهکارهایی در کنترل ذهن و خواطر نفسانی با تأکید بر منابع اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
روزانه اندیشه های بسیاری، اعم از آگاهانه یا ناآگاهانه از ذهن آدمی می گذرد و خاطرهای ناخوشایند سبب تحلیل قوا و ازبین رفتن سرزندگی و نشاط انسان می شود و انرژی قابل ملاحظه ای را از او می گیرد. ازاین رو، تصحیح و مدیریت اندیشه ها آرزوی دیرین انسان ها بوده است. همچنین، اصلاح و کنترل اندیشه ها برای حضورقلب یافتن در نماز اهمیت دارد. بحث ماهیت و حفظ خاطرها از مباحث علم النفس در فلسفه است که فیلسوفان گذشته، مانند ابن سینا و فارابی و فیلسوفان معاصر، همچون میرداماد و صدرالمتألهین;به آن توجه خاصی داشته اند. راه نفوذ شیطان در انسان نیز ازطریق همین اندیشه هاست؛ زیرا نفوذگاه شیطان اندیشه بشر است، نه بدن وی. روش انجام این تحقیق کتابخانه ای است و در این پژوهش بررسی و بهره گیری از نوشته های غیردینی، همچون کتاب های روان شناسی از نظر دور نمانده است. دستاوردها و یافته های مهم مقاله حاضر تبیین منشأ اندیشه ها و بیان راهکارهای عملی برای متعادل ساختن ذهن است. همچنین، بیان این راهکارها یکی از امتیازهای نوشتار حاضر است که آن را از بُعد صرفاً علمی خارج ساخته.
روش های کلی تزکیه نفس از نگاه علامه در المیزان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از مباحث کاربردی علامه در المیزان بحث روش های تزکیه نفس است. از مجموع مباحث ایشان چهار روش کلی قابل استفاده است: روش تمرکز بر معرفت نفس، روش تمرکز بر نتایج دنیوی اخلاق، روش تمرکز بر نتایج اخروی اخلاق و روش تقویت حب عبودی. از نظر علامه چون قرآن زیر بنای اخلاق را بر نتایج دنیوی قرار نداده از روش توجه دادن به نتایج دنیوی اخلاق بهره نبرده و مواردی که بر نتایج دنیوی تکیه شده به نوعی است که به فواید اخروی بر می گردد. روش تکیه بر نتایج اخروی در شرایع پیشین رایج بود و در قرآن نیز مورد توجه قرار گرفته است. روش تکیه بر معرفت نفس نیز مهم است اما پرورش حب عبودی روش خاص قرآن است که در بینش و کنش افراد را چنان می پروراند که رذایل در آنها شکل نمی گیرد تا نیاز به رفع آن باشد. این روش میان حکمای الهی و حتی شرایع و انبیای پیشین به نحوی که در قرآن آمده سابقه ندارد و بر حق و توحید و عبودیت محض استوار است. ایشان در ذیل برخی آیاتی که بیماری قلب را مطرح کرده اند می گوید عامل بیماری قلب رذایل هستند و راه درمان آن ایمان و عمل صالح است.
نفی تک ساحتی و میرا بودن آدمی در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
121 - 150
حوزه های تخصصی:
انسان از منظر قرآن چگونه موجودی است؛ آیا تک ساحتی است یا چندساحتی؟ این مقاله در پی آن است که دو مدعا را در این زمینه بررسی و اثبات کند: اول آنکه انسان از منظر قرآن بیش از یک ساحت دارد؛ دوم آنکه چون انسان بیش از یک ساحت دارد (ساحت بدن و غیربدن) و ساحت بدن پس از مرگ نابود می شود، ساحت یا ساحت های دیگر که غیربدن است جاودانه است. لازمه این مدعا آن است که ساحت اصلی انسان که ملاک هوهویت اوست، ساحت غیربدنی باشد و ساحت بدنی، صرفاً تبعی است. این مقاله دارای دو بخش اصلی است؛ یکی آیات دالّ بر نفی تک ساحتی بودن انسان و دوم آیات دالّ بر جاودانه بودن انسان. آیات در هر یک از این دو بخش، به دلالت مطابقی و یا به دلالت تضمنی و التزامی، به مدعاهای فوق دلالت می کنند.
نفس و بدن از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
151 - 178
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی دیدگاه های علامه سیدمحمدحسین طباطبایی درباره مهم ترین و چالش برانگیزترین مباحث مربوط به نفس و بدن همچون، حدوث نفس، تجرّد نفس، جاودانگی نفس و ... می پردازد. در بخش اول، پس از بررسی معنای روح و نفس، مسئله حدوث نفس از دیدگاه علامه بررسی شده است. بحث از دیدگاه علامه در باب حدوث جسمانی نفس و تبعیت او از ملاصدرا در این زمینه و همچنین بررسی تفسیر خاص علامه از آیات قرآن در باب تنزل الروح و هم سنخ بودن آن با روح انسان بخش های دیگر مقاله را شکل می دهند. در ادامه به جاودانگی نفس پرداخته می شود و این مسئله پی گرفته می شود که حقیقت انسان از دیدگاه علامه چیست؟ چگونگی رابطه نفس و بدن از دیدگاه علامه بخش پایانی مقاله را شکل می دهد. در این مقاله، نشان داده ام که علامه طباطبایی حتی در مباحث قرآنی خود نیز مبانی فلسفی را تکیه گاه اصلی قرار داده است و بر این اساس گاه از روش تفسیر قرآن به قرآن بسیار دور شده است.
تأثیر تلقی ابن سینا از نفس بر تصویر او از جاودانگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
2 - 17
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نشان می دهیم که معاد جسمانی از دیدگاه ابن سینا آموزه ای خردگریز است؛ یعنی اثبات عقلی آن ممکن نیست و تنها باید آن را از طریق نقلی که خود در نهایت مورد تأیید عقل است پذیرفت. البته، ابن سینا معاد روحانی را به لحاظ عقلی قابل اثبات می داند؛ از نظر او ذات نفس، عقل است که مجرد بوده و دیگر قوا به دلیل تحققشان از ناحیه تعلق نفس به بدن بهعنوان امری مادی، غیر مجرد اند. از آن جا که قوّه عقل مجرد است و بعد از مرگ بدن باقی می ماند، می توان تبیینی فلسفی از لذات و آلام آن ارائه کرد. در نتیجه، معاد روحانی لذات و آلام قوّه عقل است که از ملکات حسنه و رذیله سرچشمه می گیرد. اما با توجه به این که قوای نباتی و حیوانی در بدن تحقق دارند، با جدایی نفس از بدن نابود شده و از این رو، ارائه تبیین فلسفی از لذات و آلام آنها در نظام فلسفی ابن سینا میسور نیست. در نتیجه، اثبات عقلی معاد جسمانی امکان ندارد. به نظر می رسد، این تواضع عقلی بهتر از تلاش های ناموفق برای اثبات عقلی معاد جسمانی است.
نفس و ابعاد و مراتب آن از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
18 - 46
حوزه های تخصصی:
علامه محمدتقی جعفری به عنوان متفکری که عنایت ویژه به مباحث انسان شناسی دارد، مباحث مهمی در باب نفس از زوایای گوناگون مطرح کرده است. او با تمایز نهادن میان اصطلاحات گوناگونی که در مورد نفس به کار می رود، مطالب بسیاری را در باب عدم شناسایی روح و علل آن، معنای تجرّد، تمایز روح از بدن، پیدایش نفس و دلایل تجرّدآن و ده ها مسئله دیگر مطرح کرده است. از نظر او شناسایی ویژگی های روح یا «من» از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ زیرا تمایزات انسان را از دیگر موجودات عالم نشان می دهد. تفسیر دو سطح مجاور طبیعت و ماورای طبیعت نفس که نخستین بار ابن سینا مطرح کرد، از جمله بحث های دقیق اوست. از نظر او در بحث از نفس باید به کارکردهای مغز و ارتباط این دو با یک دیگر نیز توجه داشت. ثبات و تحول و مراتب نفس از دیگر مباحث دقیقی است که وی با تحلیل آنها نگاه خاصی را به انسان ارائه می دهد. در این مقاله به دیدگاه های علامه جعفری در باب نفس و ابعاد و مراتب آن پرداخته می شود.
تحلیل انتقادی اشکالات ملاشمسا گیلانی و ملامحمدصادق اردستانی بر نظریه ملاصدرا درباره نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
61 - 77
حوزه های تخصصی:
ملا شمسا گیلانی(حکیم مشائی سده یازدهم) نفس را روحانیه الحدوث و روحانیه البقا دانسته و با انگیزه دفاع از معارف دینی، به مخالفت با نظریه حدوث جسمانی نفس برخاسته است. پاسخ ملاصدرا به اشکالات بر تمایز میان روح و نفس و تمایزنهادن میان نفوس کملین ونفوس غیرکملین مبتنی است. هرچند این تمایز نهادن به ملاصدراکمک می کند تا از روایاتی که درباره ارواح کملین وارد شده است پاسخ دهد، اما او همیشه به این تمایز پای بند نبوده است. ملا محمد صادق اردستانی(حکیم سده دوازدهم) - از منتقدین جدّی نظریه ملاصدرا در باب حدوث جسمانی نفس- بر این باور است که قول به حدوث نه با تجرّد نفس سازگار است و نه با بقاء آن. دراین مقاله - پس از طرح اشکالات ملاشمسا گیلانی و ملاصادق اردستانی- ضمن دفاع از نظریه ملاصدرا، به تبیین نحوه سازگاری این نظریه با آموزه های دینی پرداخته می شود.
نفس و روح از نظر میرزا مهدی اصفهانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
103 - 124
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی درباره نفس و بدن نقل و بررسی می شود، در این راستا ضمن اشاره به مباحثی همچون معنا و حقیقت روح و نفس و تفاوت آن دو، راه شناخت و معرفت روح، اقسام روح و نفس، نیازمندی نفس به بدن و نقش روح و نفس در حقیقت انسان، به مراحل و چگونگی شکل گیری و خلقت انسان (موجود مرکب از روح و بدن)، جوهر اصلی وجود انسان (طینت روح و بدن)، خلقت روح و نقش آن پیش از بدن (عالم ارواح)، خلقت بدن و ترکیب روح و بدن (عالم ذرّ)، جریان روح و بدن در اصلاب ارحام، نفس و بدن در رحم مادر، نفس و روح در دنیا، نفس و روح در برزخ، نفس و روح در قیامت و بهشت و جهنم پرداخته می شود.
وحدت یا دوگانگی نفس و روح از منظر اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
125 - 145
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی مسئله وحدت نفس و روح یا دوگانگی آن دو می پردازد، از این رو، با توجه به حجم کمتر و نیز اعتبار بیشتر آیات - ابتدا، به اجمال، به آیات مربوط به نفس و روح اشاره شده تا ضمن آشنایی با ادبیات موضوع، امکان طرح فرضیه تحقیق فراهم شود. فرضیه حاصل از مطالعات اولیه وحدت نفس و روح است که شواهد این فرضیه با مراجعه تفصیلی به روایات و نیز با مراجعه دیگربار به آیات شریفه استخراج گردید و برای اتقان بیشتر بحث، دیدگاه گروهی از مفسرین نیز در زمینه مورد بحث استخراج گردید. حاصل بحث گرد آوری پنج دسته شواهد دال بر وحدت روح و نفس از منظر اسلام است. با این توضیح که روح به صرف بعد غیرمادی با بدن و ورود به دنیا اشاره دارد. در عین حال این سخن به معنای وحدت کامل نفس و روح نیست.
نفس و معاد از دیدگاه سید مرتضی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
170 - 180
حوزه های تخصصی:
در میان مسائل انسان شناختی، مسئله ماهیت و ساحت های وجودی انسان در مقایسه با دیگر مباحث، اهمیت بیشتری دارد. در این مقاله دیدگاه سید مرتضی علم الهدی، متکلم برجسته شیعه در قرن چهارم، درباره ماهیت و ساحت های وجودی انسان بررسی شده و تأثیر نوع نگاه وی در تبیین برخی آموزه های دینی مرتبط با مرگ و معاد همچون حقیقت مرگ، عالم برزخ و عذاب قبر، علم و آگاهی مردگان و کیفیت معاد نشان داده خواهد شد.
نظریه های نفس شناسی متکلمان امامی سده های میانی و کارکرد آنها در تبیین آموزه معاد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
69 - 108
حوزه های تخصصی:
مسئله چیستی حقیقت انسان یکی از مسائل اختلافی در میان عالمان و متکلمان امامی است. در یک رده بندی کلی می توان گفت که سه نظریه درباره چیستی انسان درمیان متکلمان امامی وجود دارد. برخی از متکلمان امامی حقیقت انسان را عبارت از جوهر مجرد متعلق به بدن شمرده اند. برخی بر آن رفته اند که انسان عبارت از همین پیکر محسوس و مشهود است. و گروهی دیگر برآنند که حقیقت انسان اجزائی اصلی در بدن است که پایا و دگرگونی ناپذیر است. از نظر جایگاه بحث، متکلمان پیش از ابن میثم بحرانی، بحث حقیقت انسان و چیستی نفس را در بحث تکلیف و ذیل مباحث عدل الهی مطرح کرده اند ؛ زیرا مسئله ایشان، تعریف مکلف و صفات و شرایط وی بوده است. متکلمان پس از ابن میثم بحرانی با چرخشی آشکار، بحث از چیستی انسان را در مبحث معاد مطرح کرده اند. زیرا مسئله ایشان تبیین آموزه معاد بر پایه تعریف انسان بوده است.
مشکلات رابطه نفس و بدن: مقایسه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
2 - 31
حوزه های تخصصی:
قاعده مهمی در فلسفه اسلامی وجود دارد: هر امری که در زمان حادث شود نیازمند به ماده است. رویکرد ابن سینا و ملاصدرا در سازگارساختن نظریه شان - در حوزه نفس - با این قاعده، کاملاً متفاوت است. از آن جا که ابن سینا نفس را حادث مجرد می داند و نسبت امر مجرد با همه امور زمانی یکسان است، او به ناچار حصول مزاج خاص در بدن را موجب ترجیح حدوث نفسی بر نفس دیگر دانسته که مشکلات بزرگی برای وی به بار آورده است. از جمله این مشکلات، حصول استعداد امری مجرّد در امری مادی است. ملاصدرا با لحاظ این اشکال و با توجه به مبانی خاص فلسفی که در حوزه اصالت وجود و تشکیک در وجود و به تبع آنها حرکت جوهری دارد توانسته است نفس را در حین حدوث، امری جسمانی بداند و از این معضل و مشکلات دیگری که نظریه حدوث روحانی با آن مواجه است رهایی یابد.
اصول صدرایی در معاد جسمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
32 - 62
حوزه های تخصصی:
می توان ملاصدرا را پیشرو در طریقی دانست که با روشی مبتنی بر عقل و شریعت و شهود به بررسی فلسفی آموزه های دینی و از جمله معاد جسمانی پرداخته است. مدعای اصلی ملاصدرا در زمینه معاد جسمانی آن است که انسان موجود در این دنیا همان انسان محشور در آخرت است. او برای اثبات این ادعا اصول چندگانه ای ارائه کرده است. پرسش اصلی پیش روی ملاصدرا این همانی نفس و بدن است. در نظر او، انسان به بدنی وابسته به نفس که قیام صدوری به نفس دارد در آخرت محشور خواهد شد و از آن جا که این بدن و نفس در طی حرکتی واحد از حقیقت مادی خود به تجرد سیر کرده اند، وحدت آنها در تمامی اطوار حفظ شده است و بدن محشور در آخرت با بدن دنیوی نه مثلیت، بلکه عینیت دارد. در این مقاله به بررسی اصول و مبانی فلسفه صدرائی در باب تبیین معاد جسمانی پرداخته می شود.
تبیین معاد جسمانی و یگانگی نفس و بدن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
63 - 93
حوزه های تخصصی:
برخی حکیمان مسلمان، همچون ابن سینا معاد جسمانی را به لحاظ فلسفی اثبات ناپذیر انگاشته و از همین رو تنها به قول صادق مصدّق تمسک کرده اند، اما ملاصدرا - حکیم بلندآوازه و نواندیش فلسفه اسلامی - بر اساس اصول و مبانی خاصی چون، اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و ... در اثبات و تبیین فلسفی، آموزه معاد جسمانی که در متون دینی بر آن تأکید شده است، راهی نو پیموده است. در این مقاله، ضمن اشاره ای گذرا به دیدگاه های مختلف در باب حقیقت انسان و چگونگی رابطه نفس و بدن، و همچنین دیدگاه های مطرح شده در باب معاد - چه در کلام حکما و چه در متون دینی- به تبیین اصول و مبانی دقیق و ژرف نگرانه ملاصدرا در اثبات معاد جسمانی پرداخته می شود.
نظریه جسمانیت نفس در تفکر اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
151 - 180
حوزه های تخصصی:
دیدگاه متکلمان درباره ماهیت نفس ساده و صریح است؛ نفس مادّی و غیرمجرّد است. بیشتر آنها نظریه «جسم لطیف» را برگزیدند و ظاهر روایات و تفسیر صحیح از آنها را مؤید این نظریه می دانند. استدلال های عقلی نیز از نظر برخی متکلمان مؤید این نظریه است، ولی برخی دیگر، عقل را در این باره محکوم به سکوت می دانند. با وجود این که نفس مادی است، ولی از جنس بدن هم نیست. مستقل از بدن است و هویّتی مخصوص به خود دارد و می تواند گونه متفاوتی از مادّه باشد که ویژگی های منحصر به فرد از خود بروز می دهد. برخی با توجه به روایات، نفس را از «آب» دانسته اند. این عنصر مادّی نه مجرّد است و نه می تواند مجرّد شود. در اثر ارتباط با انوار مجرّد، اموری مثل علم و قدرت و حتی حیات بر آن عارض می شوند، ولی متحد نمی شوند. بنابراین، دوگانگی نفس و بدن به تباین ذاتی میان آن دو منجر نمی شود. دوگانگی تنها در اعراض و ویژگی های آن دو ظاهر می شود.