مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
عملکرد تحصیلی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش های کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و یادگیری اجتماعی- هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مؤلفه های شایستگی اجتماعی- هیجانی و عملکرد تحصیلی کودکان بود. روش این مطالعه به شیوه نیمه آزمایشی و با طرحپیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود جامعه پژوهش شامل دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر همدان در سال 98-1397 بود که 54 نفر از آنها، با شیوه خوشه ای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (18 نفره) و یک گروه کنترل (18 نفره) قرار گرفتند. ابتدا افراد گروه های آزمایش و کنترل مقیاس شایستگی های اجتماعی- هیجانی ژو و ای (2012) و آزمون محقق ساخته عملکرد تحصیلی را در مرحله پیش آزمون تکمیل کردند. سپس افراد یک گروه آزمایش در 10 جلسه تحت آموزش روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه آزمایشی دیگر در 18 هفته (90 فایل صوتی) تحت آموزش روش یادگیری اجتماعی- هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و در گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. بعد از اتمام آموزش همه گروه ها دوباره ابزار را در مرحله پس آزمون تکمیل کردند. نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که اثربخشی دو روش ذهن آگاهی بر افزایش مؤلفه های شایستگی اجتماعی- هیجانی و عملکرد تحصیلی معناداری بود (01/0p>). اما تفاوت معناداری در اثربخشی دو روش مشاهده نشد (05/0p>). بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی می تواند به عنوان یک روش تأثیرگذار بر ارتقاء شایستگی های اجتماعی- هیجانی و عملکرد تحصیلی در مدارس ابتدایی مورد استفاده قرار بگیرد.
اثربخشی توان بخشی شناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقا عملکرد تحصیلی دانشجویان مشروطی دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
23 - 36
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کارکردهای اجرایی، کارکردهای عالی شناختی هستند که سایر فعالیت های شناختی مغز را هدایت می کنند. کارکردهای اجرایی به فرد در انجام تکالیف یادگیری و کنش های هوشی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقا عملکرد تحصیلی دانشجویان مشروطی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشروطی دانشگاه رازی کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه ای به حجم 40 نفر انتخاب شد. سپس افراد با روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. از معدل ترم گذشته به عنوان پیش آزمون و از معدل ترم جاری به عنوان پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش مورد مداخله توانبخشی شناختی توسط نرم افزار کاپیتان لاگ ( 10 جلسه و هفته ای 2 جلسه) قرار گرفت و گروه گواه در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج داده ها نشان می دهد که بین دو گروه بعد از تمرینات توانبخشی شناختی، در نمره ی معدل تفاوت (01/0( معنادار بود. چنین می توان نتیجه گرفت که توانبخشی شناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقا عملکرد تحصیلی دانشجویان مشروطی مؤثر است.
طراحی برنامه درسی سازنده گرا و تأثیر آن بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در درس علوم تجربی
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
27 - 49
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ترکیبی دو مرحله ای اکتشافی متوالی، طراحی برنامه درسی سازنده گرا و تأثیر آن بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در درس علوم تجربی بود. در مرحله اول با رویکرد کیفی و با واکاوی متون مختلف، به روش تحلیل مضمون داده ها استخراج شد سپس جهت ساخت شبکه مضامین و مدل برنامه درسی سازنده گرا با خبرگان و اساتید حوزه برنامه درسی مصاحبه به عمل آمد. مضمون های احصایی از داده های کیفی به صورت یک مدل آموزشی ارائه گردید. در مرحله دوم به روش آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقایسه شد. جامعه آماری در بخش کمی تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی پایه ششم ابتدایی شهرستان صحنه بود که به صورت خوشه ای چند مرحله ای دو کلاس به عنوان نمونه انتخاب گردید. از آزمون محقق ساخته جهت سنجش عملکرد تحصیلی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره(یا یک راهه) نشان داد که برنامه درسی سازنده گرا موجب بهبود عملکرد یادگیرندگان در ابعاد محتوایی، شناختی و تحقیق علمی می شود.
تاثیر استراتژی های یاددهی-یادگیری مغز محور (B.B.L) بر یادگیری درس ریاضی و علوم دانش آموزان پایه اول دبستان شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر استراتژی های یاددهی-یادگیری مغزمحوربر یادگیری درس ریاضیات و علوم تجربی دانش آموزان پایه اول با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر اصفهان در سال 97-1396 بودند و از این تعداد به روش نمونه گیری در دسترس دو کلاس به حجم 34 نفر انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایش جایدهی شدند. فرایند مداخله در این پژوهش، بر اساس بر اساس استراتژی های یاددهی-یادگیری مغز محور دانشگاه فلوریدا در سال 2016 تنظیم شده بود. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که استراتژی های یاددهی-یادگیری مغزمحور بر یادگیری درس ریاضی دانش آموزان تاثیر معناداری دارد (01/0P<)، اما بر یادگیری درس علوم دانش آموزان تاثیر معنادار ندارد (05/0P<).
اثربخشی آموزش راهبرد های تنظیم هیجان بر پرخاشگری و مؤلفه های عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴۷
۱۱۸-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش راهبرد های تنظیم هیجان بر پرخاشگری و مؤلف ه های عملکرد تحصیلی فام و تیلور(خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، برنامه ریزی، انگیزش و فقدان کنترل پیامد) دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بوده است. با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد ۲۰۰ دانش آموز انتخاب شدند. با پیش آزمون پرسشنامه پرخاشگری باس و پری(۱۹۹۲) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور(۱۹۹۹) و بر اساس آزمون غربالگری ۳۰ نفر از دانش آموزانی که دارای بالاترین نمره پرخاشگری و عملکرد تحصیلی ضعیفی بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند، سپس به روش تصادفی در دو گروه، یک گروه آزمایش (۱۵ دانش آموز) و یک گروه کنترل (۱۵ دانش آموز) جایگزین شدند و بسته آموزش تنظیم هیجان گراس فقط برای گروه آزمایش اجرا شد. سپس پس آزمون پرسشنامه پرخاشگری و عملکرد تحصیلی از هر دو گروه گرفته شد. داده ها به روش تحلیل کوواریانس یک راهه و کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که مداخله آموزشی راهبردهای تنظیم هیجان احتمالاً سبب کاهش میانگین پرخاشگری و مؤلفه های آن در گروه آزمایشی شد و در گروه آزمایش میانگین مؤلفه های عملکرد تحصیلی (خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش) نیز افزایش و در مقابل میانگین تأثیرات هیجانی و فقدان کنترل پیامد کاهش یافت. این تغییرات در سطح 0/001 >P معنادار بودند. مطالعه حاضر در حالت کلی نشان داد که برنامه آموزشی راهبردهای تنظیم هیجان بر بهبود هیجانات دانش آموزان از جمله پرخاشگری و نیز عملکرد تحصیلی آنها احتمالاً مؤثر است.
ارتباط تیپ های شبانه روزی با عملکرد تحصیلی، استرس، اضطراب و افسردگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گناباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوع ریتم های شبانه روزی فرد در حفظ سلامتی و همچنین بهبودی از بیماری اهمیت زیادی دارد. در دانشجویان سلامت روانی عامل مهمی در پیشرفت تحصیلی می باشد لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط ریتم های شبانه روزی با عملکرد تحصیلی، استرس، اضطراب و افسردگی دانشجویان می باشد. روش کار: ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ یﮏ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ - مقطعی است که بر روی 322 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال1396 انجام شد. ابزارهای مورد استفاده فرم اﻃﻼﻋﺎت دﻣﻮﮔﺮاﻓﯿﮏ، پرسشنامه صبحگاهی-شامگاهی هورن و استنبرگ و پرسشنامه DASS-21 بود. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های آماری تی مستقل و همبستگی پیرسون با بهره گیری از نرم افزارSPSS نسخه 16 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد اکثریت دانشجویان(6/82 درصد) از نظر تیپ شبانه روزی ریتم متعادل داشتند. همچنین اکثر آنان سطح متوسطی از استرس، اضطراب و افسردگی را دارا بودند. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین ریتم های شبانه روزی با استرس(004/0 P=) و افسردگی (007/0 P=) ارتباط آماری معناداری وجود دارد در حالی که بین ریتم های شبانه روزی با عملکرد تحصیلی(61/0P=) و اضطراب( 19/0 P=) ارتباط آماری معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط بین ریتم های شبانه روزی با نمره استرس و افسردگی دانشجویان، ضرورت برنامه ریزی و توجه بیش تر به برنامه های آموزشی و فوق برنامه پیشنهاد می گردد.
مدل یابی معادلات ساختاری روابط سبک های دلبستگی و خود_متمایزسازی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه با نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
138-110
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل معادلات ساختاری روابط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه با نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی (1554 نفر) در سال تحصیلی 98-1397 بود که تعداد گروه نمونه بر اساس فرمول کوکران حدود 308 نفر برآورد شد که برای حذف اثر پرسشنامه های بی اعتبار تعداد 350 نفر در نظر گرفته شد. در نهایت، تعداد 305 پرسشنامه مورد تحلیل نهایی قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه خود-متمایزسازی اسکورون و اسمیت (2003)، سیاهه دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، نیمرخ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (واکر، سیچریست و پندر، 1995) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود که جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری) با کمک نرم افزارهای آماری SPSS 23 و 26 AMOS استفاده شده است. .یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی (10/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (09/1= ، 01/0 > p ) با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها قادرند عملکرد تحصیلی را مستقیما پیش بینی نمایند.. همچنین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت می تواند بین سبک دلبستگی (03/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (64/0= ، 01/0 > p ) و عملکرد تحصیلی نقش میانجی داشته باشد. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی و نیز سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت با عملکرد تحصیلی، توجه ویژه به این متغیرها جهت بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان، ضروری می نماید. هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل معادلات ساختاری روابط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه با نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی (1554 نفر) در سال تحصیلی 98-1397 بود که تعداد گروه نمونه بر اساس فرمول کوکران حدود 308 نفر برآورد شد که برای حذف اثر پرسشنامه های بی اعتبار تعداد 350 نفر در نظر گرفته شد. در نهایت، تعداد 305 پرسشنامه مورد تحلیل نهایی قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه خود-متمایزسازی اسکورون و اسمیت (2003)، سیاهه دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، نیمرخ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (واکر، سیچریست و پندر، 1995) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود که جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری) با کمک نرم افزارهای آماری SPSS 23 و 26 AMOS استفاده شده است. .یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی (10/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (09/1= ، 01/0 > p ) با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها قادرند عملکرد تحصیلی را مستقیما پیش بینی نمایند.. همچنین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت می تواند بین سبک دلبستگی (03/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (64/0= ، 01/0 > p ) و عملکرد تحصیلی نقش میانجی داشته باشد. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی و نیز سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت با عملکرد تحصیلی، توجه ویژه به این متغیرها جهت بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان، ضروری می نماید.
نقش سبک های تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی سلامت روان شناختی و عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۷ (پیاپی ۶۴)
114-105
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سبک های تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی سلامت روان شناختی و عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه این پژوهش شامل 240 نفر از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 99-1398 بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و سلامت عمومی (گلدبرگ، 1978) و برای سنجش عملکرد تحصیلی از معدل کل آنان استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از بین سبک های سازگار تنظیم شناختی هیجان، ارزیابی مجدد مثبت و از میان سبک های ناسازگار تنظیم شناختی هیجان، فاجعه انگاری قوی ترین پیش بینی کننده های سلامت روان شناختی بودند. همچنین نتایج نشان داد که راهبردهای سازگار تنظیم شناختی هیجان رابطه ی مثبت و راهبردهای ناسازگار رابطه منفی معنادار با عملکرد تحصیلی دانشجویان داشتند و راهبرد ارزیابی مجدد مثبت قوی ترین پیش بین عملکرد تحصیلی بود. یافته ی جانبی دیگر پژوهش حاضر نشان داد که پسران بیشتر از دختران از راهبردهای سرزنش خود استفاده می کردند. لذا با توجه به نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در سلامت روان شناختی و عملکرد تحصیلی، آموزش راهبردهای مناسب تنظیم شناختی هیجانی (به ویژه ارزیابی مجدد مثبت) می تواند نه تنها در افزایش سلامت روان دانشجویان بلکه در عملکرد تحصیلی آنان نیز مؤثر واقع شود.
پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی، حمایت معلم، سازگاری تحصیلی و عضویت روان شناختی در مدرسه بر دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مسئله موفقیت و عدم موفقیت در امر تحصیل از مهم ترین دغدغه های هر نظام آموزشی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش هویت تحصیلی، حمایت معلم، سازگاری تحصیلی و عضویت روان شناختی در مدرسه بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شهرستان لارستان بود. روش کار: پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی_تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهر لارستان در نیمسال اول سال تحصیلی 1398-1397 بود. از میان این دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 400 دانش آموز انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های هویت تحصیلی، حمایت معلم، سازگاری تحصیلی و عضویت روان شناختی در مدرسه استفاده شد. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از آزمون همبستگی متعارف و رگرسیون چندگانه بوسیله SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند عملکرد تحصیلی را می توان با ترکیب خطی متغیرهای پیش بین، پیش بینی نمود. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، 22 درصد از واریانس متغیر عملکرد تحصیلی به کمک متغیرهای پیش بین (هویت تحصیلی، حمایت معلم، سازگاری تحصیلی و عضویت روان شناختی در مدرسه) قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، توجه به حمایت معلم، سازگاری تحصیلی و عضویت روان شناختی در مدرسه دانش آموزان می تواند حاوی نکات مفیدی به منظور بهبود وضعیت آموزشی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان باشد. لذا ضروری است که مدارس و مراکز مشاوره با توجه به عملکرد تحصیلی دانش آموزان و آگاهی از عوامل موثر بر آن، برنامه های خاص، مدون و دقیق را تدوین نمایند تا با ایجاد زمینه مناسب برای به فعلیت رساندن استعداد های بالقوه دانش آموزان، زمینه رشد و شکوفائی هر چه بیشتر آنها فراهم گردد.
رابطه ی آمادگی بی حوصلگی با میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهرستان سمنان: نقش واسطه ای درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در رابطه با آمادگی بی حوصلگی و میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهر سمنان بود. مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل 3952 دانش آموز متوسطه در سال تحصیلی 98-97 در شهرستان سمنان و نمونه پژهش شامل400 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های درگیری تحصیلی فردریکز؛ بلومنفلد و پریس (2004) (SES)، عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) (EPT) و آمادگی بی حوصلگی فارمر و ساندبرگ (1986) (BSBS) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های هم بستگی پیرسون و مدل یابی روابط ساختاری استفاده گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که درگیری تحصیلی به طور معناداری ارتباط بین آمادگی بی حوصلگی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه را میانجی گری می کند. بر این اساس، می توان بیان کرد که عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهرستان سمنان به میزان (597/0) (01/0p<) توسط درگیری تحصیلی و (118/0- به طور مستقیم (05/0p<) و 102/0- به طور غیر مستقیم (05/0p<)) به وسیله ی آمادگی بی حوصلگی قابل پیش بینی خواهد بود. از این رو، لازم است روان شناسان و متخصصان فعال در حوزه ی آموزش و پرورش تدابیری را جهت افزایش درگیری تحصیلی و کاهش آمادگی بی حوصلگی در دانش آموزان اتخاذ نمایند.
تعیین نقش میانجی معنای تحصیلی در رابطه بین خوش بینی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی یکی از مؤلفه های مهم در آموزش و پرورش است که همواره مورد توجه برنامه ریزان، مدیران، معلمان، و والدین دانش آموزان بوده است و این افراد همواره در تلاش هستند تا شرایطی را فراهم کنند که کارآیی تحصیلی دانش آموزان بالا برود. مقاله حاضر با هدف بررسی نقش میانجی معنای تحصیلی در رابطه بین خوش بینی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. داده های مورد نیاز از بین نمونه ای از دانش آموزان دختر متوسطه شهر خرمدره به تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای گردآوری شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های معنا تحصیلی هندرسون-کینگ و اسمیت (2006) و خوش بینی تحصیلی اسچنن موران و همکاران (2013) استفاده شده است. همچنین برای سنجش موفقیت تحصیلی از معدل کسب شده توسط دانش آموزان در دو نیم سال اول و دوم استفاده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده های استخراج شده توسط نرم افزارهای SPSS22 و MPLUS 7.4، با استفاده از روش معادلات ساختاری بررسی و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین متغیرهای خوش بینی تحصیلی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت معنادار (0/01> P) است و معنای تحصیلی بین دو متغیر خوش بینی تحصیلی و عملکرد تحصیلی نقش میانجی بازی می کند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که خوش بینی تحصیلی به صورت مستقیم موجب بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان می شود، اما به صورت غیرمستقیم از طریق معنای تحصیلی بر بهبود عملکرد دانش آموزان تأثیر دارد.
تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن آگاهی با میانجی گری حرمت خود در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۳۲۶-۲۳۰۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس فراشناخت و ذهن آگاهی و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و حرمت خود پرداخته اند. اما پژوهشی که به تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و فراشناخت و ذهن آگاهی: نقش واسطه ای حرمت خود پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ذهن آگاهی، فراشناخت و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی بر عملکرد تحصیلی با نقش واسطه ای حرمت خود در دانش آموزان دختر و پسر شهر تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. بودند که از بین آنها 517 نفر (260 پسر - 257 دختر) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (2006)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383)، پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت (1967)، پرسشنامه فراشناخت ولز (1997) و پرسشنامه مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی تیرگر (1397) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیرهای مستقیم فراشناخت، ذهن آگاهی و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی با عملکرد تحصیلی معنی دار است (0/01 >p) و اثر مستقیم و غیر مستقیم فراشناخت و عملکرد تحصیلی با میانجی گری حرمت خود (0/20 =p)، ذهن آگاهی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری حرمت خود (0/03 =p) و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری حرمت خود (0/01 >p) معنی دار است. نتیجه گیری: مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و فراشناخت و ذهن آگاهی در کنار سایر عوامل از جمله حرمت خود نقش کلیدی در عملکرد تحصیلی ایفا می کنند و لزوم توجه به این عوامل در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان ضروری است.
رابطه ی ساختاری عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی با یادگیری خودراهبر دانش آموران به منظور ارائه ی مدل مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
134 - 123
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی با یادگیری خودراهبر به منظور ارائه مدل مناسب انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش عبارت بود از تمام دانش آموزان دوره متوسطه مدارس دولتی شهرستان سیرجان در سال تحصیلی 96-1395 که تعداد 90 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسشنامه ی سنجش عملکرد تحصیلی فام و تیلور )1999 ،)مقیاس انگیزش تحصیلی والراند و همکاران )1992 )و پرسشنامه سنجش خودراهبری در یادگیری فیشر و همکاران )2001 )از دانش آموزان جمع آوری شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان دادند شاخص ریشه ی میانگین مجذورات تقریب )RMSEA )برابر 016/0 بوده و مدل از برازندگی خوبی برخوردار است. همچنین، قدرت رابطه ی میان عملکرد تحصیلی با یادگیری خودراهبر برابر 78/0 و قدرت رابطه ی میان انگیزش تحصیلی با یادگیری خودراهبر برابر 59/0 است )05/0>p )که نشان میدهد همبستگی مطلوب است. بنابراین بهبود عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی در مدارس در یادگیری خودراهبر تأثیر دارد.
تبیین نقش سبک تربیتی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده و عوامل مدرسه بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری احساس تعلق به مدرسه بین دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
268 - 240
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش تبیین نقش سبک تربیتی و پایگاه اجتماعی _ اقتصادی خانواده و عوامل مدرسه بر عملکرد تحصیلی با میانجیگری احساس تعلق به مدرسه است. نمونه پژوهش شامل 492 دانش آموز متوسطه که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. برای سنجش سبک تربیتی ازپرسشنامه Royan et al. (1989) با ضریب پایایی آلفای کرو نباخ 87/0 ، برای پایگاه اجتماعی- اقتصادی از پرسشنامه (Samaeri (2013 با ضریب آلفای کرونباخ 87/0 ، عوامل مدرسه ای از تلفیق شاخص های امکانات و خدمات مدرسه و برای عملکرد تحصیلی از پرسشنامه Taylor (1999) با ضریب آلفای کرونباخ 93/0 و برای احساس تعلق به مدرسه ازپرسشنامه ی , Betty, Barry Watt(2005) با ضریب آلفای کرونباخ 850/0 استفاده شد. درمجموع روایی وپایایی تمام ابزار های تحقیق موردتایید نهایی قرار گرفت . داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای spss و pls Smart با روش های آماری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک تربیتی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده وعوامل مدرسه ای بر پیشرفت تحصیلی تاثیر مثبت ومعنی داری دارند ومتغیراحساس تعلق به مدرسه نقش میانجی دارد و باید درمدیریت و برنامه ریزی برای کاهش نابرابریهای آموزشی لحاظ شوند.
بررسی نقش تعدیل کنندگی خودنظارتی در رابطه ی بین ادراک از ساختار کلاس و تعلل ورزی تحصیلی مطالعه موردی: دانش آموزان متوسطه اول شهر گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
247 - 217
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی خودنظارتی در رابطه ی بین ادراک از ساختار کلاس و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان انجام شده است. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان متوسطه اول گچساران در سالتحصیلی 1399-1398 به تعداد 1809 نفر مشتمل بر 938 پسر و 871 دختر می باشند. در راستای گزینش گروه نمونه و استخراج داده ها، تعداد 318 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان با دو روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های خودنظارتی اسنایدر و کانچستا (1974)، ادراک از ساختار کلاس بلک برن (1998) و تعلل ورزی تحصیلی سولون و راثبلوم (1998) گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل گردید. به منظور آزمون روابط بین متغییرها در مدل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های برازش مدل تعدیل کنندگی متغییر خودنظارتی بدون نیاز به ویرایش و اصلاح به طور معنی داری در وضعیت مطلوبی قرار دارد.متغییرهای ادراک از ساختار کلاس 68/0و خودتنظیمی 22/0 از پراکندگی نمرات تعلل ورزی تحصیلی را تبیین می کنند و اثر غیرمستقیم ادراک از ساختار کلاس بر تعلل ورزی تحصیلی با نقش تعدیل کنندگی خودتنظمی 214/0 است که معنی دار می باشد. یافته های فوق نمایانگر این است که با تعریف راهبردهای خودتنطیمی از یکسو و ادراک شاگردان از ساختار کلاس از سوی دیگر، می توان در جهت کاهش تعلل ورزی تحصیلی به عنوان یکی از مهمترین موانع فرایندهای یاددهی- یادگیری گام های اساسی برداشت.
نقش استادان در افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجومعلمان رشته عربی
حوزه های تخصصی:
در طول دو دهه گذشته خودکارآمدی به عنوان یک عامل انگیزشی مهم در پژوهش های مربوط به رفتار انسان مطرح شده است. این عامل نقش به سزایی در بهبود و افزایش عملکرد تحصیلی فراگیرندگان ایفا می کند. پژوهش پیش رو سعی دارد با بیان ابعاد و شاخصه های خودکارآمدی درزمینه تحصیلی به بررسی رابطه میان این عامل انگیزشی با موفقیت تحصیلی پرداخته و نقش استادان را در تقویت و افزایش خودکارآمدی دانشجومعلمان رشته عربی تبیین نماید. شیوه پژوهش، توصیفی تحلیلی است. یافته ها نشان می دهد استادان رشته عربی با شناخت ویژگی های رفتاری عاطفی دانشجویان و با به کارگیری راهبردهای شناختی و فراشناختی در تعامل با آنان می توانند تأثیر بسیاری در ایجاد پنداره های مثبت در درون آن ها مانند پرهیز از اهمال کاری، میل به درگیری تحصیلی و انگیزش پیشرفت، تفکر انتقادی، حل مسئله، خودتنظیمی و یادگیری مشارکتی داشته باشند. علاوه بر این، می توانند شوق و انگیزه دانشجویان را نسبت به دروس مربوط به این رشته افزایش داده و به بهبود عملکرد تحصیلی آن ها کمک نمایند.
بررسی رابطه خلاقیت و هوش عاطفی با راهبردهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان شهر نایین
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه بین خلاقیت و هوش عاطفی، راهبردهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه در شهر نایین در سال تحصیلی 97-1396بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 535 دانش آموزادختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر نایین بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای به حجم 225 دانش آموز( 130 دختر و 95 پسر )انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون خلاقیت تورنس (1974)، مقیاس هوش عاطفی سیبریا شیرینگ (فرم کوتاه) (1995)، مقیاس راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پنتریچ و دی گروت (1990) و نمرات عملکرد تحصیلی دانش آموزان، بر گرفته از معدل نوبت اول و مستمر سالیانه بوده است. داده ها ز طریق نرم افزار SPSS22 وبا استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین خلاقیت با راهبردهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد . همچنین بین متغیر هوش عاطفی با متغیرهای راهبردهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. نتایج نشان داد متغیرهای خلاقیت و هوش عاطفی در پیش بینی متغیرهای راهبردهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم سهم معنی داری دارند. در مجموع یافته ها بیانگر رابطه خلاقیت و هوش عاطفی با راهبردهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود.
بررسی تاثیر چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بر حل مسئله و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر قائم شهر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بر حل مسئله و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی، انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه های آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 00–1399 بود که تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت کاملا تصادفی (بر اساس قرعه کشی) در گروه های آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. برای آزمودنی های گروه آزمایش، آموزش فلسفه برای کودک بر پایه چند رسانه ای، با روش پیشنهادی فیلیپ کم (1994) طی 8 جلسه و به مدت یک ماه، اجرا شد. در حالی که، اعضاء گروه کنترل در این مدت آموزش مشابه ای دریافت نکردند. ابزار اندازه گیری در پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه حل مسئله هپنر (1988) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) در سطح اطمینان 95 درصد (05/0=) انجام شد. یافته ها نشان داد که چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بر حل مسئله دانش آموزان پایه سوم ابتدایی تاثیر معناداری دارد. هم-چنین، چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی تاثیر معناداری دارد. بنابراین، معلمان پایه سوم ابتدایی برای بهبود، ارتقاء و یا تقویت حل مساله و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان می توانند از چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بهره گیرند.
تاثیر یادگیری معکوس بر انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در دوران کووید19
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثیر یادگیری معکوس بر انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش اموزان پایه دوم شهرستان آمل در دوران همه گیری کوید ۱۹ انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات شبه تجربی با دو گروه کنترل و آزمایش به همراه پیش آزمون و پس آزمون به منظور بررسی تغییرات حاصله پیش و پس از اعمال متغیر آزمایشی در گروه آزمایش و مقایسه آن با گروه کنترل می باشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم دوره ابتدایی شهر آمل در سال تحصیلی 1401-1400 بود. روش نمونه گیری نیز به صورت خوشه ای چندمرحله ای بود. لازم به ذکر است در میان مدارس 2مدرسه پسرانه به تصادف انتخاب شد و پس از آن یک کلاس دوم این مدارس به صورت تصادفی به گروه کنترل و یک کلاس دیگر به گروه آزمایش اختصاص داده شد. از پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور(1998) و پیشرفت تحصیلی هرمنس (1970) استفاده شد. روایی این پرسشنامه به وسیله روایی محتوایی و پایایی آن به وسیله آلفای کرانباخ بررسی و تائید شد. .داده ها به وسیله تحلیل کوواریانس یکطرفه تحلیل گردید. نتایج بیانگر این بود که روش یادگیری معکوس بر پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی در درس ریاضی تأثیرگذار است.
تاثیر یادگیری الکترونیکی بر انگیزه پیشرفت، خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم شهرستان قائم شهر در درس ریاضی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یادگیری الکترونیکی بر انگیزه پیشرفت، خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم در درس ریاضی، انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه های آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 00 - 1399 بود که تعداد 24 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب، تعداد 12 نفر به عنوان گروه آزمایش و تعداد 12 نفر دیگر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. برای آزمودنی های گروه آزمایش جلسات آموزش با افزودن محتوای الکترونیکی به روش آموزش سنتی رایج در درس ریاضی، طی 8 جلسه و به مدت یک ماه اجرا شد. ابزار اندازه گیری در پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های انگیزه پیشرفت هرمنس (1970)، خلاقیت تورنس (1974) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها استفاده از آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) با استفاده از نرم افزار SPSS23 در سطح معناداری 05/0= بود. یافته ها نشان داد که یادگیری الکترونیکی بر انگیزه پیشرفت، خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد