مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دانش بومی
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
211 - 231
حوزههای تخصصی:
«دیل» واژه ترکی است به معنی زبان. این ابزار در بیشتر نقاط آذربایجان از قدیم تا به امروز مورد استفاده بوده و کاربرد آن برای شکار بلدرچین نَر می باشد. ساکنین روستای آلوارس از توابع استان اردبیل، با گذشت هزاران سال هنوز از این دانش بومی بهرمند می گردند و هنوز دیل به عنوان ابزار شکار بلدرچین در نزد روستاییان از اهمیت و حرمت خاصی برخوردار است. روش کار در این پژوهش به صورت مردم نگاری، همراه با مشاهده مستقیم و مشارکتی، توأم با مصاحبه درمیدان تحقیق همراه با نظریه کارکردی برانیسلاو مالینوفسکی صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ابزارشکار دیل در بین اهالی این روستا فقط حکم شکار پرنده را ندارد، بلکه نحوه تهیه و ساخت دیل، مهارت و هنری خاص می طلبد که اهالی روستا مهم تر از ابزار شکار و تفریح به آن به عنوان یک ابزارفرهنگی و اقتصادی نگاه ویژه ای دارند. نگاه فرهنگی آنها به این ابزار نگاه میراثی و هنریست که آن را ارزشمند و ماندگارکرده است. درنگاه اقتصادی، این ابزارحکم صنایع دستی مردم آلوارس به حساب می آیدکه با آن به اقتصاد خانواده خودشان رونق هر چند مختصر می بخشند.
دانش بومی جوامع محلی پیرامون گیاهان خوراکی خودرو در مراتع زبرخان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
43 - 96
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های مورد استفاده برای پاسخگویی به دغدغه های انسان در جامعه ی امروز، رجوع به دانش تجربی گذشتگان و بهره گیری از خرد تجربی انباشته و تاریخی بهره برداران محلی است. از جمله این دانش های ارزشمند، دانش بومی گاه منحصربفرد شناسایی گیاهان خودروی خوراکی و شیوه های مصرف آنها در جوامع محلی است. لذا تحقیق حاضر با هدف آشنایی و مستندسازی فرهنگ استفاده سنتی از گیاهان خوراکی مراتع زبرخان واقع در استان خراسان رضوی صورت گرفت. در این مطالعه باور ها و دانستنی های سنتی مردم پیرامون گیاهان در قالب مصاحبه ی آزاد به صورت گروهی و انفرادی، مشاهده ی مشارکتی، حضور های مستمر و پی درپی در طی سال های 96-97 گردآوری گردید. شیوه ی انتخاب افراد جهت مصاحبه به روش هدفمند و به صورت گلوله برفی بوده است. مصاحبه ها با محوریت نام محلی گیاهان، فرم رویشی، نحوه ی برداشت، اندام مورد استفاده، نحوه ی مصرف و خواص گیاهان مطرح و مصاحبه تا جایی ادامه پیدا می-کرد که پاسخ های تکراری ثبات و صحت مصاحبه را محقق می ساخت. در نهایت از اطلاعات کسب شده از شیوه های متفاوت مصاحبه فیش برداری شده و استخراج مفاهیم کلیدی بر اساس هدف تحقیق صورت پذیرفت. یافته ها نشان داد که اغلب گونه های شناسایی شده به جز مصارف خوراکی، واجد مصارف چند منظوره دارویی و تامین علوفه دام بوده و به جز تامین نیازهای خوراکی و دارویی سالیانه خانوار در تامین بخشی از معیشت ساکنین از طریق جمع آوری و فروش یا تامین علوفه دام، دخیل هستند. نتایج این تحقیق و یافته های آن می تواند بسترساز تحقیقات آتی در زمینه توسعه دانش غذایی و مدیریت مراتع از طریق اصلاح و احیاء آنها با گیاهان خوراکی و دارویی مورد استقبال مردم در مناطق مشابه باشد.
پژوهشی بر سنت سفالگری قلم سیاه میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
229 - 260
حوزههای تخصصی:
تولید و فراوری سفال قلم سیاه در دوره آل مظفر یک روند منطقی و در پاسخ به نیازهای یک نظام اجتماعی پویا و تودرتو است. شهری که به سبب مرکزیت سیاسی و فرهنگی و مزیت های اقتصادی به چنان درجه ای از پیشرفت رسیده است که دارای مشاغل و جمعیت های متنوعی است. جامعه سفالگران میبد، تحت عنوان کوی فخاران دارای هویتی اجتماعی و حرفه ای است. این جامعه به سبب خویشاوندی و تمرکز تولید در محدوده ای مجاور راسته بازار قدیم میبد در جنب مسجد جامع کهن یک مکان گزینی مشخص دارد. انتقال و استمرار دانش بومی تولید سفال در قالب یک فرهنگ شفاهی و بومی است. رواج واژه ها و نام گزینی های بومی و محلی برای کلیه روندهای تولید سفال بخشی از هویت و منزلت شغلی در این حرفه محسوب می شود. مصالح و مواد اولیه این هنر صنعت بواسطه مواهب طبیعی معادن خاک رس ریزدانه و مرغوب در بومی سازی و تداوم آن تا به امروز نقشی بی بدیل دارد. استادکاران سفالگر با شناختی که از مواد معدنی و آلی منطقه دارند، با شیوه های کاملا سنتی و درون زا به تولید لعاب و رنگ برای پوشش سطوح سفالینه مبادرت می کنند. نقش مایه های به کار رفته در نقش اندازی و نگار گری آن بازتابی است از دنیای ذهنی ای که اقلیم، زیست بوم، معماری و سایر مناسبات اجتماعی با آن همبسته است. روش تحقیق در این مقاله میدانی با رویکرد مردم شناسی و مبتنی بر داده های سفالی مکشوفه از مطالعات باستان شناسی و مصاحبه و گفتگوهای شفاهی با استادکاران و مطلعین محلی است که برایند آن ارائه تصویری مناسب از سنت سفالگری قلم سیاه میبد، شیوه های فراوری مواد اولیه، و مراحل ساخت و تولید را در بر می گیرد.
بررسی بازتاب مقولات محیط زیستی در رویکردهای نظری جامعه شناسیِ ایران و نسبت آن با ریشه های بحران آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
53 - 107
حوزههای تخصصی:
نزدیک به 9 دهه از آغاز تاسیس، تقویم و تکثیر نهاد آموزشی و پژوهشی جامعه شناسی در ایران که از سویی هم معنابخش زیست جهان انسان ایرانی بوده (تاثیر ذهنی) و هم بر برنامه های توسعه در ایران موثر بوده است (تاثیر عینی) می گذرد. در چند سال اخیر که بحران آب در ایران شکل عینی تری یافته نهاد علوم انسانی و به خصوص جامعه شناسی در ایران یک پای گفتگو در این باره در قالب مقالات علمی و پژوهشی و نشست ها و سمینارهای دانشگاهی بوده است. با این اوصاف و برای باز اندیشی و ارزیابی دقیق تر نسبت جامعه شناسی در ایران با ریشه های بحران آب می توان از نسبت رویکردهای نظری جامعه شناسی ایران با مقولات اقلیم، طبیعت و محیط زیست به طور کلی و مساله آب به عنوان یک عنصر اساسی و حیاتی در محیط زیست و جامعه ایرانی پرسش کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده دلالت های اقلیمی و محیط زیستی هفت رویکرد نظری اصلی در جامعه شناسی ایران یعنی «استبداد ایرانی، فئودالیسم ایرانی، کارکردگرایی، نوکارکردگرایی، پسا ساختارگرایی، مکتب انتقادی و زیست بوم گرایی» بررسی و نسبت آنها با ریشه های اصلی بحران آب با یکدیگر مورد مقایسه طیفی قرار گیرد.
مطالعه دانش بومی گیاهان مورد استفاده بهره برداران در مراتع گوغر بافت استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
369 - 424
حوزههای تخصصی:
اتنوبوتانی به عنوان شاخه ای از دانش بومی به مطالعه چگونگی استفاده افراد یک قوم، یک فرهنگ و یا یک ناحیه خاص از گیاهان بومی موجود در آن منطقه می پردازد. این مطالعه با هدف معرفی گیاهان خوراکی و دارویی که توسط مردم بومی گوغر استفاده می شوند، انجام گردیده است. به همین منظور، طی تابستان 1398 و بهار 1399، گیاهان خوراکی و دارویی مورد استفاده افراد بومی در منطقه شناسایی شد. اطلاعات کسب شده در این پژوهش، در قالب مصاحبه آزاد، مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده مشارکتی گردآوری گردید. مصاحبه ها به صورت هدفمند از خبرگان محلی صورت پذیرفت. در مجموع 36 گونه با استفاده های خوراکی و دارویی شناسایی گردید که دانش مردم محلی در ارتباط با آن بسیار وسیع می باشد. این دانش شامل شناسایی گیاهان، زمان مناسب برداشت، اندام مورد استفاده، خواص دارویی، کاربرد های خوراکی، نحوه استفاده و همچنین در ارتباط با اکولوژی گیاهان می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد که اندام برگ بیشترین استفاده خوراکی و دارویی را دارا می باشد. گیاهان خوراکی به صورت پخته و گیاهان دارویی به شکل خام بیشترین ترین شکل مصرف را دارند و بیشترین استفاده دارویی از گیاهان منطقه جهت معالجه بیماری های گوارشی می باشد.
بحران آب در فلات مرکزی و ضرورت توجه به دانش بومی، مطالعه موردی: قنات گوهرریز جوپار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۷
104 - 116
حوزههای تخصصی:
بخش اعظم سرزمین ایران در منطقه خشک و نیمه خشک و در محدوده کمربند بیابانی دنیا قرار گرفته است. بر این اساس، خشکی و کم آبی از ویژگیهای ذاتی فلات مرکزی ایران است و دسترسی به منابع آب پایدار، مهم ترین چالش ساکنان این ناحیه بوده است. ایرانیان باستان با اختراع قنات، شیوه مناسبی از دسترسی به آب بر اساس اصل احترام به محیط و سازگاری با طبیعت به و جود آوردند که منشأ تمدن درخشانی در فلات مرکزی ایران شد. آنچه را که امروزه توسعه پایدار می نامند در ساختار و سیستم قنات به خوبی رعایت شده است و بر همین اساس قنات ببیش از سه هزار سال کارآمد بوده است. این پژوهش ضمن بررسی ویژگیهای قنات و ساختار آن در حیات اقتصادی و اجتماعی ایران به دانش بومی قنات توجه کرده است و با مطالعه موردی قنات گوهر ریز جوپار در جنوب شهر کرمان به این نتیجه رسیده است که احیاء قنوات و اتکا به دانش بومی مدیریت آب همچنان می تواند راهگشای بسیاری از مسائل و بحرانهای زیست محیطی و آبی در فلات مرکزی ایران باشد.
تحلیل معیارهای موثر بر وضعیت آینده دانش بومی روستاییان در زیست پذیری مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای منطقه ۱۹ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره گیری از دانش بومی در برنامه ریزی توسعه روستایی مورد توجه برنامه ریزان، مدیران و جامعه شناسان قرار گرفته است. به طوری که دانش بومی به عنوان منبع ارزشمندی برای فرآیند زیست پذیری روستایی محسوب می شود. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل معیارهای موثر بر وضعیت آینده دانش بومی روستاییان در زیست پذیری مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای منطقه ۱۹ تهران)، می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کمی و به لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای است. ابزار گردآوری اطلاعات (کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) می باشد. با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزارMIC MAC بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 15 نفر از خبرگان و صاحب نظران و کارشناسان حوزه مطالعات دانش بومی و زیست پذیری روستایی در شهر تهران که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این راستا پس از برگزاری جلسات اولیه، تعداد 44 متغیر در قالب 4 بعد کلی به عنوان متغیرهای اولیه شناسایی شدند. در نهایت 9 عامل (توانمندسازی، افزایش درآمد و پس انداز، کارآفرینی و اشتغال زایی گروهی و خانوادگی در مشاغل کشاورزی و دامداری، استفاده از کودهای حیوانی در تولیدات کشاورزی به جای کودهای شیمیایی و کاهش هزینه ها، همکاری و مشارکت اجتماعی درون گروهی و بین گروهی در بین اهالی روستا (برداشت محصول و ...)، ایجاد روحیه استقلال و خودکفایی در تولیدات، مقاوم سازی مساکن روستایی، مشورت با همسایگان و افراد فامیل و بستگان، همکاری و مشارکت با بنیاد مسکن در تهیه و اجرای طرح های هادی و کاهش هدر رفت محصولات زارعی و کشاورزی) به عنوان معیارهای کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده دانش بومی روستاییان در زیست پذیری مناطق روستایی منطقه 19 تهران انتخاب شدند.
نقش دانش بومی روستاییان در کاهش آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم اسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در کشور در دهه های اخیر، مخاطرات طبیعی چون زلزله، بروز خشکسالی ها ، سیلاب ها بوده است و موجب تخلیه روستاها و تخریب زیادی شده است. به نظر می رسد علل افزایش این بحران ها ناشی از عدم توجه به رویکردهای پایین به بالا، محلی، مشارکتی و دانش ها و تجربیات بومی مردمان در مدیریت بحران ها بوده است. در این راستا روستاهای بخش مرکزی شهرستان جیرفت در دهه-های اخیر با مخاطراتی همچون سیل و خشکسالی مواجه بوده اند که معیشت روستاییان را تحت تأثیر قرار داده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ارزیابی دانش بومی روستاییان جهت کنترل مخاطرات طبیعی و کاهش آسیب پذیری روستاها انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری شامل سرپرستان خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان جیرفت است که از 12 روستای نمونه ، 261 خانوار با فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده تعیین حجم و انتخاب شدند. داده های بدست آمده از طریق عملیات میدانی (پرسشنامه) به کمک روش های آماری تحت نرم افزار SPSS پردازش و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که خطرات خشکسالی و سیل عمده ترین خطرات طبیعی از نظر مردم منطقه بوده است که در حد بالایی سبب آسیب پذیری روستاها شده است و میزان دانش مخاطره شناسی بومی و میزان تأثیرگذاری آن در محدوده مورد مطالعه، بالاتر از حد متوسط (3) ارزیابی گردید و میزان دانش بومی مردم با سن آنها رابطه معناداری مثبت داشته ولی با جنسیت و نوع شغل رابطه معناداری تایید نشد.
آسیب شناسی دانش بومی کاغذ سازی سنتی ایران به منظور مطابق سازی با نیازهای جامعه معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
38 - 54
حوزههای تخصصی:
کاغذ دست ساز میراث سنتی و فرهنگی، ماحصل نبوغ و مهارت کاغذسازان دوره های متمادی است. این هنر دورانی از آوازه بالایی برخوردار بوده است. تولید و کاربرد کاغذ دست ساز امروزه به خصوص در میان هنرمندان بسیار محدود و گاهی فراموش شده است. اما برخلاف آنچه در ایران روی داده، درکشورهای دیگر این هنر فراموش نشده و همچنان به رشد خود ادامه داده است. از این جهت پژوهش پیش رو با هدف مطالعه و تحلیل وضعیت مطلوب، موجود و آسیب های وارده به این هنر سعی در پاسخگویی به این سؤال دارد که چگونه میتوان کاغذهای دست ساز سنتی را با نیازهای هنرمندان معاصر ایرانی تطبیق داد؟ در این راستا این پژوهش با روش کیفی از نوع توصیفی- تحلیلی با رویکرد آسیب شناسی به جمع آوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و میدانی به صورتمصاحبه با 11نفر از صاحب نظران و افراد دخیل در این هنر پرداخته است. نتایج حاصله مبین آن است که باگذشت زمان آسیب هایی چون کاهش تولیدکنندگان کاغذ دست ساز، کمبود متخصصین کارآمد و گاهی انحصاری شدن آموزش در بین اساتید،کیفیت پایین و بافت نامرغوب، زمان گیر و سخت بودن تولید به روش سنتی، نبود حامیان دولتی و خصوصی به جهت حمایت های مالی و معنوی باعث دورشدن هنرمندان و کاغذسازان از مصرف و تولید کاغذ دست ساز شده است. لذا اعمال روش هایی چون معرفی کاغذ دست ساز از طرف هنرمندان و اساتید هنر، بازاریابی حضوری، عرضه انبوه به بازار و آشنایی هنرمندان با جنبه های زیبا شناسانه و کاربری متنوع کاغذ می تواند در شناخت و توسعه این هنر بین هنرمندان مؤثر باشد. همچنین با درنظرگرفتن استانداردهایی می توان کاغذهایی با کیفیت، بافت مناسب و ابعاد مورد نیاز هنرمندان را تولید نمود. تکنیک ها و تکنولوژی جدید مبتنی بر حفظ اصالت و قواعد هنر سنتی کاغذسازی در سرعت بخشیدن به مراحل تولید و به تبع تولید انبوه و پایین آمدن زمان و قیمت تولید تأثیرگذار خواهدبود. به علاوه برگزاری انجمن ها، دوسالانه ها، همایش های کاغذسازی، حمایت سازمان های دولتی و سرمایه گذاری در این زمینه در انسجام گروه کاغذسازان و هنرمندان برای ارائه آثار خود، ایجاد رقابت و ایده پردازی تأثیر بسزایی دارند.
گیاه مردم نگاری گیاهان خودرویِ منطقه بسطام از شهرستان سلسله، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
85 - 158
حوزههای تخصصی:
بشر از گذشته تا به امروز در بسیاری از زمینه ها برای بقا و بهبود کیفیت زندگی خود از طرق مختلف به گیاهان وابسته بوده است. هدف از این پژوهش بررسی همه جانبه گیاه مردم نگاری گیاهان خودروی منطقه بسطام در استان لرستان از ناحیه رویشی زاگرس است. جامعه انسانی مورد مطالعه در این تحقیق اهالی دو روستای چشمه بید و چشمه صالح از شهرستان سلسله در استان لرستان است. روش پژوهش بکار رفته در این مطالعه ی گیاه مردم شناسی، روش مردم نگاری بوده است. ابزار گردآوری داده ها شامل مشاهده ی مستقیم، مشاهده ی همراه با مشارکت و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بوده است. نتایج نشان داده که 119 گونه گیاهی متعلق به 41 خانواده گیاهی توسط اطلاع رسانان شناسایی شده است. خانواده های گیاهی کاسنیان (3/14 درصد)، سوسنیان (2/9 درصد) و گلسرخیان (2/9 درصد) بیشترین فراوانی را در بین خانواده های گیاهی داشته اند. نتایج بیانگر این است که دانش و کاربرد گیاهان بسیار متنوع بوده و بیشتر شناخت و استفاده ها شامل 58 گونه (7/48 درصد) استفاده خوراکی، 42 گونه (3/35 درصد) استفاده علوفه ای، 32 گونه (9/26 درصد) استفاده دارویی و 16 گونه (8/16 درصد) برای ابزار و صنایع دستی کاربرد داشته است.
کشاورزان و عادت وارۀ بوم شناختی در حاشیه: مطالعۀ کیفی مبتنی بر نظریۀ زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
218 - 177
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بخش کشاورزی ایران، درمعرض بحران ها و مخاطرات محیط زیستی گوناگونی قرار گرفته که اثرات عمیق و جبران ناپذیری بر پیکره روستاها وارد کرده است. نقش زمینه های اجتماعی و فرهنگی را در بروز این بحران ها و مخاطرات و همچنین در شکل گیری نگرش ها، ارزش ها و رفتارهای ایجادکننده این مخاطرات در میدان کشاورزی نمی توان نادیده گرفت؛ بنابراین هدف این پژوهش، واکاوی عادت واره بوم شناختی کشاورزان شهرستان ازنا و کشف بسترها و زمینه های شکل گیری آن بود. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و نظریه زمینه ای انجام شد. نمونه گیری پژوهش از نوع هدفمند بود و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مشارکت کنندگان 33 نفر بودند. تکنیک این پژوهش از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها نشان داد، فشارهای ساختاری ادراک شده و دوگانه انفعال-ناکارآمدی دولت به عنوان شرایط علّی، معادله توارث و تقسیم که خردشدن بیش از حد اراضی کشاورزی را درپی دارد، به عنوان شرایط مداخله گر و تیغ دولبه کشت مکانیزه به عنوان شرایط زمینه ای، موجب به حاشیه رفتن عادت واره بوم شناختی می شوند. کشاورزان در مواجهه با این شرایط، کشاورزی سازگار با بازار، استفاده بیش از حد از نهاده های شیمیایی و آیش نگذاشتن زمین را به عنوان راهبرد انتخاب می کنند که درنتیجه موجب تراژدی منابع آبی، فرسایش خاک و مهاجرت می شود. مداخلات از نوع قانون گذاری، ترویج و آموزش و توجه به دانش سنتی و بومی کشاورزان می تواند به ارتقای عادت واره بوم شناختی کشاورزان و حفظ زیست بوم منجر شود.
فرایند تحول آیین های درمانگری ترکمن های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاقی دو فرهنگ شامانی و اسلامی را در جامعه ترکمن ایران می توان مشاهده کرد. این آمیختگی فرهنگی به طور مشخص در شیوه های گوناگون درمانگری بومی خود را نشان می دهد. شیوه های درمانگری بر وی طیفی از تغییرات و تفاوت ها جای می گیرند؛ در یک سوی طیف پرخوانی و سوی دیگر ایشانی قرار دارد که اولی به فرهنگ شامانی و دومی به فرهنگ اسلامی نزدیک است. در این مقاله به معرفی این دو شیوه درمانگری و مقایسه بین آنها می پردازیم. مطلب مورد تاکید این مقاله رابطه خاص و مستقیم میان درمانگر و نیروهای ماوراءالطبیعه و کمک گرفتن از این نیروها برای درمان بیمار است که در تعیین ماهیت شامانی شیوه پرخوانی، از اهمیت اساسی برخوردار است و شیوه پرخوانی را از شیوه ایشانی و دیگر شیوه های درمانگری بومی که رابطه مستقیم با نیروهای ماوراءالطبیعه را نفی می کنند، متمایز می سازد. سه نکته در درمانگران قابل بررسی است: 1) تعداد زنان درمانگر به طرز شگفت آوری بیش از مردان درمانگر است، 2) زنان درمانگر ترکمن جایگاه ویژه و مهمی در جامعه مردسالار ترکمن دارند و 3) تأثیرپذیری از ارزش های انقلاب اسلامی بر روی زنان درمانگر یکسان نبوده است، ایشان ها بسیار تأثیر پذیرفته اند درحالی که پرخوان ها کمتر تحت این تأثیرات قرار گرفته اند.
گیاه مردم نگاری گونه های خوراکی و دارویی مرتع دیلگان، استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیاه مردم نگاری مطالعه مواجه انسان و گیاه و یک طبقه بندی درون رشته ای در مردم نگاری است که از ویژگی های یک پژوهش آغازگر و بسترساز برخوردار است. این مطالعه با توجه به غنای گونه های گیاهی و دانش بومی گیاهان مرتع دیلگان در استان کهگیلویه و بویراحمد را در فصل های رویش (بهار و تابستان) سال 1392 مورد بررسی قرار داده است. دامنه ای از روش های جمع آوری اطلاعات از شیوه های ساختارمند کمی همچون پرسش نامه های طراحی شده تا روش های کاملاً بدون ساختار کیفی همچون دیدار و گفتگوی آزاد استفاده شده است. پرسش ها با محوریت گیاهان خوراکی و دارویی به صورت مصاحبه در محل زندگی عشایر و مشاهده مشارکتی در رویشگاه گیاهان صورت پذیرفته است. در این تحقیق حدود 60 گونه گیاهی شناسایی شد که دانش بومی مرتبط با 20 گونه از آنها در این مقاله تحلیل می شود. دلیل انتخاب گونه های مذکور اتفاق نظر خبرگان محلی پیرامون نام، خواص، فنولوژی، فراوانی کاربرد و مصرف آنها در میان عشایر بوده است. گیاهان بررسی شده به 9 خانواده گیاهی تعلق داشتند که در این بین خانواده های چتریان و نعنائیان بیشترین سهم را دارا بودند. مصاحبه شوندگان از بین مصرف دارویی گیاهان بیشترین مورد را به بیماری های گوارشی، قند، چربی خون و درمان عفونت نسبت می دادند. نتایج بررسی گویای آن است که دانش بومی عشایر منطقه مورد مطالعه پیرامون برخی گیاهان اطرافشان بسیار غنی است که تنها شامل خواص خوراکی و دارویی گیاهان نیست بلکه دربرگیرنده اطلاعاتی بسیار مفید از زیستگاه گیاهان به لحاظ ادافیکی، توپوگرافی و اقلیمی است.
تحلیل دانش بومی و ابتکارات محلی سازگار در مدیریت منابع آب (منطقه مورد مطالعه: دشت گِزیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دستیابی به برنامه مدیریت منابع آب به یک هدف حیاتی تبدیل شده است؛ یکی از راهکارهای دستیابی به این هدف، توجه کافی به دانش بومی و ابتکارات محلی سازگار با شرایط محیطی است. مردم بومی از توانایی های خاصی در خصوص شناخت و نحوه استفاده از تجارب برخوردارند؛ این دانش از تأثیر متقابل بین جامعه و محیط سرچشمه گرفته و طی نسل ها انتقال یافته است. بر این اساس در این پژوهش سعی شد به معرفی و تبیین جایگاه دانش بومی و ابتکارات محلی در مدیریت عرفی منابع آب دشت گزیر پرداخته شود. ابتکارات محلی در مدیریت آب فعالیت دسته جمعی خاصی است که کمک و مشوق خارجی ندارد و هدف آن کنترل آب های زیرزمینی و سطحی است. این پژوهش کیفی و روش آن پیمایشی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق با استفاده از مشاهده مستقیم، مشاهده مشارکتی و مصاحبه با 173 کشاورز مطلع جمع آوری شده است. نتایج نشان داد؛ که سازه های بومی مَقسَم، عَلْگَه، بَند، چاه نُزوْ، یُوْرَد، عَلْ، بُرکُوْ در این منطقه نقش بسزایی در حفاظت و مدیریت منابع آب وخاک دارند و از نظر بهره وری و تطابق با شرایط اقلیمی و فرهنگی از سازگاری بالایی برخوردار هستند. همچنین با توجه به اینکه منبع آب کشاورزی دشت گزیر به ویژه نخلستان ها، از بارندگی تأمین می شود؛ این سازه ها نقش بسزایی در رعایت حقآبه بهره برداران این دشت دارند. بنابراین به اشتراک گذاشتن دانش اکولوژیک بومی در منابع طبیعی به عنوان یک سازوکار اجتماعی، می تواند نقش مهمی در ارتقاء ظرفیت سازگاری سیستم های اجتماعی- اکولوژیک در مقابله با کم آبی ایفا کند.
تحلیل هندسه نظری و عملی و تناسبات گنبد دو پوسته گسسته مسجد جامع عباسی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات گنبدهای دوپوسته گسسته بیشتر بیانگر ویژگی های سبکی و سازه ای آنها است و پژوهش از منظر هندسه کمتر دیده می شود. پژوهش مورد کاوی حاضر تلاشی است پیرامون یافتن پاسخ این پرسش ها: چه رابطه ای میان هندسه نظری و عملی در طراحی و ساخت گنبد دوپوسته گسسته وجود دارد؟ عوامل اصلی موثر بر فرایند طراحی و ساخت این نوع گنبد کدامند؟ برای پاسخگویی به پرسش ها ابتدا مبانی نظری کاربرد هندسه در معماری مطالعه شد. سپس با مطالعه و تحلیل ساختار بنا به کارگیری اصول هندسه و تناسبات استخراج شده در بخش مطالعه نظری در بنا جستجو و در نهایت فرایند هندسی شکل دهنده به بنا رمزگشایی شد. این پژوهش در پی آن است تا باارائه نحوه پیاده سازی هندسه نظری، تبدیل آن به هندسه عملی را بصورت مجموعه ای نظام مند تبیین کند. یافته ها نشان می دهند طراحی و ساخت بنا از یک نظام طراحی پیش اندیشیده پیروی می کند که در آن اشکال پایه، مربع، دایره و پنج ضلعی هستند و تناسبات میان اجزا بر پایه تناسب طلایی است بگونه ای که تناسبات در پلان، مقطع و نما صدق می کنند. نتایج پژوهش با احیاء دانش بومی می توانند در بازسازی و مرمت بناهای گنبددار و طراحی سازه های پوسته ای مدرن موثر باشند.
ارزیابی نقش دانش بومی در پایداری اقتصادی مناطق روستایی مورد: شهرستان فراهان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش دانش بومی در پایداری اقتصادی مناطق روستایی فرمهین فراهان انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تحلیلی و از نظر روش، در گروه پژوهش کمی قرار دارد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS و مدل های تلفیقی ( FKOPRAS+FSORA )، استفاده شد. نتایج نشان داد، در بین مولفه های دانش بومی، تنها مولفه های توانمندی ها و دانش مردم با مقدار میانگین 38/3 و 01/3، مطلوب ارزیابی شد و سایر مولفه ها از جمله: مشارکت، ارتقاء زندگی، نظارت، اجتماعی، اقتصادی، به دلیل اینکه میانگین شان پایین تر از حد متوسط عدد (3)، می باشد، نامطلوب مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد، میزان پایداری اقتصادی در فرمهین با مقدار میانگین های به دست آمده (پایین تر از حد متوسط عدد 3)، با سطح معناداری 000/0، کم و نامطلوب ارزیابی شده است، در این راستا، نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد بین دانش بومی و پایداری اقتصادی ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد، به طوری که بر اساس نتایج به دست آمده سهم مولفه مشارکت با مقدار ضریب بتای ( 453/1)، در پیش بینی تغییرات مثبت متغیر پایداری اقتصادی بیشتر از سایر مولفه های دانش بومی بود، و همچنین مولفه دانش مردم با مقدار اثر (160/0)، بیشترین تاثیر مستقیم را در پایداری اقتصادی این منطقه را دارد. در نهایت نتایج مدل های تلفیقی (کوپراس فازی و سوارا فازی) نشان داد، از بین شاخص های اقتصادی، اشتغال و درآمد با مقدار امتیاز 14/70، بیشترین میزان تاثیرپذیری را از دانش بومی در فرمهین به خود اختصاص داده است.
مقدمه ای بر قوم جانورشناسی به عنوان بخشی از دانش سنتی با نمونه هایی از دانش قوم جانورشناسی ساکنان منطقه حفاظت شده اشترانکوه در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
297 - 342
قوم جانورشناسی یا اتنوزئولوژی مطالعه تعامل بین گروه های انسانی و جانوران اهلی و وحشی اطراف آن ها است. این دانش جنبه های نامگذاری، شناسایی عادت های غذایی، تولیدمثلی و زیستگاهی، دشمنان طبیعی، بیماری های جانوران و شیوه درمان آنها، محافظت انسان ها از خطر جانوران، استفاده های دارویی، غذایی، زینتی، مذهبی و روحانی انسان از جانوران، و تشریح روابط و شیوه های تعامل با حیوان برای اهداف حفاظتی و همانند آن ها است. هدف مقاله معرفی دانش قوم جانورشناسی در پهنه پژوهش های دانش بومی است. ابتدا دانش سنتی، اکولوژی قومی، زیست شناسی قومی و زمینه های خرد آن از جمله جانورشناسی قومی تشریح شده است و با مرور نمونه های کلاسیکی از میراث ایرانی همانند بازنامه و کبوترخانه و نمونه های جدیدی از پژوهش های بین المللی تلاش شده زمینه های پژوهشی مرتبط با جانورشناسی قومی معرفی گردد. در ادامه نمونه هایی از دانش قوم جانورشناسی ساکنان منطقه ی حفاظت شده ی اشترانکوه در مورد خصوصیات زیستگاهی، عادت های لانه گزینی، غذایی و دشمنان گونه های جانوری کبک، تشی و خرس قهوه ای تشریح گردیده است. هر سه گونه توسط انسان شکار می شوند. کیسه ی صفرا از اجزای پرکاربرد این گونه ها است که با اهداف گوناگونی از جمله برای تسکین درد، درمان بیماری ها و باورها مورد استفاده قرار می گیرد. یافته ها نشان می دهد آگاهی های قوم جانورشناسی می تواند مدیریت پایدار حیات وحش در سطح محلی را یاری نماید
تحلیل سازوکارهای جوامع محلی در سقزگیری از درختان بنه (Pistachia atlantica Desf) در جنگل های زاگرس (مطالعه موردی: منطقه جنگلی چیگو استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
37 - 75
دانش بومی، دانش انباشته شده، مهارت ها و تکنیک های جامعه خاص است که از تعامل مستقیم آن ها با محیط منتج شده باشد. این دانش نشان دهنده اندیشه، تجربه و عمل قدیمی است که باید مورد احترام بوده و همچون منبعی از معرفت محیطی حفظ شود. در پژوهش پیش رو سعی شد دانش بومی سقزگیری از درختان بنه در استان چهارمحال و بختیاری تدوین شود. در این تحقیق برای نمونه گیری از جامعه محلی از روش گلوله برفی و رویکرد شهرت استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات از افراد اولیه، افراد دیگری که در موضوع پژوهش اطلاعات داشتند توسط افراد اولیه معرفی و جمع آوری اطلاعات از آن ها انجام گردید. در این تحقیق مصاحبه ها به صورت نیمه-ساختاریافته انجام گردید. نتایج نشان داد که مردم محلی درخت بنه را یک گیاه اقتصادی دانسته و از قطع و خسارت به آن به شدت خودداری کرده و برای حفاظت و توسعه آن انگیزه لازم را دارا هستند. آن ها بیشترین استفاده از درخت بنه را مربوط به صمغ تولیدی آن می دانند که برداشت آن طی مراحل مختلف شامل انتخاب درخت، تیغ زدن، کاسه بندی، دوتیشه و سه تیشه، برداشت، تصفیه و پختن سقز انجام می شود. استفاده دارویی از سقز بیشترین سهم را در بین کارکردهای این محصول بین مردم محلی دارد.
تحلیل مردم نگارانه دانش بومی زنان روستای سربندان پیرامون گیاه شناسی مبتنی بر نظریه ژولین استیوارد
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
55 - 65
هدف پژوهش حاضر، مطالعه مردم نگارانه دانش بومی زنان روستای سربندان پیرامون گیاه شناسی مبتنی بر نظریه ژولین استیوارد بود. جامعه مورد مطالعه، کلیه زنان منطقه روستای سربندان بود. از بین جامعه مورد مطالعه 15 فرد با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش، تحقیق میدانی کیفی و انجام مطالعه به شیوه مردم نگاری انجام گرفت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و مشاهده مشارکتی جمع آوری شد. نتایج نشان داد که طبق نظریه ژولین استیوارد، تحول فرهنگی بر زمینه انطباق و سازگاری محیط اکولوژی و فرهنگ به وجود می آید. این سازگاری منجر به رشد و تحول فرهنگی در انسان می شود. زنان روستای سربندان در رابطه متقابل و دوسویه ای خود با محیط با این شیوه انطباق برقرار کرده اند. آن ها برای نام گذاری محیط زیست طبیعی و نوع گیاهی که در آن منطقه رشد می کند به شناخت محیط زیست طبیعی پرداختند.زنان روستا در یافتند که در این محیط کوهستانی و دشت چه نوع گیاهانی رشد می کند و به دنبال آن شناخت و متناسب با آن ترانه خواندند و ضرب لمثل گفتند. آن-ها توانستند در ارتقای سلامت جسم خود برای نمونه رفع عفونت یا رفع درد از بدن از گیاهی که در این منطقه رویشگاه آن بود بهره بگیرند. در نتیجه طبق نظر ژولین استیوارد دانش بومی زنان سربندان متأثر از محیط جغرافیایی این منطقه است که به پایداری بوم شناختی منجر شد.
پژوهش دانش بومی: شمشیری دو لبه در عصر تجارت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال هجدهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۵۳
234 - 279
ضرورت پژوهش دانش بومی از طریق گردآوری، مستند سازی، کاربرد و حفاظت از آن در مقاله های پرشماری، به قلم نویسندگان ایرانی وغیرایرانی، پیشتر به چاپ رسیده است. (عمادی و عباسی 1378 ب و 1383الف؛ فرهادی، 1378الف؛ Warren et al. 1989, 1995).دلایلی چون آگاهی روزافزون جوامع به لزوم بهره برداری پایدار از منابع، پرهیز از نهاده های شیمیایی در کشت و فرآوری محصولات خوراکی، احیا و تداوم فرهنگی و اجتماعی جوامع روستایی و عشایری و نیز شناسایی و جبران خسارات ناشی از «آلودگی اطلاعاتی»[1] برای بیان این ضرورت جهانی مطرح شده است. حفاظت از تنوع زیستی کره زمین و ذخایر ژنتیکی کشاورزی نیز به عنوان یکی از جدی ترین انگیزه های پژوهش دانش بومی در عصر کنونی مورد توجه قرار گرفته است. (Alcorn, 1995). به واسطه تعامل اجتناب ناپذیرِ جوامع بشری با طبیعت برای بقای خود، تنوع زیستی و ذخایر ژنتیکی (شامل گونه های وحشی و اهلی) همواره نقشی کلیدی در تکامل این جوامع داشته است. اما آنچه در سه دهه اخیر این موضوع را بیشتر مورد توجه تحصیلکردگانِ جوامع، از جمله دانشمندان، سیاستگذاران و سرمایه گذاران، قرار داده عمدتا سه پدیده نوین و مرتبط با هم «کنوانسیون تنوع زیستی»،[2] توسعه فناوری زیستی[3] و گسترش مطالعات گیاه شناسی بومی[4] است. بررسی این سه پدیده معاصر هدف این مقاله است تا ضمن تایید ضرورت ادامه مطالعات گیاه شناسی بومی در ایران، بر هوشیاریِ پژوهشگران، دانشگاهیان و مؤسسات تحقیقاتی کشور در چگونگی انجام پژوهش، ارائه یافته ها و کاربرد آن در توسعه محلی و ملی تاکید کند. در این نوشته مثال هایی از بهره برداری شرکت های تجاری از گیاه شناسی بومی آورده شده که حاکی از پیامدهای نامطلوبی در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و زیست محیطی در خاستگاه های دانش بومی جهان است. تلاش این شرکت ها برای بهره برداری انحصاری از دانش بومی و ذخایر زیستی جوامع کهن به حدی از بی عدالتی رسیده که از آن با اصطلاحاتی چون «سرقت زیستی»[5] و «استعمار زیستی»[6] نام می برند. برای مقابله با این پدیده، کارشناسان و مسئولان کشورهای در حال توسعه راهکارهایی پیشنهاد کرده و به اجرا گذاشته اند. (Twarog and Kapoor, 2004) دو نمونه از این تلاش ها در این مقاله توصیف شده است. ارزشیابی این تجارب نشان می دهد که رویکرد «مشارکتی/عملی» در پژوهش دانش بومی، در مقایسه با رویکرد «استخراجی»، بهتر قادر است که ضمن پژوهش و احیای دانش بومی به آگاهی عمومی در مورد جایگاه راهبردی این حوزه تحقیقاتی در حفظ سلامت جامعه، پایداری محیط زیست، استقلال سیاسی و ثبات اقتصادی کشور بیفزاید و مقاومت محلی و ملی ما در برابر سرقت زیستی را سامان بخشد. در انتهای مقاله پیشنهادهایی برای آماده سازی دانشجویان رشته انسان شناسی برای شرکت در طرح های پژوهشی مشارکتی/عملی به منظور احیا و کاربرد دانش بومی آمده است.