مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
GIS
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش درجه حرارت شهرها نسبت به اطراف، یکی از اثراتی است که به دخالت مستقیم انسان ها مرتبط است.جزیره حرارتی شهر ناشی از ویژگی های شهرسازی، آلودگی هوا، گرمای انسانی، وجود سطوح نفوذناپذیر در سطح شهر، خواص حرارتی مواد شهری می باشد در این میان شناخت تأثیرات جزایر گرمایی بر روح و روان افراد اهمیت فراوان دارد. هدف مورد مطالعه این پژوهش بررسی و شناخت تاثیر جزایر گرمایی شهر اهواز بر میزان آسایش روانی شهروندان است. روش بررسی: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات مکانی- و تحلیل تصاویر ماهواره ای است. برای شناخت و واکاوی جزایر گرمایی شهر اهواز از تصاویر ماهواره ای در طول 5 دوره در سال های 1380 تا 1398 و نرم افزار (ENVI) جهت پردازش استفاده شده است. برای تحلیل اثرات جزایر گرمایی بر آسایش روانی از داده های مربوط پرسشنامه و تحلیل در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که جنوب غربی شهر اهواز به علت تعدد قرارگیری مراکز آلوده کننده همچون مراکزی پالایش نفت و گاز و شهرک های صنعتی مرکز آلودگی این شهر بحساب می آید.در بین مناطق شهراهواز به ترتیب مناطق 2،1 و8 در بدترین وضعیت ازنظر میزان آلودگی قرار دارند که این مناطق با درصد بالای جمعیت، منطبق بر مراکزی هستند که از نظر شاخص های 8 گانه وضعیتی بحرانی دارند. نتایج تحلیل پرسشنامه نشان می دهد که آستانه تحمل گرمای هوا در شهر اهواز ابتدا باعث افزایش استرس و فشار روزمره در افراد می شود و پس از آن کاهش شادی و احساس رضایت از زندگی را در افراد به دنبال دارد.
سنجش میزان تاب آوری شبکه های حمل و نقل شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمل ونقل و سیاست های حمل ونقل درون شهری، یکی از ابزارهای مهم توسعه ی کمی و کیفی شهرها می باشد. عوامل متعددی در سیستم حمل ونقل درون شهری تاثیرگذار می باشد، از جمله: عوامل طبیعی، مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. هدف از انجام این پژوهش سنجش میزان تاب آوری شبکه های حمل و نقل شهر ایلام می باشد که به روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان مدیریت شهری و بحران تشکیل می دهد که تعداد 40 نفر از آنها به شیوه در دسترس انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع شد. [p1] تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه تحلیل سلسله مراتبی و تلفیق با لایه های رقومی در نرم افزارهای Expert Choice و ArcGIS انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که 49 درصد از شبکه معابر شهر ایلام که از نظر معیارهای عمومی دارای تاب آوری بالایی هستند، تحت مخاطره شدید از نوع سیلاب دارند. همچنین 72 درصد از گره های ترافیکی شهر ایلام بر روی معابری قرار گرفته اند که تاب آوری بالایی از نظر معیارهای عمومی دارند. از طول کل معابر شهری ایلام تنها حدود 63 کیلومتر آن تاب آوری زیادی داشته که آن هم مربوط به معابر اصلی شهر ایلام هستند. نتیجه نهایی پژوهش نشان داد که توانمندسازی شبکه حمل ونقل شهر ایلام تنها به مسئله ساختاری معابر مرتبط نیست و مسائل مختلف مدیریتی در آن بسیار دخیل هستند. از این رو ابتدا بایستی مناطق مخاطره انگیز شناسایی و سپس با تصمیمات مدیریتی مناسب اقدامات لازم جهت توانمندسازی شبکه معابر شهری به انجام رساند.
مقایسه دو مدل WLC و TOPSIS در آنالیز تناسب اراضی توسعه شهری (مطالعه موردی: فومن و شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از کشورهای جهان سوم از جمله ایران پدیده توسعه شهری یکی از مهمترین عوامل ایجاد تغییرات در کاربری اراضی می باشد. اغلب شهرها در مسیر گسترش خود موجبات نابودی زمین های کشاورزی را فراهم آورده و آنها را تحت پوشش گسترش شهری قرار داده اند. این مساله از نظر اقتصادی و فعالیت های کشاورزی به ویژه در استانی همانند گیلان به دلیل آب و هوای معتدل و خاک حاصلخیز از مواردی ست که طلب می کند تا با برنامه ریزی مناسب از گسترش کنترل نشده این شهرها جلوگیری نمود. در این راستا ما برآن شدیم تا در این مطالعه بر اساس روش های ارزیابی چند معیاره (مدلهای WLC و TOPSIS) در محیط GIS و بر اساس پارامترهای مختلف از آنالیز تناسب اراضی به عنوان ابزاری جهت برنامه ریزی و پیش بینی الگوی بهینه توسعه شهری در شهرهای فومن و شفت در غرب گیلان استفاده کنیم نتایج نشان داد که طبقه بندی خروجی دو مدل به کار رفته متفاوت بوده اما مناطق مناسب برای توسعه شهری در دو روش همپوشانی داشته اند. متناسب ترین مناطق برای توسعه شهری در قسمتهای شمالی و شرقی به دست آمده است. همچنین شاخص کاربری اراضی بالاترین اهمیت را در پهنه بندی منطقه داشته است. بر اساس نتایج، توسعه درونی شهرهای منطقه به عنوان اولویت اول پیشنهاد می گردد.
تحلیل فضایی معلولیت با استفاده از GIS، مطالعه ی موردی: استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق آمار، در ایران یک میلیون و سیصد هزار نفر معلول وجود دارد. همچنین در استان اردبیل حدود 25738 معلول ساکن هستند. این مسئله توجه به برنامه ریزی کلان برای جامعه ی معلولان را ضروری می کند. این برنامه ریزی، مستلزم شناخت و تحلیل فضایی وضعیت معلولان در مناطق مختلف کشور است. هدف این پژوهش تحلیل دقیق تر وضعیت پراکنش فضایی معلولان و ارتباط آنها با مناطق مختلف شهرستان های اردبیل برای رسیدگی بیشتر به مشکلات دسترسی به خدمات شهری و ایجاد شرایط زندگی بهتر برای معلولان است. در این پژوهش با استفاده از تحلیل های آمار فضایی شاخص هایی چون سن، جنسیت، وضعیت سکونت، نوع و شدت معلولیت، وضعیت تاهل، تحصیلات و اشتغال تحلیل شدند. همچنین از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی ( GWR ) برای سنجش ارتباط بین میزان توسعه یافتگی و معلولیت استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که ارتباطی میان سطح توسعه یافتگی ومعلولیت در شهرستان های استان اردبیل وجود ندارد. معلولان مرد در تمام شهرستان ها بیشتر از معلولان زن هستند. معلولان استان اردبیل جوان بوده و 55/91 درصد آنها بیسواد و نزدیک به 64/96 درصد از آنها با معضل بیکاری مواجه هستند. تقریبا در تمام شهرستان های استان اردبیل (98/73)، معلولیتی از شدید تا خیلی شدید وجود دارد و از نظر انواع معلولیت، بین شهرستان های استان اردبیل نظم خاصی وجود ندارد ومعلولیت های مختلف در شهرستان های استان پراکنده شده اند.
تحلیل فرایند توسعه کالبدی شهر و ارائه الگوی راهبردی مناسب آن، مطالعه موردی: شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی و توسعه کالبدی شهری به عنوان پدیده ای جهانی، همه ی شهرهای دنیا را تحت تأثیر قرار داده است. شهر اهواز در طول حیات پرفراز و نشیب خود بافت های کالبدی متنوعی به خود دیده است. با گذشت زمان کاربری زمین شهر اهواز به واسطه عوامل و نیروهای محرک دستخوش تغییرات زیادی شده است و گسترشی نامطلوب داشته است به گونه ای زمین کشاورزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش از لحاظ ماهیت و هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی تحلیل به تبیین روند گسترش کالبدی شهر اهواز پرداخته است. برای دستیابی به این هدف ابتدا روند گسترش کالبدی در سطح شهر اهواز در طرح جامع مصوب سال 1389 بررسی شد و سپس 14 شاخص برای بررسی گسترش بهینه توسعه شهر اهواز استخراج گردید که با استفاده از منطق فازی (FUZZY) این شاخص ها استاندارد شدند و در ادامه برای مدل بهینه با استفاده از مدل تحلیل ترکیبی ANPDEMATEL سه سطح برای گسترش این شهر مشخص شده که در ترکیب با OVERLAYFUZZY و GAMA 9/0 در محیط GIS نقشه های خروجی نیز با استفاده از نرم افزار های ENVI و ARC GIS استخراج گشت. نتایج نشان داد در سطح مدل های پیش بینی کننده زمین کشاورزی با وزن های 101،0و 118،0 بیشترین اهمیت و مهم ترین عامل تغییر یافته در روند گسترش کالبدی شهر اهواز بوده است همچنین با روی هم اندازی نقشه حاصل از گسترش کالبدی در سال 1389 و نقشه خروجی سطح بندی گسترش کالبدی در این پژوهش مشخص شد که جهت گسترش کالبدی کلان شهر اهواز با طرح جامع مصوب سال 1389 مطابقت ندارد.
بررسی کیفیت زندگی شهری با استفاده از سنجش از دور و GIS (مطالعه موردی: مناطق شهری ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی ازجمله مسائل مهمی است که ابتدا با گسترش همه جانبه فناوری و فرآیند صنعتی شدن در کشورهای غربی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت و روزبه روز بر مطالعات در این زمینه افزوده شده و این مهم، به دلیل افزایش روزافزون مطالعات کیفیت زندگی در پایش سیاستهای عمومی است. کیفیت زندگی می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه اجتماع به کار رود. وجود نابرابری های فضایی و مکانی در سطح شهر مشکلات عدیده ای ازجمله ضعف منابع در آمدی، مسکن نامناسب، مشکلات و آسیبهای ناشی از نابرابریهای اجتماعی را به وجود آورده و کیفیت زندگی را تحت شعاع قرار داده است. در این تحقیق که از نظر روش، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی می باشد از آمار بلوک های شهر ارومیه، در سرشماری سال 1395 و داده های سنجش از دور در تلفیق با سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت شناخت کیفیت زندگی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه استفاده شده است. معیارهای تعریف شده در این تحقیق در 4 بخش: اجتماعی(شامل 9 زیر معیار)، دسترسی به خدمات عمومی(5 زیر معیار)، کالبدی(4 زیر معیار)، طبیعی(4 زیر معیار) می باشند که با استفاده از تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره و تلفیق لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی به دست آمده اند. اوزان به دست آمده برای ابعاد اجتماعی، دسترسی به خدمات عمومی، طبیعی و کالبدی حاصل از مدل تحلیل شبکه به ترتیب برابر با 506/0، 323/0، 116/0 و 055/0 می باشد. نتایج نشان می دهد که هر چقدر از جنوب غربی به طرق شمال شرقی شهر حرکت کنیم بلوکهایی که کیفیت زندگی مطلوبتری دارند افزایش می یابند. در بین مناطق شهری منطقه ای2 کیفیت زندگی مطلوبتری را نسبت به سایر مناطق شهری دارد. نتایج حاصل از اینگونه مطالعات می تواند به برنامه ریزان شهری در درک بهتر و اولویت بندی مسائل شهری به عنوان یک محیط پویا کمک رسان باشد.
بررسی الگوهای استقراری محوطه های پیش از تاریخ منطقه سیلوه پیرانشهر؛ جنوب دریاچه ارومیه بر اساس تحلیل های GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی باستان شناختی منطقه سیلوه تعداد سی و نه محوطه باستانی شناسایی شد. بر اساس گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای مجموعه های سطحی به ویژه داده های سفالی، آثار شناسایی شده متعلق به ادوار مختلف فرهنگی (نوسنگی، مس سنگ، مفرغ، آهن، دوران تاریخی و اسلامی) را شامل می شوند. پروژه پژوهشی منطقه سیلوه با هدف بررسی و شناسایی مکان های استقراری بر اساس تحلیل های GIS ، معرفی آثار تاریخی- فرهنگی، درک جایگاه منطقه در مطالعات باستان شناختی شمال غرب، شناخت عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری و تحلیل الگوهای استقراری و در نهایت بررسی ارتباطات فرهنگی و برهم کنش های منطقه ای و فرا منطقه ای این ناحیه با نواحی همجوار انجام گرفت. در نتیجه این بررسی یازده محوطه پیش از تاریخی شناسایی شد. یافته های سفالین نشان دهنده رواج سنت های فرهنگی حسنلو، قفقاز جنوبی، شرق آناتولی و شمال بین النهرین در این بخش از منطقه جنوب دریاچه ارومیه بوده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که تغییرات الگوهای استقراری در ادوار مختلف تاریخی چگونه بوده است؟ در نتیجه این پژوهش، بررسی متغیرهای گوناگون از جمله: ارتفاع از سطح دریا،آب و هوا، راه ها، جهت و میزان شیب، میزان بارش، نزدیکی به رودخانه ها و بسترهای محیطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و مشخص گردید که نقش متغیرهایی مانند دسترسی به منابع آب دائمی و کد ارتفاعی در شکل گیری زیستگاه ها تاثیر بسزایی داشته و همچنین از نظر فرهنگی، نتایج بدست آمده گویای مواد فرهنگی نوسنگی جدید و تاثیرات سنت حسنلو VIII و سنت حسنلو VII در این پهنه فرهنگی دارد. در این پژوهش بر آن هستیم تا به بررسی مواد فرهنگی و تحلیل الگوهای استقراری محوطه های شناسایی شده بپردازیم.
نقش مهاجرت اقلیمی بر کاهش بهره دهی محصولات کشاورزی با به کارگیری GIS و روش IO (مطالعه موردی: سیستان و بلوچستان)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی از جمله مهمترین بخش هایی است که بسیار زیاد تحت تأثیر تغییرات اقلیمی قرار می گیرد.کاهش سطح زیرکشت،کاهش حاصل خیزی خاک، کاهش سطح آب،افزایش مرگ ومیر دام ها، کاهش درآمد کشاورزان ، افزایش قیمت غذا ومحصولات، رشد بیکاری و ... از جمله پیامدهای آن می باشد. با توجه به قرارگیری استان سیستان و بلوچستان در خشک ترین منطقه کشور و افزایش خشکسالی این پژوهش به بررسی نقش مهاجرت اقلیمی در کاهش بهره دهی محصولات کشاورزی با به کارگیریGIS و روش IO در استان سیستان وبلوچستان پرداخته است. ابتدا داده های بارش (میلی متر) دما و میزان آب در دسترس، سال های 1400-1370 مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده آن است که بارندگی، دمای فصلی و میزان آب روندی به ترتیب کاهش،افزایش و کاهش دارد که این تغییرات دارای اثر معناداری بر عملکرد محصولات کشاورزی منطقه می باشد. سپس به روش Overlay و تحلیل آماری در محیط GIS با تهیه نقشه های شیب، جهت وارتفاع از طریق روی هم گذاری لایه ها نقشه شکل زمین تهیه سپس با روی-هم گذاری لایه شکل زمین، کاربری اراضی،خاک و پوشش گیاهی نقشه توزیع پراکندگی خشکسالی در منطقه و لایه های اطلاعاتی، بررسی رابطه خشکسالی با محصولات کشاورزی نقشه وضعیت زمین های کشاورزی منطقه تهیه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سطح زیرکشت مقادیر محصولات مورد مطالعه(گندم، جو، ذرت، سیب زمینی) تغییر یافته است که مقداری منفی نسبت به سال پایه می باشد. تغییرات اقلیمی به همراه وقوع خشکسالی های شدید در این منطقه، اثرات نامطلوب اقتصادی و اجتماعی برجای گذاشته است که با توجه به وابستگی شدید اقتصادی مردم سیستان و بلوچستان به کشاورزی این بحران منجر به پدیده مهاجرت اجباری ساکنان شده است.
بررسی تأثیر گنبد های نمکی بر روی کیفیت منابع آب زیرزمینی دشت راور (شمال استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
1 - 20
حوزههای تخصصی:
گنبد های نمکی یکی از عوامل مهم در تخریب منابع آبی مجاور خود محسوب می شوند. بر این اساس و با توجه به رخنمون داشتن 17 گنبد نمکی در منطقه راور استان کرمان، احتمال تأثیرپذیری آبخوان دشت راور از این ساختار های نمکی زیاد است؛ بنابراین در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از تحلیل داده های هیدرولوژی و هیدروژئوشیمی، بررسی راه های تغذیه آبخوان و ارتباط آن با گنبد های نمکی مجاور، به بررسی موضوع پرداخته شود. در این راستا از اطلاعات 15 چاه بهره برداری استفاده شد؛ به طوری که با ترسیم نقشه های هم عمق و هم تراز آب زیرزمینی، مسیر و جهتِ جریان آب زیرزمینی تعیین شد. علاوه بر این با نمونه برداری از آب چاه ها، پارامتر های هیدروژئوشیمی آن شامل PH و هدایت الکتریکی (EC)، غلظت یون های بیکربنات (HCO3)، کلسیم (Ca)، کلر (Cl)، منیزیم (Mg) سدیم (Na) و غلظت یون سولفات (SO4) اندازه گیری شد. براساس نمودار پایپر ترسیم شده،40 درصد نمونه ها دارای رخساره کلروره و سولفاته، 30 درصد رخساره کربناته و بقیه رخساره ترکیبی هستند. ترسیم نقشه های توزیع مکانی پارامتر های هیدروژئوشیمیایی، نشان از تفاوت در کیفیت منابع آب زیرزمینی در بخش های مختلف دشت دارد. با تلفیق نقشه موقعیت گنبد های نمکی، نقشه رودخانه ها و نقشه زمین شناسی در محیط GIS و با توجه به مسیر های تغذیه آبخوان راور و نمونه برداری از آب رودخانه های مرتبط، گنبد های نمکی تأثیرگذار بر کیفیت منابع آب زیرزمینی شناسایی شدند. با توجه به شناسایی عوامل و مسیر های اصلی کاهش کیفیت منابع آبی دشت راور می توان برای کاهش اثرات نامطلوب آن، برنامه ریزی های لازم را انجام داد.
ظرفیت سنجی میزان خطرپذیری سکونتگاه های حوضه آبریز تهلابِ سیستان و بلوچستان از سیلاب های اتفاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
193 - 218
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از پدیده های مخرب طبیعی است که فعالیت های انسانی و سکونتگاه های بشری را به شدت تحت تأثیر قرارداده است. پژوهش حاضر با هدفِ شناسایی سکونتگاه های مستعد خطرپذیری سیلاب-های اتفاقی حوضه آبریزِ خشکِ تهلاب در استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی-تحلیل و از نظر هدف، کاربردی است. داده ها با استفاده از 12 شاخص ظرفیت سنجی میزان خطرپذیری سکونتگاه ها شامل: جاده، آبادی، خاک، شیب، ارتفاع، بارش، پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، آبراهه اصلی، آبراهه فرعی و تراکم زهکشی حوضه جمع آوری گردیدند. در ادامه با استفاده از نظر کارشناسان خبره اصلاح و در 3 مرحله مورد تحلیل قرار گرفتند. ابتدا میزان اهمیت داده ها با استفاده از روش ANP، در محیط نرم افزار Super Decision v2از عدد 1 تا 9 ارزش گذاری شد. در گام دوم در محیط Arc GIS 10.7 و بر اساس میزان اهمیت، هر لایه به 4 طبقه پرخطر، کم خطر، خطر متوسط و بدون خطر طبقه بندی شد. درگام سوم، با استفاده از ابزار همپوشانی وزنی، نقشه پهنه بندی خطر سیلاب حوضه آبریز تهلاب تهیه گردید. نتایج نشان داد که از میان 12 لایه فوق، آبراهه اصلی، شیب، کاربری اراضی و بارش بیشترین نقش را در تعیین پتانسیل خطر سیل خیزی محدوده تحقیق دارند. بر اساس یافته های پژوهش در مناطق خطرپذیر، 24 سکونتگاه از مجموع 68 سکونتگاه، در محدوده پتانسیل خطر زیاد تا خطر بسیار زیاد سیلاب واقع گردیده اند؛ به کارگیری روش های سازه ای (برنامه تأمین زمان ماند آب) و غیرسازه ای (سیستم اعلام هشدار برمبنای مدل های پیش بینی سیلاب) به منظور کاهش خطر سیلاب در این سکونتگاه ها امری ضروری است.
ارزیابی پتانسیل آلودگی آب های زیرزمینی آبخوان خالد آباد-بادرود نطنز با مدل دراستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
39 - 58
حوزههای تخصصی:
از آنجا که منابع آب سطحی در بسیاری از مناطق کشور محدود است، آبهای زیرزمینی به عنوان مناسب ترین منبع در دسترس جهت تامین آب موردنیاز به حساب می آید، از طرف دیگر استفاده بیش از حد آفات و کود های شیمیایی منجر به آلودگی آب های زیرزمینی گردیده است، لذا تعیین عرصه های آسیب پذیر در حفظ این منابع حیاتی امری ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش، به منظور تحلیل آسیب پذیری آب زیرزمینی دشت خالدآباد- بادرود به آلودگی از مدل دراستیک بهره گرفته شد و به طور کلی 7 فاکتور تغذیه آب خالص، عمق آب زیرزمینی، ناحیه غیراشباع، بافت خاک، هدایت هیدرولیکی، محیط آبخوان، توپوگرافی در مدل دراستیک دخیل گردید. پس از تهیه نقشه این فاکتور ها، تعیین وزن این فاکتورها انجام گردید و در نهایت با روی هم گذاری این لایه ها و اعمال وزن آنها در نرم افزار ArcGIS 10.5 نقشه ی آسیب پذیری آب زیرزمینی تهیه شدند. به منظور اعتبارسنجی مدل دراستیک، اقدام به برداشت نمونه و تعیین میزان نیترات برای 13 چاه آب واقع در دشت خالدآباد- بادرود گردید. نتایج حاکی از آنست که در مدل دراستیک، 22 درصد از دشت در محدوده آسیب پذیر واقع شده است که بیشتر در محدوده اطراف شهر بادرود و نواحی شرقی قرار دارد. همچنین نتایج مقایسه نقشه نیترات با نتایج مدل دراستیک بیانگر این است که مدل دراستیک با میزان نیترات اندازه گیری شده دارای همبستگی 74 درصد است.
راهکارهای بازدارنده برای جلوگیری از سیل به کمک سنجش ازدور و مدل سازی عامل مبنا (مطالعه موردی: شهرستان شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
197 - 216
حوزههای تخصصی:
در میان همه مخاطرات طبیعی در کشور، با توجه به آمارهای ثبت شده و مشاهدات، سیل از مخرب ترین آن ها بوده و بیشترین فراوانی وقوع را نیز دارا می باشد. سیلاب از جمله بلایای طبیعی شناخته شده می باشد که خسارت مالی و جانی فراوانی به همراه دارد. این پدیده با کمک شناسایی مناطق سیل خیز و مدیریت مناسب قابل کنترل می باشد. امروزه به دلیل تجاوز انسان ها به حریم رودخانه ها و نیز تغییر کاربری های زمین و یا تخریب پوشش های گیاهی، خسارات ناشی از وقوع سیل افزایش یافته است. این عوامل سبب می شوند تا علاوه بر افزایش خسارات جانی و مالی، خساراتی نظیر فرسایش خاک در بالادست و رسوب گذاری در پایین دست نیز به وجود آیند. در این پژوهش با استفاده از مدل سازی عامل مبنا در محیط شبیه سازی NetLogo مناطق مستعد سیل در شهرستان شوش شناسایی شد. مهم ترین ورودی به مدل توپوگرافی (مدل رقومی ارتفاعی) بوده و سپس با انجام رسترسازی بر روی منطقه و در نظر گرفتن بارندگی در هر سلول به عنوان یک عامل، شبیه سازی پویا و زمانمند انجام پذیرفت. نهایتاً با استفاده از تحلیل های مکانی در نرم افزار ArcGIS و مقایسه نتایج شبیه سازی با موقعیت شهرستان و نقشه های کاربری اراضی منطقه، علت های احتمالی وقوع سیل در این منطقه مورد بررسی قرار گرفت. مدل های عامل مبنا با استفاده از سیستم های اطلاعات مکانی (GIS) می توانند به عنوان راهکاری نوین برای حل مسائل مکانی مانند بحران های طبیعی، اثرات مخرب زیست محیطی و غیره باشند. در نهایت راهکارهای بازدارنده برای جلوگیری از وقوع سیلاب در این منطقه مطرح می شود.
پهنه بندی کالبدی خطر آتش سوزی جنگل با روش AHP فازی و GIS (مورد مطالعه: اسالم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی در جنگل چه منشأ انسانی و چه منشأ طبیعی داشته باشد به عنوان بحران در سال های اخیر یکی از چالش های مهم است. هدف از انجام پژوهش حاضر تهیه نقشه پتانسیل حریق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در جنگل های مناطق روستایی شهراسالم به منظور مدیریت این مناطق، برای بخش های اجرایی است. در این مقاله با روش تحلیلی_مکانی و با بهره گیری از روش سلسله مراتبی فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS به پهنه بندی خطر آتش سوزی پرداخته شد. با استفاده از مدل رقومی ارتفاع، نقشه های شیب، جهت های جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا آماده و در ادامه نقشه های نوع پوشش گیاهی منطقه، لایه های مناطق مسکونی، کاربری و راه های منطقه نیز در GISتهیه شد. جهت رتبه بندی و وزن دهی معیارهای مؤثر در وقوع آتش سوزی از طریق روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی ابتدا، تعداد 30 پرسشنامه بین کارشناسان آتش سوزی در عرصه مناطق مورد مطالعه توزیع شد. سپس به روش فازی AHP وزن دهی شدند. لایه های وزن دار شده بر اساس دستور calculator Raster در محیط GIS ترکیب وزنی و با استفاده از توابع عضویت فازی ارزش گذاری شد. نقشه پهنه بندی خطر در پنج طبقه از مناطق با پتانسیل خیلی زیاد تا پتانسیل خیلی کم طبقه بندی شدند. از کل مساحت محدوده مطالعاتی، مساحت مناطق با خطر آتش سوزی خیلی زیاد برابر با 7170 هکتار و مساحت مناطق خطرآتش سوزی خیلی کم برابر با 6908 هکتار است. نتایج نشان داد مناطقی که در سال های گذشته دارای سابقه آتش سوزی بودند با نقشه نهایی کاملا مطابقت داشته و 48 درصد از آتش سوزی های به وقوع پیوسته در مناطقی با پتانسیل زیاد و خیلی زیاد قرار گرفتند.
پهنه بندی اقلیم-کشاورزی کشت گندم دیم با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نمونه موردی (استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت اقلیم و پارامترهای مورد نیاز محصول های کشاورزی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. با بررسی های هواشناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه را در مناطق مختلف مشخص و حداکثر بهره برداری را کرد. به علت توان های بالقوه دیم زارهای استان همدان، بررسی جامعی بر اساس آمار 20 ساله(1395-1375) عناصر اقلیمی 9 ایستگاه سینوپتیک اصلی و تکمیلی انجام گرفت.به این منظور با توجه به شرایط فنولوژیکی گندم و تطبیق آن با شرایط اقلیمی مورد نیاز در استان همدان به بررسی شاخص های موثر در کشت محصول پرداخته شده است. در نهایت با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ،مدل (AHP)به پهنه بندی عناصر اقلیمی و همچنین وزن گذاری آن ها اقدام شد. سپس مناطق مناسب و نامناسب استان جهت کشت گندم دیم مشخص گردید. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این واقعیت می باشد که در بین عناصر اقلیمی عنصر بارش سالانه و نحوه توزیع آن در طول فصول رشد، همچنین درجه حرارت تراکمی مهمترین عامل در فرایند کشت گندم دیم است.بدین ترتیب بر اساس نقشه های استخراج شده از مدل (AHP)، حدود18 درصداز مساحت استان که در قسمت های غرب و جنوب غرب که شامل شهرهای نهاوند،تویسرکان و اسدآباد می باشد دارای استعداد بسیار مناسب ، 46 درصدمتوسط ،34درصد با استعداد مناسب و 2 درصد به نمایندگی شهر قهاوند از توابع شهر همدان فاقد استعداد لازم می باشد.
مکان یابی و بررسی نقش عملکردی توقفگاه ها و پارکینگ های چندمنظوره پارکسوار در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
99 - 131
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت ترافیکی شهر شیراز و در کنار آن بررسی وضعیت توقفگاه ها و پارک سوارهای موجود در سطح این شهر جهت پاسخگویی به نیازهای موجود و آتی آن، یکی از مسائل بسیار مهمی است که مشکل آفرین بوده و مسئولان شهری با آن درگیر هستند و با هدف رفع مشکلات موجود و پاسخ به نیازهای آتی، لزوم انجام مطالعات کارشناسی بر روی این مسئله آشکار می گردد. بنابراین در این مقاله به مکان یابی و بررسی نقش عملکردی توقفگاه ها و پارکینگ های چندمنظوره پارک سوار در شهر شیراز پرداخته شده است. جهت نیل به این هدف ابتدا مطالعات اولیه ای بر روی مبانی نظری مسئله صورت گرفته و سپس اقدام به شناسایی شاخص های تأثیرگذار شده است. با انجام مدل سازی و طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی لازمه در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، اقدام به ورود لایه های اطلاعاتی شهر شیراز گردیده و با اعمال ضرایب تأثیرگذاری هر یک از این شاخص ها که با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره ( MCDM ) انجام گرفته است اقدام به شناسایی نقاط مستعد جهت احداث و ایجاد توقفگاه و پارک سوارهای چندمنظوره شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که لکه های مستعد و مناسب برای احداث پارک سوارها مکان های مرکزی، شمالی و شمال شرق شهر شیراز می باشند و بر اساس مطالعات میدانی 54 نقطه مستعد در خارج از محدوده ترافیک شهر و 39 نقطه در داخل و درمجموع 93 نقطه مستعد انتخاب و اولویت بندی شده است.
بررسی ارتباط عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش در مدل آنتروپی شانون با دو ریکرد WOE و LNRF به منظور پهنه بندی حساسیت زمین لغزش در حوضه آبخیز زیوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مستلزم برنامه ریزی، انجام اقدامات مناسب و زیربنای اصلی تهیه نقشه هایی با صحت و دقت بالا در مدیریت زمین لغزش ها شناسایی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش ها می باشد. در این مطالعه هدف اصلی بررسی ارتباط بین عوامل موثر شناسایی شده با استفاده از مدل آنتروپی شانون و مقایسه آن با نتایج مدل های WOE و LNRF در حوضه آبخیز زیوه ارومیه می باشد. بعد از ثبت تعداد 167 زمین لغزش، مهمترین عوامل موثر با توجه به مطالعه پژوهش های قبلی و مشاهدات و بازدیدهای مکرر صحرایی در سه طبقه شاخص های مورفومتری، عوامل محیطی و انسانی دسته بندی شدند. نقشه های عوامل محیطی و انسانی در محیط ArcGIS10.5 و نقشه شاخص های ژئومورفومتری در SAGA_GIS.6.4 از طریق مدل رقومی ارتفاعی با پیکسل سایز (5/12*5/12) تهیه شد. نتایج نشان داد که مهترین عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش در مدل آنتروپی شانون به ترتیب فاصله از آبراهه، شاخص موقعیت توپوگرافی، فاصله از گسل و کاربری اراضی و کمترین اثر عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش به ترتیب شامل عوامل بارندگی، ارتفاع و فاکتور LS بوده است. در مدل های WOE و LNRF مهمترین زیر عامل های موثر در رده های عوامل سنگ-شناسی و کاربری اراضی، شاخص خیسی توپوگرافی، فاصله از آبراهه و گسل بوده است. بنابراین بین نتایج مدل آنترپی شانون در شناسایی عوامل موثر با نتایج مدل های فوق می توان گفت که ارتباط خوبی وجود دارد. ارزیابی مدل ها با استفاده از منحنی ROC نشان دادکه مدل آنتروپی شانون دارای عملکرد عالی و دو مدل LNRF و WOE دارای عملکرد خوب و خیلی خوب در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش ها می باشند.
پهنه بندی خطر فرسایش و برآورد رسوب در حوضه چم گردلان (استان ایلام) با استفاده از مدل تجدید نظر شده جهانی فرسایش خاک (RUSLE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
35 - 56
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، هدف پیش بینی پتانسیل هدر رفت سالیانه خاک و بار رسوب است. برای پیش بینی موارد مذکور، معادله تجدید نظر شده جهانی هدر رفت خاک ( RUSLE ) در چارچوب سیستم اطلاعات جغرافیایی به کار رفته است. مقدار عامل فرسایندگی سالیانه باران با استفاده از داده های بارش ماهانه 22 ساله در 18 ایستگاه در اطراف حوضه محاسبه شد. سپس تغییرات مکانی آن با استفاده از کریجینگ معمولی برآورد شد. شاخص فرسایش پذیری خاک از نقشه خاک، که خود با استفاده از پیمایش صحرایی و داده های سنجش از دور تهیه شد، بدست آمد. عامل توپوگرافی از مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک مکانی 30 متر استخراج شد. عامل پوشش گیاهی سالیانه نیز از داده های سنجش از دور برآورد شد. از آنجایی که در حوضه مورد مطالعه عملیات حفاظت خاک ناچیز است، مقدار عامل حفاظت خاک در سرتاسر حوضه 1 در نظر گرفته شد . در این مطالعه، مقادیر متوسط فاکتورهای R ، K ، LS ، C و P به ترتیب برابر با MJ mm ha-1h-1y-1 264 ، Mg ha h ha-1MJ-1mm-1 35/0 ، 00/2، 51/0 و 1 بودند. میانگین بار رسوب سالیانه در حوضه مورد مطالعه t h-1 y-137/16 برآورد شد که نزدیک به مقدار بدست آمده از ایستگاه رسوب سنجی خروجی حوضه (58/16 تن در هکتار در سال) بود. نتایج حاصل از بررسی نقشه فرسایش در این مدل نشان می دهد که بیشترین فرسایش در قسمت غرب و میانه حوضه قرار دارد. چون این منطقه از سازندهای ناپایدار و مستعد فرسایش تشکیل شده است. شیب زیاد منطقه به اضافه بارش باران و تغییر کاربری اراضی در این محدوده بسیاری از عرصه های آن را با بحران فرسایش خاک مواجه کرده است. بر اساس نتایج حاصل، بیشترین وسعت حوضه مربوط به کلاس فرسایشی خیلی کم، کم و متوسط است که عموما در کل حوضه پراکنش دارد و کمترین مساحت حوضه در کلاس فرسایشی زیاد تا خیلی زیاد (20 درصد) قرار می گیرد. با توجه به اینکه 20 درصد حوضه مورد مطالعه در کلاس فرسایش زیاد تا خیلی زیاد قرار دارد، لزوم اقدامات حفاظتی در این مناطق الزامی است. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد، فاکتور LS با ضریب همبستگی 81/0 بیشترین تأثیر را در برآورد فرسایش سالانه خاک توسط مدل RUSLE داشته است. این پژوهش، مؤثر بودن RS و GIS را جهت تخمین کمی مقادیر فرسایش خاک، بار رسوب و همچنین مدیریت فرسایش اثبات نمود.
بررسی پتانسیل های اکوتوریسم و ژئوتوریسم شهرستان ماهنشان با استفاده از الگوی تحلیل SWOT و تکنیک GIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
1 - 22
حوزههای تخصصی:
درحال حاضر صنعت گردشگری یکی از منابع مهم تولید درآمد، اشتغال و ایجاد زیر ساخت ها برای نیل به توسعه پایدار محسوب می شود. شهرستان ماهنشان همانند سایر مناطق کشور علی رغم داشتن قابلیت ها و توانمندی های فراوان در زمینه اکوتوریستم و ژئوتوریستم و جاذبه های طبیعی بی نظیر و متنوع، همچنان برای گردشگران نا آشناست و مشکلات و موانع متعددی در جذب طبیعت گرد دارد. این پژوهش شناسایی توانمندی ها وتنگناهای اکوتوریسم و ژئوتوریسم شهرستان ماهنشان را با رویکردی راهبردی مد نظر دارد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی – توسعه ای و از لحاظ روش انجام توصیفی – تحلیلی است و با اتکاء بر یافته های اسنادی و میدانی به بررسی موضوع پرداخته شده است. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بوده و باتوجه به اطلاعات بدست آمده به بررسی جاذبه ها ، امکانات و خدمات و وضعیت کلی اکوتوریسم و ژئوتوریسم در منطقه مورد مطالعه پرداخته شده است. در مراحل بعد برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و تعیین استراتژی ها و راهبردهای توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم از روش تحلیل SWOT استفاده گردید و در نهایت به ارائه راهبردها و استراتژی های مرتبط باتوسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم منطقه پرداخته شد. نتایج یافته ها نشان داد که منطقه مورد مطالعه با 10نقطه قوت و ضریب نهایی 51/3 و 8 فرصت و ضریب نهایی 39/3 در برابر 8 نقطه ضعف و ضریب نهایی 65/1و 8 تهدید باضریب نهایی 65/1توانمندی های بسیار زیادی برای توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارد ولی ضعف ها وتهدید های موجود مانع از بالفعل شدن این توانمندی ها گردیده است. بنابراین می توان گفت استراتژی نهایی توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم شهرستان ماهنشان یک استراتژی تهاجمی و مبتنی بر تقویت نقاط قوت و استفاده از فرصت های موجود در جهت غلبه بر ضعف ها و تهدیدات پیشرو در زمینه توسعه گردشگری منطقه می باشد.
ارزیابی اقلیم آسایش گردشگری استان زنجان با استفاده از شاخص (TCI)وتکنیکGIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
135 - 156
حوزههای تخصصی:
درحال حاضر صنعت گردشگری یکی از منابع مهم تولیدودرآمد، اشتغال وایجاد زیرساخت ها برای نیل به توسعه پایدار محسوب می شود. شناخت محدودیت ها ومخاطرات تهدید کننده اقلیمی ونیز آگاهی از جاذبه ها وپتانسیل های نهفته در ویژگی های اقلیمی برای هر گونه برنامه ریزی درسطوح مختلف ملی، استانی وشهری از جمله گردشگری از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که شناخت دقیق ویژگی های اقلیمی می تواند زمینه نیرومندی برای برنامه ریزی گردشگری فراهم سازد. در این پژوهش به منظور ارزیابی شرایط اقلیم گردشگری وجاذبه های اقلیمی استان زنجان از نقطه نظر گردشگری، از شاخص اقلیم گردشگری TCIوداده های اقلیمی 4 ایستگاه سینوپتیک استان استفاده شده است. بدین منظور ابتدا آمار هفت پارامتر اقلیمی مورد نیازبه صورت ماهانه از ایستگاه های استان در بازه زمانی 14ساله (2010-1997) استخراج شد. توجه به ویژگی های اقلیمی یک منطقه وتاثیری که این ویژگی ها در شکل گیری توریسم می گذارند، اهمیت فراوانی دارد. پس از استخراج آمار، پایگاه اطلاعاتی مربوطه تشکیل وبر پردازش آن ها با استفاده از شاخص TCIاقدام گردید.سپس با بهره گیری از نرم افزارGIS در میان یابی، تعمیم داده های نقطه ای به پهنه ای وترکیب نقشه ها،زمان مساعدجهت حضور گردشگران در استان زنجان مشخص شد. نتایج پژوهش نشان دادکه ماه های فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور ومهر با رتبه خوب ،خیلی خوب، عالی وایده آل بهترین شرایط رابرای حضور گردشگران دراستان دارا می باشد.در ماه های آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند به دلیل نفوذ وگسترش سیستم پرفشار غربی وکاهش دما، استان زنجان وضعیت مناسبی برای حضور گردشگران ندارد.
پهنه بندی گردشگری در تفرجگاه های پیراشهری (مطالعه موردی: بوستان خورشید مشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
101 - 124
حوزههای تخصصی:
روش پهنه بندی، ترکیبی از روش های پشتیبانی تصمیم گیری (AHP) در برنامه GIS با تصویرسازی قوی و نقشه برداری است که نمایش بهتری از واقعیت های محیطی یک منطقه در اختیار می گذارد. از آنجا که گردشگری در تفرجگاه های پیراشهری از اهمیت بخصوصی در توسعه گردشگری کوتاه مقیاس برخودار است پهنه بندی می تواند ضمن جلوگیری از پیامدهای منفی گردشگری، بستری را برای پایداری جریان گردشگری فراهم میآورد. در این مقاله در چارچوب روش تحلیل توصیفی با استفاده از همپوشی لایه ها مبتنی بر روش مخدوم به پهنه بندی پارک خورشید به عنوان یک تفرجگاه پیراشهری مشهد پرداخته است.جهت تهیه نقشه های مورد نیاز در پهنه بندی با استفاده از توابع تحلیلی موجود در GIS تمام نقشه ها تهیه و با هم ترکیب شده اند و در نهایت 629 واحد زیست محیطی بدون تکرار به عنوان واحدهای کاربری ارزیابی توان و مدیریت کاربری زمین تفکیک و نقشه بندی شده است.موقعیت مکانی مناسب برای احداث و برنامه ریزی هر یک از کاربری های: پهنه های کاربری توسعه شهری، روستایی و صنعتی طبقه دو، پهنه های شرایط نامناسب تفرج گسترده، پهنه های اکوتوریسم گسترده طبقه دو، پهنه های اکوتوریسم گسترده طبقه یک، پهنه های تفرج متمرکز طبقه یک، پهنه های حفاظت محیط زیست، پهنه های اکولوژیکی آبگیر، پهنه های توسعه فضای سبز یا تولیدی غیر درختی، پهنه های درخت کاری (جنگل کاری) در منطقه مورد مطالعه بدست آمده است.