هدف مقاله حاضر ارزیابی تربیت دینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، نمونه ای به حجم 452 نفر از بین دانش آموزان 8 دبیرستان پسرانه و دخترانه نواحی چهارگانه شهر شیراز انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس محقق ساخته ارزشیابی برنامه درسی تربیت دینی آموخته شده دوره دوم متوسطه بر اساس نظریه تربیت دینی فضامند بومی- جهانی و مؤلفه های نه گانه آن شامل انبساط حریم، عقلانیت و خردورزی، گرایش و التزام، معیارمداری، خودکنترلی/خودیابی، تعامل و گزینش، سعه صدر، پویایی و استمرار حضور و ارزیابی و تحلیل، استفاده شد. برای تعیین روایی آن از روش های روایی محتوایی و تحلیل عامل مرتبه اول و دوم و برای تعیین پایایی آن نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی مرتبه اول نشان داد با فرض معیار 4/0، در تمامی مؤلفه ها، بار عاملی سوالات مطرح شده در مقیاس مذکور در دامنه ای بین 44/0 تا 90/. محاسبه شد . همچنین نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم . نشان داد که مؤلفه های نه گانه در نظریه مذکور به خوبی نشان دهنده برازش این پرسشنامه برای سنجش تربیت دینی در فضای جهانی فعلی است. نتایج آلفای کرونباخ (دامنه ای بین 54/0 تا 75/0 برای مولفه ها و 93/0 برای کل) نیز نشان داد که این مقیاس در تمامی ابعاد خود، پایایی لازم را برای استفاده به عنوان یک مقیاس معتبر دارد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین میزان تربیت دینی دانش آموزان نواحی چهارگانه شهر شیراز، تفاوت معناداری وجود دارد همچنین این نتایج نشان دادند که بین میزان تربیت دینی دانش آموزان پایه های دهم و دوازدهم نیز تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین دیدگاه دانش آموزان پسر و دختر این نواحی، درباره میزان تربیت دینی، تفاوت معناداری وجود ندارد.