مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
کیفیت محیط
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
304 - 322
حوزه های تخصصی:
هم زمان با پدیدار شدن بحران های محیطی، کیفیت محیط به عنوان بخشی از مفهوم کلی کیفیت زندگی شناخته شد. این مفهوم به عنوان بازتاب همه جانبه احساس شخص از سلامتی، شامل همه عواملی که در رضایتمندی انسان نقش دارند، فرض شده است. مقاله حاضر باهدف ارزیابی عملکرد مؤلفه های کیفیت محیط شهری و نقش آن در ارتقاء رضایت شهروندان با ارائه یک مدل به منظور ارزیابی کیفیت محیط شهری یزد طراحی شده است و سعی شده که با توصیف و تبیین مفهوم کیفیت محیط، مؤلفه تأثیرگذار بر آن و همچنین نحوه سنجش این مفهوم را در محیط شهر بررسی کند. این تحقیق ازنظر هدف کاربردی، ازنظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات، 400 پرسشنامه (بر اساس فرمول کوکران) به صورت تصادفی طبقه بندی شده در بین ساکنان توزیع شده است. روش شناسی این پژوهش بر مبنای روش های آزمون t تک و دو نمونه ای، آزمون واریانس و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. مبنای سنجش کیفیت محیط در شهر یزد، معیار رضایتمندی از مؤلفه های کیفیت محیط شهری از دیدگاه ساکنین است. بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، مؤلفه های کیفیت محیط شهری با توجه به مدل نظری پژوهش که در پنج سطح طبقه بندی شده است با توجه به ضرایب استاندارد، در سطح چهارم ویژگی های خدمات بهداشتی (96/0)، امنیت و روابط اجتماعی (92/0)، خدمات اجتماعی (88/0) و میزان صدا با ضریب (85/0)، بیشترین تأثیر را در مؤلفه های کیفیت محیط شهری داشته است. در سطح سوم بیشترین تأثیر در مؤلفه ها، ویژگی های کارکردی (08/1)، اجتماعی (78/0) و هزینه واحد مسکونی (74/0) بوده و درنهایت در مؤلفه های سطح دوم که یکی از اهداف اصلی پژوهش بوده، کیفیت محیط سکونتی با ضریب (94/0)، بیشترین تأثیر را در کیفیت محیط شهری یزد داشته است.
بررسی تأثیر فضاهای شهری بر الگوهای رفتاری شهروندان (نمونه موردی: خیابان امام «ره»-ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر فضاهای شهری بر الگوهای رفتاری شهروندان در خیابان امام«ره» در ارومیه می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. مطالب مورداستفاده در این پژوهش به دو صورت برداشت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه و فیش برداری می باشد. حجم نمونه این پژوهش، استفاده کنندگان از خیابان امام می باشد که طبق فرمول کوکران برای جامعه آماری نامعلوم، مقدار عددی 170 به دست آمده است. در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی می باشد. تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده به دو صورت کمی(روش های آماری (توصیفی و استنباطی)) و کیفی(نتایج حاصل از بررسی های آماری) انجام می گیرد. متغیرهای این پژوهش شامل متغیر مستقل کالبدی، اجتماعی و زیست بوم و متغیر الگوهای رفتاری به عنوان متغیر وابسته می باشد. نتایج این پژوهش نشانگر این است که طبق نتایج آزمون فریدمن و ارزیابی های مؤلفه های سیما و منظر شهری در این محدوده، مؤلفه اجتماعی با میانگین 77/4 در رتبه اول و مؤلفه الگوهای رفتاری با میانگین 96/3 در رتبه چهارم قرار گرفت. طبق نتایج آزمون همبستگی پیرسون، همبستگی معناداری بین مؤلفه های منظر شهری و الگوهای رفتاری شهروندان وجود دارد. طبق نتایج تحلیل رگرسیونی چندگانه گام به گام، ضرایب همبستگی به ترتیب 61/0، 63/0 و 59/0 به دست آمده است به عبارت دیگر، با وارد شدن مؤلفه های کالبدی، اجتماعی و زیست بوم به طور هم زمان 40/0 از واریانس بعد الگوی رفتاری تبیین می گردد.
واکاوی نگرش متخصصان د ر کیفیت فضایی یکپارچه د ر فضاهای عمومی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
86 - 103
حوزه های تخصصی:
د ر د هه های اخیر پژوهش های متعد د ی د ر رابطه با شکل گیری «کیفیت فضایی» انجام شد ه است؛ اما آنچه مشخص است، عد م توجه به رویکرد کل نگر آن د ر حوزه شهرسازی است. بر این مبنا تفکر «کیفیت فضایی» به مثابه یک پایگاه نظری کلی نگر و تأکید بر مقیاس فضای عمومی د ر روستاها، عرصه موضوع جد ید ی را مطرح نمود ه است؛ لذا به منظور ارزیابی کیفیت فضایی د ر فضاهای عمومی روستایی، شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر آن هد ف انجام این پژوهش است. این پژوهش د ارای روش آمیخته (کمی - کیفی) است که بر حسب هد ف بنیاد ی، به لحاظ ماهیت پژوهش، اکتشافی و از حیث گرد آوری د اد ه ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه 48 متخصص د ر حوزه (طراحی و برنامه ریزی شهری، معماری، معماری منظر، جغرافیا و محیط زیست)، کارشناسان آمار، اقتصاد د انان و جامعه شناسان است که از طریق پرسش نامه حاصل از تحلیل محتوای اسناد ی و پیمایشی د لفی به صورت غیرتصاد فی شبکه ای مورد پرسشگری قرار گرفتند. سه نگرش غالب برای متخصصان به ترتیب اولویت شامل کالبد ی (زیبایی شناسی)، عملکرد ی و معنایی است که بیشترین د رصد واریانس تبیین شد ه مربوط به کالبد ی (زیبایی شناسی) با 76/12 د رصد بود ه که حکایت از اهمیت و ارجحیت این عامل د ارد. شاخص های استخراجی مراحل د لفی با استفاد ه از نرم افزار SPSS، از طریق تحلیل عامل کیو، محاسبه میانگین وزنی و انحراف معیار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می د هد سه معیار کیفیت فضایی برای متخصصین به ترتیب اولویت شامل معیار های تناسبات بصری (36/4)، آسایش (22/3) و خاطرات و روید اد های اجتماعی و فرهنگی (78/2)، بیشترین میانگین وزنی و بیشترین تأثیر از د ید گاه جامعه متخصصین د ر کیفیت فضایی یکپارچه از فضاهای عمومی روستا د ارد.
عوامل کلیدی مؤثر در احیای فضاهای ناکارآمد شهری با رویکرد ارتقای کیفی (موردمطالعه: محلۀ بیسیم زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده یکی از معضلات شهرهای معاصر، وجود بافت های ناکارآمد شهری است که اغلب موجب ناپایداری در ابعاد مختلف شده و محلات شهری را با چالش های جدی مواجه کرده است. با عنایت به ضرورت احیای این نوع فضاها، هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر در ارتقای کیفی فضاهای ناکارآمد شهری از دیدگاه ساکنان محلات مستقر در این نوع بافت هاست. در این پژوهش کاربردی، که به روش توصیفی- تحلیلی تهیه شده است، وضعیت عوامل پنج گانه «کالبدی»، «اجتماعی»، «عملکردی»، «اقتصادی» و «مدیریتی» با نظرسنجی از ساکنان محله و انجام آزمون T تک نمونه ای ارزیابی و سپس با استفاده از آزمون تحلیل عاملی اولویت بندی شده است. جامعه آماری پژوهش را، ساکنان محله بیسیم زنجان و نمونه آماری را ساکنان 20 سال به بالای این محله تشکیل می دهد. نتایج بررسی ها حکایت از سطح پایین کیفیت محیطی و نارضایتی ساکنان از وضعیت نامناسب محله بیسیم دارد که بهبود این وضعیت مستلزم توجه به ترجیحات ساکنان و تصورات ذهنی آنهاست. ارزیابی ها نیز نشان دهنده آن است که عامل «اقتصادی» با وزن 621/0 در رتبه نخست اولویت، عوامل «عملکردی» و «کالبدی» با وزن 592/0 در رتبه دوم و عوامل «مدیریتی» و «اجتماعی» نیز با وزن 583/0 و 507/0 به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارد. درخصوص متغیرها نیز «قیمت مسکن»، «حضورپذیری فضاها»، «تعمیر و نگهداری ساختمان ها»، «سازمان فضایی و نفوذپذیری» و «دسترسی و ارتباطات فضایی» به ترتیب بیشترین تأثیر را در ارتقای کیفیت محیطی این محله دارد.
پایدارسازی حمل ونقل در جهت ارتقا کیفیت محیط شهری با تأکید بر بافت های تاریخی (مطالعه موردی: مقایسه مرکز تاریخی مشهد و فرایبورگ)
حوزه های تخصصی:
در میان تمامی مباحث مربوط به شهر پایدار، مبحث حمل ونقل شهری در اولویت قرار دارد. حمل ونقل در واقع موضوعی محوری در زندگی ما و نیز یکی از مشکلات جدی است که با آن روبه رو هستیم. نظر به اینکه بافت تاریخی و کهن هسته مرکزی اغلب شهرها، که عناصر ارزشمند و باستانی شهر را در خود جای داده و به مثابه هویت و پیشینه شهروندان است با مشکلات متعدد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی مواجه است و سهولت دسترسی فیزیکی و بصری به این بخش از شهر، می تواند موجب ارتقا سطح شاخص های کیفیت محیط شود ؛ لزوم توجه به سیاست های جدید شهرسازی در امر برنامه ریزی حمل ونقل از طریق دسترسی پیاده، دوچرخه و حمل ونقل عمومی را در این گونه از بافت ها نشان می دهد. این مقاله نیز باهدف اصلی ضرورت پایدارسازی حمل ونقل در بافت های تاریخی در جهت ارتقاء کیفیت محیطی درصدد آن است؛ ضمن مطالعه ادبیات نظری، به بررسی اقدامات حمل ونقلی صورت گرفته در مرکز تاریخی شهر مشهد در نگاهی تطبیقی - تحلیلی با نمونه بارز و موفق جهانی مرکز تاریخی شهر فرایبورگ بپردازد و به این پرسش اساسی که " آیا پیاده سازی حمل ونقل پایدار در بافت های تاریخی می تواند سبب ارتقاء سطح شاخص های کیفیت محیط شهری گردد یا خیر"، پاسخ دهد. پژوهش حاضر؛ ضمن ارائه شاخص های مناسب، با استفاده از روش چک لیست های کیفی دودویی طراحی شهری و نیز مطالعه تطبیقی – تحلیلی صورت گرفته، نشان می دهد که پیاده سازی حمل ونقل پایدار در بافت های تاریخی موجب احیاء و ارتقاء سطح شاخص های کیفیت محیط شهری خواهد شد.
ارتقای کیفیت محیطی ورودی شهرها با توجه به دیدگاه مردم، نمونه پژوهش: ورودی های شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع جمعیت در نواحی شهری پیامدهای منفی بر زندگی شهرنشینان دارد و با گسترش بی رویه و نسنجیده شهرها فرم و قالب آن به هم می ریزد و باعث ایجاد بی نظمی در سلسله مراتب ساختاری شهر می شود. ورودی های شهرها از گذشته تاکنون شکل ها و نقش های گوناگونی داشته اند که به فراخور زمان تغییراتی پیدا کرده و در این فرایند تغییر در شکلی جدید متبلور شده اند. امروزه بافت ورودی شهرها ساختمان های بی هویت و فرسوده و زمین های رهاشده است که پاسخگوی نیاز کارکردی نیست و فاقد هویت و عملکرد اتصال دو فضای متفاوت است و چهره ای نازیبا به شهرها داده است. هدف پژوهش حاضر، شناخت عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت ورودی های شهر از دیدگاه مردم است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی است؛ روش آن، توصیفی از نوع همبستگی مقطعی و براساس ماهیت داده ها، کمی و برحسب نحوه اجرا، پیمایشی است. نتایج حاصل از این بررسی براساس نظرات مردم نشان می دهد متغیرهای محیط زیست و فضای سبز و متغیر ترافیکی و امکانات و مبلمان ترجیح بیشتری داشته اند؛ همچنین ادغام رویکردهای ادراک عمومی و متخصص در فرایندهای مدیریت منظر به پیشرفت های منظر شهری کمک می کند. درنهایت می توان گفت اگر در طراحی مناظر شهری خواسته های مردم در نظر گرفته شود، محیط ساخته شده حاصل از آن، پذیرش و رضایت بهتر افراد جامعه را در پی خواهد داشت.
ارزیابی عوامل موثر بر افزایش کیفیت فضاهای عمومی در شهرهای جدید، نمونه موردی: شهر جدید پرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هفتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۶
89 - 110
حوزه های تخصصی:
در قرن اخیر برای نخستین بار در تاریخ بشر، تعداد شهرنشینان از تعداد روستانشینان فراتر رفته است. افزایش جمعیت شهری، برنامه ریزان را ناگزیر به توسعه ی شهرها و احداث شهرهای جدید جهت اسکان سرریز جمعیت کلان شهرها نموده است. پیامدهای حاصل از این رشد شتابان از یک سو و تحقیقات صورت گرفته که نشان از عدم رضایتمندی شهروندان از عوارض و سیاست های توسعه ی شهری دارند از سوی دیگر، چاره جویی برای رفع مشکلات ناشی از توسعه ی شهرها و احداث شهرهای جدید را به یکی از دغدغه های برنامه ریزان و مدیران شهری در سطح جهان تبدیل نموده است. در این میان فضاهای عمومی شهری به عنوان فضاهایی قابل دسترس برای همه و بستری برای کنش های اجتماعی، از اهمیت زیادی برخوردارند. بررسی شهرهای جدید در ایران حاکی از عدم موفقیت در ایجاد فضاهایی با کیفیت مطلوب است. این گونه شهرها که تنها در پی پاسخ به نیاز سکونت سرریز جمعیت کلان شهرها شکل گرفته اند، از فضاهای عمومی با کیفیت شهری که تاثیرات قابل توجهی در سلامت روحی و جسمی شهروندان دارند، بی بهره اند. مقاله حاضر با مروری بر مفهوم کیفیت محیط و مولفه های موثر بر آن، تلاشی است برای پاسخگویی به این سوال که چه عواملی بر افزایش کیفیت فضاهای عمومی در شهرهای جدید موثرند؟ با توجه به ماهیت داده ها، از روش تحقیق توصیفی و همبستگی استفاده شده است. نتایج حاصل از مطالعه شهر جدید پرند در ایران، حاکی از آن است که میان برقراری تعاملات اجتماعی، میزان دسترسی پذیری به فضا و خصوصیات شخصی شهروندان و افزایش کیفیت فضاهای عمومی شهری در شهرهای جدید رابطه معناداری وجود دارد.
ارزیابی کاربری اراضی شهری زرقان با رویکرد کیفیت محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷شماره ۴۳
21 - 46
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، هسته ی اصلی نظام برنامه ریزی شهری است. هدف از برنامه ریزی کاربری اراضی، پیشنهاد آرایش فضایی و نظم مکانی مناسب برای کاربری ها و فعالیت های شهری، به ویژه در شهرهایی است که کاربری ها ترکیب و تنوع زیادی دارند. دستیابی به این هدف، نیازمند درک چگونگی تخصیص فضا و توزیع زمین میان کاربری ها است که با روش های ارزیابی کمی و کیفی کاربری ها امکان پذیر است. در مقاله حاضر به بررسی وضعیت کاربری اراضی شهر زرقان پرداخته شده است. به این منظور با استفاده از ارزیابی کمی و کیفی به چگونگی آن پرداخته شده است. در ارزیابی کمی به بررسی سرانه کاربری و مقایسه آنها با استاندارهای موجود پرداخته شده است. در ارزیابی کیفی با استفاده از شاخص های کیفیت محیط اقدام به تشکیل پرسش نامه شده و در بین ساکنین پخش گردیده است. روش این پژوهش از جهت هدف تحقیق، کاربردی- توسعه ای و از منظر چارچوب پژوهش، تحلیلی- توصیفی است. جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی، کتابخانه ای، مصاحبه با مسئولین و ساکنین و تدوین پرسشنامه می باشد. نتیجه تحلیل کاربری ها در شهر زرقان نشان می دهد که گسترش کالبدی شهر در دهه های اخیر و افزایش جمعیت آن باعث ایجاد عدم تعادل در پراکنش کاربری ها گردیده، اما بسیار نامحسوس در حال ازدیاد است. اگرچه در حال حاضر به وخامت اوضاع منجر نگردیده، اما روندی صعودی به خود گرفته است. سرانه بسیاری از کاربری ها با استانداردهای موجود تطبیق داشته و میزان رضایت مندی نسبتاً مطلوبی را از سوی ساکنین کسب کرده است.
عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت محیطی فضای بستری کودکان (نمونه موردی: کودکان 7 تا 12 ساله بستری در بیمارستان امام حسین اصفهان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: بیمارستان های کودکان به دلیل عملکردشان، به صورت ذاتی احساسات منفی مثل استرس، ترس و آشفتگی را برای کودک به همراه دارند. طراحی ضعیف این فضاها، بدون در نظر گرفتن نیازهای جسمی و روحی کودک، موجب تشدید این تأثیرات شده و بستری شدن را به رویدادی آسیب زا برای کودک تبدیل کرده است. هدف اصلی این پژوهش، دستیابی به عوامل محیطی مؤثر بر ارتقای کیفیت فضای بستری کودکان، با مشارکت خود کودکان است. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر، کیفی و راهبرد طرح پژوهش کیفی در این تحقیق، تحلیل مضمون با رویکرد کلارک و براون است. جامعه آماری، کودکان 7 تا 12 ساله ی بستری در بیمارستان کودکان امام حسین (ع) در شهر اصفهان است که حجم نمونه به صورت هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع نظری از بین آن ها انتخاب شد. چهل نقاشی به دست آمده از کودکان با روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار اطلس تی آی 7، جهت رسیدن به نظرات کودکان در مورد ویژگی های اتاق بستری باکیفیت، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که بر اساس نظر کودکان، کیفیت فضای بستری به پنج مضمون اصلی شامل اجزای کالبدی اتاق، جاذبه های بصری، جاذبه های عملکردی، خودی کردن فضا و غلبه بر نظم غالب وابسته است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مضامین به دست آمده از نظرات کودکان بیان کننده این است که پرداختن به اجزای کالبدی با ایجاد جاذبه های بصری و عملکردی و کم کردن محدودیت ها می تواند فضا را برای کودک خودی کرده و باعث افزایش کیفیت اتاق بستری شود. نظرات کودکان، تأییدکننده رویکرد تعامل گرا در تعیین مؤلفه های مؤثر بر کیفیت معماری است.
پایش مؤلفه های بازآفرینی در راستای ارتقای کیفیت محیط در محله های تاریخی بارویکرد متخصص محور (مطالعه موردی: محله های تاریخی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
محله های سکونتی و به طور شاخص، محله های تاریخی که نقشی مبنایی را در شهرهای مختلف ایران ایفا می نمایند، امروزه تحت تأثیر سیاست ها و برنامه ریزی های غیراصولی قرار گرفته اند و مسئله پایداری این محله ها بیش از پیش با توجه به نقصان های کالبدی-اجتماعی پدیدآمده مورد توجه است. به منظور دست یابی به پایداری در محله های تاریخی می توان رویکرد بازآفرینی را مطرح کرد که همواره وجه باززنده سازی و معاصرسازی را مورد توجه قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های بازآفرینی در محله های تاریخی شهر شیراز از منظر متخصصان حرفه ای و دانشگاهی حوزه شهرسازی و معماری به منظور دست یابی به راهکارها و راهبردهای طراحی و برنامه ریزی در جهت ارتقای کیفیت محیط در محله های تاریخی است. رویکرد پژوهش حاضر کمّی و از منظر هدف کاربردی است. به منظور تحلیل داده های گِردآوری شده از روش های تصمیم گیری چندشاخصه دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که مؤلفه اقتصادی به همراه دو شاخص؛ الف) اقتصاد محلی و ب) ایجاد شغل دارای اولویت نخست و مؤلفه کالبدی و ج) شاخص توسعه تراکم، اهمیت نسبی کمتری در بازآفرینی محله های تاریخی شهر شیراز دارند. در انتهای پژوهش نیز بر پایه یافته ها، راهکار و راهبردهای برنامه ریزی و طراحی به صورت کاربردی در سه بُعد؛ الف) اقتصادی؛ ب) اجتماعی و ج) کالبدی برای به کارگیری توسط تصمیم گیرندگان شهری پیشنهاد شده است.
واکاوی مؤلفه های بصری وهنری مؤثر در کالبد فیزیکی انعطاف پذیر، فضاهای بازآموزشی (نمونه موردی مدارس ابتدایی پسرانه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
372 - 392
فضاهای باز مدارس به عنوان مهم ترین ابزار یادگیری، محیط های آموزشی را به عامل تحریک کننده برای رشد فکری و فیزیکی دانش آموزان تبدیل کرده است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های حاصل از مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که پاسخ دهندگان بر عوامل محیط فیزیکی و بصری فضاهای باز آموزشی چون: تنوع در بافت، رنگ، نور، مصالح و عناصر خاطره انگیز در طراحی فرم ها، سطوح و دیوارها، کف پوش ها و سقف های نیمه باز در فضای باز مدارس و عدم وجود فضاهای بلااستفاده در حیاط برای کودکان و ایجاد فضاهای استاندارد، متناسب با مقیاس کودکان و انعطاف پذیربودن فضاها بازی و ورزشی به لحاظ فرمی، استفاده از المان های آشنای فرهنگی و آموزشی به جهت ایجاد حس تعلق و خاطره انگیزی در فضاهای باز مدارس و شبیه سازی طبیعت بکر در بخشی از محوطه، به منظور گذراندن اوقات فراغت و آموزش و همراهی بیشتر آنان با طبیعت و افزایش و تنوع فضای سبز مناسب و نیز مبلمان منعطف در محوطه و فضاهای تعریف شده قابل انعطاف در فضای باز آموزشی به جای یک حیاط سیمانی خالی از روح تأکید دارند. همچنین مؤلفه های کیفی از اهمیت خیلی بالاتری نسبت به مؤلفه های فردی و اجتماعی برخوردار است و الزام توجه بیشتر به آن ﺑ ﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺯﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﮐیﻔیﺖ ﻓﻌﺎﻟیﺖﻫﺎﯼ ﺁﻣﻮﺯﺷ ﯽ می تواند موجب شکل گیری ﺑﺴﺘﺮﯼ مطلوب، ﭘﺎﺳﺨﮕﻮی ﻧیﺎﺯ دانش آموزان گردد. اهداف پژوهش: شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر کالبد فیزیکی انعطاف پذیر در فضاهای بازآموزشی. . شناخت و ارزیابی نقش عوامل محیط فیزیکی و بصری در ایجاد فضای مطلوب آموزشی. سؤالات پژوهش: چه مؤلفه هایی از کالبد فیزیکی انعطاف پذیر در فضاهای بازآموزشی تأثیرگذار است؟ . نقش عوامل فیزیکی بصری و هنری در ایجاد فضای مطلوب آموزشی چیست؟
خوانش مردم نگارانه حظ حرارتی پنهان در سنت معماری اقلیم کویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷۵
۹۴-۷۹
حوزه های تخصصی:
سنت معماری اقلیم کویر آموزه های پیدا و پنهانی را در بطن خودش نهفته دارد. آفرینش فضاهای حسی غنیْ از جمله مواهبی است که معماری این بوم ارائه می کند. بخش چشمگیری از تجارب حسی انسان ها در فضاهای مختلف معماری کویری، به وسیله حرارت شکل می گیرد. حرارت نیز مانند سایر محرک های حسی می تواند در غنای درک انسان از فضا مشارکت کند و علاوه بر کمّیّت دمایی، کیفیتی را در قالب حظّ از آن پدید بیاورد. مفهوم حظّ حرارتی کیفیتی است که ادراک رضایت بخش و توأم با احساس مثبت انسان را از شرایط حرارتی در یک فضای مشخص تعریف می نماید. اینکه حظّ حرارتی در بستر معماری سنتی کویری چگونه شکل می گیرد و ساکنانش چگونه آن را درک می کنند، موضوعی است که تاکنون مطالعه نشده است. بر این اساس، پژوهش حاضر چگونگی شکل گیری حظّ حرارتی را در سنت معماری شهرهای کویری جست وجو می کند.این پژوهش با روش شناسی کیفی، از روش مردم نگاری بهره گرفته است. ازاین رو، برای کشف و فهم چگونگی شکل گیری حظّ حرارتی، با استمداد از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مستقیم، تجارب زیسته افراد را در معماری سنتی کویر واکاوی می کند. مقایسه میان کدهای استخراج شده و تحلیل آن ها نشان می دهد که تمایز حرارتی میان فضاهای هم جوار سبب تجربه حظّ حرارتی برای افراد می گردد. در شرایطی که فرد به واسطه تعامل میان اقلیم و فضای معماری، از حالت تعادل دمایی خودش خارج می گردد، مواجهه با فضایی که بتواند او را به حالت تعادل حرارتی خودش بازگرداند، برای وی حظّ حرارتی را پدید می آورد. مفهوم تمایز حرارتی در تعامل میان سه حلقه انسان و معماری و اقلیم، اشتراکی را برقرار می کند تا موقعیت درک حظّ حرارتی فراهم گردد. در سنت معماری کویر، ایجاد فضاهای هم نشین با تمایز حرارتی مشخص، الگوی نهفته ای است که می تواند راهنمای طراحی های آینده برای غنی کردن منظر حسی حرارت باشد.
نقش مبلمان شهری در انتخاب مقصد گردشگری (مطالعه موردی: شهرستان طالقان)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مبلمان شهری از جاذبه ها و تسهیلات رفاهی هستند که اساسا برای خدمت به شهروندان توسعه یافته اند و استفاده ی گردشگران از این تسهیلات می تواند به تداوم آنها کمک نموده و موجبات توسعه گردشگری را در آن شهرها فراهم نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مبلمان شهری در انتخاب مقصد گردشگری با نمونه موردی شهرستان طالقان می باشد. روش بررسی: پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری گردشگران ورودی به منطقه بوده و برحسب فرمول کوکران به طور تصادفی 384 نفر انتخاب شده اند. روایی و پایایی پرسشنامه تایید شده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و نرم افزار spss استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری : نتایج تحقیق نشان می دهد مبلمان شهری و ارائه خدمات شهری مناسب و با کیفیت نقش بسیار مهمی در انتخاب مقصد گردشگری، و ایجاد رضایت در گردشگران ورودی به شهرهای مقصد گردشگری دارد. در ارتباط با شهرستان طالقان، این شهرستان می تواند با بازنگری در ساماندهی مبلمان شهری و هدفمند نمودن جانمایی مبلمان شهری در راستای افزایش جذب گردشگر بر جذابیت های خود افزوده و در جهت ایجاد محیطی جذاب ، جایگاه گردشگری خود را در سطح منطقه ارتقا بخشد.
سنجش کیفیت کالبدی- فیزیکی محیط شهری با تاکید بر سلامت روان شهروندان (موردپژوهی: منطقه 3 شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
474 - 491
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط های شهری و سلامت روان در تعامل با همدیگر هستند و کیفیت محیط های شهری بر سلامت روانی افراد تأثیر می گذارد. با عنایت به اینکه یکی از ابعاد مهم کیفیت محیط های شهری بعد کالبدی- فیزیکی می باشد..بنابراین هدف این پژوهش، سنجش کیفیت کالبدی- فیزیکی محیط شهری با تاکید بر سلامت روان شهروندان می باشد که به صورت موردی در منطقه 3 شهراردبیل انجام شده است. پژوهش پیش رو از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی است. جهت سنجش کیفیت کالبدی- فیزیکی محلات مورد مطالعه 5 شاخص(دسترسی، زیبایی و نظم بصری، جذابیت عملکردی، فرم کالبدی و امکانات واحد مسکونی) به کار گرفته شد. روایی تحقیق با استفاده از اعتبار صوری تأیید و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 830/0 به دست آمد سپس براساس نمونه گیری تصادفی ساده طبقه بندی شده 480 نفر مورد پرسشگری واقع شدند جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اولویت بندی محلات به لحاظ کیفیت کالبدی- فیزیکی از مدل تصمیم گیری چند معیاره COPRAS در محیط Excel استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش و نتایج حاصل از مدل COPRAS در بین محلات منطقه 3 شهر اردبیل، شهرک حافظ با کسب بیشترین امتیاز دارای بهترین وضعیت و جایگاه نخست را داراست و بعد از آن شهرک های رضوان، آزادی، آزادگان در مرتبه دوم تا چهارم وضعیت مطلوب قراردارند و محلات ملاباشی و ملایوسف با کسب پایین ترین درصد در نامطلوب ترین وضعیت و جایگاه آخر قرار گرفته اند. باتوجه به اهمیت کیفیت محیط های شهری در سلامت روان شهروندان، برنامه ریزی بیشتر و دقیق تر در راستای بهبود وضعیت کالبدی- فیزیکی محلات و به دنبال آن ارتقای سطح سلامت روان شهروندان بیشتر احساس می شود.
بررسی و سنجش کیفیت زندگی در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه
کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم توسعه رفاه جامعه بکار می رود. به طور خیلی ساده، می توان گفت که کیفیت زندگی منعکس کننده شرایط زندگی و رفاه افراد است. کیفیت زندگی دارای ابعاد ذهنی و عینی بوده و چگونگی برآورده شدن نیازهای انسانی و هم چنین معیاری برای ادراک رضایت و عدم رضایت افراد و گروه ها از ابعاد مختلف زندگی است. این شاخص در نواحی روستایی هم به عنوان یکی از فضاهای سکونتی- دارای اهمیت است.
هدف اصلی این تحقیق بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها و اطلاعات مورد نیاز بیشتر از طریق پرسش نامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفته است.
یافته ها حاکی از آن است که از بین هفت معیار اصلی بررسی شده مرتبط با کیفیت زندگی، سه معیار کیفیت زیر ساخت ها، کیفیت اشتغال و درآمد و کیفیت سلامت و امنیت در سطح بالای رضایتمندی ساکنین قرار دارد و در مقابل چهار معیار کیفیت گذران اوقات فراغت، کیفیت محیطی، کیفیت سکونتگاه ها و کیفیت آموزش پایین تر از حد متوسط گویه ها ارزیابی شده است.
نقش کیفیت محیطی در تداوم سکونت و زندگی در مجتمع های زیستی شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
19 - 32
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعه یک محیط مسکونی به دلیل مؤثر بودنش بر شاخص های مهم برنامه ریزی مانند نرخ جابه جایی سکونتی،کیفیت زندگی و پیش بینی تقاضای مسکن اهمیت دارد. کیفیت محیط از عوامل مؤثر بر تحرکات جمعیتی درون شهری محسوب می شود و کاهش تحرک مسکونی، قدمی است به سمت ساختن یک محله پایدار و با ثبات و ثبات سکونتی منجر به انسجام جامعه، تشکیل شبکه های اجتماعی و نظارت اجتماعی غیر رسمی و به صورت جمعی به مشکلات جامعه و محله منجر می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر محیط سکونت در ماندگاری یا جابه جایی ساکنین در مجتمع های مسکونی و پیشنهاد اصلاح ساختار معماری در جهت ثبات سکونتی است. این سئوال پیش می آید که چه عواملی از کیفیت محیط مجتمع های مسکونی در شهر اراک چه تأثیری بر ثبات یا جابه جایی ساکنان داشته است؟ در این رساله با استفاده از روش زمینه ای و مصاحبه کیفی با ساکنین از طریق انتخاب تصادفی خوشه ای در 21 مجتمع مسکونی اراک در نقاط مختلف شهر به بررسی مسئله پرداخته شد و نتایج نشان داد کیفیت خوب ساختمانی و سطح فرهنگی و همگونی اولویت های اول و دوم ساکنین در ثبات سکونتی بودند. اما نکته مهم میزان بالای اشاره به آرامش و امنیت، سطح دسترسی مناسب، مدیریت خوب و عدم توانایی اقتصادی به جابه جایی سکونتی است که از دلایل مهم پاسخگویان بوده است. از موارد دیگر اشاره شده می توان به محلیت خوب آپارتمان و مجتمع اشاره داشت.همچنین برای جابه جایی ساکنین، بیش از همه دستیابی به آپارتمان با مساحت بالاتر اهمیت دارد. در این بین شرایط علی بیشترین تأثیر را در وهله اول و شرایط مداخله گر و راهبردی در وهله دوم تأثیرگذارند. عوامل ایجاد ثبات سکونتی با عوامل ایجاد میل و گرایش به جابه جایی متفاوت است و دلیل آن این است که عوامل ایجاد ثبات سکونتی بر اساس واقعیات و نیازها بیان شده ولی عوامل گرایش به جابه جایی بر اساس آرزوها، ایده آل ها و آرمان ها و انتظارات بیان شده است. هر چه فاصله بین این دو ( درخواست های واقعی و آرزوها ) بیشتر شود، میل به جابه جایی بیشتر می شود.
ارزیابی نقش منظر صوتی در احساس تعلق به محیط (مطالعه موردی: محله فرحزاد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
5 - 22
حوزه های تخصصی:
یکی از محرک های احساس نسبت به محیط، منظر صوتی است که بر کیفیت فضای شهری نیز تأثیر می گذارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و ارزیابی نقاط مفصلی و ارتباطی بین دو مفهوم منظر صوتی و احساس تعلق به محیط است، تا شدت و رابطه بین این دو را در محله فرحزاد تهران تبیین نماید. جامعه آماری پژوهش، تمامی استفاده کنندگان این محدوده است که بر روی 385 نفر بررسی شده است. با روش پیمایش حسی با تمرکز بر حس شنوایی، 12 نقطه شاخص صدایی شناسایی و سنجش شد. جهت سنجش حس تعلق مکانی از ابزار پرسش نامه و برای بررسی نقش کیفیت منظر صوتی بر حس تعلق از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کیفیت منظر صوتی در سه بعد محیطی، فردی و اجتماعی در حس تعلق به محیط مؤثر می باشد؛ طوری که وجود عناصر طبیعی در بعد محیطی، ارتقاء سلامت روانی در بعد فردی و استماع نواها و اصوات اهالی محله و آشنایان در بعد اجتماعی تأثیر مهمی در احساس تعلق به محیط دارد.
سنجش مؤلفه های کیفی مؤثر بر امنیت معابر شهری، مطالعه موردی: معابر مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر سنجش مؤلفه های کیفی مؤثر بر امنیت معابر شهری در معابر مرکزی شهر همدان و روش آن توصیفی- تحلیلی بوده است. جهت گردآوری داده های تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. پایایی ابزار از طریق آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 74/0 مورد تائید قرار گرفت. جامعه آماری مغازه داران و عابرین حاضر در محدوده بودند که با توجه نامعین بودن تعداد جامعه موردبررسی با استفاده از فرمول جامعه آماری نامعین کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. بررسی امنیت معابر شهر همدان موضوعی است که پیشینه ای ندارد و نتایج آن مکمل مطالعات پیشین می باشد که ایزدی و حقی در میدان امام شهر همدان به آن پرداخته اند. نتایج نشان داد که خیابان بوعلی بیش ترین امنیت را نسبت به پنج معبر دیگر دارد. در این خیابان فعالیت و کاربری زمین با داشتن 87/0 بارعاملی بالاترین جایگاه را به خود اختصاص داد. سایر خیابان های ازنظر شرایط امنیتی عبارت بودند از خیابان شریعتی (فعالیت و کاربری زمین با دارا بودن 72/0)، خیابان تختی (فعالیت و کاربری زمین با 66/0)، خیابان باباطاهر (فعالیت و کاربری زمین با دارا بودن 63/0)، خیابان شهدا (نقش نظارت اجتماعی با دارا بودن 48/0) و خیابان اکباتان (نقش خوانایی با دارا بودن 42/0). نتیجه بررسی نشان داد که عامل فعالیت و کاربری زمین بیش ترین تأثیرگذاری را بر امنیت معابر شهری همدان دارد.
عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت محیطی در محلات دارای اسکان نامتعارف با رویکرد رضایتمندی ساکنین (مطالعه موردی: محله بی سیم زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر همگام با توسعه بی رویه شهرنشینی و افول وجوه کیفی محیط های سکونتی چاره جویی برای یافتن راه حل مؤثر در جهت ارتقای کیفیت محیطی، به یکی از مهم ترین دغدغه های مدیران و برنامه ریزان شهری تبدیل شده است.هدف: ارتقای کیفیت محیطی در محلات دارای اسکان نامتعارف و شناسایی عوامل مؤثر در افزایش رضایتمندی ساکنین.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر ازنظر ماهیت کاربردی و ازلحاظ روش انجام توصیفی- تحلیلی است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، به تعداد 376 نفر تعیین شده است. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از مدل تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چند متغیره خطی مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از استخراج معیارها برای سنجش کیفیت محیطی محله و میزان رضایت شهروندان از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محله پرتراکم بی سیم در شمال شرقی شهر زنجان با مساحت تقریبی 82 هکتار از محلات بدون هسته روستایی است که محله هدف تحقیق می باشد.یافته ها: انجام آزمون رگرسیون بر روی عوامل کالبدی، اجتماعی، عملکردی، ادراکی و مدیریتی نشان می دهد که بین مؤلفه های اصلی (متغیرهای مستقل) و کیفیت محله (متغیر وابسته) ارتباط خطی برقرار است. همچنین با توجه به بالابودن بار عاملی مؤلفه کالبدی، متغیرهای این عامل همبستگی بیشتری باکیفیت محیطی محله بی سیم دارند و وجود رابطه معنادار بین عوامل کیفیت محیطی و رضایت ساکنین مورد تایید است. درنهایت بعد از مؤلفه سازمان فضایی و نفوذپذیری که در رتبه نخست ترجیحات ساکنین برای ارتقای کیفی محله قرار دارد؛ متغیرهای عامل مدیریتی اعم از: کنترل و نظارت، مدیریت و نگهداری، تأمین آسایش بصری و محیطی در اولویت های بعدی قرار دارند. در میان عوامل ادراکی، اجتماعی و عملکردی نیز به ترتیب مؤلفه های ایمنی و امنیت، تعاملات اجتماعی و سازگاری و تجانس و قابلیت دسترسی نسبت به سایر مؤلفه ها مورد تأکید ساکنین قرار گرفته است. نتایج: نتایج بررسی عوامل مؤثر در شاخص کیفیت محیطی نشان می دهد که بهبود وضعیت کیفیت محله بی سیم مستلزم توجه هم زمان به همه عوامل دخیل در کیفیت محیط است و کیفیت زندگی نیز درگرو توزیع عادلانه خدمات و تسهیلات شهری و افزایش رضایت آنان از زندگی است.
گذار از آسایش حرارتی به حظ حرارتی: تبیین عوامل شکل گیری ادراک کیفیت حرارت در محیط ساخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محرک های حسی مختلف، همچون نور، بو، صدا و بافت در ادراک کیفیت یک محیط نقش مؤثری دارند. حرارت نیز همچون سایر محرک های حسی می تواند در غنای یک محیط، مشارکت کند و زمینه ی بهره والاتر افراد را فراهم نماید. اینکه فرد علاوه بر آسایش حرارتی یک محیط مشخص، از کیفیت حرارتی آن نیز انتفاع ببرد نقطه مطلوبی است که می تواند موردنظر معماران قرار گیرد. این ایده تحت عنوان "حظ حرارتی"، این هدف را دنبال می کند که افراد علاوه بر کمیّت حرارت، کیفیت آن را نیز درک نمایند. این موضوع می تواند بنیانی را برای تغییر مطالعات آسایش حرارتی در حوزه معماری فراهم نماید. ازآنجاکه تاکنون بحث عوامل و روابط شکل دهنده حظ حرارتی در محیط ساخته شده موردمطالعه قرار نگرفته است، ضروری است تا بر اساس تجارب واقعی انسان ها، این عوامل استخراج گردد و روابط بین آن ها مشخص گردد. پژوهش حاضر با استفاده از روش نظریه زمینه ای، چارچوب نظری شکل گیری حظ حرارتی در محیط ساخته شده را ارائه می نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد، از همکاری میان تمایز حرارتی و پیام هایی که از سوی محیط و منبع حرارتی به فرد می رسد، سایر عوامل فعال کننده حظ از حرارت از چهار جنبه ی فیزیولوژیکی، روانی، رفتاری و ارزشی نمود پیدا می کنند. این در حالی است که به فراخور زمینه ی اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی، نوع ادراک افراد از کیفیت حرارت نیز تفاوت می نماید. چارچوب نظری ارائه شده در این پژوهش کمک می کند تا بستری محکم تر برای طراحی پژوهش های آتی و همچنین جمع آوری داده ها پیرو بررسی کیفیت حرارت در محیط ساخته شده فراهم شود.