واکاوی مؤلفه های بصری وهنری مؤثر در کالبد فیزیکی انعطاف پذیر، فضاهای بازآموزشی (نمونه موردی مدارس ابتدایی پسرانه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
372 - 392
فضاهای باز مدارس به عنوان مهم ترین ابزار یادگیری، محیط های آموزشی را به عامل تحریک کننده برای رشد فکری و فیزیکی دانش آموزان تبدیل کرده است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های حاصل از مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که پاسخ دهندگان بر عوامل محیط فیزیکی و بصری فضاهای باز آموزشی چون: تنوع در بافت، رنگ، نور، مصالح و عناصر خاطره انگیز در طراحی فرم ها، سطوح و دیوارها، کف پوش ها و سقف های نیمه باز در فضای باز مدارس و عدم وجود فضاهای بلااستفاده در حیاط برای کودکان و ایجاد فضاهای استاندارد، متناسب با مقیاس کودکان و انعطاف پذیربودن فضاها بازی و ورزشی به لحاظ فرمی، استفاده از المان های آشنای فرهنگی و آموزشی به جهت ایجاد حس تعلق و خاطره انگیزی در فضاهای باز مدارس و شبیه سازی طبیعت بکر در بخشی از محوطه، به منظور گذراندن اوقات فراغت و آموزش و همراهی بیشتر آنان با طبیعت و افزایش و تنوع فضای سبز مناسب و نیز مبلمان منعطف در محوطه و فضاهای تعریف شده قابل انعطاف در فضای باز آموزشی به جای یک حیاط سیمانی خالی از روح تأکید دارند. همچنین مؤلفه های کیفی از اهمیت خیلی بالاتری نسبت به مؤلفه های فردی و اجتماعی برخوردار است و الزام توجه بیشتر به آن ﺑ ﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺯﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﮐیﻔیﺖ ﻓﻌﺎﻟیﺖﻫﺎﯼ ﺁﻣﻮﺯﺷ ﯽ می تواند موجب شکل گیری ﺑﺴﺘﺮﯼ مطلوب، ﭘﺎﺳﺨﮕﻮی ﻧیﺎﺯ دانش آموزان گردد. اهداف پژوهش: شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر کالبد فیزیکی انعطاف پذیر در فضاهای بازآموزشی. . شناخت و ارزیابی نقش عوامل محیط فیزیکی و بصری در ایجاد فضای مطلوب آموزشی. سؤالات پژوهش: چه مؤلفه هایی از کالبد فیزیکی انعطاف پذیر در فضاهای بازآموزشی تأثیرگذار است؟ . نقش عوامل فیزیکی بصری و هنری در ایجاد فضای مطلوب آموزشی چیست؟