مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اولویت بندی
حوزه های تخصصی:
استان خراسان جنوبی جزو استان هایی است که علیرغم دارا بودن قابلیت ها و پتانسیل های گوناگون و به رغم اجرای سیاست های توسعه ای مختلف هنوز دچار توسعه نیافتگی در برخی ابعاد به ویژه در زمینه اقتصادی می باشد. عدم شناخت دقیق از بخش های اقتصادی اولویت دار استان و ظرفیت های رشد آنها موجب گردیده که سرمایه، امکانات، حمایت ها و سیاستگذاری های توسعه ای استان به درستی در بخش های واجد اولویت و دارای قابلیت رشد متمرکز نگردد که این موضوع موجب از دست رفتن فرصت های توسعه استان گردیده است. بنابراین، شناخت بخش مزیت دار استان برای تمرکز اقدامات حمایتی و مدیریت بهینه منابع اقتصادی و ارتقای کارایی اقتصادی جزو مهم ترین نیازهای استان جهت دستیابی به اهداف توسعه ای آن است. در این تحقیق با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (AHP) بخش های اقتصادی استان خراسان جنوبی از منظر پنج معیار کمی ارزش افزوده، بهره وری، مزیت نسبی، اشتغال و مصرف واسطه و پنج معیار کیفی که عبارتند از نقش بخش موردنظر در فضای مطلوب کسب وکار، توسعه بخش تعاون و ارتقای سهم آن در اقتصاد، تأمین امنیت پایدار، بهره گیری از موقعیت جغرافیایی اقلیمی و منطقه ای استان و ایجاد و توسعه زنجیره تولید ارزش اولویت بندی گردیدند. جامعه آماری شامل تمام مدیران و کارشناسان اقتصادی استان، خبرگان و اساتید دانشگاهی، فعالان و کارآفرینان بخش های اقتصادی استان می باشند که با توجه به آمارهای موجود حجم تقریبی آن مشخص است و با استفاده از جدول مورگان 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نتایج تحقیق نشان می دهد بخش کشاورزی حائز اولویت بیشتری از نظر معیارهای مورد بررسی می باشد و بخش های صنعت و خدمات و بازرگانی در رتبه های بعد قرار دارند. همچنین از میان معیارهای مورد بررسی، سه معیار فضای مطلوب کسب و کار، میزان اشتغال و تأمین امنیت پایدار بیشترین نقش را در دستیابی به هدف پژوهش دارا می باشند.
شناسایی و رتبه بندی چالش های موجود در روند خصوصی سازی باشگاه های فوتبال کشور براساس مدل PEST(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مطالعات انجام گرفته در زمینه خصوصی سازی ورزش نشان می دهد که تقریباً همه کشورهای جهان اهمیت و ارزش زیادی برای نقش و جایگاه خصوصی سازی ورزش قائل اند. باید توجه داشت در زمینه خصوصی سازی ورزش، تنها یک یا دو عامل تأثیرگذار نیستند. مسئله اصلی این است که خصوصی سازی ورزش و به ویژه باشگاه های فوتبال، بدون فراهم کردن مجموعه ای از عوامل، سودمند و اثربخش نخواهد بود. از این رو، تحقیق حاضر با استفاده از مدل PEST، بر روی مهم ترین چالش های تأثیرگذار بر خصوصی سازی باشگاه های فوتبال کشور، تمرکز دارد.
این پژوهش کاربردی و توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران ورزش فوتبال، استادان دانشگاهی رشته تربیت بدنی و کارشناسان ورزشی است. به منظور شناسایی چالش ها از نرم ا فزارExcel و میانگین هندسی؛ و از نرم افزارExpert Choice و تکنیک های رتبه بندیAHP، TOPSIS و SAW به منظور رتبه بندی اولیه و از روش های اولویت بندی شامل میانگین رتبه ها، BORDA و COPELAND برای ادغام و رتبه بندی نهایی عوامل و معیارهایی که به عنوان چالش شناسایی شده بودند، استفاده شد. براساس یافته های تحقیق، مهم ترین چالش ها به ترتیب اولویت بندی؛ چالش های سیاسی حقوقی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و چالش های تکنولوژیکی هستند. خصوصی سازی بدون برنامه و مرحله ای نبودن آن، مهم ترین معیار چالش سیاسی- حقوقی؛ اهمیت کم ورزش در مجموعه برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی، مهم ترین معیار چالش اجتماعی فرهنگی؛ عدم تحقق حق پخش تلویزیونی به عنوان یک منبع درآمد، مهم ترین معیار چالش اقتصادی و ناکافی بودن تسهیلات اعطایی ویژه از سوی دولت به بخش خصوصی، مهم ترین معیار چالش تکنولوژیکی شناخته شد.
اولویت بندی قطب های گردشگری و تدوین راهبردهای توسعه گردشگری منطقه ای با استفاده از تکنیک TOPSISو SWOT مطالعه موردی: استان کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه شهرنشینی و نیاز به گذران اوقات فراغت و رهایی از تنش های روزمره، اهمیت جاذبه های گردشگری در نواحی جغرافیایی را بیشتر نمایان ساخته؛ از این رو الگوهای نوین توسعه گردشگری بر مدار توسعه محلی و بهره گیری از تنوع های مکانی- فضایی گردشگری استوار هستند؛ لذا در برنامه ریزی آمایش سرزمین به منظور شناخت محیط های مستعد، هدایت گردشگران، کاهش آسیب های زیست محیطی و تمرکز فعالیت در مناطق مستعد، اولویت بندی نواحی و سپس ارائه برنامه-ریزی راهبردی برای اجرای طرح های توسعه در کانون توجه برنامه ریزان توسعه قرار دارد. بر این اساس استفاده ازروش های مناسب جهت شناسایی بهترین مکان از میان تعداد زیادی مکان، با مدد معیارها و شاخص ها، ضروری می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی قطب های گردشگری استان کرمانشاه بر اساس 4 شاخص(طبیعی، تاریخی، تفریحی، تجاری) صورت گرفته که بر اساس این اولویت بندی به تدوین راهبردهای توسعه گردشگری در این قطب ها می پردازد. پژوهش حاضر از نظر روش و ماهیت توصیفی – تحلیلی و پیمایشی و بر حسب محتوا کاربردی- توسعه ای می باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری پژوهش را صاحب نظران و کارشناسان گردشگری در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تشکیل می دهد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های TOPSIS و SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان به ترتیب اهمیت در قطب گردشگری کنگاور 93/0، اورامانات 92/0(بسیار خوب)، قصر شیرین 61/0(خوب)، کرمانشاه با 45/0(متوسط) و اسلام آباد غرب با صفر(ضعیف) ارزیابی شده است. که نشان دهنده این است که قطب های گردشگری به برنامه ریزی استراتژیک نیازمند می باشد.
ارزیابی و اولویت بندی آبشارهای طبیعی به منظور توسعه اکوتوریسم (مطالعه موردی آبشارهای هفت گانه استان لرستان)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و اولویت بندی ابشارهای استان لرستان در جهت سرمایه گذاری و انتخاب یکی از آبشارهای هفت گانه استان لرستان در جهت معرفی به عنوان منطقه نمونه گردشگری است.جامعه آماری مورد نظر هفت آبشار مطرح استان و جامعه خبرگان وکارشناسان گردشگری استان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بوده و ابزار گرد آوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای، مشاهده ی میدانی و پرسشنامه می باشد. از آنجا که شاخص مشخصی از سوی سازمان برای اولویت بندی جاذبه ها به منظور انتخاب مناطق نمونه ارائه نگردیده، لذا با استفاده از نظر کارشناسان گردشگری استان معیارها و زیر معیارهایی انتخاب گردید؛ با توجه به اینکه معیارهای مورد نظر در اولویت بندی از ارزش واعتبار متفاوتی برخوردار بودند، لذا تکنیک سلسله مراتبی AHP بهترین روشی بود که در آن اهمیت هر یک از معیارها که ترکیبی از معیارهای کمی و کیفی بود مد نظر قرار می گرفت. لذا با استفاده از این تکنیک اقدام به اولویت بندی این مناطق شد. نتایج تحقیق نشان داد که: آبشار زیبای بیشه در شهرستان درود با کسب امتیاز 194/0دارای بهترین شرایط به منظور سرمایه گذاری بوده و پتانسیل کافی را جهت معرفی به عنوان یک منطقه نمونه گردشگری را داراست. بعد از این آبشار، آبشار نوژیان با ارتفاع بیش از 90 متر و امتیاز اکتسابی147/0 از شرایط مناسبی برای سرمایه گذاری برخوردار بوده وسایر آبشارها در رده های بعدی قرار می گیرند.
اولویت بندی صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در شهرستان آذرشهر با روش ترکیبی دلفی و تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی به عنوان مهم ترین فعالیت اقتصادی در شهرستان آذرشهر با مشکلات اساسی (عدم بازاریابی مناسب، بالا بودن ضایعات، پایین بودن قیمت محصولات و ...) روبه رو است. بخش اعظمی از این مشکلات با ایجاد صنایع فرآوری محصولات کشاورزی قابل حل است. هم چنین، بخشی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی منطقه مانند، نبود اشتغال کافی، بیکاری پنهان و پایین بودن درآمد، با ایجاد چنین صنایعی فرآوری بهبود می یابد. کشاورزی در آذرشهر طبق آمار شهرستانی، سالانه بالغ بر یک میلیون تن محصولات زراعی تولید می کند و وجود مازاد تولید در برخی از تولیدات دامی و زراعی مثل انواع صیفی جات و انواع محصولات باغی، لزوم توجه به صنایع تبدیلی و تکمیلی را در این شهرستان نشان می دهد. این مقاله در پی اولویت بندی صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی است و برای این هدف با اتکا به روش شناسی توصیفی- تحلیلی، ابتدا به شناسایی اهداف و سپس به اولویت بندی صنایع با استفاده از نظرات متخصصان و خبرگان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی و شهرستان آذرشهر پرداخته شده و با روش ترکیبی دلفی و تاپسیس به این مهم ممارست شده است. نتایج تحقیق حاکی از این نکته است که در شهرستان آذرشهر بایستی صنایع مرتبط با فرآوری محصولات لبنی به دلیل مازاد تولید بیش تر و نیز مشکل فسادپذیری سریع این محصولات و پس از آن صنایع تبدیلی و تکمیلی مرتبط با محصولات باغی به دلیل نقش پراهمیت آن ها در استفاده بهینه از محصولات کشاورزی تولیدی منطقه، در اولویت قرار گیرند.
مکان یابی عرصه های مناسب ذخیره نزولات آسمانی با استفاده از GIS ( مطالعه موردی دشت کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه بارندگی های مناطق خشک از لحاظ میزان و پراکنش دارای میزان کم و پراکنش نامناسبی هستند ولی با توجه به اهمیت آب در این مناطق ، ذخیره نزولات و تغذیه سفره های زیرزمینی با همین میزان از بارندگی نیز دارای اهمیت و توجیه اقتصادی و اجتماعی است. روشهای ذخیره نزولات شامل همه روشهای جمع آوری و ذخیره نزولات می باشد.هدف اصلی از انجام این مطالعه شناسایی مناطق دارای استعداد و اولویت برای اجرای طرحهای مختلف ذخیره نزولات با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد بطوری که بتوان با استفاده از اطلاعات به دست آمده از تصاویر ماهواره ای و اندازه گیری ها و کنترل های زمینی بتوان مناطق مستعد برای ایجاد هر یک از روشهای ذخیره نزولات را تعیین کرد.برای انجام این تحقیق ابتدا زیر حوضه های حوضه آبخیز مورد مطالعه واقع در دشت کاشان مشخص گردید و در قسمت های مختلف هر زیر حوضه پارامترهای موثر در تعیین نوع سازه های ذخیره نزولات شامل عامل رواناب با دوره بازگشت 50 ساله، بافت خاک، شیب، پوشش زمین و درجه آبراهه ها در شبکه زهکشی محاسبه شد. سپس به هر یک از عوامل ذکر شده امتیاز داده شد و بر اساس اینکه بهترین منطقه برای انجام هر یک از روشهای ذخیره نزولات دارای چه مشخصاتی است روش مناسب برای هر منطقه تعیین شده و بر این اساس نقشه اولویت بندی منطقه از نظر روش ذخیره نزولات تهیه شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که با استفاده از این روش می توان برای حوضه های آبخیز بزرگ بطور یکپارچه برنامه ریزی نموده و نتایج حاصل از دقت بالاتری نسبت به سایر روشها برخوردار است.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر وفاداری مشتریان شرکت کاله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر سازمانی، چه تولیدی و چه خدماتی، مهمترین عامل برای حفظ و رشد سازمان مشتریان آنند، چنانچه اگر سازمان در جلب رضایت و وفاداری آنان موفق شود و بتواند آنان را حفظ کند، زمینه رشد و بقای طولانی مدت خود را مهیا کرده است . با توجه به اهمیت وفاداری مشتری، هدف اصلی تحقیق الویت بندی عوامل مؤثر بر وفاداری مشتریان در شرکت کاله با استفاده از تکنیک FAHP است. جامعه آماری10 نفر از خبرگان وکارشناسان شرکت کاله بوده اند که بر این اساس پرسشنامه مرتبط با موضوع طراحی، سپس با جمع آوری داده های مورد نیاز به اولویت بندی شاخصها و تبیین مدل پرداخته شده است. از بین شاخص های تأثیرگذار بر وفاداری مشتریان کیفیت خدمات رتبه اول ، رضایت مشتریان و نوآوری در ارائه محصولات رتبه دوم، ایجاد اعتماد در مشتریان رتبه سوم، ارتباط با مشتریان و سرویس دهی سریع و آسان به آنان رتبه چهارم، تنوع محصولات رتبه پنجم، عملکرد مثبت شرکت رتبه ششم و ویژگیهای ظاهری محصولات رتبه هفتم را از نظر پاسخگویان کسب کرده است. مدیران شرکت کاله بایستی به کیفیت محصولات تولیدی شرکت اهمیت بیشتری بدهند و در مسیر ارتقا رضایت مشتری مطالعات بیشتری نمایند، مشتریان نیروی حیاتی هر سازمانی هستند به دست آوردن رضایت آنها از مهمترین اهداف شرکت می باشد.
تحلیل مشکلات انارکاران با استفاده از روش های تصمیم گیری چندشاخصه: مطالعه موردی دهستان زیرتنگ سیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند، از نظر تنوع محصولات باغی، ایران با پانزده محصول دارای مقام سوم در جهان است، اما در زمینه باغبانی به ویژه انارکاری با تنگناهایی روبه روست. در منطقه مورد مطالعه، به طور متوسط، 8/51 درصد روستاییان به پیشه باغداری و کشت انار اشتغال دارند. اینک سؤال اساسی این است که «مهم ترین چالش های باغداران منطقه به ویژه انارکاران کدامند؟». جامعه آماری تحقیق متشکل از شش روستا و 218 انارکار است. در پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش تاپسیس اقدام به رتبه بندی مهم ترین چالش های فراروی انارکاران می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به دیدگاه باغداران، مسائل اقتصادی در سطح دهستان و به تفکیک در سطح مراکز روستایی در اولویت قرار دارند. همچنین، یافته های تحقیق گویای اولویت روستای تازه آباد از حیث میزان مسائل و مشکلات باغداران
اولویت بندی موانع فنی سازمانی کاربرد IT در سازمان های ورزشی با AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، استفاده از فناوری اطلاعات برای کلیه سازمانها ضروری و اجتناب ناپذیر است. از طرفی، استفاده از فناوری اطلاعات با موانع و چالش هایی همراه است؛ لذا، به منظور اولویت بندی موانع سازمانی و فنی کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان های ورزشی ایران، نظرات 71 نفر از کارشناسان و مدیران سازمان های ورزشی از طریق پاسخگویی به پرسشنامه های محقق ساخته جمع آوری شد. روایی (صوری، محتوایی)پرسشنامه توسط متخصصانتأیید و پایایی آنها به خاطر نرخ ناسازگاری پرسشنامه ها که کمتر از (1/0) بود، تایید گردید. یافته ها نشان داد موانع سازمانی، اهمیت بیشتری از سایر موانع دارد. همچنین، مانع برنامه ریزی در بین موانع سازمانی، و مشکلات سختافزاری در میان گزینههای موانع فنی، اولویت اول را به خود اختصاص داده اند. در مجموع، در میان موانع سازمانی و موانع فنی، مانع برنامه ریزی بیشترین اهمیت را دارد. با توجه به یافته های پژوهش می-توان گفت مانع سازمانی، از مهم ترین موانع پیش روی کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان های ورزشی ایران است؛ لذا، تدوین و توسعه برنامه های مناسب جهت رفع این مانع، ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد.
اولویت بندی عوامل موثر در عملکرد یک پرتابه با تلفیق روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و طراحی آزمایش های تاگوچی (مطالعه موردی در صنایع منتخب هوا فضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش اولویت بندی عوامل موثر بر عملکرد پرتابه است. اولویت بندی این عوامل با استفاده از ترکیب روش فرآیند تحلیل سلسله [i] مراتبی و طراحی آزمایش های تاگوچی، کمک شایانی به طراحان در راستای بهبود عملکرد سازه های پرتابی می کند. با توجه به اینکه تاکنون با ایجاد تغییر در هریک از عوامل به شکل جداگانه، سعی در افزایش عملکرد پرتابه هاشده است، لذا در این مقاله سعی شده، بااستفاده از ترکیب روش AHP [ii] و طراحی آزمایش های تاگوچی تمام عوامل موثر بر عملکرد پرتابه به طور همزمان بررسی و آنها را اولویت بندی نماییم. نحوه کار بدین شکل است که ابتدا با استفاده از تکنیک طراحی آزمایش های تاگوچی، میزان تاثیر هریک از عوامل بر روی دو معیار برد و انحراف از هدف پرتابه محاسبه و سپس با استفاده از روش AHP این عوامل اولویت بندی می شوند.با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش و با در نظر گرفتن وزن مساوی برای دو معیار برد و انحراف از هدف، از بین 11 فاکتور مورد بررسی فاکتور زاویه پرتابدر رتبه اول، سرعت دهانه در رتبه دوم، زمان سوزش در رتبه سوم تاثیر گذاری بر عملکرد پرتابه قرار گرفتند. همچنین، عامل های وزن سوخت و سرعت باد به ترتیب در رتبه های دهم و یازدهم این اولویت بندی قرار گرفتند.
اسکان غیر رسمی، اولویت بندی چالش های محله جعفرآباد شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، اندک اندک محلات نابسامان و سکونتگاه های غیر رسمی، به طور عمده در حاشیه شهرهای بزرگ کشور، خارج از برنامه رسمی توسعه شهری و به صورت خودرو شکل گرفته و گسترش یافته است. این پدیده در مطالعات شهری یکی از آسیب های شهری معرفی شده است. تجمع اقشار کم درآمد و مشاغل غیر رسمی در سگونتگاه های غیر رسمی، شیوه ای از شهرنشینی ناپایدار را به وجود آورده و زمینه ساز بسیاری از آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی شده است. در فرایند آسیب شناسی شهری یکی از مراحل بسیار مهم، شناخت دقیق و همه جانبه از آسیب است. به گفته ای، تنها با شناخت دقیق از عوامل ایجاد آسیب است که می توان راهکارهای حل آن را نیز ارائه کرد. چالش های حاشیه نشینی را می توان به پنچ دسته کلی تقسیم کرد، چالش های اقتصادی، چالش های اجتماعی، چالش های آموزشی، چالش های بهداشتی و چالش های مربوط به امور رفاهی که مبنای کلی این مطالعه است. بنابراین، هدف این پژوهش شناخت و اولویت بندی مسائل و مشکلات موجود پدیده اسکان غیر رسمی در محله جعفرآباد شهر کرمانشاه است که برای این امر از روش پژوهش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری آن شامل1500 خانوار حاشیه نشین محله جعفرآباد شهرستان کرمانشاه است. در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران و با احتمال خطای 1/0، تعداد 128 خانوار برای نمونه مورد مطالعه، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز به کمک ابزار پرسش نامه جمع آوری شد. یافته های پرسش نامه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert Choice مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که عامل اقتصادی، اصلی ترین چالش در منطقه است و عوامل اجتماعی، آموزشی، رفاهی و بهداشت در رتبه های بعدی قرار دارند.
اولویت بندی راهکارهای مقابله با بحران آب بر اساس رویکرد جامعه شناسی در راستای توسعه پایدار با استفاده از فرایند تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، با هدف اولویت بندی راهکارهای مقابله با بحران آب جهت تدوین برنامه راهبردی مقابله با این بحران، پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل داده ها، راهکارهای مقابله تعریف، دسته بندی و مورد بررسی آماری قرار گرفت. به منظور ارزشیابی راهکارها، عوامل مورد نیاز با رویکرد جامعه شناسی و در راستای توسعه پایدار با نظرخواهی از خبرگان تعیین شد. با بهره گیری از تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی راهکارهای موجود مقابله با بحران آب اولویت بندی و پیشنهادهایی جهت مقابله با این بحران در جوامع شهری ارائه شد. نتایج نشان داد: راهکار «اصلاح سیستم های قیمت گذاری، تغییر آب بها، کنترل مالکیت و درآمد سرانه خانوارها» پرتکرارترین گزینه در مقابله با بحران آب است و مهم ترین عامل جامعه شناختی در راستای توسعه پایدار، ظرفیت های فرهنگی و سبک زندگی است
مدل سازی روش مکان گزینی در بازآفرینی محلات فرسوده شهری (نمونه موردی: محدوده زینبیه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری، برنامه ای جامع است که زمینه بهبود پایدار در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی در شهر را فراهم می آورد. مکان گزینی پروژه های بازآفرینی شهری، از مهم ترین مراحل این برنامه است که نتیجه ساده انگاری آن، عدم اجرای پروژه ها یا تحمیل خسارت مالی، اجتماعی و فرهنگی به شهرها در صورت اجرای آنها است. این پژوهش از طریق ارائه یک مدل دقیق مکان گزینی و سنجش صحت آن در نمونه موردی محدوده زینبیه شهر اصفهان، به دنبال تأیید این فرض است که پیروی از مدل های پیچیده و چندبعدی و به طور خاص مدل ارائه شده در این مقاله، به نحو قابل ملاحظه ای در مکان یابی پروژه ها مؤثرتر هستند. مدل پیشنهاد شده، 13 معیار و 32 زیرمعیار از لایه های اطلاعاتی اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، محیطی و اجرایی را به طور همزمان در فرایند مکان سنجی، به کار گرفته است و با بهره مندی از ابزار GIS، ضریب سازگاری اهمیت گزینه ها در مدل AHP را محاسبه و تأیید کرده است. این پژوهش، با روش میدانی- جمع آوری اطلاعات از محدوده مورد مطالعه- مکان گزینی پروژه ها را انجام داده است. نتایج نشان می دهند که در محدوده زینبیه، بین مکان پروژه ها و متغیرهای اجتماعی و اقتصادی محیط، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
اولویت بندی مسیرهای اصلی گردشگری استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل های TOPSIS و AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مسیرهای گردشگری به منظور جذب توریسم در یک منطقه می تواند ضمن درآمد زایی، باعث ارتقای کیفیت زندگی جامعه میزبان شود. یک مسیر گردشگری علی رغم داشتن جاذبه ها و منابع متعدد گردشگری در طول مسیر نیاز به برنامه ریزی راهبردی دارد. استان چهارمحال و بختیاری از جمله استان هایی است که با دارا بودن شرایط و امکانات مناسب فرهنگی و تاریخی و جاذبه های طبیعی وگردشگری یکی از قطب های توریستی کشور می باشد اما با این وجود به طور شایسته نتوانسته از این فرصت به صورت بهینه استفاده نماید. این مقاله با هدف اولویت بندی مسیرهای گردشگری استان چهار محال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفته است.روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کمی و کیفی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از آمار رسمی بدست آمده است، سپس با استفاده از مدل TOPSIS و همچنین وزن دهی به شاخص ها و زیر شاخص ها از طریق مدل AHP به رتبه بندی مسیرهای 6گانه گردشگری استان چهار محال و بختیاری پرداخته شده است . نتایج حاصل ازTOPSIS نشان می دهد که بین مسیرها نابرابری وجود دارد و مسیر شماره 1 دارای رتبه اول و مسیر شماره 4 دارای رتبه آخر است . میانگین امتیاز ها نشان می دهد که مسیرهای شماره 1 و5 دارای امتیاز بالاتر از میانگین ، مسیرهای شماره 5 و 3حول میانگین و مسیرهای 2و4 پایین تر از میانگین هستند. در نهایت راهکارهای لازم برای از بین بردن عدم تعادل در مسیرهای گردشگری و ارائه پیشنهادات لازم پرداخته شده است.
اولویت بندی سرمایه گذاری در بخش خدمات به روش تصمیم گیری تاپسیس فازی، مطالعه موردی:سازمان آ.ت.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به کمبود منابع تولید و نیازهای جوامع به کالاها و خدمات مختلف، اولویت بندی مناسب و کارآمد در سرمایه گذاری بخش های مختلف اقتصادی می تواند ضمن بهبود نظام تخصیص منابع، سطح رفاه را نیز ارتقاء بخشد. مقاله حاضر چهارچوبی برای اولویت بندی سرمایه گذاری در بخش خدمات ایران منطبق با اهداف و سیاست های سازمان آ.ت. را ارائه می دهد. برای این منظور پس از تعیین معیار های تأثیر گذار در تعیین اولویت سرمایه گذاری، روش تاپسیس فازی به عنوان مدل اولویت بندی در این مقاله استفاده شده است. روش های مرسوم برای اولویت بندی سرمایه گذاری برای مواجهه با شرایط مبهم و ارزیابی های کلامی ناکافی اند. بنابراین برای ترکیب نظرات کارشناسان و تصمیم گیرندگان و ارزیابی عملکرد معیار های کیفی که به صورت اعداد فازی مثلثی بیان شده، از روش تاپسیس فازی- مبتنی بر ترکیب مفاهیم تئوری فازی- استفاده به عمل آمده و نتایج مطالعه، این بوده که بخش خدمات مالی و بیمه ای، اولویت نخست سرمایه گذاری را در بین بخش های خدماتی کسب نموده است.
تعیین و اولویت بندی معیارهای مکان گزینی استقرار اماکن ورزشی جهت تساوی در دسترسی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پیچیدگی مسائل شهری موجب شده است متغیرهای متعددی در مکان گزینی کاربری ها تأثیرگذار باشند که با توجه به اهمیت و ارزش هر معیار در هر منطقه باید عمل شود. هدف این تحقیق تعیین و اولویت بندی معیارهای مکان گزینی اماکن ورزشی به وسیله روش مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP[1]) به منظور استقرار در سطح شهر به منظور تساوی در دسترسی است. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی و نوع تحقیق کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شد. ابتدا معیارها تعیین و برای وزن دهی آنها از AHP و برای رسم نمودار از نرم افزار Excel استفاده شد. نتایج نشان داد به ترتیب چهار معیار تراکم جمعیت (510/0)، دسترسی (271/0)، پتانسیل توسعه (152/0) و همجواری (067/0) بیشترین اهمیت را در مکان گزینی اماکن ورزشی دارند. با توجه به اینکه بر خلاف اغلب دستگاه های اجرایی کشور 70 درصد بودجه ورزش به بخش عمرانی و ساخت اماکن ورزشی اختصاص می یابد (اسدی، 1388)، ضرورت و اهمیت سرمایه گذاری و افزایش بهره وری از ابعاد مختلف نمایان می شود. ازاین رو برنامه ریزان و تصمیم گیران باید با استفاده از روش های نوین مثل AHP به منظور استقرار اماکن ورزشی با توجه به نیاز هر منطقه از حداقل منابع به حداکثر بهره وری برسند و در صرف هزینه های اضافی صرفه جویی شود.
مطالعه تطبیقی روش های چند شاخصه جهت اولویت بندی استقرار مراکز ICT (مطالعه موردی: بخش فورگ شهرستان داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به این نکته که امروزه یکی از مهم ترین اقدامات در توسعه روستاها، ایجاد مراکز ICT است، هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت روستاهای بخش فورگ در شهرستان داراب از نظر استقرار مراکز ICT روستایی است.
روش : روش تحقیق، توصیفی– تحلیلی است. در این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه روش های رتبه بندی از سه روش میزان انحراف از اپتیمم، SAW و WSM استفاده شده است و در نهایت، با استفاده از شاخص ترکیبی رتبه نهایی هر یک از روستاهای مورد مطالعه برای اولویت بندی استقرار مراکز ICT تعیین شد.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که به کارگیری روش های چند شاخص جهت اولویت بندی استقرار مراکزICT در سطح روستاهای بخش فورگ شهرستان داراب، نتایج یکسانی به همراه نداشته است. جهت حل این مشکل از روش های ادغامی استفاده شده است. نتایج به کارگیری روش ادغامی نیز در این پژوهش نشان داده است که روستاهای مُرز، قلاتویه، قلعه نو به ترتیب، از نظر اولویت استقرار مراکزICT دارای رتبه های برتر هستند.
محدودیت ها/ راهبردها: پراکندگی بیش از حد روستاهای منطقه مورد مطالعه، جمعیت کم روستاهای منطقه، کیفیت نامناسب راه های ارتباط روستایی، ضعف زیر ساخت های فناوری از جمله مهم ترین محدودیت های توسعه مراکز ICT در سطح روستاهای منطقه مورد مطالعه هستندکه باید به آن توجه شود.
راهکارهای عملی: ارتقای زیر ساخت های مخابراتی، مکان یابی بهینه مراکز ICT، ارتقای فرهنگ منطقه مورد مطالعه، توسعه زیر ساخت های اقتصادی؛ مانند بانک ها از جمله مهم ترین راهکارهایی است که در جهت توسعه مراکز ICT روستاهای منطقه مورد مطالعه پیشنهاد می شود.
اصالت و ارزش: ارزش این پژوهش می تواند به دلیل کاربرد هم زمان سه روش چند شاخصه برای اولویت بندی مراکز ICT روستایی باشد.
مدیریت(شناسایی و اولویت بندی) ژئومورفوسایت ها با استفاده از مدل های Entropy و Saw، مطالعه موردی: ژئومورفوسایت های شهرستان سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با یک نگرش مدیریتی و سیستمی به شناسایی، بررسی و اولویت بندی ژئومورفوسایت های شهرستان سردشت پرداخته شده است. روش کار بر مبنای مطالعات تئوریک، میدانی و به کارگیری مدل های تصمیم گیری چند شاخصه(MADAM) و به صورت موردی روش های Saw و Entropy و نیز ابزارهای تحقیقی نقشه و GPS باهدف تجزیه وتحلیل بوده است. برای نیل به هدف، پنج ژئوسایت(گزینه) شناسایی و با چهار معیار و شاخص تأثیرگذار شامل جذابیت بصری سایت، دسترسی و میزان برخورداری، آمادگی برای توسعه زیرساخت ها و تعداد جاذبه های گردشگری بر اساس آنتروپی و نیز آنتروپی تعدیل شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. به عنوان نتیجه، خروجی حاصل از وزن دهی شاخص ها در هر دو روش یکسان حاصل گردید که دال بر دقت مطالعاتی است. در مرحله بعد با نتایج موجود و بر اساس روش Saw، اولویت بندی ژئومورفوسایت ها به ترتیب شامل A1(آبشار شلماش)،A2(سایت چشمه گراوان)،A4(سایت بیوران)، A5(سایت رودخانه زاب) و A3(سایت دشت وزنه) برآورد گردیدند. واکاوی مسئله که به نوعی نتیجه اصلی پژوهش محسوب می شود، بیانگر نقش اصلی شاخص های طبیعی موردبررسی همچون جذابیت بصری( منحصربه فرد بودن) و نیز تعدد جاذبه های گردشگری در پیرامون هر ژئوسایت همراه با نقش شاخص های مدیریتی و انسانی همچون فضا و آمادگی ژئوسایت ها و دسترسی به صورت ترکیبی در انتخاب ژئوسایت های برتر است. در تأیید این مسئله می توان به ژئوسایت دشت وزنه به صورت مقایسه ای با دیگر ژئوسایت ها اشاره کرد که معیار عدم دسترسی مناسب و عدم میزان برخورداری از امکانات حداقلی باعث شده است که در اولویت آخر قرار گیرد. پس می توان به عنوان نتیجه نهایی اشاره کرد که روش های موردمطالعه در این پژوهش به صورت تلفیقی در توان سنجی و شناسایی نقاط ضعف و قوت و نهایتاً مدیریت ژئومورفوسایت ها باهدف ایجاد ژئوتوریسم موفق پایدار و نیز توسعه پایدار مناطق به ویژه توانمند ولی محروم بسیار مؤثر هستند. به عنوان نمونه در مورد مدیریت ژئومورفوتوریسم سردشت مشخص گردید که پتانسیل های ژئومورفوتوریسمی متعددی وجود دارد که به ویژه با توجه به مرزی بودن و وجود توریسم بازار، در صورت بالا بردن شاخص های مدیریتی همچون توسعه و بهبود راه های ارتباطی و دسترسی و نیز ایجاد فضا در سطح ژئوسایت ها، یک تحول در جریان ژئومورفوتوریسم و پایداری محیطی و نیز توسعه پایدار منطقه ایجاد می گردد.
بررسی رویکردهای مدیریتی بهره برداری منابع آب منطقه سیستان با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبیعت پیچیده مسائل منابع آب، نیازمند روش هایی است که رویکردهای مختلف مدیریتی را در یک قالب بهم پیوسته گردآوری نماید. در این میان برای مدیریت همه جانبه در چنین مسائلی، روش های تصمیم گیری چند شاخصه، جایگاه ویژه ایی پیدا کرده است. منطقه سیستان به دلیل نیازهای روز افزون آب در بخش های مختلف، خشکسالی های پی در پی و ورشکستگی آبی، در وضعیت بحرانی قرار گرفته است که مدیریتی یکپارچه را در این باره می طلبد. لذا در مطالعه حاضر از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت تعیین اولویت منابع آب منطقه سیستان با رویکردهای مدیریتیِ اقتصادی، اجتماعی، فنی و زیست محیطی در سال آبی 94-1393 استفاده گردیده است. طبق نتایج بر اساس سه رویکرد اقتصادی، اجتماعی و فنی، بخش کشاورزی با بیشترین وزن، در اولویت اول قرار گرفت. وزن بخش کشاورزی در رویکردهای مذکور به ترتیب 851/0، 710/0 و 789/0 بدست آمد. در رویکرد زیست محیطی، بخش محیط زیست (تالاب هامون) به عنوان گزینه برتر با وزن 603/0 و بخش کشاورزی و شرب به ترتیب با وزن 364/0 و 033/0 در اولویت دوم و سوم قرار گرفتند. از اینرو پیشنهاد می گردد، با توجه به وضعیت معیشتی مردم سیستان و در اولویت قرار گرفتن بخش کشاورزی در 3 رویکرد مدیریتی (خصوصاً اقتصادی) مسئولان و دولتمردان بخش آب توجه ویژه ای به این بخش داشته باشند.
رتبه بندی مؤلفه های الگوی جابه جایی مسکونی خانوار با تأکید بر دیدگاه اقتصادی مسکن (مطالعه موردی: محله سیدخندان منطقه 3 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های پویایی شهر، جابه جایی خانوارها از یک محله مسکونی به سایر محله ها در داخل شهر است. این جابه جایی ها که بر ساختار شهر بسیار تأثیرگذار هستند، دلایل گوناگونی دارند. ارزیابی دلایل جابه جایی مسکونی خانوار با توجه به اینکه ناشی از مفهوم رضایت یا عدم رضایت مسکونی می باشد، کار بسیار پیچیده ای است؛ اما این جابه جایی، بسته به نوع تملک، می تواند براساس شاخص ها و عوامل برگرفته از افراد صورت گیرد. بنابراین پژوهش حاضر، با هدف تحلیل و اولویت بندی میزان اهمیت شاخص های جابه جایی مسکونی با تأکید بر نوع تملک افراد و خانوار در محله سیدخندان تهران انجام شده است. برای تعیین حجم نمونه مورد مطالعه، از رابطه کوکران استفاده شده و 175پرسشنامه در سطح محله، توزیع شد. همچنین برای تعیین اولویت بندی شاخص های جابه جایی در دو بُعد مالک و مستأجر، از روش آنتروپی و روش کمّیSAW استفاده شده است. این مقاله نشان می دهد که مالکان با تحصیلات عالی، تمایل بالا و مالکینی که فاقد شغل هستند، تمایل پایینی به جابه جایی مسکونی دارند که این امر ممکن است به دلیل ترس از دست دادن مالکیت واحد مسکونی شان در نوسانات بازار مسکن باشد. همچنین مستأجرینی که دارای درآمد بالا هستند، تمایل زیادی به جابه جایی های پی در پی دارند و مستأجرینی که فاقد شغل هستند و درآمد پایینی دارند، ترجیح می دهند تاحد ممکن، در محیط مسکونی خود باقی بمانند. در نتیجه، پیشنهاد می شود تسهیلات بانکی و طرح های شهری در راستای خانه دار شدن خانوار، افزایش یابند تا بتوانند سبب کاهش جابه جایی های مکرر خانوار گردند.