مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تحلیل سلسله مراتبی
حوزه های تخصصی:
کتابخانه های عمومی به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه فرهنگی شهرها و از مهم ترین کانون های فرهنگی – اجتماعی جوامع پیشرفته امروز است و مانند تمامی کاربری های شهری از رشد و توسعه فیزیکی ارگانیک شهری در ایران متأثر شده است. با توجه به وسعت مخاطبان کتابخانه های عمومی قشرهای مختلف جامعه را شامل می شود، این مراکز، نقشی زیربنایی در توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع برعهده دارند. در حال حاضر شهر بروجرد به عنوان یک شهر متوسط اندام و در حال رشد با کمبود این کاربری مواجه است. پ ژوهش حاضر با استفاده از مطالعات توصیفی – میدانی و بهره گیری از دیدگاه فازی انجام شده است. نتایج تحقیق گویای آن است که وضعیت موجود کتابخانه های عمومی شهر بروجرد توانایی پاسخ گویی به نیازهای حال و آینده ساکنین شهر را ندارد و ازسویی سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) با استفاده از تحلیل های سلسله مراتبی(AHP) در نرم افزار Expert choice و در نظر گرفتن معیارهای کتابخانه های عمومی موجود، همجواری های های سازگار و ناسازگار شهری، تراکم جمعیت و شیب مکان های بهینه ای جهت احداث کتابخانه های عمومی پیشنهاد داده است.
تبیین تأثیر فرم و فرآیندهای ژئومورفیک در سکونتگاه شهری یاسوج
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مکان های مناسب گسترش سکونتگاه های شهر یاسوج با توجه به فرم ها و فرایندهای طبیعی موجود در منطقه پرداخته است. در این راستا باتوجه به ویژگی های طبیعی منطقه 5 معیار، 15 زیر معیار و84 کلاس جهت دستیابی به اهداف شناسایی شد. ابتدا با گردآوری نقشه های پایه شهر یاسوج، مبادرت به تهیه و تجزیه و تحلیل لایه های شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، جنس سازند، تراکم مراکز مسکونی، فاصله از مراکز مسکونی، کاربری اراضی، تراکم راه، فاصله از راه، تراکم گسل، فاصله از گسل، تراکم رودخانه، فاصله از رودخانه، بارش و دما گردید. سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی عوامل مربوطه مورد ارزیابی قرار گرفت و تعیین وزن گردید. در پایان لایه های رستری عوامل در محیط نرم افزار Arc GIS 10 با یکدیگر تلفیق و نقشه نهایی گسترش سکونتگاه شهری منطقه ترسیم گردید. نهایتاً جهت تأیید نتایج، نقشه ارائه شده با نقشه فعلی شهر مورد ارزیابی مقایسه ای قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که در بین عوامل موثر، زیرمعیارهای شیب، جنس سازند و فاصله از سکونتگاه به ترتیب با اوزان 205/0، 129/0 و104/0 به عنوان مهمترین عوامل در تعیین مکانگزینی سکونتگاه های شهری یاسوج شناسایی شده اند. براساس نقشه نهایی 46/13% (69/37 کیلومتر مربع) از مساحت منطقه مطالعاتی برای توسعه ی سکونتگاه شهری بسیارمناسب و 44/24% (406/68 کیلومتر مربع) مناسب می باشد. نتایج حاصل از ارزیابی دقت مدل و نقشه مکان گزینی فعلی شهر یاسوج روندی صعودی را برای توسعه سکونتگاه های شهری نشان داده و بیانگر دقت مدل مزبور است.
مکان یابی سایت پسماند زباله های شهری( نمونه موردی : شهرمحلات)
حوزه های تخصصی:
توسعه روزافزون مناطق شهری و افزایش بی رویه ی جمعیت در آنها، باعث تولید انواع زباله های شهری شده است. امروزه چگونگی دفع و معدوم سازی این زباله ها، به یکی از دغدغه های محیط زیست شهری و توسعه پایدار تبدیل گردیده است. از طرف دیگر، مشکل یافتن یک محل دفن مناسب به علت وجود عوامل و پارامترهای متعدد دخیل در این امر، همواره از جمله مسایل پیچیده، پر هزینه و وقت گیر بوده است . این تحقیق با هدف تعیین مکان مناسب دفن پسماند شهری شهر محلات با استفاده از قابلیت های ابزار GIS و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اجرا شده است.در این مطالعه، شاخص های مختلف از قبیل فاصله از آبراهه، فاصله ازگسل، درصد شیب، نوع کاربری زمین و فاصله از راه اصلی که در مکان یابی دفن زباله مفید می-باشند، در محدوده شهرستان محلات در نظر گرفته شد. سپس جهت مقایسه زوجی معیارها و پارامترهای مربوط از دانش 100 نفر از کارشناسان در حوزه های مختلف؛ اعم از سازمان های محیط زیست، فرمانداری، منابع طبیعی و شهرداری شهرستان محلات در قالب پرسشنامه استفاده گردید. بعد از محاسبه و اعمال وزن های نهایی برروی هریک از لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، مدل سازی به صورت فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گرفت. در نهایت پهنه های مناسب دفن زباله شهر محلات بر اساس قابلیت استقرار مکان در قالب 5 طبقه از بسیار مناسب تا بسیار نامناسب شناسایی و با مشاهدات میدانی تطبیق داده شد و جهت جنوب شرقی شهر محلات مناسب ترین پهنه جهت دفن پسماندهای شهری برآورد شد.
مدلسازی آسیب پذیری ساختمان های شهری با استفاده از روش های دلفی و تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها در طول تاریخ هیچ گاه از آسیب های حوادث طبیعی و انسان ساخت بی امان نبوده اند، به طوری ک ه اگر در گذشته به خاطر موانع و سدهای اطراف آن از آخرین اهداف جنگ بوده اند، امروزه با توسعه تکنولوژی و برداشته شدن آن موانع به اولین اهداف جنگی تبدیل شده اند. در واقع آنچه که جنگ و حملات هوایی را به عنوان تهدیدی جدی برای شهر مطرح می کند عدم پایداری و آمادگی برای مقابله با آن است. یکی از راه های اساسی برای ایجاد آمادگی در برابر تهدیدات، آگاهی از درجه آسیب پذیری شهر در صورت وقوع آن است. لذا اگر بتوان با روش یا روش هایی میزان آسیب پذیری المان های شهری ناشی از حمله به آن ها را تعیین کرد، می توان با اتخاذ راهکارهایی آمادگی را تا حد بسیار زیادی افزایش داد. آنچه که محققین در این تحقیق به دنبال آن بوده اند مدلسازی آسیب پذیری ساختمان های شهر (به عنوان یکی از مهمترین المان های کالبدی شهر) ناشی از تهدیدات برای یکی از مناطق تهران (منطقه6 شهرداری) بوده است. با توجه به اینکه آسیب پذیری خود تابعی از چندین شاخص می باشد، لذا مدل مدنظر تحقیق از نوع مدل های چند معیاره بوده و با توجه به ماهیت مکانی شاخص ها پیاده سازی مدل در محیط GIS صورت گرفته است. استخراج شاخص های آسیب پذیری با روش دلفی و تهیه پرسشنامه هایی از کارشناسان شهرسازی، سازه، معماری و پدافند غیرعامل و مطالعه کارهای گذشته انجام پذیرفت. نتایج حاصل از مدلسازی 9 شاخص مستخرج از روش دلفی با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، حاکی از آن است که حدود 38 درصد ساختمان ها آسیب پذیری کم، 60 درصد ساختمان ها آسیب پذیری متوسط و حدود 2 درصد ساختمان ها آسیب پذیری بسیار بالایی دارند که این خود نشان از ضرورت بالای اقدامات اساسی با رویکرد پدافند غیرعامل برای کاهش آسیب پذیری می باشد
اولویت بندی نیروگاه های تولید برق در ایران با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند شاخصه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد متوسط سالانه 6 درصد در مصرف برق کشور و ضرورت احداث بیش از سه هزار مگاوات نیروگاه جدید لازم است نوع نیروگاه ها براساس طیف گسترده ای از معیارها اولویت گذاری شود. در این مقاله با در نظر گرفتن معیارهای مختلف اقتصادی، زیست محیطی، سیاسی و اجتماعی، امنیت انرژی و فنی و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی برای وزن دهی به معیارها و محاسبه میزان معیارهای کیفی و روش پرومته برای محاسبه میزان معیارهای کمی به ارزیابی و اولویت بندی گزینه های مختلف تولید برق پرداخته شده است. در بین 23 معیاری که خبرگان اوزان هر یک را تعیین کردند هزینه تمام شده برای هر کیلووات ساعت در رتبه اول، امنیت تامین منبع ورودی نیروگاه در رتبه دوم، سرمایه گذاری اولیه در رتبه سوم، تاثیر در حفظ و صرفه جویی در منابع پایان پذیر در رتبه چهارم و تاثیر در تنوع بخشی به سیستم عرضه در رتبه پنجم قرار گرفت و در انتها نیز سه معیار تاثیر گذاری بر مردم سایر کشورها (قدرت نرم)، سرریز دانشی و وسعت زمین مورد استفاده قرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد به ترتیب نیروگاه های بادی، برق آبی، فتوولتائیک، سیکل ترکیبی، هسته ای، گازی و بخاری در اولویت قرار دارند.
بکارگیری روش ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی، شبیه سازی مونت کارلو و پرامتی به منظور اولویت بندی و انتخاب بازار مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری در مورد انتخاب بازار مناسب یکی از تصمیمهای کلیدی در موفقیت شرکتهاست که تاثیر مستقیمی بر میزان سوددهی آنها دارد. هدف تحقیق حاضر معرفی و استفاده از روش جدید ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی(AHP) ، شبیه سازی مونت کارلو و پرامتی در جهت اولویت بندی شهر ها برای ایجاد نمایندگی با توجه به معیار های متفاوت میباشد. مساله مورد بررسی در این مطالعه به یک کارخانه تولید کننده قطعات پیش ساخته ساختمان مربوط میشود که برای معرفی و توزیع محصولات جدید خود به دنبال ایجاد نمایندگی در شهر های مناسب می باشد. جهت اولویت بندی شهرها ،معیار های مورد توجه از طریق مصاحبه با کارشناسان و مطالعه تحقیقات پیشین در این زمینه، مشخص گردید و الگوی سلسله مراتبی آن تشکیل شد. سپس با استفاده از روش ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی و شبیه سازی مونت کارلو ، اوزان معیار ها مشخص گردید و سپس بهترین شهر برای ایجاد نمایندگی با استفاده از روش پرامتی انتخاب و بقیه شهر ها به ترتیب اولویت بندی شدند. از جمله مزیت های روش ترکیبی جدید معرفی شده در این تحقیق نسبت به سایر روشهای انتخاب بازار،کاهش ریسک و افزایش قدرت تصمیم گیری است.
مکان یابی مراکز بهینه توسعه سکونتگاه های روستایی در شهرستان قائم شهر (مطالعه موردی: دهستان کوهساران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که یکی از مشکلات اساسی موجود بر سر راه توسعه پایدار روستایی گسیختگی سازمان فضایی و فقدان سلسله مراتبی مناسب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها شناخته شده است. در این پژوهش سعی شده است تا با مکان یابی مراکز برتر روستایی و طراحی سلسله مراتب مناسب سکونتگاهی و ایجاد یک انسجام و رابطه منطقی بین این مراکز بتوان روستاهای مرکز را جهت خدمات رسانی مناسب به روستاهای پیرامونی و تابعه شناسایی نمود. برای نیل به این هدف از روش های شاخص مرکزیت، روش فواصل و روش ماتریس ارتباط مستقیم در محیط (GIS) استفاده شده است. با توجه به معیارو ضابطه ها برای این مراکز پس از بررسی مبانی نظری مرتبط با این موضوع و گردآوری داده های مؤثر این روش ها انتخاب شدند، سپس با اذعان تهیه شده، وضعیت موجود و در حال حاضر مراکز بهینه روستایی مورد ارزیابی قرار گرفت و علاوه بر مراکز موجود، مراکز دیگری هم پیشنهاد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که با مکانیابی مراکز بهینه روستایی و طراحی الگوی سلسله مراتبی در دهستان کوهساران دو روستای «کوتنا» و «ریکنده» دارای بهترین شرایط برای ارائه خدمات به روستاهای پراکنده در سطح دهستان می باشند. از این رو این دو روستا بعنوان مرکز اصلی ارائه دهنده خدمات به روستاهای زیر مجموعه خود توصیه می گردد تا با تجهیز و توسعه خدمات و امکانات مورد نیاز اهالی روستاهای فوق و در سطح بالاتر کل دهستان، موجب توسعه مناطق روستایی ناحیه گردد.
ارائه الگوی مطلوب تأمین مالی صنعت نفت ایران بر پایه صکوک استصناع و رتبه بندی ریسک های آن با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیت منابع دولتی، عدم کفایت منابع بانک های داخلی و وجود محدودیت های مالی بین المللی، مانع بزرگی برای اجرای پروژه های زیرساخت در کشور و تأمین بستر توسعه محسوب می شوند. در حال حاضر درآمد حاصل از فروش نفت خام، عمده منبع درآمدی کشور برای توسعه زیرساخت ها محسوب می شود؛ از طرفی انواع صکوک استصناع (اوراق سفارش ساخت) می تواند با اثبات قابلیت های خود در بازار سرمایه کشورهای اسلامی و برطرف کردن شبهات ربوی، امکان جذب منابع مالی را افزایش دهد.
مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیل محتوا با استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال بررسی این فرضیه است که انواع صکوک استصناع می تواند منابع مالی موردنیاز صنعت نفت را تدارک نماید؛ بنابراین ضمن ارائه الگوهای عملیاتی انتشار صکوک استصناع، صکوک ترکیبی استصناع و اجاره به شرط تملیک و صکوک ترکیبی استصناع و مرابحه، آثار اقتصادی انتشار و ریسک های بازار ثانویه مترتب بر این اوراق را برشمرده و با به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی[i] و انجام مطالعات میدانی به رتبه بندی ریسک ها پرداخته است. نتایج گویای این است که انواع صکوک استصناع پیشنهادی با داشتن آثار اقتصادی مثبت می توانند در سبد تأمین مالی صنعت نفت قرار گیرند. همچنین ریسک های تورم، سیاسی و نرخ ارز ریسک هایی هستند که به ترتیب بیشترین تأثیر را بر انتخاب سرمایه گذاران برای خرید اوراق مورد مطالعه داشته و باید در مرکز توجه ناشرین قرار گیرند.
بررسی مقایسه ای روش تأمین مالی پروژه های انرژی بر اساس تلفیق اوراق استصناع- قرارداد BLT و اوراق استصناع مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای اجرای پروژه های زیربنایی در بخش های مختلف اقتصاد به خصوص بخش انرژی یکی از مسائل مهم عدم وجود نقدینگی جهت انجام این گونه پروژه ها می باشد. برای رفع این مشکل روش های تأمین مالی پروژه محور به وجود آمده است. یکی از عمده ترین روش ها به خصوص در بخش زیربنایی و انرژی روش های خانواده BOTاست که یکی از روش های به نسبت جدید آن روش ساخت، اجاره و انتقال (BLT) است. وجود مشکلات فقهی در بعضی صور قرارداد BLTدر مرحله اجرا باعث شده است، عملیاتی شدن این قرارداد با چالش هایی مواجه شود که استفاده از روشهای تأمین مالی پروژه مبتنی بر عقود اسلامی همچون اوراق استصناع به صورت مستقل و تلفیق اینگونه روش ها با قرارداد BLTمی تواند از جمله راهکارهای عملیاتی پیش رو باشد که لزوم بررسی تحقیقات تلفیقی و مقایسه ای بین این دو دسته را می طلبد. این تحقیق در مرحله اول با گردآوری نظرات خبرگان به تعیین معیارهایی متناسب با وضعیت اقتصادی و شرایط پروژه های انرژی در ایران پرداخته است و سپس به وسیله این معیارها و بر مبنای مقایسات زوجی روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به رتبه بندی دو روش اوراق استصناع مستقل و تلفیق اوراق استصناع و قرارداد BLTپرداخته است. یافته های تحقیق نشانگر این است که از منظر خبرگان ۵ معیار ریسک بازپرداخت، ریسک ساخت، شرایط محیطی، ریسک عملکردی و ویژگی پروژه به ترتیب مهمترین عوامل انتخاب روش تأمین مالی در بخش انرژی هستند و از منظر خبرگان تلفیق اوراق استصناع و قرارداد BLTمقدم بر اوراق استصناع مستقل در تأمین مالی پروژه های بخش انرژی است.
مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی با استفاده از تلفیق منطق Fuzzy و AHP در محیط GIS (مطالعه موردی: ناحیه 1 منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد امکانات جدید شهری، نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح آنها در مناطق مختلف یک شهر است. جهت تخصیص درست امکانات شهری، اولین نکته اساسی، انتخاب مکان بهینه با توجه به شرایط متفاوت و گاهاً متضاد است. این مسأله زمانی اهمیت مییابد که فاکتورهای بسیار مهمی مانند نجات جان انسان ها مدنظر قرار داده شوند. لذا انتخاب بهینه مراکز آتش نشانی به دلیل اهمیت جان افرادی که در معرض خطر واقع شده اند، مسأله اساسی تلقی می شود.
در این مقاله با در نظر گرفتن عدم قطعیت در رابطه با کفایت اطلاعات و جامعیت استنتاجات، ابزارهایی مثل سیستم اطلاعات مکانی و چگونگی تحت کنترل درآوردن تغییرات عوارض شهری، از مدل فازی در ترکیب با فرآیند سلسله مراتبی استفاده گردیده است. در گام اول این پژوهش، عوامل مؤثر در مکانیابی ایستگاه های آتش نشانی تعیین و نقشه های معیار تهیه و آماده سازی گردید. در طول مطالعات با نظرسنجی که از کارشناسان صورت گرفت مشخص شد که این معیارها در مکانیابی ایستگاه ها تأثیر متفاوتی دارند. لذا بایستی بر اساس تأثیر و اهمیت آنها به معیارها وزنی متفاوت داد. برای وزندهی معیارهای فوق از بین روش های مختلف وزندهی، روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و نرم افزار Export choiceمورد استفاده قرار گرفتند. پس از جمع آوری نظرات کارشناسان و به منظور جلوگیری از ورود برخی نظرات احتمالی غیر کارشناسی، مقادیر سازگاری قضاوت ها، محاسبه گردید و پس از قابل قبول واقع شدن مقادیر CR، از این اوزان جهت بررسی های بعدی استفاده گردید.
در گام بعدی به منظور ارزش گذاری لایه ها، از منطق فازی استفاده شد و لایه های آماده شده، توسط توابع عضویت گوناگون که تعداد و نوع آنها بر اساس نظر کارشناسان انتخاب می گردد، فازی شدند. در انتها جهت تلفیق معیارهای فازی شده با توابع عضویت فازی و وزن های به دست آمده با روش AHP، روش ترکیب خطی وزندار (WLC) مورد استفاده قرار گرفت و پهنه های مناسب جهت احداث ایستگاه های آتش نشانی شناسایی و مشخص شدند. صرف تکیه بر نتایج این نقشه، عملاً نمی تواند کارایی لازم را جهت مکانیابی بهینه ایستگاه های آتش نشانی داشته باشد. بنابراین، در گام نهایی پس از ایجاد شبکه شهری، شعاع عملکردی استاندارد ایستگاه های موجود به کمک تحلیل شبکه در محیط GIS تعیین شد. سپس با نظر کارشناسانه، در خارج از شعاع عملکردی این ایستگاه ها و در فاصله مناسبی از آنها، مکان های پیشنهادی که امتیاز بالایی برای استقرار ایستگاه داشتند و کل ناحیه را در زمان استاندارد تحت پوشش قرار می دادند، تعیین شدند. این پژوهش سعی داشته است کارایی به کارگیری تلفیقی منطق ارزش گذاری لایه ها را با مدل AHP در محیط GIS نشان دهد. مدل ترکیبی به کار رفته از توانایی بالایی برخودار است و این قابلیت را دارد که با تغییرات نسبی، برای اهداف مختلف (انتخاب مکان بهینه یک سایت) و در شرایط گوناگون مکانی به کار رود.
ارزیابی عوامل طبیعی و معرفی مدل تشخیص پهنه های نیازمند جابجایی در سکونتگاه های غیر رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت و افزایش شهر نشینی موجب گسترش سکونتگاه های غیررسمی شده است. سکونتگاه های غیررسمی در کشورهای در حال توسعه بیشتر از سایر بافت های شهری در معرض انواع خطر و سوانح طبیعی هستند. معمولا این نوع از سکونتگاه ها با توجه به نبود برنامه مشخص و عدم اعتناء بر ضوابط و مقررات و بدون توجه به مخاطرات طبیعی بسط و گسترش می یابند. گسترش سکونتگاه های غیر رسمی در شهر بندرعباس باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای شهر و مدیریت شهری شده است. یکی از مهمترین محلات غیررسمی در این شهر، محله چاهستانیهاست. در این مطالعه برای تشخیص پهنه های نیازمند جابجایی از منظر عوامل تاثیر گذار طبیعی، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. ابتدا به بررسی عوامل طبیعی تاثیرگذار پرداخته شد، سپس با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه آسیب پذیری با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هر یک از عوامل شده است؛ سپس برای تدقیق پهنه های نیازمند جابجایی، از محیط Arc Scene نرم افزار Arc Gis استفاده شد، سرانجام با استفاده از توپوگرافی سه بعدی محله و پس از بازدیدهای میدانی و تدقیق نتایج، پهنه های نیازمند جابجایی مشخص گردیده اند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می-دهد که بخش های شمالی و شمال شرقی محله از نظر محیطی در محدوده خطر بالایی قرار دارند و در صورت بروز خطر، آسیب های جبران ناپذیری را بر جای می گذارد. عواملی از قبیل نامناسب بودن ساخت و سازها، مقاومت کم مصالح بکار رفته در ساختمان ها و عمر زیاد آنها، وجود معابر تنگ و باریک، استقرار بر روی عناصر منفصل و نامقاوم، شیب زیاد و بالاخره ناپایداری دامنه های مشرف به محله در بخش های شرقی و خطر حرکات توده ای، آسیب پذیری این محله را تشدید می کند. بر این اساس، توجه به عوامل محیطی و تأثیر پدیده های مرفوژنیک در تصمیم گیری هایی که منجر به تهیه طرح های ساماندهی این نوع از سکونتگاه ها می شود، ضرورت دارد.
ارزیابی دقت روش های رگرسیون چند متغیره (MR)، رگرسیون لجستیک (LR)، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و منطق فازی (FL) در پهنه بندی خطر زمین لغزش حوضه آبخیز طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی خطر زمین لغزش، سطح زمین را به نواحی ویژه و مجزایی از درجات بالفعل و بالقوه خطر (از هیچ یا بسیار زیاد) تقسیم می کند. این فرآیند که بر مبنای شناخت ویژگی های طبیعی و مدل سازی کمی بر پایه داده های ناحیه مورد مطالعه صورت می گیرد، می تواند مبنایی برای اقدامات بعدی و برنامه ریزی های آتی توسعه و عمران در مقیاس منطقه ای، ناحیه ای و محلی محسوب گردد. این پژوهش به ارزیابی میزان دقت روش های رگرسیون چند متغیره (MR)، رگرسیون لجستیک (LR)، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و منطق فازی (FL) جهت تعیین مناسب ترین روش برای تهیه ی نقشه ی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز طالقان پرداخت. فاکتورهای ارتفاع، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی، تراکم آبراهه، جاده، گسل و بارش به عنوان پارامترهای مؤثر بر وقوع پهنه های لغزشی، متغیرهای مستقل پژوهش را تشکیل دادند. پهنه های لغزشی هم متغیر وابسته در اجرای مدل-های ذکر شده بودند. مقدار شاخص مجموع کیفیت (Qs) که مقایسه و ارزیابی روش ها را در قیاس با یکدیگر نشان می دهد، در روش رگرسیون لجستیک 26/0 محاسبه شده است که مطلوبیت و صحت بیش تر استفاده از این روش را در پهنه بندی خطر سطح های لغزشی حوضه آبخیز مورد بررسی نشان می دهد. پس از آن، روش گامای فازی 7/0 با مجموع کیفیت 25/0 در درجه ی دوم مطلوبیت و صحت قرار دارد. مقدار Qs روش های رگرسیون چند متغیره، گامای فازی 8/0، گامای فازی 9/0 و تحلیل سلسله مراتبی بترتیب 24/0، 23/0، 22/0 و 16/0 بدست آمده است که بیانگر صحت کم تر آن ها نسبت به رگرسیون لجستیک می باشد. در مورد شاخص دقت پیش بینی خطر (P) هم مشاهده می شود که رگرسیون لجستیک با مقدار 22/0، تفکیک پذیری یکسان تر و مناسب تری از پهنه های خطر را نسبت به دیگر روش ها مورد استفاده تأیید می کند. مقدار این شاخص برای روش های گامای فازی 7/0 و رگرسیون چند متغیره، که دارای مجموع کیفیت بالاتری نسبت به سایر روش ها بودند، 18/0 برآورد شده است که نشان از تفکیک پذیری مناسب و یکسان پهنه های خطر لغزش در این دو روش دارد. دقت روش محاسبه شده برای گامای فازی 8/0 و 9/0 نیز 18/0 است.
اسکان غیر رسمی، اولویت بندی چالش های محله جعفرآباد شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، اندک اندک محلات نابسامان و سکونتگاه های غیر رسمی، به طور عمده در حاشیه شهرهای بزرگ کشور، خارج از برنامه رسمی توسعه شهری و به صورت خودرو شکل گرفته و گسترش یافته است. این پدیده در مطالعات شهری یکی از آسیب های شهری معرفی شده است. تجمع اقشار کم درآمد و مشاغل غیر رسمی در سگونتگاه های غیر رسمی، شیوه ای از شهرنشینی ناپایدار را به وجود آورده و زمینه ساز بسیاری از آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی شده است. در فرایند آسیب شناسی شهری یکی از مراحل بسیار مهم، شناخت دقیق و همه جانبه از آسیب است. به گفته ای، تنها با شناخت دقیق از عوامل ایجاد آسیب است که می توان راهکارهای حل آن را نیز ارائه کرد. چالش های حاشیه نشینی را می توان به پنچ دسته کلی تقسیم کرد، چالش های اقتصادی، چالش های اجتماعی، چالش های آموزشی، چالش های بهداشتی و چالش های مربوط به امور رفاهی که مبنای کلی این مطالعه است. بنابراین، هدف این پژوهش شناخت و اولویت بندی مسائل و مشکلات موجود پدیده اسکان غیر رسمی در محله جعفرآباد شهر کرمانشاه است که برای این امر از روش پژوهش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری آن شامل1500 خانوار حاشیه نشین محله جعفرآباد شهرستان کرمانشاه است. در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران و با احتمال خطای 1/0، تعداد 128 خانوار برای نمونه مورد مطالعه، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز به کمک ابزار پرسش نامه جمع آوری شد. یافته های پرسش نامه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert Choice مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که عامل اقتصادی، اصلی ترین چالش در منطقه است و عوامل اجتماعی، آموزشی، رفاهی و بهداشت در رتبه های بعدی قرار دارند.
به کارگیری روش تصمیم گیری چند معیاره در تعیین اراضی مناسب به منظور استفاده از منابع آب شور در اجرای طرح های پرورش آرتمیا در محیط های خشک و بیابانی (مورد مطالعه: پلایای سیاه کوه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق خشک و بیابانی به دلیل دارا بودن منابع گوناگون از جمله منابع فراوان و بدون استفادة آب های بسیار شور و نامتعارف، در سال های اخیر در کانون توجه برای اجرای طرح های توسعه ای و کسب منافع اقتصادی قرار گرفته است. اجرای هرگونه طرحی در این مناطق، بدون توجه به شرایط خاص محیطی حاکم و ضرورت نگاه ویژه به اجرای این گونه طرح ها در اراضی مناسب، به گونه ای که از آثار و پیامدهای مخرب آنها جلوگیری کند، اجتناب ناپذیر است. این تحقیق با هدف تعیین اراضی مناسب استفاده از منابع آب شور در پرورش آرتمیا، در پلایای سیاه کوه یزد انجام گرفته است. به همین منظور و برای تعیین عوامل مهم، ارزشگذاری و اولویت بندی آنها و تعیین اراضی مناسب از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به مثابة یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از پرسش نامه، معیارهای محیط زیستی، فنی و اقتصادی و اجتماعی معیارهای اصلی در نظر گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در مناطق بیابانی، بهترین و مناسب ترین عرصه ها از دیدگاه کارشناسان، لحاظ کردن رخساره های ژئومورفولوژی مناسب به مثابة اراضی پایة ارزیابی دیگر معیارها و شاخص هاست و دیگر معیارها از جمله فنی و اقتصادی و اجتماعی، در درجه های بعدی اهمیت قرار گرفت.
ارایه ی الگویی مناسب برای ارزیابی عملکرد پژوهشگران سازمان های تحقیقات صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نتایج تحقیقی که نویسندگان به دنبال معرفی الگوی مناسب برای ارزیابی عملکرد پژوهشگران سازمان های تحقیقات صنعتی بوده اند ارایه می گردد. برای دست یابی به الگو، بعد از انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی الگوی مفهومی پیشنهادی که شامل 108 معیار و زیرمعیار می باشد تدوین شده وبا استفاده از ابزار پرسش نامه، نظر خبرگان در مورد معیارهای پیشنهادی مورد نظرسنجی قرار گرفت و بعد از گردآوری نظرات خبرگان و ورود داده ها گردآوری شده به نرم افزار spss، نسبت به تجزیه و تحلیل نظرات اقدام شد و از میان معیارهای پیشنهادی معیارهای برگزیده از طریق آزمون انتخاب شده و الگو با 38 معیار و زیرمعیار با نظر خبرگان نهایی شد. بعد از نهایی شدن الگوی مفهومی اولیه میزان اهمیت هرمعیار و زیرمعیار ، با استفاده از نظر خبرگان مشخص شد و سپس در یکی از سازمان های تحقیقات صنعتی، مورد اعتبارسنجی قرار گرفت.
اولویت بندی فناوری های تولید انرژی از فرایندهای تصفیه فاضلاب به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور نیل به توسعه پایدار، در کنار پیاده سازی سیستم های مدیریت انرژی در تصفیه خانه های فاضلاب و کاهش میزان مصرف انرژی، باید به دنبال راه هایی برای جبران تمام یا بخشی از انرژی مصرفی تأسیسات تصفیه فاضلاب، از طریق استفاده از پتانسیل های فاضلاب ها برای تولید انرژی بود. در حال حاضر تولید بیوگاز در رآکتورهای بی هوازی، کشت ریزجلبک و پیل های سوخت میکروبی از روش های شناخته شده تولید انرژی همزمان با تصفیه فاضلاب هستند. با توجه به تنوع پارامترهای تأثیرگذار در فرایندهای تولید انرژی از فاضلاب، انتخاب فرایند بهینه، پیچیده و مشکل است. اولین گام در این مقوله، شناخت معیارهای انتخاب و بررسی نحوه تأثیرگذاری آن ها است. در این پژوهش، اولویت بندی و انتخاب بهترین گزینه برای تولید انرژی از فرایندهای تصفیه فاضلاب براساس معیارهای فنی، اقتصادی، مدیریتی و زیست محیطی به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و برمبنای نظرخواهی از کارشناسان و با تأکید ویژه بر زیرساخت های کشور انجام شد. در نهایت، روش تصفیه بی هوازی با وزن 540/0 به عنوان گزینه مناسب مشخص شد و روش تصفیه ریزجلبکی با وزن 330/0 و پیل سوخت میکروبی با وزن 130/0 در اولویت های بعدی قرار گرفتند.
بررسی مقایسه ای رتبه بندی کارگزاریها بر اساس روش تحلیل پوششی دادهها (DEA) و تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهادهای مالی با توجه به اهمیت آن در گسترش و پیشرفت بازار سرمایه از اهمیت خاصی برخوردارند. با توجه به ماهیت خدماتی بودن این مؤسسات به خصوص کارگزاری ها، معیارها و روشهای رتبه بندی بر اساس ویژگیهای مختلف آنها از میزان سرمایه تا قابلیتهای فناوری اطلاعات مدنظر واقع شده است.
در این تحقیق بر اساس معیارهای رتبه بندی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار شرکتهای کارگزاری بر اساس روشهای سخت و نرم تحقیق در عملیات رتبه بندی شدهاند و توان این روشها در سنجش کارایی بین کارگزاریها مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از بین روشهای نرم روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و از بین روشهای سخت مدل CCR از بین روشهای تحلیل پوششی دادهها (DEA) مورد استفاده قرار گرفته است.
بر اساس نتایج بدست آمده با توجه به روش تحلیل پوششی دادهها تعدادی کارگزاری بر روی مرز کارا قرار دارند و همچنین بر اساس تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی شده است. با توجه به مقایسه آماره های توصیفی بین دو روش به نظر میرسد روش تحلیل پوششی دادهها با توجه به واریانس بیشتر آن توانایی بهتری در تفکیک معنادار بین کارگزاریها دارد. البته باید توجه داشت که هر روش مزایا و معایب خود را دارد ولی در مجموع روش تحلیل پوششی دادهها از قابلیت بیشتری برخوردار است.
کیفیت سنجی محیط در محله های شهری و برنامه ریزی برای محیط پایدار
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
زیستگاه انسانی هنگامی می تواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. پژوهش حاضر با تأکید بر مشترکات دو مبحث «توسعه پایدار محله ای» و «کیفیت محیط» صورت گرفته است. اهداف این پژوهش شامل ارزیابی نحوه تعامل میان فرد و ادراک او از محیط از یک سو و همچنین وضعیت فیزیکی و عینی محیط از سوی دیگر، تعیین عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی در فضای محله های شهری است. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی، بر پایه بررسی های عینی محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. این پژوهش ازنظر نوع، «کاربردی» و ازنظر روش، «تحلیلی-تطبیقی» با تأکید بر «نگرش سیستمی» است. مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مؤلفه های کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی –حکمروایی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد بالا به پایین ایجاد گردیده است. به منظور تحلیل همزمان شاخص های عینی و ذهنی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expert choice استفاده شد. بر اساس نتایج تکنیک AHP محله های شهرک دانشگاه و شاناز با 383/0 و 277/0 امتیاز ازنظر شاخص های موردمطالعه در بهترین شرایط و محله های بهارستان پایین و تپه مالان با 071/0 و 061/0 در بدترین شرایط و پایین ترین رتبه قرار دارند. درمجموع سهم هریک از مؤلفه ها محاسبه شد که مؤلفه زیست محیطی با سهم 7/35 درصدی در رتبه اول قرار گرفت و مؤلفه های اقتصادی، مدیریتی-حکمروایی به ترتیب با سهم 1/6 و 1/4 درصد در رتبه های آخر قرار دارند که در برنامه ریزی های آتی باید به آن توجه شود.
تحلیلی بر معیارهای حکمروانی خوب شهری با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی
حوزه های تخصصی:
حکمرانی خوب شهری ساختار جدیدی در فرایند مدیریت شهرهاست که اشکال سنتی و متمرکز مدیریتی در شهرها را دگرگون و مبانی نظری آن را به چالش کشیده است. رهاورد جدید این رویکرد در یکپارچگی جامعه شهروندی، مدیریت شهری و بخش های خصوصی برای رویارویی با مسائل موجود در شهرهاست. این رویکرد جدید با تمامی دستاورد های مثبت خود در مبحث مدیریت شهرها خود یک اصل گمشده در فرایند مدیریت شهری کشورهای در حال توسعه و به خصوص کشور ما به حساب می آید. چرا که هنوز شاخص ها و مؤلفه های آن و لزوم نهادینه سازی و بسترسازی شرایط این رویکرد نوین با توجه به این شاخص-ها و مؤلفه ها امری ناشناخته بوده و مورد غفلت واقع شده است. این امر و لزوم پرداخت به آن وقتی ضروری می نماید که برخلاف رویکردهای انعطاف مند، مردمی و مشارکتی حاکم بر فرایند حکمروایی شهری، در کشور ما فرایند مدیریت شهری از تمرکزگرایی در امور، غیر مشارکتی بودن، عدم کارایی، عدم شفافیت و داشتن نگرش های بالا به پایین به عنوان ضعف های درون سازمانی همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شهرگرایی و کمبود منابع و امکانات و عدم انعطاف و پاسخگویی به این مسائل به عنوان چالش های برون سازمانی رنج می برد. بر این اساس این پژوهش در صدد است تا چالش موجود در خصوص مفهوم حکمروایی شهری و ابعاد آن در کشوری همانند ایران را بررسی نماید. در پژوهش حاضرکه با روش توصیفی – تحلیلی به انجام رسیده است سعی گردیده است نحوه بکاربست اصول و شاخص های حاکم بر نگرش حکمروایی شهری برحسب اهمیت آن و با توجه به وضع موجود فرایند مدیریت شهری کشور مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. برای برآورد این هدف از بین شاخص های حکمروایی شهری، چهار شاخص شفافیت و کارایی، تحت عنوان شاخص های درون سازمانی مدیریت شهری، و پاسخگویی و انعطاف پذیری به عنوان شاخص های برون سازمانی مدیریت شهری در قالب چندین زیر شاخص انتخاب و با استفاده از نظرات کارشناسان میزان اهمیت آنها با توجه به وضع موجود مدیریت شهری در محیط الگوریتم AHP فازی اقدام گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که شاخص کارایی در بین شاخص های منتخب پژوهش به عنوان معیار درون سازمانی در فرایند مدیریت شهری بیشترین وزن را از سوی کارشناسان به خود اختصاص داد و در قسمت زیر شاخص ها نیز، داشتن خلاقیت و رهبری همه جانبه به عنوان یکی از زیر شاخص های کارایی، حائز بیشترین وزن از سوی کارشناسان گردید.
طراحی و پیاده سازی سیستم پایلوت فروش متقاطع با استفاده از رویکرد ارزش مشتری در صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به محیط رقابتی کنونی در صنعت بیمه، شرکت های بیمه لازم است به منظور حداکثر کردن سودآوری مشتری، علاوه بر اکتساب مشتریان جدید، به حفظ مشتریان قدیمی و افزودن ارزش آنها بپردازند. یکی از متداول ترین راه های افزایش ارزش مشتری برای شرکت های بیمه، فروش محصولات بیشتر به مشتریان کنونی و برتر شرکت است که به آن فروش متقاطع گویند. در این تحقیق از مدل RFM به منظور تحلیل ارزش مشتریان یکی از شرکت های بیمه ای بزرگ استفاده شده است. مشتریان این شرکت براساس سه متغیر تازگی، تکرار و ارزش پولی بخش بندی شده اند. پس از محاسبه این متغیرها، بااستفاده از الگوریتم های k-means و fuzzy c-mean مشتریان خوشه بندی شده اند. نتایج این خوشه بندی از نظر کیفیت براساس معیار سیلوئت سنجیده شده است. وزن هریک از این متغیرها در صنایع مختلف می تواند متفاوت باشد، ازاین رو بااستفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، وزن هریک از این متغیرها تعیین شده است. سپس خوشه ها برحسب ارزش رتبه بندی شده اند و سودآورترین مشتریان مشخص شده اند. همچنین در فاز دوم این تحقیق، بااستفاده از تکنیک استخراج قوانین انجمنی، الگوهای مصرف مشتریان در هر خوشه، ترسیم گردیده است.