مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
تناسب زمین
حوزه های تخصصی:
تحلیل و ارزیابی تناسب زمین برای توسعة کالبدی شهرها یکی از دلمشغولیهای اصلی جغرافیدانان و برنامهریزان شهری است. در شرایطی که در اغلب شهرها توسعة کالبدی روندی سریع و فزاینده دارد، شناخت و مکان یابی اراضی مناسب برای توسعة کالبدی شهرها بسیار ضروری میباشد. تحلیل تناسب زمین برای گسترش شهرها فرآیندی است که به ارزیابی همزمان چندین معیار یا متغیّر مختلف نیاز دارد. در این مقاله با استفاده از روش ترکیب خطی وزندار و در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (ساج)، تناسب زمین برای توسعة کالبدی در محور شمالغرب شهر شیراز برپایة پنج معیار (شیب، جنس و قابلیت زمین ، فاصله با شهر و فاصله با راه های اصلی) ارزیابی شده و نقشة تناسب زمین در محدودة مذکور تهیه شده است. این نقشه نواحی اولویت دار و مناسب برای توسعة کالبدی را نشان میدهد و میتواند مورد استفادة برنامهریزان شهری و تصمیمگیرندگان فضایی قرار گیرد. واژگان کلیدی: تناسب زمین ، توسعة کالبدی، ارزیابی چندمعیاری، سیستم اطلاعات جغرافیایی، تحلیل فضایی.
ارزیابی و پهنه بندی تناسب زمین برای توسعه فیزیکی شهر کرج و اراضی پیرامونی برپایه فاکتورهای طبیعی و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
حوزه های تخصصی:
یکی ازمسایل اساسی کلانشهرها و شهرهای بزرگ، مساله رشد سریع جمعیت و توسعه کالبدی است. برای کنترل مناسب توسعه فیزیکی و گسترش شهرها، لازم است علاوه برتحلیل های اقتصادی - اجتماعی، شناخت و تحلیل دقیقی از خصوصیات زمین و تناسب آن نیز در دسترس باشد. تعیین تناسب زمین برای توسعه شهری می تواند به برنامه ریزی شهری و فضایی مطلوب تر و صحیح تر یاری رساند. مواد مورد استفاده در این پژوهش شامل نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تناسب زراعی خاک، پوشش/ کاربری زمین، لرزه خیزی و داده های مرتبط با اقلیم محدوده بودند. از بررسی های کتابخانه ای نیز برای تکمیل داده ها استفاده شد. تعیین تناسب زمین برای توسعه فیزیکی کلانشهر کرج از طریق 9 فاکتور و معیار طبیعی مشتمل بر شیب، لیتولوژی، فاصله از گسله ها، فاصله از شبکه زهکشی، لرزه خیزی، عمق آب زیرزمینی، پوشش/ کاربری زمین ونوع لندفرم و با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ای اچ پی) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. تناسب زمین برای توسعه فیزیکی به پنج طبقه بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم تقسیم شد و نقشه پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج نشان دادکه صرفنظر از اراضی کشاورزی، حدود 31 درصد مساحت محدوده، تناسب زیاد و بسیار زیادی برای توسعه فیزیکی دارد که عمدتا در بخش های جنوبی و غربی محدوده قرار دارند. بررسی همچنان نشان داد که طی سه دهه اخیر توسعه شهر کرج بیشتر بر روی زمین های با تناسب زیاد و متوسط صورت گرفته، با این وجود حدود 500 هکتار از بافت شهری نیز در زمین های با تناسب کم و بسیار کم در حاشیه پایکوهها و شیب های تند توسعه یافته اند.
مکان یابی عرصه های مناسب توسعة آتی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل سازگاری و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعة کالبدی سکونتگاه های شهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است. لذا، در این پژوهش سعی شده است تا با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مناسب ترین عرصه های مکان گزینی توسعة آتی شهر یاسوج بر اساس دانش داده ای شناسایی و تعیین شود. دانشداده ای فرایند استفاده و به کارگیری مقدار عددی هر پارامتر در مکان یابی توسعة فیزیکی بدون استفاده و اعمال نظرات کارشناسی را شامل می شود. به منظور دستیابی به اهداف، نخست براساس دانش داده ای و با توجه به ویژگی های ژئومورفولوژی، اقلیمی، زمین شناسی، هیدرولوژی و انسانی منطقه، 15 پارامتر و 84 کلاس برای بررسی تأثیر فرم ها و فرایندهای طبیعی در مکان گزینی آتی شهر یاسوج شناسایی شد که هر پارامتر ارزش عددی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. پس از محاسبة وزن طبقات براساس مقادیر واقعی هر پارامتر و طراحی مدل های دانش داده ای، لایه های رستری پارامترها براساس وزن و مدل های مزبور در محیط نرم افزار ArcGIS با یکدیگر تلفیق، و نقشة پهنه بندی منطقة مطالعاتی به لحاظ مکان های مناسب برای توسعة آتی سکونتگاه یاسوج تهیه شد. نتایج نشان می دهد که پهنة بسیار مناسبی که 72/41% (72/8 کیلومترمربع) از مساحت سکونتگاه فعلی را به خود اختصاص داده، امکان افزایشی معادل 45/77 کیلومترمربع را دارد. همچنین، پهنة مناسبی به وسعت معادل 08/16% (36/3 کیلومترمربع) از مساحت سکونتگاه فعلی، با توجه به نقشة مکان گزینی آتی شهر یاسوج، تا 35/36 کیلومترمربع امکان توسعه دارد.
مقایسه دو مدل منطق فازی و (AHP) در ارزیابی و پهنه بندی تناسب زمین برای توسعه فیزیکی شهر با تاکید بر پارامترهای طبیعی (مطالعه موردی: شهر سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به توسعه فیزیکی روز افزون شهرهابه ویژه شهرهای جاذب جمعیت مثل شهرهای توریستی و صنعتی، کنترل توسعه فیزیکی متناسب شهری در زمین های پیرامونی شهرها یکی از مهمترین دغدغه های مدیران وبرنامه ریزان شهری و محیطی است. برای انجام چنین کاری لازم است تناسب زمین با استفاده از متغیرهای مختلف مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این پژوهش با استفاده از دو مدل منطق فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) تناسب زمین برای توسعه فیزیکی شهر سرعین مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج به دست آمده از مدل ها با توجه به وضعیت موجود توسعه شهر مورد بررسی و صحت سنجی قرار گرفته است. برای این کار از هشت معیار طبیعی استفاده شده که عبارتند از: شیب،کاربری زمین،تناسب خاک، سنگ شناسی، لندفرم ها، فاصله از شبکه ارتباطی، فاصله از گسلو فاصله از شبکه زهکشی. نتایج بدست آمده در پنج کلاس کیفی (تناسب خیلی کم، کم، متوسط، زیاد وخیلی زیاد) طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفتند. در مدل منطق فازی از سه مقدار مختلف گاما (7/0، 8/0 و9/0) برای انجام مدل استفاده شد و نتایج بدست آمده نشان داد که گامای 8/0بیشترین انطباق را با شرایط موجود دارد و طبق آن حدود 67 در صد از توسعه شهر بین سال های 1368 تا 1390 در زمین های با تناسب متوسط تا زیاد بوده است. حدود 7 درصد در زمین های با تناسب خیلی کم توسعه داشته است. در مدل AHP درصد زمین های با تناسب زیاد و متوسط زیاد نشان داده شده است و مقدار زمین های نامساعد(مثل مناطق شمال شرقی شهر) بسیار کم نشان داده شده است. نتایج ارزیابی نشان داد که مدل منطق فازی و عملگر گامای آن نتایج بهتری را نسبت به مدل AHP ارائه می دهد.
کاربرد مدل فازی در ارزیابی و پهنه بندی تناسب زمین برای توسعه فیزیکی شهر کرمان بر پایه فاکتورهای طبیعی
حوزه های تخصصی:
تمایل به شهر نشینی و افزایش سریع جمعیت شهرها، منجر به توسعه فیزیکی و کالبدی شهرها گردیده است. از آنجا که پدیده های طبیعی، اثر بسزایی در توسعه فیزیکی شهر دارند، مطالعه دینامیسم محیط طبیعی و خصوصیات زمین می تواند از خسارات جبران ناپذیری که در نتیجه توسعه فیزیکی بی برنامه شهر به وجود می آید، جلوگیری کند. در این پژوهش سعی شده، با شناسایی و ارزیابی عوامل اثرگذار، جهات بهینه و راهبردی آینده توسعه فیزیکی شهر کرمان مشخص شود. بدین منظور از معیارهای شیب، ارتفاع، کاربری زمین، خطر زمین لرزه، خاک، فاصله از جاده، فاصله از رود، فاصله از شهر، فاصله از روستا و لایه های اقلیمی دما و بارش استفاده شده است. هر کدام از معیارها با توجه به توابع فازی و سپس عملگر های ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی (۰/۵ ، ۰/۷، ۰/۹) روی آن ها اجرا شده است. در نهایت جهت انتخاب گامای بهینه فازی، با توجه به بازدید میدانی و شناخت منطقه و با به کارگیری تصاویر ماهواره ای مشخص شد که گامای ۰/۹ ، مناسب ترین همخوانی را دارد. نقشه نهایی به پنج کلاس، تناسب بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم طبقه بندی گردید و نتایج نشان داد که سطوح با تناسب بسیار زیاد در شمال شرقی شهر کرمان، بهترین ناحیه و بخش های دیگری در جنوب،غرب و شمال غرب، نواحی مناسب دیگری را برای توسعه شهری تشکیل می دهند.
مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری با استفاده از روش های تصمیم گیری چند شاخصه و GIS مطالعه موردی: حوضه آبخیز زیارت استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی در اثر فعالیت های انسانی یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی های منطقه ای می باشد. در بسیاری از مناطق ایران، کاربری اراضی و مدیریت زمین بدون توجه به قابلیت و توان سرزمین می باشد که سبب اتلاف سرمایه و کاهش ظرفیت محیطی می گردد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی همراه با بهره گیری از ابزارهای مدیریتی (روش های تصمیم گیری چند شاخصه) در کنار قابلیت های بالای نرم افزار ArcGIS امکان مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری در حوضه آبخیز زیارت استان گلستان، با توجه به معیارهای شیب، ارتفاع از سطح دریا، بافت خاک، پوشش گیاهی، جهت شیب، سنگ مادر، فاصله از گسل و فاصله از رودخانه، فراهم شده است. در این تحقیق با مراجعه به 10 نفر از متخصصین در رشته مربوطه و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی( AHP ) وزنی برای هر معیار تعیین شده است. در ادامه به منظور تلفیق نقشه های معیار و محاسبه میزان تناسب زمین برای توسعه شهری از تکنیک های SAW و TOPSIS همراه با بهره گیری از قابلیت های نرم افزار ArcGIS 10.1 استفاده شده است. در نهایت در این تحقیق به بررسی سازگاری بین کاربری های موجود در حوضه آبخیز زیارت استان گلستان پرداخته شده است. با توجه به نتایج بدست آمده از مدل سازی تناسب زمین، وسعت مناطق دارای شرایط توسعه شهری با استفاده از تکنیک های TOPSIS و SAW به ترتیب 37 و4/79 هکتار از کل مساحت حوضه آبخیز زیارت محاسبه شده است، اما در حال حاضر وسعت مناطق مسکونی در این حوضه 3/141 هکتار می باشد. در مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری با توجه به وجود وابستگی های مکانی میان نقشه های معیار، بهترین روش در تلفیق معیارها و محاسبه میزان تناسب کاربری ، استفاده از تکنیک TOPSIS است. نتایج سازگاری کاربری ها نشان داد، کاربری اراضی مسکونی با میزان سازگاری 118245/0 کمترین سازگاری را بین کاربری های فعلی موجود در این حوضه دارد. در پایان می توان گفت، با توجه به توانایی های بالای روش های تصمیم گیری چند شاخصه و ArcGIS در مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری، هر قدر نظرات کارشناسی دقیق تر و داده ها و اطلاعات به روز تر باشند، استفاده از این فنون و ابزار با نتایج بهتری همراه است.
ارزیابی ژئومورفولوژیکی تناسب زمین برای گسترش کالبدی شهر سنندج با اعمال مناطق ممنوعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار و پیدایش هر شهر بیش از هر چیز تابع شرایط و موقعیت جغرافیایی آن است؛ زیرا عوارض و پدیده های طبیعی در مکان گزینی، حوزه نفوذ، توسعه فیزیکی و فرم شهری اثر قاطعی می گذارند. تحقیق حاضر با هدف پتانسیل سنجی توسعه کالبدی شهر سنندج، ابتدا موانع و محدودیت های موجود را شناسایی کرده، سپس نواحی مناسب و نامناسب برای توسعه شهری را تفکیک می کند. به منظور انجام پژوهش حاضر از ابزارهایی مانند نقشه های توپوگرافی 1:25000، نقشه زمین شناسی 1:100000، اسناد، گزارش ها، کتاب های موجود و همچنین لایه های اطلاعاتی مورد نیاز استفاده شده است. برای نیل به اهداف تحقیق، ابتدا عوامل مهم مؤثر در شکل گیری شهرها ازجمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه و فاصله از نقاط شهری بررسی شده و نواحی ای که ازنظر این پارامترها در محدودیت قرار دارند، مشخص شدند. در ادامه، پس از تشخیص نواحی ممنوعه، سایر محدوده های منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل های منطق فازی و AHP به سه رده نسبتاً مناسب، مناسب و بسیار مناسب تقسیم شد. نتایج نشان می دهد که 36درصد از مساحت نقشه، منطقه ممنوعه بوده و برای توسعه شهری مناسب نیست. نتایج تحلیلی تر بیانگر آن است که پهنه برآورد شده مناطق ممنوعه نسبتاً زیاد است و با آنکه غالباً منطبق بر پهنه های پیرامونی است، بخشی از نواحی داخلی محدوده مورد مطالعه را نیز شامل می شود. این مسئله که ناشی از شرایط توپوگرافیک و نیز تکتونیکی خاص منطقه است، بیانگر اهمیت ارزیابی های محیطی و ژئومورفولوژیکی در مدیریت صحیح تر شهری است. سایر پهنه های مطالعاتی به ترتیب 1/25درصد نسبتاً مناسب، 7/23درصد مناسب و 2/15درصد پهنه بسیار مناسب برآورد شده اند. پهنه های موجود به دلیل رویکرد سیستمی موجود در پژوهش و به تبع آن، ارزیابی متغیرهای تأثیر گذار مرتبط، قابلیت کاربری دارند. به بیانی می توان گفت تراکم بیشتر اراضی بسیار مناسب در محل کنونی شهر سنندج و اطراف آن به دلیل شرایط طبیعی و انسانی درخور توسعه شهری است. باوجوداین ضرورت درنظرگرفتن و اعمال این ارزیابی های سیستمی محیطی در مدیریت شهری درخور توجه است.
ارائه ی الگوی بهینه به منظور احداث پارک های محله ای در شهر اشنویه با بهره گیری از تکنیک های نوین شهرسازی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
231-257
حوزه های تخصصی:
پارک های شهری بخشی از فضاهای سبز عمومی اند که علاوه بر دارا بودن جنبه های تفریحی، فرهنگی و زیست محیطی، جنبه ی خدمات دهی به مناطق مختلف شهر را نیز دارند. از این رو اهداف این پژوهش، تحلیلی بر توزیع جغرافیایی پارک های شهر اشنویه و ارائه ی الگوی بهینه مکان یابی جهت احداث پارک محله ای می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. با توجه به تعدد معیارهای مطرح در مکان گزینی پارک های محله ای در تحقیق حاضر سعی شده است با انتخاب محلات شهر اشنویه به عنوان مطالعه موردی، کاربرد عملیاتی استفاده از تکنیک WLC به عنوان یکی از فنون تصمیم گیری چند معیاری (MCDM) در فرآیند تحلیل تناسب اراضی جهت احداث پارک های محله ای مورد آزمون قرار گیرد. در این تحقیق بعد از شناسایی عوامل تأثیرگذار در مکان یابی پارک های محله ای، اقدام به تهیه نقشه های معیار شده و پس از آن استاندارد سازی داده ها و وزن دهی آن ها انجام گرفته است. و در نهایت جهت اولویت بندی محلات جهت تخصیص فضا به منظور احداث پارک محله ای تکنیک تصمیم گیری چندمعیاری WLC مورد آزمون قرار گرفت. بررسی نتایج به کارگیری مدل در محدوده موردمطالعه نشان می دهد که پیکسل های معرفی شده در خروجی حاصل از مدل، دارای شرایط بهینه از منظر معیارهای تعریف شده هستند. بنابراین استفاده از تکنیک های کاربردی مثل WLC و توانمندی های GIS می تواند متولیان امور شهری را در تصمیم گیری بهتر در جهت مکان یابی انواع خدمات شهری از جمله فضاهای پارک شهری یاری رساند.
بررسی و ارزیابی جهات بهینه توسعه فضایی - کالبدی شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
45 - 66
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از موارد بسیار مهم و پیچیده برای برنامه ریزان شهری، تصمیم گیری در مورد مکان های مناسب جهت گسترش آتی شهر و تعیین اراضی مناسب توسعه می باشد که این مهم تنها با نگاهی جامع نسبت به تمام عوامل تأثیرگذار در جهت یابی توسعه ی فیزیکی شهر، محقق خواهد شد. شناخت و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعه کالبدی و شهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است. هدف از انجام پژوهش این بود که با توجه به عوامل موثر در توسعه کالبدی شهر، نواحی مناسب برای توسعه کالبدی در شهر مهاباد شناسایی و پراکنش فضایی آن مشخص گردد. معیارهای مورد استفاده شامل لایه های توپوگرافی، زمین شناسی، کاربری زمین، شیب، جهت شیب، حریم رودخانه، دسترسی به شبکه های ارتباطی و رعایت حریم گسل محدوده بودند. که تعیین تناسب زمین از طریق معیارهای مورد استفاده و مدل TOPSIS Fuzzy در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. تناسب زمین برای توسعه کالبدی به پنج طبقه خیلی مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و خیلی مناسب تقسیم شد و نقشه پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج حاکی از آن است که از کل محدوده مورد مطالعه، 11درصد خیلی مناسب و بدون محدودیت، 7/8 مناسب، 32/20 درصد متوسط، 02/29 درصد نامناسب و 96/30 درصد از کل مساحت محدوده مورد مطالعه خیلی نامناسب برای توسعه کالبدی– فضایی شهر می باشد
تحلیلی بر سناریوهای توسعه کشاورزی براساس روش ترکیب خطی وزنی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعه موردی: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
123 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی یک مدل ارزیابی تناسب زمین براساس روش ارزیابی چندمعیاره-سناریو محور در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای توسعه کشاورزی در شهرستان ارومیه واقع در شمال غرب ایران است. در این رویکرد چندمرحله ای، ابتدا، مهم ترین ویژگی های فیزیکی زمین ازجمله توپوگرافی مطالعه شد. در مراحل بعدی، محدودیت های طبیعی و انسانی و درنهایت، سناریوهای محیط زیستی و اجتماعی-اقتصادی برای تهیه سناریوی توسعه کشاورزی پایدار ارزیابی شد. نتایج مستخرج از تهیه نقشه پایه محدودیت های توسعه کشاورزی براساس مدل بولین و فازی نشان دهنده آن بود که تنها حدود 12 درصد از کل مساحت شهرستان برای توسعه کشاورزی بدون محدودیت است؛ در حالی که حدود 64 درصد از کل مساحت شهرستان در کلاس محدودیت متوسط تا شدید قرار دارد. نتایج ارزیابی زمین در دو سناریوی محیطزیستی و اجتماعی- اقتصادی نشان از آن داشت که با توجه به شرایط حاکم بر منطقه و بحران محیط زیستی دریاچه ارومیه، سناریوی توسعه کشاورزی پایدار به عنوان یک آلترناتیو مؤثر توسعه در نواحی دور از دریاچه، از تمرکز فزاینده فعالیت ها در حاشیه دریاچه کاسته و در کاهش مشکلات دریاچه ارومیه و حفاظت از آن مؤثر است.
تحلیل تناسب زمین جهت توسعه کالبدی با استفاده از روش تحلیل تصمیم چند معیاره (MCDA) مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی (نمونه مورد مطالعه: شهر بابلسر)
توسعه کالبدی بدون برنامه و اندیشیده نشده یکی از مهمترین معضلاتی می باشد که شهرهای کشورهای جهان سوم با آن مواجه هستند. این مسأله در کشور ما نیز در اکثر شهرها دیده می شود. شناخت و مکانیابی اراضی مناسب برای توسعه کالبدی شهرها می تواند اقدامی مهم و اساسی در جهت کاهش مشکلات ناشی از توسعه کالبدی بدون برنامه و لجام گسیخته باشد. این شناخت می بایست با درنظر گرفتن مهمترین پارامترهای محیطی، اجتماعی، اقتصادی و همچنین لحاظ کردن اهمیت هر کدام از این پارامترها صورت بگیرد تا توسعه کالبدی شهر کمترین تبعات زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و ... را بر شهروندان و منطقه تحمیل کند. این پژوهش به دنبال آن است تا مدلی را جهت تحلیل تناسب زمین جهت توسعه کالبدی شهرها با استفاده از روش تحلیل تصمیم چند معیاره (MCDA) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ارائه داده و در ادامه از این مدل جهت مکانیابی مناسبترین اراضی برای توسعه کالبدی شهر بابلسر استفاده کند.