مطالب مرتبط با کلیدواژه

چندمعنایی


۸۱.

بررسی چند معنایی فعل «بستن» بر اساس طرحواره های تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنی شناسی شناختی طرحواره تصویری طرحواره گردانی چندمعنایی ارتباط معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۴
پژوهش حاضر کوششی است برای تحلیل چندمعنایی فعل «بستن» با بهره گیری از ابزار نظری مطرح در معنی شناسی شناختی. معانی فعل «بستن» به روش کتابخانه ای از فرهنگ های سخن، دهخدا، فرهنگ فارسی صدری افشار، فرهنگ فارسی گفتاری و البته، فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی گردآوری و با هم مقایسه شد. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل کیفی برای توصیف معانی و تعیین چگونگی ارتباط معانی یادشده استفاده شده است. به این منظور، ابزار نظریِ طرحواره های تصویری در چارچوب معنی شناسی شناختی و به طور خاص، مدل پیشنهادی جانسون و شرح و بسط آن از سوی ایوانز و گرین و ایوانز به کار گرفته شده است. تحلیل معانی طرحواره ای فعل «بستن» نشان می دهد که از میان 24 معنی، 11 مورد طرحواره نیرو داریم که به طور خاص ایجاد مانع با ماهیتی فیزیکی یا انتزاعی را نشان می دهند و 18 مورد طرحواره پیوند با ماهیت فیزیکی یا انتزاعی در تحقق معنایی فعل «بستن» داریم. در یک مورد نیز، افزون بر طرحواره پیوند، امکان قائل شدن به طرحواره انشعاب وجود داشت. این در حالی است که ملاحظات ریشه شناختی نشان می دهند فعل «بستن» از یک ریشه واحد مشتق شده و به صورت کنونی خود درآمده است و آن، band در فارسی باستان و اوستایی و bandh در سنسکریت بوده است. این امر وجود طرحواره های متفاوت غیرمرتبط را مجاز نمی دارد. علت آن است که باتوجه به زمینه سازی طرحواره های تصویری برای تشکیل معانی به دلیل ماهیت پیش مفهومی آنها، در صورت نبود ارتباط بین عناصر پیش مفهومی، ارتباط میان معانی از دست می رود. در پژوهش حاضر استدلال می شود که طرحواره های متداعی با معانی، ارتباط میان معانی فعل «بستن» را چگونه نشان می دهند.
۸۲.

بررسی چندمعنایی حروف اضافه زمانی بر پایه معناشناسی شناختی در زبان کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندمعنایی معنی شناسی شناختی مقولات شعاعی شبکه معنایی معنی سرنمون کردی ایلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۰
چند معنایی رویدادی است که در آن یک عنصر واژگانی معمولاً با دو یا چند معنا ارتباط دارد که به نظر می رسد به طریقی به هم مربوط هستند. هدف پژوهش حاضر آن است که تحقیقی معناشناختی بر پیکره محدودی از زبان انجام گیرد تا نتیجه ای قابل تعمیم به دست آید. بدین منظور با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از رویکرد معناشناسی واژگانی شناختی تایلر و ایوانز (2003)، معانی مختلف 7 حرف اضافه زمانی wӕrӡӕ,Ɂӕre, nǝzik, dӕ, dǝma, dǝj, ta )) در زبان کردی ایلامی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. این داده ها از طریق مصاحبه با گویشوران زبان کردی ایلامی و استفاده از لغات فرهنگ زبان کردی ایلامی جمع آوری شدن د. پس از بررسی داده ها مشخص شد که رویکرد معنی شناسی شناختی روش کاملا مناسبی برای بررسی حروف اضافه زمانی در زبان کردی ایلامی است و نتایج نشان داد که در این حروف اضافه چند مفهوم در ارتباط با یک مفهوم مرکزی سازماندهی شده اند که تمامی این مفاهیم به طور نظام مند و با توجه به ملاک های تایلر و ایوانز از مفهوم اولیه مشتق می شوند. بدین صورت که حرف اضافه wӕrӡӕ فقط دارای یک معنای مرکزی اما حروف اضافه nǝzik، dӕ ،Ɂӕre علاوه بر معنای مرکزی دارای یک معنای دیگر و حروف اضافه ta ، dǝj ، dǝma علاوه بر معنای مرکزی دارای دو معنای مرتبط دیگر نیز هستند.
۸۳.

نگرشی نو به شمارواژه های مرکب در زبان فارسی: رویکرد صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب عدد صرف ساخت طرحواره ساختی چندمعنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۳
یکی از مقوله های زبانی که در باورهای اعتقادی و اجتماعی جامعه ریشه دارد، عدد است. ترکیب در زبان فارسی زایاترین فرایند واژه سازی است. در زبان فارسی نیز با استفاده از اعداد ترکیب های فراوانی ساخته می شود که شمارواژه نامیده می شوند. این مقاله از منظر انگاره صرف ساخت به تحلیل الگوهای واژه سازی [عدد X] در زبان فارسی می پردازد و تنوعات معنایی، عمومی ترین طرح واره ساختی ناظر بر عملکرد این الگوی واژه سازی و نیز ساختار سلسله مراتبی آن ها را در واژگان گویشوران فارسی بررسی می کند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و تعداد داده ها بالقوه بی نهایت است (از آنجا که اعداد بی نهایت اند، ساخت هایی که با عدد ساخته می شوند نیز بالقوه بی نهایت هستند). داده های این پژوهش از پایگاه داده های زبان فارسی، شبکه هستان شناسی فارس نت، پیکره بی جن خان، فرهنگ زانسو، فرهنگ سخن، پیکره وب و وبگاه ویکی پدیای فارسی گردآوری شده اند. یافته های پژوهش گویای آن است که یک طرح واره ساختی عمومی و چندین زیرطرح واره فرعی، ناظر بر ساخت ترکیبات «عدد» هستند و مفهوم «ویژگی متمایزکننده هستار مرتبط با معنای عدد و X» انتزاعی ترین هم بستگی صورت و معنای قابل برداشت از این الگوست. این مطلب بیانگر آن است که الگوی [عدد X] از اساس ساختی با کارکرد چندگانه است. به سخن دیگر، چندمعنایی که در این جا با آن روبه رو هستیم نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح ساخت ها و طرح واره های انتزاعی قابل تبیین است. همچنین، نتایج نشان داد معنای اجزای ساخت و رابطه آن ها، دانش دانش نامه ای، بافت و همچنین استعاره و مجاز مفهومی، نقش بسزایی در تعیین معنای شمارواژه های صفتی مرکب دارند.