مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
اختلال ریاضی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش شطرنج بر ادراک حل مساله و هوش هیجانی دانش آموزان دختر دارای اختلال ریاضی شهرستان ساوه در سال 1396 صورت گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری ریاضی در پایه های چهارم تا ششم ابتدایی بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 60 دقیقه ای آموزش شطرنج دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه ادراک حل مساله (هپنر و پترسون، 1982) و پرسشنامه هوش هیجانی (ماورولی و همکاران، 2008) استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss23 در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد آموزش شطرنج موجب بهبود "اعتماد به حل مساله" و "کنترل شخصی" دانش آموزان دختر پایه های چهارم تا ششم دارای اختلال ریاضی شهرستان ساوه شده است و این در حالی است که از نظر "سبک گرایش- اجتناب" تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که آموزش شطرنج موجب بهبود هوش هیجانی و مولفه های آن در دانش آموزان دختر پایه های چهارم تا ششم دارای اختلال ریاضی شهرستان ساوه شده است. لذا آموزش شطرنج به عنوان یک گزینه در برنامه درسی دانش آموزان مورد تائید است و می تواند به عنوان یک روش مداخله مناسب به کار رود.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله در عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
۱۱۷-۱۲۸
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف طراحی و تدوین برنامه آموزشی مبتنی بر روش پاسخ به- مداخله ریاضی انجام شد. روش: نخست برنامه مداخله طراحی و سپس به وسیله کارشناسان اعتباریابی شد. سپس با نمونه گیری هدفمند 20 دانش آموز انتخاب و در یک پژوهش نیمه آزمایشی شرکت کردند. داده ها با آزمون ریاضیات کی مت و آزمون های غیر رسمی ریاضی جمع آوری و در نهایت نتایج تشخیصی حاصل از برنامه با نتایج وکسلر 4 به منظور تشخیص گذاری مقایسه شدند. داده ها با روش همبستگی درون طبقه ای و آزمون نسبت داده های غیر همپوش تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد: الف) اعتبار صوری برنامه در سطح معنا داری 005/0 برای اجرا مناسب است؛ ب) برنامه در بهبود مهارت ریاضی مؤثر است؛ ج) الگوی کلی حذف برنامه در ردیف های مداخله رعایت نمی شود؛ د) برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ- به- مداخله ریاضی توان تشخیص اختلال یادگیری را ندارد. نتیجه گیری: توجه به نتایج به دست آمده نشان می دهد برنامه حداقل برای 85 درصد دانش آموزان با ضعف ریاضی مؤثر است که توانایی کمک به بهبود عملکرد درسی همین تعداد دانش آموز هم می تواند توجیه کننده کاربرد این برنامه باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانش آموزانِ با اختلال یادگیری ریاضی به علت کژکارکردهای شناختی و رفتاری، نقص هایی در جهت یابی و پردازش دیداری- فضایی دارند که به ضعف در ادراک روابط فضایی و مهارت های پایه ای محاسبه ها منجر می شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر تهران بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری عبارت بود از دانش آموزان 9 تا 12 ساله دارای اختلال یادگیری شهر تهران که از بین آنها تعداد 45 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه اختلال ریاضی آزمون کی مت (1988) استفاده شد. گروه های آزمایشی تحت آموزش شناختی رفتاری (10 جلسه 60 دقیقه ای) و آموزش ادراک حرکتی (8 جلسه 25 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثربخش بودند (01/0p<) و بین اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، تفاوت معنا داری وجود نداشت (05/0p>) و این نتیجه تا مرحله پیگری تدوام داشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، از آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی در جهت کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان بهره برد.
اثربخشی آموزش حرکات ترکیبی بر کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر دارای اختلال ریاضی
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش حرکات ترکیبی بر بهبود کارکردهای اجرایی در چهار حوزه ؛ حافظه فعال، تصمیم گیری و برنامه ریزی ، بازداری پاسخ ، سازماندهی و عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر دارای اختلال ریاضی انجام شد . روش: روش این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دبستانی با اختلال یادگیری ریاضی شهر اراک، به تعداد 56 نفر بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان به صورت تصادفی انتخاب و به شکل جایگماری تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. از آزمون حافظه فعال کورنولدی و آزمون عصب شناختی کولیج برای اندازه گیری کارکردهای اجرایی و آزمون ریاضی کی-مت ، برای اندازه گیری عملکرد ریاضی استفاده شد. آموزش حرکات ترکیبی طی 15 جلسه یک ساعته بر اساس ترکیبی از فعالیت های حسی-حرکتی و افزایش توجه، و با هدف تقویت مهارت های عصب شناختی و مهارت های حرکتی اجرا شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش حرکات ترکیبی بر بهبود عملکرد اجرایی(05/0 > P) و عملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی به لحاظ آماری معنادار است (05/0 > P) . نتیجه گیری: آموزش حرکات ترکیبی با تلفیق روش های حسی-حرکتی و افزایش توجه تأثیر معنادار بر بهبود عملکرد اجرایی و عملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی دارد.
اثربخشی روش ایزی مایند (Easy Mind) بر برنامه ریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دچار اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
199 - 222
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی روش ایزی مایند (Easy Mind) بر برنامه ریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری بوشهر بود که تشخیص ناتوانی یادگیری دریافت کرده بودند. از این میان، 16 نفر (8 دختر، 8 پسر) که در پایه های اول و دوم ابتدایی تحصیل می کردند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار های سنجش شامل آزمون مازهای پرتئوس (1914)، آزمون های نگهداری ذهنی پیاژه (1969) و آزمون محقق ساخته برای سنجش پیشرفت تحصیلی بود. ابتدا پیش آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش 12 جلسه مداخله ی درمانی (45 دقیقه ای) ایزی مایند را دریافت کردند اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. بعد از جلسات مداخله، متغیرها مجدداً جهت ثبت نمرات پس آزمون سنجیده شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در برنامه ریزی (56/8=F و 011/0=P)، نگهداری ذهنی (43/96=F و 001/0=P) و پیشرفت تحصیلی (27/52=F و 001/0=P) تفاوت معناداری بعد از اجرای روش ایزی مایند وجود داشت و این روش باعث بهبود برنامه ریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی شد؛ بنابراین با توجه به یافته های حاصل از پژوهش حاضر استفاده از این روش توسط مشاوران، درمانگران و معلمان مدارس می تواند با اثرگذاری بر سه متغیر ذکرشده از مشکلات این دانش آموزان بکاهد.
اثربخشی آموزش ادراکی حرکتی بر اختلال ریاضی و اضطراب امتحان در دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
171 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی و تداوم اثر آموزش ادراکی حرکتی بر اختلال ریاضی و اضطراب امتحان در دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری در شهر تهران بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری در سال 98-1397 در شهر تهران بودند که تعداد 30 دانش آموز از افراد واجد شرایط با روش در هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش ادراک حرکتی (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. همچنین برحله پیگیری یک ماه پس از اتمام آزمون اجرا گردید . جهت تکمیل داده ها از پرسشنامه های آزمون هوشی (وکسلر، 2003)، اختلال یادگیری ریاضی (کانلی، 1988) و پرسشنامه استاندارد اضطراب امتحان (ساراسون، 1957) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss استفاده شد. یافته ها آزمون های آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری در گروه های آموزش ادراکی حرکتی و کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان می دهد که این گروه ها حداقل در یکی از متغیرهای وابسته با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند. به طوری که در هر دو مرحله مذکور در متغیرهای اختلال ریاضی و اضطراب امتحان بین گروه های آموزش ادراکی حرکتی و کنترل تفاوت معنی دار دیده می شود که نشان دهنده تداوم اثر آموزش ادراکی حرکتی در گروه آزمایش می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت، از آموزش های ادراکی حرکتی در جهت کاهش اختلال ریاضی و اضطراب امتحان در دانش آموزان بهره برد.
فراتحلیل اثربخشی آموزش شناختی مبتنی برحافظه فعال بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه با نارسایی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
55-83
حوزههای تخصصی:
اختلالات یادگیری به صورت عام و با نارسایی ریاضی به صورت خاص، همواره یکی از شایع ترین و پیچیده ترین موضوعات در زمینه کودکان استثنایی محسوب شده و توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. در سال های اخیر پژوهش های متعددی در زمینه اثربخشی مداخلات شناختی در زمینه اختلالات یادگیری انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر نتیجه گیری کلی در خصوص اثربخشی مداخلات شناختی مبتنی بر حافظه فعال، بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی بوده است. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه پژوهش های مرتبط با موضوع که در سال های 1390 تا 1400 و به زبان فارسی منتشر شده بود. برای بررسی این موضوع تعداد 21 پژوهش به روش فراتحلیل مورد بررسی قرار گرفت که در مجموع 48 اندازه اثر به دست آمد و به کمک نرم افزار CMA2 تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد که مقدار اندازه اثر ترکیبی اثربخشی مداخله مبتنی بر حافظه فعال بر کارکردهای اجرایی در مدل ثابت 37/1 و در مدل تصادفی 53/1 به دست آمد که از نظر آماری معنادار بود (001/0>P). همچنین یافته ها بیانگر آن است که مداخلات مبتنی بر حافظه فعال بیشترین تأثیر را بر سرعت پردازش (11/3) و کمترین تأثیر را بر بازداری (74/0) داشته است. لذا طبق معیار کوهن و بر اساس اندازه اثر به دست آمده، می توان گفت که مداخله مبتنی بر حافظه فعال بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه با نارسایی ریاضی اثربخشی بالایی داشته است.
مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغز محور و روش چند حسی بر حافظه کاری دانشآموزان پایه سوم با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
129 - 158
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغز محور و روش چندحسی بر حافظه کاری دانش آموزان پایه سوم با اختلال ریاضی انجام گرفته است. این مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان پایه سوم با اختلال ریاضی مراجعه کننده به مرکز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری آموزش وپرورش سبزوار در سال تحصیلی 1401-1400 بود که 45 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب و به تصادف در سه گروه مساوی قرار گرفتند. گروه های آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای به تفکیک تحت آموزش یادگیری مغزمحور و روش چندحسی قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی ندید. ابزار پژوهش مقیاس حافظه کاری دانیمن و کارپنتر (1983) بود و داده ها با روش تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج حاکی از اثربخشی مثبت هر دو روش بر حافظه کاری بود. همچنین اثربخشی روش یادگیری مغزمحور هم در پس آزمون و هم در دوره پیگیری بیش از آموزش چندحسی بود (05/0>P). بر همین اساس می توان از این دو روش در جهت ترمیم مشکلات حافظه کاری دانش آموزان با نقص یادگیری ریاضی استفاده نمود.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دارای اختلال ریاضی پایه پنجم ابتدایی ناحیه دو شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 دانش آموز به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های برج لندن (TLT، شالیس، 1982)، علایم حیاتی سیستم اعصاب مرکزی (CNSVS، گالتری و جانسون، 2006)، سیاهه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی نسخه دبستان (BRIEF، گیویا و همکاران، 2015) و آزمون ریاضی کی مت (KMT، کندی، 1988) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین حل مسئله، حافظه فعال و کارکردهای اجرایی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0>P) وجود دارد. در واقع توانبخشی شناختی باعث بهبود کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی می شود.
اثربخشی بسته آموزشی راهبردهای تقویت فرایندهای روانشناختی پایه بر بهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه بر بهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری در ریاضی انجام شد. روش پژوهش، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه ی دانش آموزان دختر با اختلال ریاضی دوم ابتدایی بود که درسال تحصیلی 1399 -1400 به مرکز آموزش مشکلات ویژه یادگیری طلوع قاین مراجعه کرده اند، تعدادکل این دانش آموزان 20 نفر بودند که به صورت نمونه در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کاربرگ هایی در 20 حیطه متفاوت فرایندهای روانشناختی تهیه وگروه آزمایش به مدت20 جلسه ی 45 دقیقه ای مورد آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از خرده مقیاس سرعت پردازش ویراست چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان(وکسلر، 2003)، آزمون ریاضی ایران کی مت و دو آزمون محقق ساخته پیشرفت ریاضی (قربانپور،1399) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج به دست آمده تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون نشان داد. بدین معنی که آموزش، توانسته دربهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی مؤثر واقع شود. براساس نتایج به دست آمده توجه به راهبردهای آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه می تواند در آموزش و توانبخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری نتایج امید بخشی در پی داشته باشد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغز محور و روش چند حسی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
128 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مطالعه مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغز محور و روش چند حسی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه سوم دارای اختلال ریاضی انجام گرفته است. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن دانش آموزان پایه سوم دارای اختلال ریاضی مرکز اختلالات یادگیری آموزش وپرورش سبزوار به تعداد 50 نفر در سال تحصیلی 1400-1401 بود که 45 نفر آز آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در سه گروه مساوی قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس سنجش توانمندی های ریاضیات دانش آموزان پایه سوم تبریزی (1389) بود و گروه های آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای به تفکیک تحت آموزش یادگیری مغز محور و روش چند حسی قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها به روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد و نتایج حاکی از اثربخشی مثبت هر دو روش بر عملکرد ریاضی بود که اثربخشی روش یادگیری مغز هم در پس آزمون و هم در دوره پیگیری بیش از آموزش چند حسی بود (05/0>P). بر همین اساس می توان از این دو روش در جهت افزایش عملکرد ریاضی دانش آموزان با نقص یادگیری ریاضی استفاده نمود.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال ریاضی می تواند باعث افت سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در دانش آموزان مقطع ابتدایی شود. بنابراین، هدف این مطالعه، تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی بود. مواد و روش: این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزء پژوهش های نیمه آزمایشی با گروه های آزمایش و کنترل و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه مطالعه پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی شهر تهران بودند که تعداد 30 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای فراشناختی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون سرعت پردازش (Oswald and Roth, 1978) و آزمون برج لندن (Shallice, 1982) بودند. داده های این مطالعه با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0P>). به عبارت دیگر، آموزش راهبردهای فراشناختی باعث افزایش سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، می توان از روش آموزش راهبردهای فراشناختی برای بهبود سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در مبتلایان به اختلال ریاضی استفاده کرد.